خبرگزاری کار ایران

روایت رئیس حوزه هنری قزوین از تلاش برای حفظ زیرساخت‌های فرهنگی استان/ کاش مدیران با عینک سیاست به فرهنگ و هنر نگاه نکنند

روایت رئیس حوزه هنری قزوین از تلاش برای حفظ زیرساخت‌های فرهنگی استان/ کاش مدیران با عینک سیاست به فرهنگ و هنر نگاه نکنند

محمدرضا امامقلی با اشاره به توسعه زیرساخت‌های حوزه هنری استان قزوین در سال‌های اخیر بر حفظ این زیرساخت‌ها تأکید کرد و گفت: برخی صرفاً بر اساس سیاست‌زدگی، با فشار سیاسی به تصمیم‌‌گیران در صدد بازپس‌گیری این زیرساخت‌ها هستند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، تولیدات مستند سینمایی طی سال‌های اخیر در مواردی توانسته‌اند به آثار نسبتاً پرمخاطبی تبدیل شوند که در سپهر رسانه‌ای کشور نیز نمود بیشتری پیدا کرده‌اند. به نظر می‌رسد که این مدیوم سینمایی مسیر پر رونق‌تری نسبت به گذشته در پیش دارد و در همین راستا شاهد هستیم که مراکز فرهنگی نیز به این سینما توجه بیشتری دارند.

حوزه هنری نیز یکی از مراکز فرهنگی است که عملکرد ماه‌های اخیرش نشان داده به موضوع مستند توجه ویژه‌ای دارد. در این بین در سیاست‌های حوزه هنری می‌توان توجه به استان‌ها را یکی از اولویت‌ها دانست، مسئله‌ای که در انتخاب قائم مقام سازمان سینمایی سوره در امور مستند (که خود یک مستندساز است) نیز مشهود است.

محمدرضا امامقلی مدیر حوزه هنری قزوین این روزها مسئولیت مدیریت مرکز مستند سوره را بر عهده دارد که پیش‌تر سیاست‌های این مرکز را در یک نشست خبری اعلام کرده بود و حالا به بهانه پیگیری این سیاست‌ها و همچنین چالش‌های مدیریت حوزه هنری قزوین با او درباره دو مسئولیتی که بر عهده دارد گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

ریاست حوزه هنری قزوین و مدیریت مرکز مستند سوره شما را به یک مدیر با دو شغل تبدیل کرده است؛ این مسئله خلاف قوانین کشور نیست؟

از ابتدای امر که قرار شد بنده در کنار ریاست حوزه هنری انقلاب اسلامی قزوین، به عنوان سرپرست مرکز مستند سوره فعالیت کنم هرگز بنا بر دو شغله بودن، نبود. ایده‌ای در حوزه هنری انقلاب اسلامی تحت عنوان «فراتهران» با هدف توجه ویژه به سایر استان‌های کشور به منظور ایجاد ظرفیت و استفاده از ظرفیت‌های استعدادهای موجود در بقیه نقاط کشور مطرح شد؛ «فراتهران» گاهی می‌تواند در قاموس دید و بازدید سفرهای استانی باشد، گاهی در حوزه تخصیص بودجه باشد و مواقعی می‌تواند در حوزه اجرای عملیات در استان‌ها باشد.

این موارد پیش‌تر انجام شده بود و حوزه هنری انقلاب اسلامی هم تجربه آن را داشت ولی پیشنهاد بنده این بود که واقعی شدن «فراتهران» در تفویض اختیارات به استان‌ها از تهران است؛ به این معنا که ما اگر واقعاً احساس می‌کنیم که استان‌های ما ظرفیت دارند راهش این است که قابلیت‌هایی که در تهران وجود دارد را به استان‌ها منتقل کنیم، در این صورت ما قدمی در حکمرانی فرهنگی برداشته‌ایم.

برای شروع به دلایل مختلف قالب مستند این ویژگی را داشت که این امکان را فراهم کند. به همین دلیل پیشنهاد شد که حوزه هنری قزوین به صورت تخصصی بر فیلم مستند متمرکز شود، هم خودش تولید مستند داشته باشد و هم سینمای مستند را از این طریق در کل کشور پشتیبانی کند که بحمدالله این کار امروز انجام شده است و ما شاهد تربیت نیروهایی متخصص در استان قزوین بودیم که امروز هریک برای خود یک مستندساز مطرح هستند.

بنابراین حوزه هنری قزوین بیش از هر چیز به صورت تخصصی بر سینمای مستند تمرکز دارد؟

حوزه هنری‌های استان‌ها آنقدر به لحاظ منابع کوچک هستند که اصلاً نمی‌توانند به تولید فیلم و سریال فکر کنند. در بهترین حالت حوزه هنری یک استان می‌تواند با بودجه‌ای که دارد یک اثر مستند در سال تولید کند.

طبیعتاً حوزه هنری قزوین باقی بخش‌ها را هم دنبال می‌کند اما به شکل تخصصی در حوزه مستند فعالیتش را ادامه می‌دهد. این ایده به مدیر حوزه هنری قزوین چسبندگی داشت، من مستندساز بودم و در حوزه مستند سال‌ها فعالیت داشتم و این ویژگی باعث شد تا این امکان برای انتقال ستاد مرکز مستند سوره به استان قزوین فراهم باشد و البته در سازمان سینمایی سوره نیز این ظرفیت وجود داشت که بخش مستند را برون‌سپاری کند. بنابراین ما بخش هنرهای تصویری استان قزوین را توسعه دادیم و در واقع به شکلی غیررسمی بخشی از مرکز مستند سوره را به این استان که من مدیریت حوزه هنری آن را دارم انتقال دادیم.

بنابراین بین استان قزوین و دیگر استان‌ها در مورد سینمای مستند هیچ تمایزی وجود ندارد؟

هیچ تمایزی وجود ندارد و تا امروز هم همینطور بوده است. با اتفاقی که در حوزه هنری قزوین رخ داده امکان انتقال بخش‌های دیگر حوزه هنری به دیگر استان‌ها وجود دارد. اگر این کار در حکمرانی فرهنگی صورت بگیرد مثلاً در حوزه تجسمی می‌توان این بخش را به استان‌هایی انتقال داد که ظرفیت بالایی در آنجا وجود دارد و این ایده را حتی می‌توان به وزارت ارشاد هم پیشنهاد کرد که آن‌ها هم بخش‌های مختلف را به سایر استان‌ها منتقل کنند.

در واقع من قزوین بودم و مشغول آموختن حرفه مستندسازی و به دلیل کمبود منابع و حمایت در قزوین به تهران هجرت کردم و بعد که فعالیتم را ادامه دادم و تجربه‌هایی کسب کردم به من گفتند که به قزوین برگرد و آنجا مدیر حوزه هنری باش البته یک انگیزه مهم باعث پذیرفتن مسئولیت شد که من باید مأموریتم را در این استان به خوبی انجام می‌دادم و باید کاری می‌کردم که تا زمان حضور من در آنجا کسی برای آموختن مستندسازی مجبور نشود که به استان تهران مهاجرت کند.

در این مدت واقعاً من نمونه‌ای ندیدم که یک نفر برای آموزش مستندسازی یا تأمین تجهیزاتی مثل دوربین و… به تهران بیاید. من به شخصه در نوجوانی مجبور شده بودم برای مستندسازی به تهران بیایم و خوشبختانه در دوره مدیریت من وضعیت بسیار بهتر شد و علاقمندان به تولید فیلم مستند توانستند استعدادهای خود را در همان استان به منصه ظهور برسانند.

جدا از تأسیس مرکز رشد مستند در استان قزوین، در حوزه تولید هم پس از انتقال مرکز مستند اتفاق ویژه دیگری هم رخ داده است؟

بله مستندهایی در این مدت ساخته شده؛ مستند «سنگ و آجر» نمونه‌ای است که درباره معماری قزوین و رم است و در این مستند مقایسه‌ای تطبیقی در حفظ بافت تاریخی و همزمان توسعه شهر قزوین به عنوان یک شهر تاریخی با شهر رم ایتالیا صورت گرفته و این مستند حکمرانی و مدیریت شهری را با یک نگاه هنرمندانه دنبال می‌کند. مستند‌های «بی برو بگرد»، «مورفین»، «قتل خاص» و سایر مستند‌ها هم در این مدت تولید شده است.

علاوه بر بحث آموزش و تأمین تجهیزات لازم برای تولید اثر، چه اقدامات دیگری در تأمین و بهبود زیرساخت‌های فرهنگی هنری حوزه هنری قزوین اتفاق افتاده است؟

حوزه هنری قزوین باید هنرهای نمایشی، آفرینش‌های ادبی، ادبیات پایداری، هنرهای تجسمی و… را پوشش می‌داد و مساحت حوزه هنری قزوین به اندازه‌ای نبود که بتوانیم همه این بخش‌ها را پوشش دهیم و من مجبور بودم زیرساخت اضافه کنم.

البته منظورم از مساحت صرفاً فضای فیزیکی برای حضور یک کارشناس نیست، ما تصمیم به تاسیس مراکز رشد تخصصی گرفتیم، یعنی حضور ده‌ها هنرجو در فضای کار اشتراکی در کنار اساتید برای تمرین و آموختن حین عملیات!

روزهای اول مدیریتم تصمیم گرفتم نگارخانه حوزه هنری را چند منظوره کنم که فعالان هنرهای تجسمی خیلی ناراحت بودند چون استفاده مشارکتی رایج نبود. من مجبور به اضافه کردن زیرساخت‌ها بودم و حتی به حسینیه‌ها، مساجد و… رجوع کردم تا اینکه ملکی متعلق به وزارت ارشاد که وزارت خارجه آنجا با سه کارمند فعال بود را پیدا کردم و با پیگیری‌های فراوان تفاهم‌نامه‌ای با مدیر کل اداره ارشاد وقت تنظیم کردیم که البته ایشان می‌گفتند امکان تخلیه ملک وجود ندارد که خوشبختانه با همراهی شهید امیرعبدالهیان وزیر امور خارجه وقت، وزارت خارجه به محل دیگری منتقل شد و ۱۵۰۰ متر به زیرساخت فرهنگی هنری ما اضافه شد که نامش را عمارت هنر گذاشتیم.

عمارت هنر در بخش‌های مختلف در خدمت هنرمندان مختلف قرار گرفت. در ادامه ملک مخروبه دیگری که متعلق به نهاد دیگری بود و با آنجا هم تفاهم‌نامه‌ای بستیم و ساختمان را با هزینه شخصی و اسپانسرها بازآفرینی کردیم و این ساختمان به مرکز رشد هنر نوجوان با عنوان باشگاه امید تبدیل شد و در این ساختمان به روی همه اقشار جامعه باز است.

با این اقدامات در واقع سه هزار متر به زیرساخت‌های فرهنگی هنری شهر قزوین اضافه شد و ما بخش‌های غیربهره‌ور را بهره‌ور کردیم که من آن را یک مولدسازی می‌دانم.

آیا همچنان املاکی که عنوان کردید در دولت جدید هم در اختیار حوزه هنری قزوین است؟

من سه دولت را در دوران مسئولیتم تجربه کردم، اما ساکنان فعلی استانداری قزوین یا شاید مشاورانشان کم مهری‌هایی را در حق حوزه هنری داشته اند، گرچه من خیلی علاقه به شکوه ندارم لکن چون دود این دوقطبی‌سازی و سیاسی کاری‌ها به چشم هنرمندان و مردم شریف قزوین میرود بسیار ناراحتم.

دولت قبل سه مدیر کل ارشاد در قزوین جابجا کرد که این نشان از پیچیده بودن مدیریت فرهنگی و هنری در قزوین دارد، لذا یکسویه نگری وعدم توجه به ظرفیت‌های ذاتی و ایجاد شده در حوزه هنری نوعی فرصت سوزی است.

دولت مستقر با شعار کنار گذاشتن اختلافات روی کار آمد و با شناختی که از رئیس دولت و وزیر محترم کشور دارم بعید می‌دانم چنین فاصله‌گذاری‌هایی را بپسندند

یعنی دولت در صدد پس‌گیری این املاک است؟

بله و جالب است که مردم هیچ مشکلی با این موضوع ندارند و مناقشه در جای دیگری است. برخی صرفاً بر اساس سیاست زدگی فشار سیاسی به تصمیم گیران وارد کرده‌اند و معتقدند چون دولت قبل این املاک را به حوزه هنری داده حالا باید آن را از ما پس بگیرند.

