خبرگزاری کار ایران

سلیمی‌نمین در گفت‌وگوبا ایلنا:

کسی می‌تواند بگوید که در زمان تسخیر سفارت آمریکا برنامه کودتا وجود نداشت؟

کسی می‌تواند بگوید که در زمان تسخیر سفارت آمریکا برنامه کودتا وجود نداشت؟

اگر ملت ایران را در مسیر استقلال آزاد بگذارند، می‌تواند تمدن خود را احیا کند

یک فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه بسیاری از دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا هنوز هم بر مواضع خود دفاع می‌کنند، گفت: خانم ابتکار و دیگرانی که در آن زمان حضور داشتند، از مواضع خود دفاع کرده و تغییراتی نداشته‌اند. در عوض، برخی دیگر که در نهادهای انقلابی فعالیت می‌کردند، طی سال‌ها تغییر موضع دادند. وی گفت: تغییرات فقط در نیروهایی که در سفارت آمریکا حضور داشتند، مشاهده نمی‌شود. برخی افراد که قبلاً بسیار رزمنده بودند، اکنون به سمت جاه‌طلبی و پول‌پرستی رفته‌اند. این تغییرات می‌تواند در همه افراد اتفاق بیفتد. اما آیا کسی می‌تواند بگوید که در آن زمان برنامه کودتا وجود نداشت؟ برنامه کودتا از جانب آمریکایی‌ها وجود نداشت، ما اشتباه کردیم؟ اگر کسی به سعادت ملت اهمیت دهد، قطعاً تلاش می‌کند تا کودتا خنثی شود.

علیرضا سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که با گذشت بیش از چهار دهه و با توجه به ساختار سیاست خارجی امروز ایران که همچنان به شدت تحت تأثیر گفتمان ضدآمریکایی است و همچنین با تحریم‌های سنگینی که به خاطر این گفتمان مواجه شده‌ایم، آیا می‌توانیم این اقدام را صرفاً یک انقلاب دوم بدانیم یا اینکه با ارزیابی دقیق‌تری از پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدت مشخص شده که این پیروزی هزینه‌ای سنگین‌تر از هر دستاورد دیگری برای ایران به جا گذاشته است؟، گفت: استقلال ملت‌ها، بالاترین موهبتی است که هر ملتی می‌تواند برای خود متصور باشد. بنابراین استقلال قابل قیمت‌گذاری نیست. آنچه در سیزده آبان سال 1358 رخ داد، مانع از زیر پا گذاشته شدن استقلال ملت ایران شد. آیا می‌توان این را قیمت‌گذاری کرد؟ خیر. ضمن اینکه اگر جوانان فهیم ما این اقدام را انجام نمی‌دادند، آیا می‌توانستیم بگوییم که اموال ملت ایران مانند گذشته چپاول نمی‌شد؟

اگر سفارت تسخیر نمی‌شد، هم استقلال ملت ایران زیر پا گذاشته می‌شد و هم هزینه‌های بسیار زیادی پرداخت می‌کردیم

وی ادامه داد: یعنی هم استقلال ملت ایران زیر پا گذاشته می‌شد و همزمان اموال ملت مورد تاراج قرار می‌گرفت کشوری که در یک کشور دیگر کودتا می‌کند، در واقع می‌خواهد در کوتاه‌مدت ملت را چپاول کند. یعنی به دنبال نفی استقلال و اهداف مالی است که در نظر دارد. اگر چنین کاری انجام نمی‌شد، هم استقلال ملت ایران زیر پا گذاشته می‌شد و هم هزینه‌های بسیار زیادی را پرداخت می‌کردیم، کما اینکه بعد از کودتای 1332 همین اتفاق افتاد. هم نفی استقلال شد، هم نفت غارت شد، هم سایر منابع غارت شدند و هم ایران به حیاط خلوت آمریکایی‌ها برای تأمین هر آنچه که می‌خواستند تبدیل شد.

این فعال سیاسی اصولگرا گفت: مستشاران آمریکایی هر سلاحی را که تشخیص می‌دادند، باید خریداری می‌شد، از بودجه‌ای که متعلق به ملت ایران بود خریداری می‌کردند نه برای ایران بلکه برای اسرائیل و بسیاری از کشورهای دیگر که آمریکا باید هزینه‌های آن‌ها را پرداخت می‌کرد. در خاطرات طوفانیان آمده است که از محل درآمد نفت سلاح تهیه می‌شد که اصلاً به ایران نمی‌آمد. از همان جا برای آفریقا و جاهای مختلف این سلاح‌ها را ارسال می شد.

سلیمی نمین گفت: بنابراین نمی‌توان گفت که چون جوانان یک اقدام درستی را انجام دادند، این اقدام درست هزینه داشته و ای کاش این اقدام درست صورت نمی‌گرفت تا هزینه‌ای برای ما رقم نمی‌خورد. قطعاً اگر کودتا موفق می‌شد، هم هزینه‌های سنگینی را پرداخت می‌کردیم و هم استقلال‌مان زیر پا گذاشته می‌شد.

آمریکایی‌ها هرگز تمایل ملت ایران به استقلال را به رسمیت نشناختند

بعد از پیروزی انقلاب  خواستار روابط اقتصادی با آمریکا بودیم

وی در پاسخ به سوالی مبنی این تداوم گسست با آمریکا به یک سیاست دائمی برای کشور ما تبدیل شده، در حالی که ما با بسیاری از کشورهای منطقه مانند عربستان سابقه تنش داشتیم ولی مسیر عادی را در پیش گرفتیم. این تداوم در تقابل با آمریکا از کجا ناشی می‌شود؟ گفت: این چالش بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رقم خورد. یعنی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا  تلاش کرد که ملت ایران را در این انتخاب بشکند درحالی که ملت ایران چنین انتخابی داشت. تصمیم گرفته بود که خود را اداره کند و زیر سلطه هیچ کشوری نباشد. بسیار هم در این مسیر برخورد منطقی را پیش گرفت هرگز در دست به سلاح نبرد و یک برخورد نرمی را در این زمینه داشت. فقط تظاهرات صلح‌آمیز داشت. تظاهرات میلیونی برگزار می‌کرد و البته اعتصابات هم داشت و با برخورد نرم توانست خود را از زیر یوغ آمریکا و استبداد خارج کند.

این فعال سیاسی اصولگرا گفت: آمریکایی‌ها هرگز تمایل ملت ایران به استقلال را به رسمیت نشناختند و با تمام توان سعی کردند که این ملت را بشکنند. در خاطرات هایزر به وضوح ذکر شده است که بعد از پیروزی انقلاب، علاوه بر طرح کودتا که با فروپاشی ارتش قبل از انقلاب به شکست انجامید، که بعد از انقلاب معاون نیروهای ارتش آمریکا در آلمان بودم، وی در خاطراتش اشاره می‌کند که از او خواسته شده بود تا به ایران برود و کودتایی را ساماندهی کند. این نشان می‌دهد که طرح کودتا هرگز از دستور کار آمریکایی‌ها خارج نشده است. بنابراین، آمریکایی‌ها بودند که عداوت و ضدیتی با ملت ایران رقم زدند و ملت ایران در تلاش بود که عملکردهای آمریکا را از سال 1332 به بعد، نه اینکه نادیده بگیرد، اما به گونه‌ای عمل کند که فصلی نوین در روابط آغاز شود.

سلیمی نمین گفت: ما هرگز بعد از پیروزی انقلاب روابط خود را با آمریکا قطع نکردیم و خواستار روابط اقتصادی بودیم، هرچند نسبت به موضع سلطه‌گرانه آمریکا موضع داشتیم. ما نمی‌خواستیم بر اساس ارزیابی‌های گذشته عمل کنیم، بلکه به دنبال رقم زدن یک فصل جدید بودیم. اما همانطور که هایزر در خاطرات خود می گوید آمریکایی‌ها به دنبال کودتا و اقدامات تجزیه‌طلبانه در بخش‌های مختلف ایران، از جمله خوزستان و آذربایجان بودند. در نهایت دانشجویان ما به این جمع‌بندی رسیدند که تنها راه دفاع از منافع ملت ایران، خنثی کردن کانون این تحرکات است. آن‌ها بر این باور بودند که همه تنش هایی که برای تجزیه صورت می گرفت  به نقطه مربوط می‌شود و با انتقال شاه به آمریکا، کلید کودتا زده شده است.

امروز با وجود اسناد و خاطرات متعدد مانند شعبان جعفری، نمی‌توان ادعا کرد که ما آغازگر خصومت بودیم

وی ادامه داد: بر این اساس سفارت آمریکا به عنوان مرکزیت کودتا شناخته می‌شد و دانشجویان به این دلیل نسبت به عملکرد آن می‌خواستند اعتراضی را با صدای بلند فریاد بزنند. البته وقتی وارد سفارت شدند، اسنادی وجود داشت که نشان می‌داد همه فعالیت‌های تجزیه‌طلبانه و اقدامات علیه مصالح ملت ایران در آنجا سازماندهی می‌شد. امروز با وجود اسناد و خاطرات متعدد مانند شعبان جعفری، نمی‌توان ادعا کرد که ما آغازگر خصومت بودیم.

وی درباره تداوم گسست روابط ایران و آمریکا گفت: این گسست به این دلیل است که آمریکایی‌ها به هیچ وجه روش خود را تغییر نداده‌اند و تحریم‌ها به بهانه فعالیت‌های هسته‌ای، به مدت سال‌ها ایران را تحت فشار قرار داده و مانع پیشرفت آن شده است. سیاست‌های خصمانه آمریکا به بهانه فعالیت‌های هسته‌ای ایران، به وضوح نشان‌دهنده تلاش‌های این کشور برای جلوگیری از پیشرفت ایران و خرید تکنولوژی‌های مورد نیاز است. از زمان دولت آقای خاتمی که رسماً اعلام کرد تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای را انجام می‌دهد، مشخص شد که این تلاش‌ها هرگز به نتیجه نرسید و آمریکایی‌ها به بهانه‌های مختلف همچنان بر تحریم‌ها و فشارها ادامه دادند.

آمریکایی‌ها همواره به دنبال بهانه‌ای برای ادامه فشار بر ایران بودند

این فعال سیاسی اصولگرا گفت: دولت آقای خاتمی به این جمع‌بندی رسید که بازی‌های سیاسی در این زمینه بی‌فایده است. هر چه پاسخ داده می‌شود باز از طریق منافقین یک جای دیگر اعلام می‌شود که دور از کنترل آژانس فعالیت هسته‌ای انجام می‌شود و باز بررسی و مشخص می‌شود که این گزارش دروغ است. حتی با تعلیق غنی‌سازی، آمریکایی‌ها به هیچ‌وجه به وعده‌های خود عمل نکردند و همواره به دنبال بهانه‌ای برای ادامه فشار بر ایران بودند و می‌خواستند جلوی رشد ایران را بگیرند البته در طول سال‌ها، ایران با وجود استعدادهای فراوان توانسته تحریم‌ها و فشارها را جبران کند.

وی ادامه داد: اگر ایالات متحده به توافقات خود پایبند می‌ماند و به مذاکرات حتی در برجام احترام می‌گذاشت، آیا روابط بهتر نمی‌شد؟ اگر ما تجربه موفقی با آمریکا داشتیم آیا روابط بهتر نمی‌شد؟ اما وقتی آمریکا از برجام خارج شد و زیر عهدهای خود زد، آیا نشان‌  نداد که آن‌ها اهداف دیگری را دنبال می‌کنند؟ بنابراین چرا ملت خودمان را در این قضیه محکوم می کنیم؟ در حالی که مدارک زیادی داریم که این آمریکایی‌ها تحت تاثیر صهیونیست‌ها بودند که نمی‌خواستند ایران رشد کند.

مذاکره غیرمستقیم با یک آدم عهد شکن خیلی بهتر است

این فعال سیاسی اصولگرا گفت:  آمریکایی‌ها ایران را دارای استعدادی می‌بینند که اگر دستش باز شود می‌تواند  تمدن گذشته‌اش را احیا کند. به همین دلیل، خط تجزیه‌طلبی و تضعیف ملت ایران را دنبال کردند. آن‌ها همواره تلاش کردند که ملت ایران را عقب نگه دارند، هرچند تا حد زیادی موفق نشدند. نسبت به این قضیه تامل کنید که ما با آمریکایی‌ها پشت میز نشسته‌ایم، یکبار تا پایان رفته‌ایم و توافقی زیر نظر سازمان ملل صورت گرفته اما آمریکایی‌ها آن را نقض کردند. در همین جنگ اخیر ما داشتیم با آمریکایی‌ها مذاکره غیرمستقیم می‌کردیم. در حالی که برخی از اصلاح‌طلبان می‌گفتند مذاکره مستقیم داشته باشیم اما مذاکره غیرمستقیم با یک آدم عهدشکن خیلی بهتر است.

این آمریکایی‌ها بودند که زیر میز مذاکره زدند 

وی در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند که تداوم گسست در روابط با آمریکا به ابزاری برای توجیه ناکارآمدی‌های داخلی تبدیل شده است، نظر شما در این باره چیست، گفت: ما در همین تجربه اخیر که داشتیم آیا مذاکره نمی‌کردیم؟ ایران غیر از مذاکره هدف دیگری را دنبال می‌کرد؟ همه توان کشور بر این قضیه معطوف بود تا بتوانیم با مذاکره تحریم‌ها و فشار را از روی ملت ایران برداریم. مذاکره غیرمستقیم هم کردیم و هر دور مذاکرات توسط واسطه تدوین و به امضای هر طرف رسید تا هر طرف نتواند شانه خالی کند از آنچه که توافق شده است.  این روش با یک کشور عهدشکن که چندین بار ما او را تجربه کرده‌ایم، بهترین نوع مذاکره است.

سلیمی‌نمین گفت: این آمریکایی‌ها بودند که زیر میز مذاکره زدند و با کمک صهیونیست‌ها برای حمله به مراکز هسته‌ای ایران آمدند که در آن فعالیت‌های صلح آمیز صورت می‌گرفت. چرا افرادی که در این زمینه انتقاداتی مطرح می‌کنند ایراد به آمریکا نمی‌گیرند که مذاکراتی که می‌توانست منجر به گویاسازی مسائل شود و به یک توافقی بعد از نقض عهد آمریکا در برجام بیانجامد و زمینه‌ای برای بهبود روابط ایجاد کند را باز هم آمریکایی‌ها نقض کردند. چرا باز هم ملت ایران باید مورد پرسش قرار بگیرد و محکوم شود؟

بسیاری از دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا هنوز هم از مواضع خود دفاع می‌کنند

این فعال سیاسی اصولگرا درباره وجود اختلاف دیدگاه عمیق میان دانشجویان تسخیرکننده سفارت در دهه‌های بعد و  چنددستگی نشان‌دهنده یک فهم مشترک بنیادین از اقدام 13 آبان در آن زمان و نحوه به قدرت رسیدن افرادی که در آن زمان در سفارت حضور داشتند، گفت: افراد می‌توانند هر روز تغییراتی در مواضع خود داشته باشند. برخی از دانشجویان، به ویژه پس از روی کار آمدن دولت آقای خاتمی، به دنبال کسب مناصب سیاسی بالاتر بودند. با توجه به تحریم‌های آمریکا، نسبت به دانشجویان چنین امری ممکن نبود. بنابراین، برخی از آن‌ها برائت جستند و برخی دیگر مواضع فکری خود را تغییر دادند. به عنوان مثال، افرادی که قبلاً نسبت به نهضت آزادی به عنوان جریانی متمایل به آمریکا موضع سختی داشتند، بعدها گرایش‌هایی پیدا کردند که بر اساس آن مواضعشان را تنظیم کردند.

کسی می‌تواند بگوید که در زمان تسخیر سفارت آمریکا برنامه کودتا وجود نداشت؟ 

سلیمی‌نمین تاکید کرد: دلایل مختلفی می‌تواند موجب این تغییرات شود. اما آنچه که می‌توان گفت این است که بسیاری از دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا هنوز هم بر مواضع خود دفاع می‌کنند و هرگز از آن‌ها عقب‌نشینی نکرده‌اند. به عنوان مثال، خانم ابتکار و دیگرانی که در آن زمان حضور داشتند، از مواضع خود دفاع کرده و تغییراتی نداشته‌اند. در عوض، برخی دیگر که در نهادهای انقلابی فعالیت می‌کردند، طی سال‌ها تغییر موضع دادند.

وی گفت: تغییرات فقط در نیروهایی که در سفارت آمریکا حضور داشتند، مشاهده نمی‌شود. برخی افراد که قبلاً بسیار رزمنده بودند، اکنون به سمت جاه‌طلبی و پول‌پرستی رفته‌اند. این تغییرات می‌تواند در همه افراد اتفاق بیفتد. اما آیا کسی می‌تواند بگوید که در آن زمان برنامه کودتا وجود نداشت؟ برنامه کودتا از جانب آمریکایی‌ها وجود نداشت، ما اشتباه کردیم؟  اگر کسی به سعادت ملت اهمیت دهد، قطعاً تلاش می‌کند تا کودتا خنثی شود.

اگر ملت ایران را در مسیر استقلال آزاد بگذارند می تواند تمدن خود را احیا کند

ضربه‌ای که ملت ایران به آمریکایی‌ها زدند، غیرقابل جبران بود

سلیمی نمین یادآور شد: امروز نیز باید همین موضع را داشته باشیم. زیرا اگر به اسنادی که در کردستان و خوزستان وجود داشت، توجه کنیم، رد پای آمریکایی‌ها در تجزیه‌طلبی و تحرکات آن‌ها قابل مشاهده است. این اسناد نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در تلاش برای ایجاد ناآرامی در این مناطق بوده‌اند. هیچ‌کس از دانشجویان تسخیرکننده سفارت نگفته که تنش در کردستان یا خوزستان کار آمریکایی‌ها نبوده است. خاطرات متعدد و اسناد موجود نشان می‌دهد که در این زمینه هیچ تردیدی نمی‌توان داشت. دلایل شخصی نیز ممکن است وجود داشته باشد که فردی تصمیم بگیرد از فعالیت‌های سیاسی فاصله بگیرد یا زندگی سیاسی نداشته باشد و اینکار درستی نیست که این موضوع را بررسی کنیم، اما این تغییرات به حقانیت اقداماتی که در گذشته انجام شده، لطمه‌ای نمی‌زند. در نهایت، اگر فردی مدتی در مسیر حق بود و سپس از آن خارج شد، این خروج به حقانیت آن مسیر لطمه‌ای نمی‌زند. ما افراد را با حق می سنجیم نه حق را با افراد. آنچه مسلم این است که حرکت اولیه حق بوده، هر چه زمان می‌گذرد، این حقانیت برای ما روشن‌تر می‌شود.

وی درباره اینکه باتوجه به اینکه چهار دهه از تسخیر لانه جاسوسی می گذرد اگر نسل جوان این سوال را داشته باشد که آیا آن اقدام درست بود و باز هم باید تکرار شود پاسخ شما به آن چیست، گفت: قطعا کار درستی بود و استقلال و حفظ شأن ملت‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است و هیچ چیز نمی‌تواند این ارزش را با ارزش ریالی مقایسه کند. اگر دوباره زیر سلطه قرار می‌گرفتیم، احتمالاً باید دوباره به سمت انقلاب و مبارزه برای استقلال حرکت می‌کردیم و آمریکایی‌ها باز هم تلاش می‌کردند که ایران را زمینگیر کنند. نسل جوان باید درک کند که ایران یک دوره طولانی بهشت آمریکایی ها و اسرائیلی ها بوده است. یعنی هر چه می خواستند از ایران می توانستند غارت کنند. 

سلیمی نمین گفت: اگر ملت ایران را در مسیر استقلال آزاد بگذارند ایران می تواند تمدن خود را احیا کند و این برای آنها اصلا قابل پذیرش نیست چراکه سایر ملت ها را از زیر سلطه آنها خارج می کند یعنی مدل می شود برای خارج شدن از زیر سلطه آمریکا توسط سایر ملت ها. بنابراین این بحث که آمریکایی‌ها چنین امکانی را از دست داده اند برای آنها غیر قابل تحمل است و آمریکایی ها طی این چند دهه کوشیده اند که ایران را به گونه ای به زیر سلطه خود برگردانند و این را بارها اذعان کرده اند. ضربه‌ای که ملت ایران به آمریکایی‌ها زدند، به گفته برخی منابع، غیرقابل جبران بوده و آمریکایی‌ها به دنبال برهم زدن روند استقلال ملت ایران هستند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز