در چهارمین برنامه سینما روایت مطرح شد:
۱۰تا ۴۰هزار میلیارد تومان گردش مالی مافیای کنکور است
چهارمین برنامه سینما روایت به موضوع مافیای کنکور پرداخت.
به گزارش ایلنا، چهارمین برنامه سینما روایت با موضوع مافیای کنکور با حضور محمدمهدی زاهدی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات و علی عبدالعالی، کارشناس آموزش و سینا قنبرپور به عنوان مجری کارشناس و تماسی تصویری با ابوالفضل جوکار، مدیرعامل موسسه گاج با اکران دو فیلم «بیکارآفرین و قمار چهارگزینهای» در مجتمع فرهنگی اسوه برگزار شد.
در ابتدا، فیلمهای «بیکارآفرین» و «قمار چهارگزینهای» به نمایش درآمد و پس از آن نقد و بررسی پیرامون موضوع کنکور آغاز شد.
در این رابطه ابتدا علی عبدالعالی در خصوص فیلم گفت: این مساله، مسالهای نیست که در کشور ما عزم جدی برای حل آن وجود داشته باشد. اگر در کشور ما عزم بسیار جدی وجود داشت، بعد از این همه سال و بعد از اینکه لمس میکردیم بچههای ما در سیستمهای آموزشی دچار مشکل بسیار جدی هستند، حتما تا الان وضعیت بسیار بهتر از این میشد. چند ماه پیش دکتر لاریجانی، رئیس مجلس راجع به کنکور گفتند: «اگر سازمان سنجش منحل شود، مشکل کنکور هم حل میشود.» آقای دکتر بطحایی، وزیر آموزش و پرورش دو سه هفته پیش توئیت کردند: «خداحافظ کنکور».
او ادامه داد: وزیر عزیز، یک میلیون دختر و پسر دارند کنکور میدهند ناگهان چه شد؟ این کدام بخشنامه است؟ قائممقام ایشان در جلسهای هفته پیش گفتند: «در حال تدوین دستورالعملها هستیم براساس ۸۵ درصد معدل پذیرش صورت بگیرد ۳ نوع مواجهه برای ماجرای کنکور وجود دارد و متاسفانه مدل دوم به تازگی مد شده است. مدل اول روسا و صاحبان مافیای کنکور هستند که باهوشند. آقای دکتر بطحایی یک ماه پیش در جلسهای رسما اعلام کردند که بین ۱۰ هزار تا ۴۰ هزار میلیارد تومان گردش مالی مافیای کنکور است. پس دسته اول کسانی هستند که حسابی پول در میآورند. به عبارتی بخش خوبی از تلویزیون را خریدهاند. ما در جلسهای با دکتر زاهدی در مثلا برنامه «پرسشگر» تلویزیون در حال حرف زدن ضد کنکور هستیم، میان برنامه تبلیغ گاج و قلمچی است. این مساله جذاب است. ما خودمان را سرکار گذاشتیم.
زاهدی وزیر اسبق علوم و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بیان کرد: در مورد اینکه ارادهای برای حذف کنکور باشد، مشکوکم. در فاصله سالهای ۸۴ تا ۸۸ وزیر علوم بودم. در سال ۸۶ بحث حذف کنکور را مطرح کردم. آن زمان به کمیسیون آموزش و تحقیقات رفتم و چالش بسیار بزرگی با مسئولان وزارت آموزش و پرورش و با برخی از افراد در کمیسیون آموزش و تحقیقات داشتیم در مورد اینکه این کار شدنی نیست.
زاهدی ادامه داد: استدلالهایی که آنها میکردند، ما سعی کردیم به صورت آکادمیک و علمی جواب بدهیم. بالاخره این منجر به این شد که در تاریخ ۹/۸/۸۶ این قانون تصویب شود و مراحل خود را برای شورای نگهبان طی کند. یکی از این مادهها، ماده ۲ است که مربوط به سال ۸۶ است و مطرح میکند: «پذیرش دانشجو در مقطع کاردانی پیوسته و ناپیوسته، کارشناسی، کارشناسی ارشد پیوسته و دکترای پیوسته براساس سوابق تحصیلی داوطلب و آزمونهای سراسری خواهد بود. تاثیر سوابق تحصیلی در هر سال نسبت به سال قبل افزایش مییابد؛ به نحوی که حداکثر تا پایان سال اول برنامه پنج ساله پنجم توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، آزمونهای سراسری ورودی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به طور کامل حذف شود.»
او خاطرنشان کرد: به این معنی که قرار بود کنکور سال اول برنامه پنجم حذف شود، یعنی ۶ -۷ سال پیش قرار بوده دیگر اثری از کنکور نباشد؛ اما ۶ سال پیش که به مجلس آمدم، دیدم هیچ اتفاق جدیدی طی ۶ سال گذشته نیفتاده است. انگار نه انگار قانونی در کشور تصویب شده است. ما مجبور شدیم دوباره قانونی دیگر مصوب ۱۰/۶/۹۲ بیاوریم. در این قانون هم ما چند مطلب را گفتیم تا بگوییم اراده و عزم جدی که میبایست برای حذف کنکور باشد، وجود نداشته است: «پذیرش دانشجو در دانشگاهها به روش ظرفیت رشته محل و تقاضای داوطلبان براساس سابقه تحصیلی براساس آزمونهای استاندارد یا سابقه تحصیلی و آزمون عمومی یا عمومی و اختصاصی مثل برخی رشتههای هنر که هم سابقه تحصیلی هست و هم تستهای خاص یا برخی رشتههای تربیت بدنی.»
زاهدی یادآور شد: نکته اصلی در این تبصره است: «وزارت آموزش و پرورش مسئولیت ارائه سابقه تحصیلی برای دانشآموزان و متقاضیان ورود به دانشگاه را بر عهده دارد.» چرا وزارت آموزش و پرورش قصور کرده در اینکه ظرف ۱۰ سال سابقه تحصیلی را آنطور که باید و شاید، انجام نداده است؟ این خود یک سوال اساسی است که باید از وزارت آموزش و پرورش مطالبهگری کرد. سازمان سنجش مسئول سنجش داوطلبان براساس سابقه تحصیلی است. تبصره بعدی این است: «در پذیرش دانشجو تاثیر سابقه تحصیلی سالانه به صورت تدریجی و صعودی است و پس از ۵ سال حداقل ۸۵ درصد ظرفیت پذیرش دانشجو در کل کشور بر مبنای سابقه تحصیلی خواهد بود.» در قانون قبلی گفتیم بعد از ۵ سال حذف شود.
زاهدی تصریح کرد: در این قانون یک انعطافپذیری نشان دادیم که گفتیم حداقل ۸۵ درصد؛ دلیل آن هم این بود که رشتههای پرطرفدار مثل پزشکی و... به گونهای بود که متقاضی بسیار زیاد بود؛ به طوری که ۵۸۳ هزار نفر میخواهند دکتر شوند؛ از اینرو گفتیم برای ۱۵ درصد شرایط خاص میشود گذاشت که دانشگاهها یا به صورت متمرکز برنامهریزی کنند برای رشتههای پرمتقاضی؛ یعنی آزمونی باشد توسط دانشگاهها یا جایی مثل سازمان سنجش.
وزیر اسبق علوم و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: در سال اول اجرای این قانون سابقه تحصیلی حداقل ۲۵ درصد باشد و سال به سال اضافه شود. سال ۹۲، ۲۵ درصد و سال ۹۳، ۳۰ درصد. طبق این برنامه، الان باید ۴۵ درصد باشد؛ در حالی که الان همان ۲۵ درصد است. دلیل عدم اجرای آن، این است که سابقه تحصیلی نتوانسته حاصل شود.
