یادداشتی از رضا هامون؛
قصه غریب یک جغرافیا/ «سوران» یک مقاومت باشکوه را روایت میکند
رضا هامون (منتقد و روزنامهنگار) در یادداشتی به نقد و تحلیل سریال «سوران» پرداخت و درباره این مجموعه تلویزیونی نوشت: «سوران» قصه یک مقاومت با شکوه را روایت میکند که امتداد حماسی آن تا امروز ادامه دارد.
فارغ از اینکه نگاهی مثبت یا منفی به سریال «سوران» داشته باشیم باید گفت توجه به تاریخ معاصر به ویژه آنجا که فراتر از شکافهای سیاسی یا ایدئولوژیک، قصهای که با مفهوم وطن و هویت ملی گره خورده و رنج میهن را بازنمایی میکند نه فقط یک نیاز سرگرمیساز که یک ضرورت تاریخی و آگاهیبخش است که باید بیشتر به آن پرداخت. «سوران» به کارگردانی سروش محمدزاده، روایتی از این مواجه دراماتیک با بخشی از تاریخ معاصر است که همچنان معاصریت خود را از حیث مفهومی حفظ کرده است. به عبارت دیگر در پس لایههای نمایشی آن، واقعیتهای تاریخی نهفته که نیازمند احضار تفسیری و روایتگرانه است.
«سوران» از حیث ژانریک، یک درام تاریخی و قهرمانانه است که سرگذشت یک جوان آزاده کُرد را در التهابات دهه ۵۰ منطقه کردستان به تصویر میکشد که هیچگاه تسلیم نمیشود. در حقیقت قصه یک مقاومت با شکوه را روایت میکند که امتداد حماسی آن تا امروز ادامه دارد. با توجه سرگذشت گرا بودن قصه، میتوان «سوران» را یک قصه حماسی دانست که به میانجی یک قهرمان شخصی، شکوه یک منطقه و قوم را بازنمایی میکند. به همین دلیل سه مولفه جغرافیا، تاریخ و قومیت در فردیت سوران و سرنوشت او صورت بندی کرده که قهرمانگرایی او نوعی قهرمانی نمایندگی است. به این معنا که شخصیت اصلی درام نماینده یک قوم و هویت جغرافیایی و تاریخی آن است که در نهایت قرار است از چیزی به اسم هویت ملی، وطن و ایران صیانت و ستایش کند.
اقتباسی بودن فیلمنامه سریال را باید از نقاط قوت آن دانست؛ اتفاقی که همواره بر جای خالی یا کم در سریالسازی تاکید شده است. همچنین مولفهای که کمک کرده است تا با داستانی روایی و قصهگو مواجه شویم که هم میتواند مخاطب را در یک پیگیری مستمر با خود همراه کند و هم با جزیینگری رئالیستی گره میخورد تا وزن تاریخی قصه حفظ شود. قصهای البته تراژیک که با سرنوشت غمناک و ناراحت کننده سوران همراه شده است تا مخاطب به عمق فجایع ضد انقلاب دموکرات و کومله پی ببرد. این وجوه دراماتیک، بستری برای پرداخت به جدال ایدئولوژیها فراهم میکند که در آن دوره تاریخی در تنشزاترین مصافحه خود بودند. شخصیتهای قصه نیز هر کدام به یکی از این نحلهها تعلق دارند.
به عبارت دیگر در سریال «سوران» مخاطب با سه گروه، تفکران و شخصیتهایش که دچار چالش هستند، روبرو میشود. طرفداران انقلاب اسلامی، اعضای کومله یا همان سازمان کردستان حزب کمونیست ایران و ماموران ساواک که نماینده نظام شاهنشاهی و در واقع نماینده قدرت حاکم بودند. آنچه این سریال را از نمونههای مشابهاش متمایز میسازد این است که «سوران» مقوله انقلاب را از منظر احزاب سیاسی روایت میکند. کومله، دموکرات کردستان، دموکرات عراق و... گروههای مختلفی بودند که در قالب گروههای شبهمبارز نظامی فعالیت میکردند. این مساله امکانی فراهم کرد تا مبارزههای مسلحانه و تشکیلاتی در فرایند انقلاب مورد بازنمایی قرار بگیرد. با این حال در سریال به نوعی اکنون تاریخی را در گذشتهای بازنمایی می کند که امکانی برای فهم تاریخی از آن دوران و چه بسا فهم اجتماعی- سیاسی از دوره اکنون برای مخاطب فراهم میکند.
قهرمان اصلی قصه «سوران» متعلق به گرو انقلابیون است و همین انقلابی بودن اتفاقا به قهرمان شدگی او در وضعیت نمایشی و دراماتیک قصه کمک میکند. بازی خوب مهدی نصرتی در نقش «سوران» را هم نباید در برجسته شدن این شخصیت و جذابیت آن بیتاثیر دانست. بخشی از جذابیت «سوران» به دلیل شخصیت دو سویه اوست، به این معنا که او در محل زندگی و میان اطرافیانش یک انسان آرام و درونگراست که هیچ نشانی از انسان انقلابی را نمیتوان در او تشخیص داد اما در واقع او یک کنشگر و فعال انقلابی است که نوار صوت ضبطشدهای از امام را گوش میکند؛ اما بهدلیل اینکه این نوارها در دهه پنجاه ممنوعه بوده است، از طرف ساواک دستگیر میشود، در واقع سوران روایت قهرمانی انقلابی در اواخر دهه پنجاه است که بهای انقلابی بودنش، سرنوشتی پر فراز و نشیب و قصهای ملتهب است.
کمتر با سریال درباره دوران انقلاب مواجه بودیم که خارج از تهران روایت شود اما در «سوران» قصه در جغرافیای کردستان میگذرد و قاببندیهای بصری متفاوتی ایجاد میکند که در کنار گویش کُردی بسیاری از شخصیتها، سریال را به یک روایت بومی از انقلاب تبدیل میکند. طراحی صحنه و لباس قصه هم از جمله نکات قوت آن است که مشکلاتی را که در نمونههای مشابه مثل «کیمیا» و «ستایش» در این زمینه ایجاد شده بود، ندارد. در واقع فضاسازی خوب سریال به پس زمینه بصری سریال از حیث انطباق تاریخی کمک زیادی کرده است. در نهایت باید گفت «سوران» ستایش از شکوه وطن در جغرافیای کردستان است.