روایتی تازه از دهه ۴۰ با «حکایت کمال» / گفتوگوی «صبحانه ایرانی» با محمد میرکیانی

برنامه «صبحانه ایرانی» روز یکشنبه 16 شهریور میزبان محمد میرکیانی، نویسنده نامآشنای کودک و نوجوان و خالق مجموعه «حکایتهای کمال» بود؛ اثری که این روزها با پخش فصل دوم خود در قاب شبکه دو به عنوان پربینندهترین مجموعه این شبهای تلویزیون، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی شبکه دو سیما، فصل جدید سریال «حکایتهای کمال» به نویسندگی و کارگردانی قدرتالله صلحمیرزایی و تهیهکنندگی محمود سلامیان، برگرفته از داستانهای خاطرهانگیز میرکیانی است و ماجراهای نوجوانی به نام کمال را در بستر اجتماعی–فرهنگی دهه ۴۰ شمسی روایت میکند؛ روزهایی پر التهاب که در کوچهپسکوچههای ایران، طلیعه بیداری انقلابی دمیده بود. بهرهگیری از فضای نوستالژیک، پرداختن به آداب و رسوم، مشاغل، خوراکها و روابط عاطفی خانوادهها، از ویژگیهای برجسته این مجموعه است که آن را به یکی از پرمخاطبترین آثار این روزهای تلویزیون تبدیل کرده است.
محمد میرکیانی در برنامه «صبحانه ایرانی» توضیح داد: فصل اول این مجموعه در سال ۹۸ پخش شد و پس از وقفهای پنجساله، فصل دوم اکنون روی آنتن است و با استقبال گسترده مخاطبان همراه شده است. میرکیانی فضای سریال را نوستالژیک و برگرفته از دهه ۴۰ تهران قدیم توصیف کرد و افزود: نمایش آداب و رسوم، مشاغل، بازیها، غذاها و بهویژه روابط صمیمانه خانوادهها، باعث شده نوجوانان امروز نیز ارتباط خوبی با این اثر برقرار کنند.
این نویسنده همچنین درباره تجربه اقتباس از آثارش توضیح داد: «بیش از ۳۰۰ قصهام به محصولات تصویری تبدیل شده است. در اقتباس، تغییرات طبیعی است، اما مهم آن است که روح اثر حفظ شود.» او نمونههایی مانند «قصههای مجید» یا نسخههای مختلف «بینوایان» را مثال زد و گفت بیش از ۳۰۰ قصه از آثارش به محصولات تصویری تبدیل شده است، از جمله «قصه ما مثل شد» و «شبهای شیرین»، که هر کدام احساسات و آرزوهای دوران کودکی را بازتاب میدهند. او افزود: «کتاب همواره اصل و مرجع است، اما اقتباس درست میتواند به ماندگاری و گسترش اثر کمک کند.»
وی با اشاره به دشواریهای تولید آثار تاریخی بهویژه با حضور بازیگران نوجوان، گفت: «کار با بچهها بسیار سخت است و شرایط آبوهوایی و محدودیتهای دوران کرونا نیز مشکلات زیادی ایجاد کرد.»
او گفت: این اثر کارگردان توانمند و تهیهکنندهای پرتلاش و پرانرژی در کنار گروهی متعهد داشت؛ که این عزیزان هشت ماه تصویربرداری مجموعه را در شرایطی دشوار به انجام رساندند؛ به دلیل سرمای شدید شهرک غزالی، کار برای بازیگران بهویژه نوجوانان بسیار دشوار بود؛ حتی برای جلوگیری از دیدهشدن بخار نفس بازیگران، ناچار بودند آب یخ بنوشند. به گفته او، وقفه چندساله بین فصل اول و دوم نیز بهدلیل همهگیری کرونا و حضور پرشمار کودکان در پروژه ایجاد شد.
میرکیانی کتاب «حکایتهای کمال» (شامل ۱۵۰ قصه) را منبع اصلی اقتباس دانست و افزود: این مجموعه شامل ۱۵۰ داستان کوتاه است که توسط انتشارات «بهنشر» وابسته به آستان قدس رضوی منتشر شده و منبع اقتباس اصلی این مجموعه تلویزیونی بوده است. او همچنین از مجموعههای تازه خود با محوریت شاهنامه، همچون «عمو رستم و دایی سهراب»، نام برد و گفت: این کارها نوعی «نظیرهسازی» هستند؛ یعنی بازآفرینی شخصیتهای شاهنامه در بستر زندگی امروز.
میرکیانی تأکید کرد: ظرفیتهای ادبیات کلاسیک ایران، بهویژه شاهنامه فردوسی، برای بازنویسی و بازآفرینی بسیار بالاست و باید بیش از گذشته در قالب تولیدات رسانهای برای کودکان و نوجوانان عرضه شود.
او تأکید کرد: شاهنامه فردوسی ظرفیت عظیمی برای بازنویسی و اقتباس دارد، اما کمتوجهی به این منبع بزرگ، باعث شده تولیدات تصویری اندکی در این حوزه ساخته شود. میرکیانی افزود: برای اقتباس درست، نیاز است اهل رسانه و سینما با صبر و مطالعه لایههای پنهان آثار کهن را کشف کنند. نویسنده با اشاره به عظمت و استواری شاهنامه، آن را منبعی غنی برای تولید فکر و فرهنگ میداند. او معتقد است که باید ارتباط کودکان و نوجوانان با شاهنامه حفظ شود، حتی اگر در دوره دبیرستان خواندن آن دشوار باشد. بازنویسی و نظیرهسازی میتواند پلی باشد برای رسیدن نسل جدید به متن اصلی شاهنامه در بزرگسالی.
او همچنین از کمتوجهی به شاهنامه در تولیدات تصویری انتقاد کرد و گفت: «ما بسیار کم از شاهنامه گفتهایم و آثار تصویری اندکی از آن ساخته شده که در ذهنها مانده باشد.» به گفته او، در دورهای عضو شورای مرکز فرهنگی صبا بوده و مجموعهای از قصههای شاهنامه در آن زمان تولید شده، اما مشکل اصلی را در کممطالعگی اهالی فرهنگ، بهویژه سینما و تلویزیون، میداند.
نویسنده با اشاره به تجربه داوری در جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان در سال ۱۳۸۶، از دشواریهای اقتباس ادبی برای تولیدات تصویری سخن میگوید. او معتقد است که برای درک لایههای پنهان داستانهای شاهنامه، باید تاریخ ایران باستان را مطالعه کرد. همچنین برای اقتباس از ادبیات کهن پس از اسلام، شناخت دقیق از تاریخ آن دوره ضروری است. او تأکید میکند که کار سختی است، اما «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود.»
میرکیانی در پایان با قدردانی از همراهی مردم و علاقهمندان ادبیات تأکید کرد: «کارهای فرهنگی دشوار و پرزحمتاند، اما نتیجه آنها ماندگار خواهد بود.»