از فوتبال تا هولوگانیسم: وقتی شادی به خون کشیده میشود!

قرار بود پاریس بهخاطر قهرمانی پیاسجی غرق در شادی شود، اما همه چیز در کمتر از چند ساعت به خاک و خون کشیده شد.
به گزارش ایلنا، در شامگاه شنبه سوت پایان در مونیخ به صدا درآمد، جام قهرمانی بالا رفت، و قهرمانی پاری سن ژرمن در اروپا برای اولین بار ثبت شد. اما هنوز شادیها به اوج نرسیده بود که آژیرها جای فریادها را گرفتند، دود جای نور را پر کرد، و خیابانها به میدان جنگ بدل شدند. خون ریخته شد، ترقهها منفجر شدند و یک شب تاریخی به فاجعهای تمامعیار انجامید. اما سوال مهم اینجاست: چگونه یک بازی فوتبال، به جرقهای برای خشونت کور بدل میشود؟
در این گزارش، تلاش میکنیم ابعاد مختلف این فاجعه اجتماعی را از نگاههای گوناگون بررسی کنیم: از روانشناسی جمعی و هیجانهای کنترلنشده گرفته تا نقش ساختارهای سیاسی و فرهنگی در بازتولید خشونت شهری؛ از پدیده هولیگانیسم مدرن تا بحرانهای هویتی در جامعه فرانسه. اینجا فوتبال، صرفاً یک مسابقه نیست بلکه آینهای است که تصویر ناآرام یک جامعه را بیرحمانه منعکس میکند.
*بعد روانشناسی اجتماعی/هیجان جمعی عقل فردی را میبلعد!
نظریههای روانشناسی جمعی، بهویژه دیدگاه «گوستاو لوبون» درباره «روان جمعی»، تأکید میکنند که افراد در جمعهای عظیم، خودآگاهی فردی خود را از دست داده و تابع احساسات گروهی میشوند. در چنین فضایی، کنترل خشم، ترس یا هیجان، دشوار و گاه غیرممکن میشود. پیروزی تیم محبوب، همانقدر که میتواند احساس غرور و شادی تولید کند، اگر در بستری ناسالم و بیبرنامه رخ دهد، به سادگی به انفجار پرخاشگری منجر میشود.
در جشنهای پاریس، بسیاری از شرکتکنندگان حتی بازی را تماشا نکرده بودند. آنها تنها برای تخلیه عقدههای فروخورده، شورش علیه نظم یا یافتن فرصت برای تخریب آمده بودند. این مسأله نشان میدهد که فوتبال، صرفاً محرک اولیه است؛ اما بستر انفجار، زخمی عمیق در روان اجتماعی است.
جامعهشناسی ورزش/ هولیگانیسم پدیده مدرن خشونت؛ شورش پشت ماسک هواداری
پدیده «هولیگانیسم» یا خشونت هواداری، پدیدهای تازه در فوتبال نیست. از دهههای ۶۰ و ۷۰ در انگلستان، تا حوادث مرگبار در آمریکای جنوبی یا ترکیه، بارها دیدهایم که مرز میان تعصب و وحشیگری چقدر باریک است. در عصر مدرن، خشونت دیگر تنها حاصل تعصب کور نیست؛ بلکه ترکیبیست از بحرانهای هویتی، احساس ناتوانی اجتماعی، سرکوب طبقاتی، و حتی تأثیر فضای مجازی در تحریک تودهها. هولیگانیسم امروز، شکل تازهای از خشم اجتماعیست که استادیوم یا میدان جشن را به صحنه انتقام بدل میکند.
*جامعهشناسی شهری و سیاسی/ پاریس: آینه جامعه خشمگین
فرانسه در سالهای اخیر بارها شاهد تنشهای اجتماعی بوده است؛ از جنبش جلیقهزردها گرفته تا اعتراضات علیه سیاستهای مهاجرتی و اقتصادی دولت. در چنین بستری، موفقیت یک باشگاه ورزشی نمیتواند آرامشآور باشد؛ بلکه گاه بهانهایست برای فوران خشم انباشته. وقتی پلیس پاریس اعلام میکند که «بسیاری از بازداشتشدگان اصلاً مسابقه را تماشا نکرده بودند»، پیام واضح است: مسأله، فوتبال نیست؛ مسأله، جامعهایست که در آستانه ترکیدن ایستاده است.
*روانشناسی فردی و جمعی/ فوتبال یا ابزار تخلیه روان جمعی؟
فوتبال همیشه بیشتر از یک بازی بوده است. اما اکنون، با رشد بیرویه انتظارات، فشار اقتصادی روی هواداران، تبلیغات مسموم و بالا رفتن هزینههای زندگی، پیروزی ورزشی بدل به تنها روزنه شادی برای میلیونها نفر شده است. و اگر این شادی، به هر دلیلی منحرف یا مصادره شود، همان جمعیتِ امیدوار، به جمعیتی ویرانگر بدل میشود. در فرانسه، انگار خود قهرمانی PSG هم نتوانست دردی را درمان کند؛ بلکه تنها فرصتی شد برای پردهبرداری از زخمی عمیقتر: زخم نابرابری، حاشیهنشینی، و بیاعتمادی.
*بعد امنیتی و اجتماعی/ نقش نهادهای رسمی: کنترل یا پاسخ ساختاری؟
افزایش حضور پلیس، استفاده از ماشین آبپاش و گاز اشکآور، شاید لحظهای تنش را بخواباند، اما راهحل نیست. برای پایان دادن به خشونتهای پس از مسابقات فوتبال، باید بهجای «مقابله پلیسی»، به دنبال مداخلات ساختاری فرهنگی، آموزشی، و روانی بود. نهادهای ورزشی، رسانهها و مسئولان فرهنگی باید بازتعریفی جدی از نقش فوتبال در جامعه داشته باشند. آیا فوتبال تنها ابزار سرگرمی است؟ یا فرصتی برای آموزش احترام، همدلی و گفتوگو؟
*جامعه شناسی ورزشی/ وقتی فوتبال از معنا تهی میشود
خشونت در جشن قهرمانی پاری سن ژرمن، تنها یک زنگ خطر نیست. این هشدار بزرگیست برای همه جوامعی که به فوتبال بهعنوان مسکن اجتماعی نگاه میکنند. اگر این ورزش زیبا، نتواند بستری برای همدلی و هویت مشترک باشد، بهسادگی تبدیل به میدان نبرد اجتماعی خواهد شد. فوتبال زیباست، اما نه وقتی که پایان آن، آغازی برای سوگواری باشد.
گزارش: ترنم کشاورز