خبرگزاری کار ایران

فیلم‌ساز زاهدانی در گفتگو با ایلنا:

راه نجات سینمای ایران از شهرستان‌ها می‌گذرد/ شهرستان‌ها در سینمای فعلی جایگاهی ندارند

راه نجات سینمای ایران از شهرستان‌ها می‌گذرد/ شهرستان‌ها در سینمای فعلی جایگاهی ندارند

مهدی رخشانی تاکید کرد: جشنواره‌های فیلم کشور تبدیل به جشن‌هایی مخصوص تهرانی‌ها و فیلم‌های ایرانی هم در حقیقت تبدیل به فیلم‌های تهرانی شده‌اند.

مهدی رخشانی (نویسنده، روزنامه‌گار و فیلم‌ساز) در توضیحی دربارهٔ حوزه و محور فیلم‌های خود و اینکه چه چیزی باعث می‌شود مهدی رخشانی که به عنوان یک نویسنده و سردبیر روزنامه فعالیت فرهنگی انجا می‌دهد گاهی قلم را کنار بگذارد و دوربین به دست بگیرد، گفت: اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم باید اعتراف کنم که هر چند نوشتن و تولید مطبوعاتی برای من جایگاه خاصی دارد اما دنیای سینما دنیای احساسات خالص زندگی است یعنی شما در فیلم مستند برای ثبت گوشه‌ای از واقعیت ساعت‌ها، ماه‌ها و شاید سال‌ها وقت می‌گذارید تا یک نگاه، یک حرکت یا یک برش از واقعیت زندگی را به تصویر بکشید این به نظر من بی‌واسطه‌ترین شیوهٔ ثبت یک واقعیت است یعنی ناب‌ترین شکل خلق زندگی، این دنیا برای من بی‌‌‌نهایت جذاب و معنی دار است از طرفی اگر به دنیای سینمای داستانی وارد شویم همین جستجو وتلاش را این بار در رویا و آرزو‌هایمان داریم که باز می‌توان گفت، ساخت یک فیلم داستانی خوب، بی‌نظیر‌ترین شکل تجسم رؤیاهای انسان است.

این مستندساز ادامه داد: به نظر من سینما حقیقی‌ترین حقیقت و رویایی‌ترین رویای جهان است و این یعنی تو به عنوان یک آفریننده می‌توانی هر چه بخواهی خلق کنی، خوب چه چیزی شورآفرین‌تر از این در دنیا وجود دارد؟ که تو خالق باشی و دیگران از دریچهٔ تو به آفریده‌ات نگاه کنند. در نتیجه تو هر لحظه در جستجوی بهتر شدن خودت و اثرت خواهی بود، چرا که هر لحظه در معرض دیده شدن هستی و همچنین اطرافت را در معرض دید قرار می‌دهی پس اطرافت هم باید بهتر شوند و این هدف من است؛ بهتر شدن خودم و دنیا.

او همچنین با توجه به در جریان بودم سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه سهم استان سیستان و بلوچستان در این جشن سینمایی کجاست و اینکه اساساً آیا جشنواره فیلم فجر در استان‌های دورافتاده و شهرستان‌ها هم تأثیرگذار است، اظهار داشت: جشنواره‌ها با وجود تأثیرات مثبت و هیجانی که در فضای سینمایی جهان و کشور بوجود می‌آورند تنها به درد تشویق و ایجاد شور می‌خورند، جشنوارهٔ فجر هم مثل باقی جشنواره‌ها اما به نظر من در حال حاضر آن چیزی که سینمای ما احتیاج دارد سالن سینما و تماشاگر است، آن چیزی که سینمای ما احتیاج دارد دمیده شدن روح تازه‌ای برای تولید فیلم‌ها از جنس کل ایران است، اگر بخواهم واضح‌تر حرف بزنم باید بگویم؛ جشنواره‌ها تبدیل به جشن‌هایی مخصوص تهرانی‌ها و فیلم‌های ایرانی در حقیقت تبدیل به فیلم‌های تهرانی شده‌اند، با قصه‌هایی شبیه به هم و آدمهایی شبیه به هم. یا قصه‌ها آپارتمانی هستند یا از تهران قدیم می‌گویند و یا جوانان تهرانی.

کارگردان مستند «خطوط ناپیدا» اضافه کرد: باید اشاره کنم الان فیلم سازان جوان خیلی خوب کار می‌کنند و به نظر من فضای فیلم سازی ایران به سمت بازسازی خودش حرکت می‌کند اما یکی از چرخ‌هایش لنگ می‌زند و آن استفاده از استعداد‌ها، جغرافیا و قصه‌های فولکوریک ماست، به نظر من راه نجات سینمای ایران از شهرستان‌ها می‌گذرد، همهٔ ایران باید خودشان را جزئی از سینمای ایران بدانند، نه اینکه منِ جوان زاهدانی بعد از ۲۰ سال تلاش در عرصهٔ سینما باز هم همانجایی باشم که ۲۰ سال پیش بودم، چون آشنا و ارتباطی ندارم و ساختار سینمای ما هم اینقدر ناقص است که شهرستان‌ها جایی در آن ندارند.

او سپس با تاکید بر اینکه، اگر ساختار سینمای ایران جوان‌های تازه کار شهرستانی را با ایده‌های خوب و لوکیشن‌های کمتر دیده شده و دنیایی از قصه‌ها و داستان‌های جذاب، حمایت کند دوباره می‌شود فیلم‌های خوبی ساخت و روحی تازه در سینمای ایران دمیده می‌شود بیان کرد: تماشاچی وقتی به سینما خواهد آمد که کل ایران سینمای کشور را متعلق به خودش بداند. در حال حاضر ببینید وضعیت سالن‌های سینما در شهرستان‌ها چگونه است؟ بیشتر شهرستان‌ها سینما ندارند، همین استان پهناور سیستان و بلوچستان یک سینمای درست و حسابی ندارد، حتی فرض بر اینکه این یک سالن هم خوب باشد، تصور کنید استانی که ابعادش با اندازهٔ چند کشور اروپایی برابری می‌کند فقط یک سالن سینما دارد، پس ابتدا باید به فکر ساخت و نگهداری سالن سینما باشیم و بعد هم ساخت فیلم‌هایی با نشانه‌هایی از کل کشور.

رخشانی یادآور شد: شما از سهم استان ما در سینمای کشور حرف زدید، من می‌گویم نه در حال حاضر که در طول تاریخ سینمای کشور، فیلمسازان استان ما حتی یک فیلم سینمایی نساخته‌اند، دقت کنید، هیچ فیلم سینمایی. من می‌خواهم بدانم کجایند نمایندگان استان ما، مسئولین فرهنگی استان و استاندار و بزرگان فرهنگی استان تا حق سینمای استان را از کشور بگیرند، کجایند آن نمایندگانی که فریاد کمک به مردم را می‌زنند؟ به نظر من تمام مسئولین و نمایندگان باید دست به دست هم بدهند و اگر زورش را دارند یک فیلم سینمایی با هنرمندان فیلم‌ساز استان بسازند، آنوقت ببینید چه تأثیر بزرگی در کشور خواهند داشت. اشکال اینجاست که این آقایان اهمیت هنر و مخصوصاً سینما را درست نمی‌شناسند تا برایش کاری انجام دهند.

این فیلم‌ساز زاهدانی سپس در پاسخ به انتقادهایی از آثار تولیدی استان که به زعم خود سیستانی‌های اهل سینما در حد استاندارد و سطح کشور نیست نیز، گفت: اگر مورد اشارهٔ شما آثاریست که در تلویزیون تولید می‌شود باید بگویم تا حدود زیادی موافقم که البته تحلیل خودش را دارد و می‌شود راجع به آن گپ زد اما باید بگویم که صحبت من راجع به مدیوم سینما است که دنیایی متفاوت با تلویزیون دارد، در حوزهٔ سینمای کوتاه و مستند اجازه می‌خواهم مخالفت کنم، البته آثار تولیدی هنرمندان ما متاسفانه خیلی دیده نشده است که البته این هم یکی از نقاط ضعف دستگاه‌های فرهنگی و هنری استان ماست، اما ازدیده شدن آثار که بگذریم از نظر قوت و قدرت تولید ما در عرصهٔ سینمای استان از گذشته تا به امروز هنرمندان خوبی داشتیم که همواره در سطح کشور و حتی جهان حرفهایی برای گفتن داشته‌اند از دوستانم می‌توانم نام ببرم افرادی مثل: اسحق عرب، حسین ریگی، محمدعلی هاشم زهی و در این سا‌ل‌ها دوستانی مثل مازیار مشتاق گوهری، یاسر خیر و دیگرانی که آثاری ساخته‌اند که هم بازنمایی فرهنگ استان است و هم استاندارهای فیلم سازی بین المللی را داشته است و این اتفاق معمولاً از جمع‌های هنری خود بچه‌ها بیرون آمده و مراکز دولتی هرچند نقش داشته‌اند اما متأسفانه کمترین نقش برای آ‌ن‌ها بوده

او بسترسازی توسط مسئولین را از جمله مهترین برنامه‌های آن‌ها برای بهبود وضعیت سینما در استان سیستان و بلچستان دانست و تصریح کرد: همیشه مسئولین از مشکلات امنیتی، مسائل قومی و مذهبی و اشکالات اجتماعی در استان حرف می‌زنند، من به عنوان هنرمندی که کار مطبوعاتی می‌کنم و علاقه مندیهای اجتماعی دارم هیچ وقت ندیده‌ام که مراکز امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ما در استان چه در سیستم دولتی و چه غیردولتی بیایند و برنامه ریزی کنند و این مشکلات را با هنری مثل سینما از بین ببرند، به نظرم خیلی عجیب است که مسئولین اینقدر در مورد مشکلات کوتاهی می‌کنند و در حاشیه هستند تا مشکل به درگیری و خشونت و خدای ناکرده به اعمال زور می‌رسد... اصلاً چرا باید به اینجا برسد.

رخشانی افزود: چرا مسئولین بسترسازی فرهنگی نکنند که دنیای بهتری برای استان، مردم خوبمان و خودشان به وجود بیاید مگر تغییر ذائقهٔ فرهنگی- اجتماعی مردم به این سادگی هاست که به زور به وجود بیاید. به نظر من بزرگ‌ترین و عمیق‌ترین تأثیرات در جامعه با هنر سینما بوجود می‌آید، سینما هنریست که امروز و فردای جامعه را می‌تواند بسازد، اگر فیلم‌هایی خوب با نگاه به نیاز‌ها و فضای استان و با هدف گذاری مناسب ساخته شود ظرف چند سال شرایط استان تغییر می‌کند و مهربانی و شادی آرام آرام در مردم نهادینه می‌شود، مردم جغرافیا، تاریخ و موقعیت اجتماعی خود را بهتر می‌شناسند و به دولت و خودشان کمک کرده و بهتر زندگی می‌کنند. بررسی کنید و ببینید در تمام جهان برای تغییر در جامعه از سینما استفاده می‌شود و متأسفانه این اهمیت، نه در مسئولین استان و نه حتی در مسئولین کشوری ما درک نشده است.

او برای بهبود شرایط فیلم‌سازی در استان سیستان و بلوچستان پیشنهاداتی نیز مطرح کرد و گفت: برای بهبود اوضاع اول باید جایگاه سینما نزد مسئولین و مردم بهبود پیدا کند که با داشتن سینما و محافل نمایش فیلم و پخش زیاد فیلم می‌توانیم در این راه گام برداریم و بعد هنرمندان باسواد و اندیشمندی داشته باشیم. یعنی فیلم سازان استان با مطالعه و کلاس‌های آموزشی به این سمت حرکت کنند و آثار خوب تولید کنند، حالا؛ هم آثار خوب داریم و هم هنرمند خوب و این روند علاوه بر بسترسازی برای جامعه باعث می‌شود معضل اسطوره کردن آدمهای کوچک که بسیار هم در استان ما به چشم می‌خورد کم رنگ شود چون فیلم خوب و بد در کنار هم قرار می‌گیرد و به این ترتیب به هر کس که مدتی را در عرصهٔ ساخت فیلم می‌گذراند بدون در نظرگرفتن اینکه چه چیزی ساخته شده القاب استاد و فیلمساز و هنرمند وصل نمی‌شود و هر کسی در جایگاه خودش قرار می‌گیرد.

این مستندساز در پایان تاکید کرد: فراموش نکنیم که سینما هنر پرهزینه‌ای است و بدون پول، امکان تولید وجود ندارد بنابراین هر چقدر مراکز خصوصی و دولتی آگاه‌تر شوند برای سرمایه گذاری در این عرصه موفق‌تر خواهیم بود. اما همانطور که در سئوال شما بود متاسفانه ادارات دولتی یا بسیار در سطح پایین کار می‌کنند و یا قوانین دست و پاگیر اداری هنرمند را از کارکردن با آن‌ها بیزار می‌کند و البته اداراتی مثل حوزهٔ هنری و ارشاد اسلامی هم که در این چند ساله کلاً فیلمسازی را تعطیل کرده‌اند و البته شورای شهر و شهرداری‌های استان هم که اساساً این نگرش در آن‌ها راه پیدا نکرده که آدم گله‌ای داشته باشد. به هر حال دنیای سینما در استان سیستان و بلوچستان آنچنان سخت و دشوار هست که من بعد از ۲۰ سال تلاش در این عرصه احساس می‌کنم که تک و تنها وسط بیابان خشک و ترک خوردهٔ ناآگاهی بدون گذشته و بدون آینده ایستاده‌ام و چشم و دل به سراب‌های دوردست بسته‌ام.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز