زارعی در گفتوگو با ایلنا:
غرب میخواهد با شمشیر جنایاتی که اسرائیل در منطقه بلند کرده سیاستهای خود را پیاده کند/ اجازه ندهیم مار زخمیِ در حال مرگ دوباره جان بگیرد

کارشناس ارشد سیاست خارجی ایران گفت: صدراعظم آلمان میگوید که سیاستهای کثیف ما را رژیم جعلی در منطقه دنبال میکند. صحبتهای آقای مکرون و دولت انگلیس و بالاتر از همه خود شخص آقای ترامپ و مسئولان کاخ سفید را ببینید، همهی آنها دنبال این هستند که با استفاده از شمشیر و اهرم جنایات و وحشیگری که اسرائیل در منطقه دنبال میکند، بتوانند سیاستهای خود را پیادهسازی کنند. هرچند موقتاً موفقیتهایی در لبنان، سوریه یا حتی در عراق و برخی نقاط دیگر به دست آورده است اما عمده مشکل آنها در منطقه جمهوری اسلامی ایران است و امروز هم آنها متوجه شدند که در این جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی ایران، حزبالله نیست. ایران، دولت سوریه و نیروهای سوری یمنی نیستند یا جماعتی نیستند که به این سادگیها بتوانند آن را مانند مقاومت در منطقه یا حماس و امثالهم با جنایت، ترور و بمباران موشکباران از سر راه بردارند.
اصغر زارعی کارشناس ارشد غرب آسیا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در رابطه با آخرین وضعیت منطقه در دوران آتشبس موقت و صورتبندیهای احتمالی در شرایط حال حاضر تصریح کرد: رژیم صهیونیستی و کاخ سفید به دنبال این هستند که طرح صلح ابراهیم را در منطقه حاکم و عملیاتی کنند و فکر میکردند با این عملیاتی که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران برنامهریزی کرده بودند، میتوانند ظرف حداکثر سه یا چهار روز وضعیت را در نظام جمهوری اسلامی تغییر دهند و به خواسته خود که فروپاشی نظام از داخل و یا تجزیه جمهوری اسلامی ایران به چندین دولت کوچکتر و قومیتی بود، برسند. خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و نقشهای که آنها داشتند، نقش بر آب شد.
آمریکا و اسرائیل میخواهند طرح ابراهیم را در منطقه عملیاتی کنند
وی ادامه داد: آن چیزی که امروز در اندیشکدههای آمریکا و رژیم صهیونیستی مطرح شده، همکاری چندین ساله بین ایالات متحده آمریکا و رژیم جدید صهیونیستی برای عادیسازی روابط و حل و فصل مخاصماتی است که در منطقه در حال وقوع است. آنها فکر میکنند که با حل مسئله حزبالله، سوریه، نوار غزه و احیاناً یمن و در رأس آنها جمهوری اسلامی ایران، میتوانند طرح سازش و طرح ابراهیم را در منطقه عملیاتی کنند. همانطور که آقای ترامپ هم در توییتهای خود و صحبتهایی که اخیراً داشته، اعلام کرده که حتی لبنان و پیش از آن سوریه، در مسیر طرح صلح ابراهیم قرار گرفتهاند و به زودی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در منطقه را شاهد خواهیم بود.
صلح حزبالله و سوریه موقتی است
این تحلیلگر مسائل بینالملل اجرا شدن طرح ابراهیم را یک خیال باطل دانست و گفت: این طرح ابراهیم، صورتبندی است که آنها در این چندین دهه دنبال میکنند، شیمون پرز در کتاب خاورمیانه جدید که در سال ۱۹۹۳ نوشته شده به دنبال مدل جدید از خاورمیانه بود، همچنین طرح دیگری را آقای کالین پاور و خانم رایس دنبال میکردند که هدف آن خاورمیانه بزرگتر و تجزیه دولتهای قدرتمند اسلامی مانند عراق، سوریه، ایران و حتی ترکیه و کشورهای دیگر به کشورهای کوچکتر بود که بتوانند آنها را تحت اداره و سلطه خود درآورند. میخواستند جغرافیای منطقه را تغییر دهند، اما هیچکدام از اینها محقق نشد. متأسفانه باید گفت که با توجه به مشکلاتی که در منطقه پیش آمد و شکافهایی که در بین جبهه مقاومت ایجاد شد، آنها توانستند تا حدودی موضوع حزبالله و سوریه را موقتاً در حالت صلح و آرامش قرار دهند و به نوعی ثباتی را در آنجا ایجاد کنند که قطعاً آتش زیر خاکستر است. در عراق به دنبال بحرانسازی هستند و درصدد هستند ترکیه را هم به نوعی دچار بحران کنند. در این بحرانسازیها سعی دارند آنها را وادار کنند که با طرح صلح ابراهیم و سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی و نیروهای نیابتی آنها در منطقه همکاری و سازش کنند.
سرنوشت منطقه منوط به تحولات جنگ ۱۲ روزه با ایران است
وی اضافه کرد: متأسفانه تعداد زیادی از کشورهای عرب منطقه، تحت فشار و وعدههایی که آمریکاییها دادهاند و رایزنیهایی که صورت گرفته، مانند امارات، بحرین، عربستان، اردن، مراکش، مصر و برخی دیگر از کشورهای منطقه به این مسئله ورود کردهاند و هرچند خیلی رسمی و آشکار آن را بیان نمیکنند، اما بهطور پنهان و بعضاً رسمی این همکاریها را آغاز کرده و عادیسازی یا طبیعیسازی روابط را دنبال میکنند. اما سرنوشت منطقه منوط به تحولات جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران و چگونگی پایان جنگ غزه و یا بحث یمن خواهد بود. همه اینها همچنان به عنوان مشکلات و بدون راهحل برای آنها باقی خواهد ماند و همین مسئله اجازه نخواهد داد که آنهایی که دنبال تغییر ساختار جغرافیای منطقه و طرح سازش هستند، در یک بازه زمانی مورد انتظار خود به این نتیجه برسند.
غربیها میخواهند با شمشیر جنایاتی که اسرائیل در منطقه بلند کرده سیاستهای خود را پیاده کنند
زارعی درباره اظهارات مقامات اروپایی در خصوص غرب آسیا و برنامهای که برای آن دارند، عنوان کرد: این موضوعات جدید نیست. از سالهای قبل، از اوایل دهه اخیر، اتحادیه اروپا، ناتوی اروپا و ایالات متحده آمریکا درباره منطقه صحبتهایی کردهاند. ما اعتقاد داریم و دنیای امروز هم این را باور کرده که رژیم جعلی یک نیروی نیابتی و یک پادگان برای سیاستهای آمریکا و متحدین اروپاییاش است. اینکه وزیر کشور آلمان آن کیک هواپیمای B2 را تهیه میکند یا فرض مثال صدراعظم آلمان میگوید که سیاستهای کثیف ما را رژیم جعلی در منطقه دنبال میکند و صحبتهای آقای مکرون و دولت انگلیس و بالاتر از همه خود شخص آقای ترامپ و مسئولان کاخ سفید را ببینید، همهی آنها دنبال این هستند که با استفاده از شمشیر و اهرم جنایات و وحشیگری که اسرائیل در منطقه دنبال میکند، بتوانند سیاستهای خود را پیادهسازی کنند. هرچند موقتاً موفقیتهایی در لبنان، سوریه یا حتی در عراق و برخی نقاط دیگر به دست آورده است اما عمده مشکل آنها در منطقه، جمهوری اسلامی ایران است و امروز هم آنها متوجه شدند که ایران، حزبالله نیست.
اگر جنگ ادامه پیدا میکرد ویرانی بیسابقهای در سرزمینهای اشغالی به وجود میآمد
این تحلیلگر مسائل منطقه با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران، دولت سوریه و نیروهای سوری، یمنی یا جماعتی نیستند که به این سادگیها بتوانند با جنایت، ترور و بمباران و موشکباران از سر راه برداشته شوند، تصریح کرد: امروز دولت جمهوری اسلامی ایران ظرفیتهای حداقلی خود را به کار گرفته است که به زعم بسیاری از کارشناسان و مسئولان نظامی کشور، حوزه دفاعی ما بین ۵ تا ۱۰ درصد از ظرفیتهای خود را مورد استفاده قرار داده است و یک مقدار هم بحث غافلگیری اتفاق افتاده است. اما با این حال، اگر این رویه چند روز دیگر ادامه پیدا میکرد، فروپاشی و در واقع ویرانی بیسابقهای در سرزمینهای اشغالی اتفاق میافتاد که اضمحلال و نابودی رژیم در آینده نزدیک رقم میخورد، لذا آنها امروز مانند یک مار زخمخوردهای هستند که در لانه خود گیر کرده است و ویرانیها و خسارات زیادی به آنها وارد شده است. بنابراین ما باید مراقب باشیم. همانطور که اعلام شده، دست روی ماشه باشیم و اجازه ندهیم این مار زخمی و در حال مرگ دوباره جان بگیرد و بخواهد به سیاستهای وحشیانه خود در منطقه ادامه دهد. امروز خوشبختانه یک گفتمان جهانی و یک جبهه جهانی علیه رژیم در دنیا بعد از این ۱۲ روز شکل گرفته است. ایرانیان مقیم خارج و حتی شهروندان اروپایی و آمریکای شمالی امروز پرچم جمهوری اسلامی ایران را بالاتر از همه پرچمها در دست ملتهای صلحدوست و ملتهایی که مخالف سیاستهای تروریستی و وحشیانه ایالات متحده آمریکا و رژیم جعلی هستند، به اهتزاز درآوردهاند.
سیاستهای اسرائیل و آمریکا مورد انزجار جامعه جهانی است
زارعی در رابطه با تاثیر جنگ ۱۲ روزه بر افکار عمومی جهان عنوان کرد: میبینیم که در پایتختهای کشورهای اروپایی، از لندن گرفته تا اسلو، هلند و نقاط مختلف، مردم و جمعیتهای زیادی در کف خیابانها با پرچم جمهوری اسلامی ایران، شعار آزادی فلسطین را سر میدهند. همچنین در کنسرتی که ۲۰ هزار نفر در لندن شرکت کردند، خواننده رپ انگلیسی شعار «مرگ بر ارتش رژیم جعلی» را میدهد و همه این شعار را تکرار میکنند. این برنامه بهصورت زنده از یکی از شبکههای بیبیسی پخش میشود و شعار آزادی فلسطین را سر میدهند. اینها به هر حال دستاوردهایی است که نشان میدهد جامعه جهانی در یک مسیر بیداری و روشنگری قرار گرفته و روز به روز سیاستهای وحشیگری، تروریستی و سرکوبگرانه کاخ سفید و پادگانهای آنها و نیروهای نیابتیشان در منطقه مورد تنفر و انزجار جامعه جهانی قرار میگیرد. برای اولین بار، دادگاه بینالمللی کیفری، رژیم صهیونیستی را به عنوان یک کشور غیررسمی و نامشروع، معرفی کرد و ملت فلسطین را به عنوان یک ملت مستقل معرفی میکند. این اتفاقات قطعاً میتواند چهره منطقه و صورتبندی آن را تحتالشعاع قرار دهد.
تاسیس سازمانهای بینالمللی برای حاکم کردن سازوکارهای نظام سلطه بود
وی با بیان اینکه امروز نهادهای بینالمللی هیچ جایگاهی نزد ملتها ندارند، گفت: این نهادها صرفاً سازمانها و نهادهایی هستند که از منافع نظام سلطه حمایت میکنند و استانداردهای دوگانهای که در این سازمانها و نهادها حاکم کردهاند را برای باجخواهی و فشار بر ملتهای مستقل و آزاد به کار میبرند. بنده به عنوان یک مدرس دانشگاه که سالها درس سازمانها و پیمانهای بینالمللی را تدریس کردهام، میگویم اولین پارادایمی که به دانشجو منتقل میشد، این بود که نظام سلطه قبل از جنگ جهانی دوم و بعد از آن کاری تحت عنوان نهادهای بینالمللی را بنیانگذاری کرد که بتواند از طریق این نهادها و سازمانهای بینالمللی، مکانیسمها و سازوکارهای نظام سلطه را در جهان حاکم کند. هر کشوری که بخواهد علیه آن سازوکارها و قوانین و مقررات و پیمانهایی که در این نوع سازمانها تنظیم و تدوین شدهاند، اقدام کند، به عنوان ناقض حقوق بشر و حامی تروریسم شناخته میشود. لذا هیچ اعتمادی به اینها نیست.
بازرسیهای آژانس در ایران به ابزاری برای جاسوسی تبدیل شده است
وی خاطرنشان کرد: دولت جمهوری اسلامی ایران بعد از سال ۱۹۶۸ که عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد و معاهده انپیتی را پذیرفت، پادمانهای آژانس را هم پذیرفت و به همه آنها عمل کرد. ۲۳ درصد از بازرسیهای آژانس در طول سالهای فعالیت این آژانس روی دستگاه جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاده است. این در حالی است که ۳ درصد از فعالیتهای هستهای جهان در ایران بوده است. آژانس بالاترین میزان بازرسیها و دسترسیها را نسبت به فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران داشته و متأسفانه به ابزاری برای جاسوسی و ایجاد دسترسی به فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران و نفوذ در بدنه این مراکز حساس و حیاتی تبدیل شده است. ما دیدیم مواضعی که آقای گروسی، مدیرکل آژانس، در همین جریان اخیر اتخاذ کرد، در واقع پیشران آغاز عملیات تروریستی و جنایتکارانه رژیم علیه ملت ما بود. امروز هم مجلس ما طبق مصوبه قانونی که داشت، همکاریهای آژانس را به حالت تعلیق درآورد و آقای پزشکیان هم این قانون را ابلاغ کرد تا هیچگونه همکاری فعلاً با آژانس نداشته باشیم و اجازه ندهیم بازرسان و مأموران آژانس وارد کشور ما شوند و به تاسیسات ما دسترسی پیدا کنند.