معماری زنده آسیای مرکزی در فهرستهای میراث ناملموس یونسکو ثبت شد/ ضرورت ورود ایران به پرونده جهانی و مشترک یورت
«یورت» کوچنشین مشترک میان ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان در فهرستهای میراث فرهنگی ناملموس یونسکو موجب شناسایی بینالمللی سنتهای آسیای مرکزی شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از یورونیوز، ساخت سازه معماری یورت، میراثی زنده و مشترک میان کشورهای آسیای مرکزی است. این نوع معماری که زندگی کوچنشینی را شکل داده است در استان گلستان و میان مردمان ترکمنصحرا از جایگاه قابل توجهی برخوردار است و همچنان از این نوع معماری در مراسم و آیینها بهره گرفته میشود. پرونده یورت درحالی میان کشورهای ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان در فهرست میراثفرهنگی ناملموس یونسکو امسال به ثبت رسید که ایران نیز با عضویت در این پرونده مشترک میتواند بر خاستگاه یورت در ایران تاکید کند.
در بیستمین نشست کمیته بیندولتی یونسکو در دهلینو، ساز آرشهای قوبیز و یورت، با نامزدی مشترک ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان، در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسیدند. یونسکو هشدار داد: «بخشهایی از این میراث به دلیل کاهش استادان باتجربه با تهدید جدی روبهرو است».
یورت؛ خانهای که زندگی کوچنشینی را شکل داد
یورت، برای مردمان کوچنشین و نیمهکوچنشین آسیای میانه، از قرهقالپاقها و قزاقها تا قرقیزها، یورت تا اواخر قرن نوزدهم شکل اصلی سرپناه بود. در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، یورت عمدتا در میان چوپانان و در کوچهای فصلی دوام آورد.
در گذشته، یورت معنایی اجتماعی و عمیق داشت. از جوانی که قصد ازدواج داشت انتظار میرفت یورتی فراهم کند؛ در میان گروههای کارلوک و کیپچاک (قبایل ترکِ کهنی که زمانی بخشهای گستردهای از آسیای میانه را در دست داشتند) پدر و مادر دختر را به مردی که یورت نداشت نمیدادند. یورتهای عروسی با نمد سفید پوشانده میشد و یورتهای روزمره، «کارا اوی»، از مواد تیرهتر ساخته میشد.
در سراسر منطقه، یورت نماد تداوم و پیوند با زمین بود. برای بسیاری از جوامع، فضای درون آن جهانِ کوچکی از نظم بهشمار میرفت و آنچه پشت دیوارههای نمدیاش بود، جهان گستردهتر را شکل میداد.
در ازبکستان، یورتها همچنان بخشی از زندگی فرهنگی در قرهقالپاقستان، سرخاندریا، نوایی و دیگر مناطقاند. هنوز در تابستانها نزدیک آب یا در سایه درختان برپا میشوند و برای جریان هوا لایههای نمدیشان را بالا میزنند.
چیمبای هنوز یکی از معدود کانونهای صنایعدستی سنتی است؛ جایی که کارگاهها فنون یورتسازی را در کنار کارگاههای رودوزی، از جمله تولید سوزنی و دیگر منسوجات، حفظ میکنند. صنعتگران کمتر از واژه «میراث» استفاده میکنند، اما مهارتهایشان پشتوانه همان چیزی است که یونسکو میکوشد از آن پاسداری کند.
امروز یورتها کمتر کارکرد خانه روزمره دارند و بیشتر به فضاهای فرهنگی بدل شدهاند، از جمله جاهایی که بازدیدکنندگان میخواهند سنتهای کوچنشینی را از نزدیک تجربه کنند. وحید پیرماتوف، صاحب یورتهای «قیزیلقوم سافاری» در نوایی، به یورونیوز میگوید سازههای نمدی اصیل پیوندی کمیاب با گذشته برقرار میکنند. او میگوید: «یورتهای ما از نمد طبیعی ساخته شدهاند؛ همان مادهای که بهطور سنتی در خانههای کوچنشین به کار میرفت. دیوارها نفس میکشند و هوا از آنها عبور میکند و داخل را خنک نگه میدارد.»
او از افزایش علاقه گردشگران خبر میدهد و میگوید: «گردشگران زیادی میبینیم، بهویژه از آلمان، فرانسه و ایتالیا. آنها میخواهند خودشان فضا را تجربه کنند، نه اینکه فقط دربارهاش بخوانند.»
چرا بهرسمیتشناسی یونسکو اکنون مهم است
این ثبت هم عمق فرهنگی این سنتها و هم فوریت حفاظت از آنها را برجسته میکند.
گلباخار ایزنتایوا، رئیس موزه هنر دولتی ساویتسکی در نوکوس میگوید این نخستین بار است که عنصری از قرهقالپاقستان در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت میشود و نخستین عنصر از ازبکستان است که در فهرست صیانت فوری قرار میگیرد. دانشی که قرنها دوام آورده، اکنون به شمار محدودی از استادان و به محیط اجتماعیِ بهسرعت در حال تغییر وابسته است.
سعیده میرزییویِوا، رئیس اداره ریاستجمهوری، در شبکههای اجتماعی خود نوشت: این ثبت بر تداوم عمیقی که نسلها را به هم پیوند میدهد تاکید میکند. این امر عمق سنتهای ما، استحکام میراث معنویمان و پیوند پیوسته میان نسلها را بازمیتاباند.
در سراسر آسیای میانه، این ثبت بهمنزله بهرسمیتشناختن زنجیرهای زنده از دانش دیده میشود. حتی با تغییر زندگی روزمره، قوبیز و یورت همچنان لنگر هویت فرهنگی در سراسر منطقهاند؛ هویتی که با تکیه بر اجتماعاتی که هنوز آنها را میورزند و منتقل میکنند، پابرجا مانده است.