زاهدی در پاسخ به این سوال که رشتهایی مثل پزشکی باید سقف داشته باشد یا خیر گفت: بله، اینکه سقف دارد. حتما باید متقاضی سقف داشته باشد. مثلا بگوییم پزشکی دانشگاه تهران هرچقدر متقاضی دارد بیاید، اصلا امکانش نیست؛ اما مشکل کار جای دیگری هم هست. نظام استخدامی و نظام درآمدی کشور ما اشکال جدی داشته و اینها روی بحث تحصیلی اثر دارد. چرا باید ۵۸۰ هزار نفر رشته پزشکی بروند که پزشک شوند؟ چون عنوان رشته پزشکی برای بچهها از نظر جایگاه اجتماعی و درآمدی جاذبه بسیار دارد؛ در حالی که در دنیا رشتههای مدیریتی چنین جایگاهی دارند و اینگونه نیست. ما باید نگاهها را عوض کنیم.
عبدالعالی هم در ادامه یادآور شد: کنکور مثل یک مرز است. آدمی میخواهد از مدرسه دانشگاه برود. اشتیاق آدمها برای هدایت تحصیلی در دوران تحصیل است که یکی از مهمترین آنها، سال نهم است که بچهها انتخاب میکنند که به چه رشتهای بروند و مرحله بعدی در سال کنکور. آنجا براساس علاقه و جوی که وجود دارد، بچهها رشته را انتخاب میکنند؛ ولی آیا کنکور هدفش هدایت تحصیلی است؟ اما وقتی هدایت تحصیلی را پررنگتر میکنید، میشود فرمایش اخیر مقام معظم رهبری که فرمودند: «گزارشهایی به من داده شده که توجه به رشتههای تجربی زیاد شده است. کشور نیاز به رشتههای ریاضی دارد. این فکر بلندمدتی میشود که باید اتفاق بیفتد.»
او ادامه داد: کنکور راه هدایت تحصیلی نیست. کنکور به یک اتفاق ۵ ساعتهای میگویند که پشت آن چند سال عقبه و صنعتی وجود دارد که عدهای از آن پول درمیآورند برای یک انتخاب نه هدایت تحصیلی. هدایت تحصیلی تعریف دارد. در آموزش و پرورش معاونتی داریم که کار او همین است. مرزهای مهم ششم، نهم و سال آخر دبیرستان است. تلویزیون باید عزم کند و رشتههای مختلف را جا بیندازد.
زاهدی هم در ادامه یادآور شد: یک بخشی دولت و بخشی مجلس است. ما در این زمینه در کمیسیون آموزش و تحقیقات ۲ سال قبل، کمیته مهارتی را برای اولین بار تشکیل دادیم و دکتر توکلی مسئولیت را بر عهده گرفت. بیش از ۳ سال کار کردیم و قانون نظام جامع آموزش مهارتی را تصویب کردیم و در شورای نگهبان مراحل خود را طی کرد که اوایل همین مجلس میشد و ابلاغ شد. در آنجا بحث نظام صلاحیت حرفهای را مطرح کردیم که بایستی در به کارگیری نیروها؛ چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی حتما افراد دارای صلاحیت حرفهای باشند و در آن سطح مختلفی تعیین کردیم.
او خاطرنشان کرد: در کنارش این دولت است که وقتی میخواهد در آییننامه اجرایی مصوب کند براساس صلاحیتها باید حقوق و مزایا را تعریف کند. آن موقع اختلاف طبقاتی براساس درآمدها امکان ندارد ایجاد شود. این وظیفه دولت است. مجلس ریلگذاری قبلی را انجام داده است. هرچند دولت تا به حال ۲ سال تاخیر داشته است. امیدواریم از حالا عزم را جزم کند که انجام شود و تبعیض در نظام درآمدی از بین برود.
زاهدی تصریح کرد: اگر کسی تصور میکند که مشکل کنکور به دست وزیر «آ» یا «ب» کمیسیون مجلس «ایکس» حل میشود، صبور باشد تا این سناریو ۱۵ سال بعد تکرار شود.
عبدالعالی هم خاطرنشان کرد: برای بهتر شدن حال آموزش و پرورش باید الگوهای تمیز داده شود. باید افرادی در صدا و سیما مسئول شوند که کل صدا و سیما مثل قارچ کنکور نشود.
ابوالفضل جوکار، مدیرعامل موسسه گاج هم که به صورت تلفنی در گفتگوی نشست شرکت کرد گفت: بحث حذف کنکور سالهاست که مطرح میشود؛ ولی حذف کنکور برنامه میخواهد و برنامهاش چند ساله است. اینکه شتابزده توئیت کنیم که کنکور ۹۸ حذف شد یا ۸۵ درصد رشتههای دانشگاهی کنکور ندارند، در خانوادهها استرس ایجاد کنیم و توقع ایجاد کنیم و زیرساخت لازم را نداشته باشیم، جز سردرگمی چیزی نخواهد داشت.
او ادامه داد: اینکه کنکور را بخواهند حذف کنند، به نظر من راههای زیادی باید طی شود. یکی اینکه امتحانات را باید نهایی کنند، ترتیب مستمر معدل ۳ ساله دهم، یازدهم و دوازدهم و حالا کنکور سبکتری در سال آخر در اتمام امتحانات. جمع جبری اینها یا ضرایبی رتبه دانشآموزی را تشکیل بدهد. ما باید دانشآموزان را هدایت تحصیلی کنیم، از همان مقطع متوسطه یک و متوسطه دو باید ظرفیتهای خالی دانشگاه را شناسایی کنیم و از طرف دیگر در مقطع متوسطه یک و راهنمایی استعدادسنجی و هدایت تحصیلی داشته باشیم که همه در یک رشته مثلا پزشکی جمع نشوند؛ یعنی باید از قبلتر شروع کنیم.
مجری در ادامه پرسید: «آیا شما حاضرید پیشقدم شوید و مدل کاریتان را عوض کنید تا کنکور در واقع جای خود را به روش نوینی دهد؟»
که جوکار رد پاسخ گفت: من به عنوان «گاج» حتما حاضرم این کار را انجام دهم. شاید «گاج» و «کانون فرهنگی آموزش قلمچی» کمترین حساسیت را به این موضوع داشته باشند. ما در کار تولید کتاب و برگزاری آزمون هستیم. ما حتما سبک کتابهایمان را تغییر میدهیم. ما در آلمان انتشارات داریم. آنجا سیستم آموزشی خاصی است. کتابهایی که در آنجا تولید میکنیم در راستای آموزش، سنجش و روشهای تدریسی است که آموزش و پرورش و معلمهای آن کشور دارند. ما عملا تابع روشهایی هستیم که آموزش و پرورش دنبال میکند؛ اما مساله این است که اگر آموزش و پرورش و وزارت علوم در یک وزارتخانه ادغام نشود، همیشه یکی آموزش شده و یکی آزمون میگیرد. آموزش ما جوری است و آزمون و سنجش ما جور دیگر. اینها اگر حذف شود، ما تابع آن ضوابطیم.
زاهدی هم در ادامه بحث گفت: بحث هدایت تحصیلی، بحثی کاملا علمی است که از دوره قبل از دبستان شروع میشود تا پایان دبیرستان؛ یعنی برای هر دانشآموز قبل از دبستانش و بعد از دبستان و دبیرستان این کارنامه هست. در یک روند حداقل ۱۳ – ۱۴ ساله مشخص میشود این بچه چه توان و استعدادی دارد که ما هنوز در این زمینه خوب کار نکردیم.
او ادامه داد: بحث بعدی این است که هدایت تحصیلی باید در یک روند آموزشی مشخص شود نه در یک جلسه. ما پول میدهیم و برای ورود به استعداد درخشان کلاس میگذاریم. ما هوش را هم میخواهیم تزریقی بالا ببریم و این بدترین نوع است؛ زیرا اگر کسی پول نداشته باشد آن تستها را یاد بگیرد؛ اما واقعا تیزهوش باشد ممکن است نتواند قبول شود، اما کسی که این کلاسها را یاد بگیرد خیلی راحت قبول شود.
زاهدی با بیان اینکه «اصلا تنوع مدارس در آموزش و پرورش ما یک انحراف است» گفت: بحث دیگر اینکه ۸۵ درصد را آقای وزیر گفته حتما این اتفاق میافتد، زیرا ما آنقدر صندلی خالی در دانشگاههایمان داریم که بسیاری از رشتهها غیر از رشتههای پرمتقاضی براساس همان سوابق تحصیلی ناقص بپذیریم. ما اصلا نباید نگران حرف وزیر باشیم.
عبدالعالی در پاسخ به او گفت: اما دعوا سر آن ۸۵ درصد نیست.
که زاهدی پاسخ داد: ۸۵ درصد شدنی است. این مساله اصلا ربطی به ادغام وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم ندارد. البته من موافقم باید در کشور سازمان سنجش و پذیرش مستقل از وزارت علوم ایجاد شود؛ یعنی سازمان سنجش ما باید یک نهاد ملی باشد تا نهادی زیر نظر وزارت علوم. نکته بعدی این است که کنکور واقعا استعدادکش است و بایستی حذف شود. منظور من این است که نباید سرنوشت بچهها بعد از ۱۲ سال کار ظرف ۵ ساعت تعیین شود؛ آن هم ۵ ساعتی که به بچهها فشار روحی و روانی آوردهایم که تکنیکهای تستزنی را یاد بگیرد. حتما باید با اینگونه تستزنی و آموزش و کلاسهای کنکور مقابله کنیم.
زاهدی ادامه داد: سالی دهها هزار میلیارد تومان متاسفانه گردش مالی در این زمینه است و نگران این هستم که برخی از همینها در آموزش و پرورش نفوذ داشتند و اجازه ندادند سابقه تحصیلی به خوبی انجام شود. وزیر آموزش و پرورش باید عزم جزم کند سابقه تحصیلی را به صورت کامل و باصلابت و با امنیت کامل عملیاتی کند. حتما در کشور اتفاقات دیگری در بحث هدایت تحصیلی و در بحث انتخاب رشته خواهد افتاد.
عبدالعالی هم به طرح این پرسش پرداخت که «سوال من از آقای جوکار به عنوان یکی از نخبگان آموزشی کشور، این است که آیا با این سبک و شیوه موجود کنونی سنجش در کشور موافق هستند یا خیر؟»
جوکار پاسخ داد: صددرصد مخالف هستم.
عبدالعالی در ادامه پرسید «موسسه «گاج» و «قلمچی» به این شیوه سنجش در حال دامن زدن هستند؟»
که جوکار در پاسخ گفت: راجع به خودم صحبت میکنم و میگویم دامن نمیزنیم. من در سال ۱۳۸۴ تمام آموزشگاههایم را جمع کردم. موسسات آموزشی مثل ما فقط در امور آموزشی فعالیت دارند و تمرکزمان فقط بر کنکور نیست و ما در آموزش و پرورش به دنبال این نیستیم که سیستم استعدادسنجی و سوابق تحصیلی را فلج کنیم و تلاشمان را برای کمک به این سیستم خواهیم کرد.
عبدالعالی هم در ادامه بحث گفت: پیشنهاد من به شما این است که به سراغ کتابهای مهارتی بروید؛ هرچند تیراژ پایینی دارند؛ اما به شدت عاقبت بهخیری دارند.
که جوکار در پاسخ به او چنین گفت: ما بیش از ۴۰۰ عنوان کتاب مهارتی داریم و ما کتابهای مهارتیمان را برای مهدهای کشور آلمان داریم. به عنوان صحبتهای پایانی خواهشی که دارم این است که نشست تخصصی بگذاریم و ما آماده این هستیم که به دوستان در این مسیر استعدادسنجی و حذف کنکور کمک کنیم.
زاهدی گفت: برای اینکه کشور خوب بتواند اداره شود، میبایست ریلگذاریهای خوبی انجام شود. ما نمیخواهیم در کشور بینظمی ایجاد کنیم. بحث هدایت تحصیلی در مدارس ما به خوبی انجام نشده است و باید از قبل از دبستان آغاز میشد که نشد. در بحث هدایت تحصیلی و هم در بحث نظام استخدام باید تغییرات اساسی صورت گیرد و صلاحیتهای حرفهای و درآمدی میبایست به گونهای عدالتمحور باشد. موضوع عدالت اجتماعی باید ملاک باشد و قانون هم که مجلس تصویب کرده، اجرایی نشده است.
او ادامه داد: این اشکالات وارد است و از این موارد در کشور زیاد است. ما فوق لیسانسهای زیادی داریم که بیکار هستند و این واقعا درد جامعه است. بیکاری مهمترین مساله جامعه است. اگر بحث صلاحیت حرفهای راه بیفتد، آن وقت این بیکاریها راه نمیافتد؛ چون نظام آموزش عالی تغییر میکند. آقای دکتر عبدالعالی اشارهای به تولید کتابهای مهارتی داشتند. جامعتر این صحبت این است که حتما آموزش عالی به سمت آموزش عالی مهارتی و کارآفرین برود؛ یعنی حفظ محور و آموزش نباشد. باید ریلگذاری دقیق باشد.
زاهدی تصریح کرد: بخشی از آن دست مجلس، شورای انقلاب فرهنگی و بخش عمده در دست دولت است و همه اینها باید دست به دست هم بدهند تا قطار حرکت آموزش عالی آموزش و پرورش و استخدامی درست حرکت کند. شورایعالی انقلاب فرهنگی در بحث نقشه جامع علمی کشور موضوع آمایش سرزمین را پیگیری میکند. اساس آن مبتنی بر قابلیتهای کشور و درون آن آموزشهای مهارتی است و ما در برنامه ششم توسعه در آموزش مهارتی جدی وارد شدیم تا بیکاری دانشگاهی به حداقل برسد و این امر به زمان نیاز دارد. ما در کشور سند تحول بنیادی آموزش و پرورش را بعد از ۳۰ سال نوشتیم و دیر بود.
او یادآور شد: باید مطالبهگری مردم و تفکر بسیجی انجام شود که چرا طرح تحول اجرا نمیشود. نقشه جامع علمی کشور در همین جلسات به دست آمد و ۴-۵ سال طول کشید و بیش از ۳ هزار نخبه روی آن کار کردند؛ ولی وقتی به دستگاههای اجرایی میرسد، اجرا نمیشود و لنگ میزند. آنها باید مطالبه شود. امسال در لایحه بودجه دولت بحث نانوفناوری، زیستفناوری و سلولهای بنیادی با کاهش ۳۰ درصدی بودجه مواجه شده است؛ اما چرا کم شده است؟ کشور با این علوم پیشرفت میکند. مطالبه عمومی باید بر اینها انجام شود.
صحبتهای پایانی عبدالعالی به این شرح بود: به شعور مخاطب احترام بگذاریم. در ۴ هزار سال پیش مجموعهای به نام «کانون خودکاردار» بود و در دل آن، بنیاد کوچکی به نام «بنیاد خودکاردار» بود و در رسانهها به عنوان «بنیاد خودکاردار وقف عام» تبلیغ میکرد. ما بنیاد خودکار مجموعهداری را میبینیم که بخش کوچکی از آن کانون و وقفی یک صدم از داراییهای آن کانون هم نمیشود. این توهین به شعور مردم است. گله از این است که مخاطب را بیشعور فرض کنیم و گله از صدا و سیما این است که باید به مردم میگفت که این تکه از وقف عام کمتر از یک درصد از ارزش سرمایههایشان است و این شعور مردم را زیر سوال میبرد.
عبدالعالی ادامه داد: نظام آموزشی ما نظام فرسوده و کهنهای است. اگر ما در کشورمان، مردم و مسئولان مثل حضرت آقا آنقدر زیبا نقد میکردند، قطعا وضعیت ما اینگونه نبود.