دیدوان (چشم همیشه باز مدیران)؛
بازآرایی بازار جهانی در عصر کربنزدایی

فولاد سبز از یک محصول خاص و نیش (Niche) در حال تبدیل شدن به یک استاندارد جدید صنعتی است که توسط قوانین سختگیرانه و تقاضای بازار هدایت میشود.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی فولاد مبارکه، در چشمانداز صنعتی امروز، فولاد سبز دیگر یک محصول خاص برای گزارشهای پایداری نیست، بلکه بهسرعت در حال تبدیل شدن به یک مجوز کلیدی برای ورود و رقابت در بازارهای جهانی است. این تحول که توسط دو موتور قدرتمند یعنی فشار قوانین سختگیرانه و کشش تقاضا از سوی مصرفکنندگان نهایی هدایت میشود، در حال بازتعریف کامل صنعت فولاد است.
قدرتمندترین نیروی محرک این تغییر، اقدامات قانونی و در رأس آنها، مکانیسم تنظیم مرز کربن اتحادیه اروپا (CBAM) است که از سال ۲۰۲۶ بهطور کامل اجرا میشود. این مکانیسم با اعمال هزینه بر فولادهای وارداتی با ردپای کربنی بالا، عملاً یک دیوار تجاری سبز ایجاد میکند. در نتیجه، فولادسازان در سراسر جهان برای حفظ قدرت رقابت و دسترسی به یکی از مهمترین بازارهای مصرف، ناگزیر به تسریع برنامههای کربنزدایی خود هستند. این محیط قانونی، سرمایهگذاریهای سنگین در فناوریهای نوین و بازآرایی زنجیرههای تأمین را به یک اولویت فوری تبدیل کرده است.
این فشار قانونی با یک کشش قدرتمند از سوی بازار تکمیل میشود. صنایع پیشرو مانند خودروسازی و ساختوساز، دیگر تنها به قیمت و کیفیت فولاد اهمیت نمیدهند، بلکه بهطور فزایندهای به دنبال مواد اولیه کمکربن برای دستیابی به اهداف پایداری خود هستند. این روند در نظرسنجی جهانی مکنزی (McKinsey) بهوضوح در شکل بالا قابلمشاهده است، جایی که ۷۰ درصد از فعالان بازار در آمریکای شمالی و ۶۶ درصد در اروپا پیشبینی میکنند که تا سال ۲۰۳۰، فولاد سبز حداقل یکچهارم از کل سبد خرید یا فروش آنها را تشکیل دهد. این تقاضا که توسط غولهای خودروسازی مانند BMW و جنرال موتورز نیز حمایت میشود، ارزش بازار جهانی فولاد سبز را که در سال ۲۰۲۴ حدود ۳.۸ میلیارد دلار بود، در مسیر یک رشد تصاعدی با نرخ رشد مرکب سالانه بیش از ۵۰ درصد تا سال ۲۰۳۴ قرار داده است.
اما این تقاضای فزاینده چگونه پاسخ داده میشود؟ صنعت فولاد از دو مسیر اصلی فناورانه در حال حرکت بهسوی تولید سبز است. مسیر اول، رویکرد انقلابی مبتنی بر هیدروژن سبز برای احیای مستقیم سنگآهن (DRI) است. پروژههای پیشگامی مانند HYBRIT در سوئد و SALCOS در آلمان، با پتانسیل کاهش انتشار گازهای گلخانهای تا ۹۶ درصد، امکانپذیری فنی و تجاری این روش در مقیاس صنعتی را به اثبات رساندهاند.
مسیر دوم که ستون فقرات تولید کوتاهمدت فولاد سبز را تشکیل میدهد، رویکرد تکاملی مبتنی بر کورههای قوس الکتریکی (EAF) و استفاده از قراضه است. این روش بهخودیخود ردپای کربنی بسیار کمتری دارد (حدود ۰.۶۸ تن کربن در هر تن فولاد در مقایسه با ۱.۸ تن در روش سنتی) و با تکیه بر اصول اقتصاد چرخشی، یک راهحل کارآمد و در دسترس برای کربنزدایی محسوب میشود.
این حرکت بهسوی فولاد سبز تنها به اروپا محدود نمیشود. سرمایهگذاریهای عظیم در زیرساختها و پروژههای شهری در مناطق دیگر جهان، مانند کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و چین، تقاضا برای مصالح ساختمانی پایدار را تقویت کرده و این مناطق را نیز به بازیگران مهمی در عرصه فولاد سبز تبدیل کرده است.
البته این گذار استراتژیک با چالشهای مهمی نیز روبهروست. هزینه زیاد و در دسترس بودن محدود هیدروژن سبز و زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر، بزرگترین موانع در مسیر مقیاسپذیری تولید است. بااینحال، پیشرفتهای فناورانه در الکترولیز و کاهش مستمر هزینههای انرژی پاک، در حال کم کردن این شکاف هزینهاند. تجارت بینالمللی هیدروژن نیز بهعنوان یک راهحل برای ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای جهانی در حال شکلگیری است.
در نهایت، کاملاً واضح است که قطار تحول به سمت فولاد سبز به حرکت درآمده و مسیری بیبازگشت را طی میکند. برای رهبران صنعت فولاد، دیگر سؤال این نیست که آیا این تحول رخ خواهد داد، بلکه سؤال این است که با چه سرعتی باید خود را با آن تطبیق دهند. موفقیت در این پارادایم جدید، در گرو سرمایهگذاری هوشمندانه بر روی فناوریهای نوین و تضمین جایگاهی مستحکم در زنجیره ارزش صنعتی آینده است.
منابع:
•https://www.fastmarkets.com/insights/green-steel-revolution-navigating-a-new-frontier-in-2025/
•https://www.researchnester.com/reports/green-steel-market/7909
•https://www.mckinsey.com/in/our-insights/evolving-with-steel-future-growth-and-opportunities
•https://www.marknteladvisors.com/research-library/green-steel-market.html