گذار از مدیریت سنتی به حکمرانی هوشمند؛ تنها راه جلوگیری از اتلاف منابع ملی

تصمیمگیریهای احساسی، بزرگترین تهدید برای منابع ملی است! یک کارشناس مدیریت ساختوساز هشدار داد: ادامه حکمرانی سنتی کشور را در آستانه بحران قرار داده است.
به گزارش ایلنا و به نقل از سیوان لند، در حالیکه بسیاری از کشورهای توسعهیافته با کنار گذاشتن بروکراسی سنتی، مسیر تصمیمسازی مبتنی بر داده و فناوری را در پیش گرفتهاند، دکتر محمد فتاح جهرمی، بنیانگذار سیوان لند و از صاحبنظران حوزه مدیریت ساختوساز، نسبت به پیامدهای تداوم روشهای سنتی در دستگاههای اجرایی کشور هشدار داد.
ساختارهای سنتی؛ مانعی جدی در مسیر توسعه
نظام اداری کشور با بدنهای متورم، لایههای پیچیده بروکراتیک و مدیرانی که عمدتاً فاقد مهارتهای دیجیتال هستند، در برابر تحولات سریع جهانی مقاومت میکند. در این میان، ناتوانی در بهرهگیری از فناوریهای نوین، موجب شده تا فرآیندهای تصمیمگیری در حوزههای کلیدی، نه تنها از دقت لازم برخوردار نباشند، بلکه هزینهبر، کند و وابسته به آزمونوخطا باشند.
دکتر فتاح، کارشناس مدیریت ساخت و توسعه زیرساخت، در اینباره با اشاره به ناهماهنگی جدی میان ساختارهای سنتی و نیازهای مدیریتی روز، اظهار داشت: «بزرگی بدنه دولت، پیچیدگیهای بروکراتیک، و حضور مدیرانی که نه تنها با فناوریهای نوین آشنا نیستند، بلکه بعضاً حتی مهارت کار با رایانه را ندارند، کشور را در آستانه یک بحران مدیریتی قرار داده است.»
وی با بیان اینکه «ساختار سنتی تصمیمگیری در کشور، به یکی از موانع اصلی توسعه تبدیل شده» افزود: «ما در شرایطی زندگی میکنیم که جهان بر مبنای داده، الگوریتم و هوش مصنوعی تصمیم میگیرد، اما در کشور ما همچنان تصمیمات احساسی، سلیقهای و مبتنی بر آزمون و خطا اتخاذ میشود.»
تصمیمگیری سلیقهای، تهدیدی برای آینده کشور
در بسیاری از دستگاههای اجرایی، فقدان یک نظام تصمیمسازی مبتنی بر داده به اتخاذ تصمیمهای سلیقهای منجر شده است. این کارشناس ادامه داد: «وقتی مدیران بهجای تکیه بر تحلیل داده و ابزارهای فناوری، از ذهنیت شخصی و تجربه محدود خود استفاده میکنند، خروجی آن چیزی جز اتلاف منابع ملی، افزایش هزینهها و حذف آیندهنگری از فرآیندهای توسعهای نخواهد بود.»
دکتر فتاح تأکید کرد: «امروز در کشور شاهد تصمیمهایی هستیم که نه تنها مبتنی بر واقعیتهای میدانی نیستند، بلکه بهدلیل فقدان زیرساخت دادهمحور، امکان ارزیابی اثربخشی آنها نیز وجود ندارد.»
شکاف فناورانه در بدنه دولت
در کشورهای توسعهیافته، مفهوم حکمرانی هوشمند بهعنوان یک اصل پذیرفته شده و فناوری نه یک تهدید، بلکه ابزاری برای ارتقای اثربخشی نظام اداری تلقی میشود. در مقابل، در ساختار سنتی ایران، هنوز دیدگاه منفی نسبت به دیجیتالیسازی فرایندها وجود دارد. نبود زیرساختهای تحلیلی و عدم دسترسی به پایگاههای داده یکپارچه، سبب شده امکان پایش اثربخشی سیاستها نیز از بین برود.
گذار به حکمرانی مبتنی بر داده؛ یک ضرورت فوری
در عصر اطلاعات، توانایی تحلیل و پیشبینی بر اساس داده، شاخص اصلی موفقیت در مدیریت پروژههای کلان و تخصیص منابع است. این رویکرد نهتنها موجب ارتقای بهرهوری میشود، بلکه امکان پاسخگویی دقیق به تغییرات محیطی و نیازهای اجتماعی را فراهم میسازد. برای دستیابی به این هدف، لازم است ساختار مدیریتی کشور از درون متحول شده و نگاه سنتی به مدیریت جای خود را به رویکردی سیستماتیک و فناورانه بدهد.
تغییر نگاه؛ شرط لازم برای تغییر نتیجه
تحول در ساختار تصمیمگیری تنها با وارد کردن ابزارهای دیجیتال میسر نمیشود. آنچه حیاتی است، تغییر نگرش مدیران به مقوله حکمرانی است. فتاح متذکر شد: «دولت باید فناوری را بهعنوان یک ابزار توانمندساز بپذیرد، نه تهدید. ما در عصری زندگی میکنیم که بدون تکیه بر داده، امکان مدیریت مؤثر پروژهها و منابع وجود ندارد.»
این صاحبنظر حوزه زیرساخت تصریح کرد: «موضوع اصلی فقط استفاده از ابزارهای دیجیتال نیست؛ مسئله، نوع نگاه مدیران به مقوله مدیریت است. بدون تغییر در سطح تفکر و نگرش تصمیمگیران، هیچ تکنولوژیای نمیتواند تحولی واقعی ایجاد کند.»
آینده را باید مهندسی کرد، نه مدیریت بحرانها را
در پایان، دکتر فتاح خاطرنشان کرد: «کشوری که بتواند با اتکا به داده و تحلیل تصمیم بگیرد، میتواند آینده را مهندسی کند. اما کشوری که همچنان با ذهنیت سنتی و روشهای قدیمی به مدیریت ادامه میدهد، ناچار است هر روز با بحران جدیدی روبهرو شود و فقط به فکر مدیریت پیامدهای آن باشد.»