از مدیری در سطح استاندار انتظار داریم که همه‌جانبه به این موضوع نگاه کند و ارزیابی خوبی داشته باشد. ما در پذیرش حضور هنرمندان در این مراکز محدودیت‌های عقیدتی یا سیاسی نداریم و کسی از هنرجوها و هنرمندان نمی‌پرسد که شما به کدام کاندیدا رأی داده‌اید.

امروز از هر مدیری بپرسید خود را نه اصلاح‌طلب معرفی می‌کند نه اصولگرا ولی من واقعاً نه اصلاح‌طلب هستم و نه اصولگرا. جالب است در همین استان قزوین مدیران اصولگرایی داریم که حالا با تغییر دولت اصلاح‌طلب شده‌اند. من بر این عقیده‌ام که باید تصمیم‌گیری عاقلانه و منطقی گرفته شود و مدیران نباید درگیر جوسازی و بازی‌های جناحی و تسویه‌حساب‌های شخصی شوند.

من به عنوان مدیر حوزه هنری قزوین شش ماه است که پشت در اتاق استاندار هستم که ایشان را ببینم. اگر دولت آقای پزشکیان دولت وفاق است من به عنوان جوانترین مدیر استان قزوین که هیچ ربطی هم به هیچ دولتی ندارم چرا باید با چنین رفتارهایی مواجه شوم؟ در اینجا می‌خواهم با صدای رسا اعلام کنم که همه چیز سیاست نیست آقای استاندار!

آقای استاندار در قزوین جریانی با عنوان یکشنبه‌های فرهنگی هنری تعریف کرده که در این جریان با همه مدیران نهادهای فرهنگی و هنری دیدار داشته و حتی به دیدن انجمن هنرهای نمایشی هم رفته ولی حوزه هنری را به عنوان یک دستگاه فرهنگی هنری نادیده گرفته است.

من نمی‌گویم که ایشان حتماً به حوزه هنری بیایند که البته مشتاق این اتفاق بودم اما انتظار دارم که حداقل شنوای مسائل ما باشند تا ببینند که در این چهار سال چه اقداماتی صورت گرفته است.

بی‌اعتنایی به بخش مهمی از کنش گران فرهنگ وهنر استان خسارت‌بار است؛ اما خسارت‌بارتر از بی‌اعتنایی، بداعتنایی است؛ بداعتنایی یعنی پیمودن روش‌های شکلی با روکش سیاسی به‌صورت آگاهانه. در این چینشِ سطحی، آنچه غلبه دارد «سیاست‌زدگی» و «قبیله گرایی» است. سیاست‌زدگی یعنی از آب گل‌آلودِ تحولات سیاسی ماهیِ انتقام از رقیب فرضی وساختگی سیاسی گرفتن! سیاست‌زدگی، یعنی اثبات موفقیت گزینه و راه حل خودت با نفی دیگری هرچند که موفق باشد. برای سیاست‌زده‌ها، عدالت هیچ‌گاه اصالت نداشته است.  

چنین رویکردی در فرهنگ وهنر قزوین نگران کننده است! برچسب میزنند که فلانی تند است، انقلابی است، من افتخار میکنم که حزب اللابی نیستم و اهل ملاحظات بی‌پایه نیستم. بله برای ما در حوزه هنری انقلاب اسلامی برجسته کردن آرمان ‌های انقلاباولویت دارد؛ من حزب الهی هستم و با تمام جانم پای آرمان هاینظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی ایستاده ام.

اگر ما به روی مدیرانی که معتقد به تفاوت نگرششان نسبت به خودمان هستیم، درها را ببندیم رفتارمان دقیقاً یک برخورد سیاسی است. این رفتارها بر اساس قضاوتی است که کاملاً غیر واقعی است و در جریان فرهنگی استان نگاهی سیاسی و جناحی حاکم شده است.

در املاکی که عنوان شد ریالی از اعتبارات استان هزینه نشده، بلکه من سه میلیارد تومان تجهیزات از تهران به قزوین بردم. دوستانی که معتقد هستند دولت قبل از من حمایت کرده، باید بگویند که منظورشان دقیقاً کدام حمایت‌هاست. جالب است بگویم که در دولت آقای روحانی کمک‌های بسیار بیشتری از دولت شهید رئیسی دریافت کردیم که البته حرف‌هایم در تأیید یا تکذیب هیچ دولتی نیست و من بر این نکته تأکید دارم که کاش مدیران با عینک سیاست به فرهنگ و هنر نگاه نکنند. دولت مستقر با شعار کنار گذاشتن اختلافات روی کار آمد ولی بیشترین دو قطبی را در حوزه فرهنگ و هنر استان با اقدامات این دولت دیدم.

مدتی است که از راه‌اندازی مرکز رشد می‌گذرد. خروجی این مرکز چه بوده است؟

مستندهایی که در قزوین رونمایی می‌شود، کتاب‌هایی که نوشته شده، ۲۰ بازی طراحی کردیم؛ بازی‌های رومیزی، اتاق فرار و… توسط همین باشگاه رشد طراحی شده و من فکر می‌کنم در سال اول تأسیس این دستاوردها اتفاق بزرگی است.

آیا همه مدیران حوزه هنری استان‌ها امکان گسترده‌تر کردن فضای حوزه هنری را دارند؟

همه چیز به خلاقیت مدیر مربوط می‌شود، زمانی که من حوزه هنری قزوین را تحویل گرفتم دو میلیارد تومان بودجه داشت و الان پس از چهار سال با حقوق کارمندانش ۴ میلیارد تومان بودجه دارد که در واقع  برای نمایش، موسیقی، هنرهای تجسمی، ادبیات، ادبیاتپایداری، فیلم کوتاه، نماهنگ، مستند و… و حتی نگهداریساختمان‌ها و… فقط یک میلیارد تومان در اختیار مدیر حوزه هنریوجود دارد که باید با این مبلغ هم فعالیت فرهنگی هنری داشتهباشد و هم از زیرساخت‌ها نگهداری شود که عملاً غیرممکن است وتنها عنصری که می‌تواند مدیر را از ناتوانی در مدیریت نجاتدهد، خلاقیت است.

درباره اقتصاد هنر شعارهای بسیاری شنیده‌ایم اما یکی از راه‌هایی که اقتصاد هنر می‌تواند شکوفا شود مهارت هنری آموختن است و ارائه خدمات هنری توسط افراد می‌تواند ایجاد ثروت کند.

ما حدود ۱۵۰ نفر را در قزوین در قالب مرکز رشد هنرهای تصویری و مرکز رشد هنرهای تجسمی آموزش دادیم و حتی در خصوص آفرینش‌های ادبی نویسنده تربیت کردیم که این افراد در فضای کار اشتراکی حاضر می‌شوند و این ۱۵۰ نفر بخش عمده چرخه اقتصادی خود را با همان آموزشی که به دست آورده‌اند به گردش در می‌آورند. حوزه هنری کوچک‌ترین دستگاه فرهنگی در هر استان است و در استان قزوین هم به همین صورت مهجورترین دستگاه است.

با در اختیار گرفتن املاکی که در اختیار دولت بوده، به نظر می‌رسد که با دولت قبل رابطه خوبی داشتید. آیا این املاک همچنان در اختیار حوزه هنری قزوین است؟

من هیچ وقت زیر سایه جناح، جبهه یا هر طیفی قرار نگرفتم؛ هر دولتی خدماتی دارد و باید قدردان بود از جمله دولت قبل که انصافا پر تلاش و خدوم بود، چند بار سمت مدیرکلی فرهنگ و ارشاد قزوین به من پیشنهاد شد اما نپذیرفتم و مشی دولت قبل را در حکمرانی فرهنگی نمی‌پذیرفتم.

حوزه هنری یک نهاد عمومی غیر دولتی است، مدیرانش با تعویض دولت‌ها تغییر نمی‌کند. استقلال فکری از نان شب برای یک مدیر فرهنگی واجب‌تر است. من در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی مدیر حوزه هنری قزوین شدم و به نظرم به طور کل سیاسی‌کار در عرصه فرهنگ و هنر یک آسیب بزرگ است و دولت‌ها معمولاً این کار را انجام می‌دهند. یک مدیر دولتی ناچار به لابی‌گری، سیاسی‌کاری و… است.

این مسائل در حوزه هنری وجود ندارد؟

در حوزه هنری من اصلاً این ملاحظات را نداشتم. در دولت قبل به دلیل رونمایی از مستندی درباره محیط زیست در حضور شهردار و شورای شهر شدیداً اصولگرا با پخش این اتفاقاتی افتاد که درگیری به سطح عالی کشور رسید و این مستند درباره تخریب باغستان قزوین بود که اعضای شورای شهر قزوین را هم ناراحت کرد و من تأکید داشتم که برای من هیچ چیزی جز آرمان‌های انقلاب اسلامی خط قرمز نیست.

معارفه من در قزوین برای سمت مدیریت حوزه هنری به غریبانه‌ترین شکل صورت گرفت و حتی طیف اصولگرای خاص طرفدار یک نماینده مجلس من را تهدید کردند که مراسم معارفه را به هم می‌زنند چون من نسبت به ماجرای دنا پلاس موضع‌گیری داشتم که باب میل دوستان نماینده مجلس نبود.

با این حال آثار مستندی که از مرکز مستند در یک سال گذشته مطرح و دیده شده‌اند نگرش خاصی دیده می‌شود که نمی‌توان گفت همه نگرش‌ها امکان همکاری با این مرکز فرهنگی را دارند؛ به عنوان مثال مستند «موتورسواران» یا مجموعه «سرزده» مستندهایی به نظر تبلیغاتی در جهت فعالیت‌ها و اتفاقاتی است که در دولت قبل رخ داد.

امیدوارم اتفاقی که برای شهید رئیسی رخ داد برای هیچ رئیس جمهور دیگری رخ ندهد ولی برای من تفاوتی نمی‌کند که رئیس جمهور کیست؛ شهید رئیسی به دلیل خدماتی که به این کشور ارائه کرد و اتفاقی که در نهایت برایش رخ داد و با همه نقدهایی که ممکن است من به هر دولتی داشته باشم، ما به عنوان یک نهاد فرهنگی هنری ملزم به پاسداشت ایشان هستیم.

مستندی مثل «موتورسواران» اصلاً در جهت تبلیغات نگرش یا دولت خاصی نیست. این فیلم، اثری است که درباره وحدت ملی صحبت می‌کند، این عنصر وحدت ملی می‌تواند یک اتفاق باشد که در «موتورسواران» این عنصر مشخص است.

اگر وحدت ملی یکی از مفاهیم مهم «موتورسواران» است چرا زیر بار سانسورهای تلویزیون رفتید که اتفاقاً به این مفهوم در فیلم آسیب زده بود؟

ما زیر بار سانسور تلویزیون نرفتیم و تلویزیون خودش این تصمیم را گرفت که مستند را اینگونه پخش کند اما با این حال ما با اکران‌های سیار این مستند را برای اقشار مختلف در جاهای مختلف کشور پخش می‌کنم.

من پاسخگوی عملکرد تلویزیون نیستم، من مخالفت خودم را با این رویه اعلام کردم ولی اقتضائات تلویزیون اینگونه بود که حذفیاتی در این فیلم به کار ببرد که به نظر من مفهوم وحدت همچنان در فیلم وجود داشت.

دیده شدن «موتورسواران» آنقدر اهمیت دارد که ممکن است من از برخی تصمیمات و حذفیات چشم‌پوشی کنم چون آنتن فعلاً در اختیار این دوستان است و کاری از دست من بر نمی‌آید. دریغ کردن این فیلم از تلویزیون دریغ کردن آن از اقشار مختلف جامعه بود که به هیچ رسانه دیگری جز تلویزیون دسترسی نداشتند. اگر راه دیگری وجود داشت که این مستند را از آن طریق به دست مردم برسانم مطمئن باشید که زیر بار سانسور تلویزیون نمی‌رفتم.

در نشست خبری که سال گذشته برگزار کردید، تأکید داشتید که در مرکز مستند سوره به روی طیف‌های مختلف باز است. در این چند ماه آیا می‌توان چنین نگرشی در عملکرد شما به عنوان مدیر این مرکز مشاهده کرد؟

الان ما در پروسه تولید مستندی هستیم که قطعاً مطمئن هستم که تلویزیون نمی‌تواند این اثر را پخش کند. ما تیمی به چین اعزام کردیم که راه‌یابی تیم فوتسال بانوان‌مان به جام جهانی را بدل به اثری مستند کنند و خانم سارا طالبیان کارگردان این اثر است.

پروسه پیچیده همراه کردن تیم مستندساز با تیم فوتسال بانوان به خودی خود یک مثنوی مفصل است و از این بابت خیلی خوشحالم که توانستم کنار تیم فوتسال بانوان کشورم باشم، تیمی که هیچ اسپانسری ندارد چون حق پخش تلویزیون ندارد.

طرح این مستند از طرف خانم طالبیان به ما ارائه شد و مرکز مستند سوره ساخت این اثر را بر عهده گرفت. ما جسارت بیان حرف‌های صریح را داریم و مستند نیز عرصه با صراحت حرف زدن است. ما تلاش کردیم جسور و صریح باشیم.

ورود به مباحثی چون ورزش بانوان برآمده از سیاست‌های حوزه هنری است یا مدیریت شما موجب ساخت چنین آثاری شده است؟

قطعاً حوزه هنری پرداختن به این موضوعات را مدنظر دارد اما در لایه‌های میانی مدیران ما معمولاً جسارت لازم را برای پرداختن به چنین موضوعاتی ندارند. اگر مدیران ما جسارت داشته باشند می‌شود درباره بسیاری از مسائل مبتلابه جامعه صحبت کرد.  

من وابسته به جایگاهم نیستم، اگر فردا به من بگویند که دیگر مدیر نیستم هیچ ترسی ندارم. دوباره به سمت ساخت مستند می‌روم.

آثار مرکز مستند سوره در جشنواره‌های داخلی حضور موفقی داشتند و به خصوص طی ماه‌های اخیر برخی آثار شما به صورت ویژه درخشیدند و مورد توجه رسانه‌های داخل و خارج از کشور قرار گرفتند اما در اکران تا امروز هیچ دستاوردی نداشته‌اید.

بله، هنوز این بخش را آغاز نکردیم. با «موتورسواران» شبکه اکران مردمی را شروع کردیم که در حدود ۱۵ روز بیش از ۱۲ هزار مخاطب داشته و برای «شگرد» اکران در سینماها را مدنظر داریم.

به کمک موسسه بهمن سبز سامانه‌ای راه‌اندازی کردیم که مساجد، هیئات، پایگاه‌ها و تشکل‌ها و… می‌توانند ثبت‌نام کنند. همکاران شرکت بهمن سبز با آن‌ها تماس می‌گیرند ما فیلم را در اختیارشان قرار می‌دهیم و می‌توانند اثر را اکران کنند.

آیا این اکران‌ها برای حوزه هنری درآمدی هم دارد؟

در مرحله اول هنوز به درآمد چندان فکر نکردیم ولی در ادامه می‌توان به درآمدزایی هم فکر کرد.

آیا مستندهای دیگری مثل «عالیجنابان معدن» که رویکردی انتقادی دارند هم در اکران‌های سیار نمایش داده خواهند شد یا این اکران‌ها مختص «موتورسواران» خواهد بود؟

قطعاً دیگر فیلم‌ها هم اکران می‌شوند اما اکران «موتورسواران» به اندیشه سیاسی ما ارتباطی ندارد. از آنجا که سالگرد شهید رئیسی بود تصمیم گرفتیم این فیلم را در این زمان اکران کنیم و فکر می‌کنم برای مردم هم جذاب بود که جزئیات بیشتری درباره اتفاق سقوط بالگرد رئیس جمهور شهید را متوجه شوند.

در نهایت ممکن است اعلام بفرمایید که برنامه های‌تان برای استمرار مسیر مرکز مستند سوره چیست؟

همانطور که پیش‌تر عرض کرده‌ام درهای مرکز مستند سوره به روی عموم مستندسازان جوان و خلاق باز است و ما از طرح‌های خوبی که در راستای اهداف‌مان باشد قطعاً حمایت می‌کنیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز