تجرد میلیونی؛ چالش ملی در مسیر توسعه

طبق آمار رسمی معاونت جوانان وزارت ورزش، بیش از 17 میلیون جوان ایرانی زیر 45 سال هنوز ازدواج نکردهاند؛ وضعیتی که بهزعم کارشناسان میتواند پیامدهایی چون کاهش نرخ باروری، پیری جمعیت، افزایش احساس تنهایی و تضعیف بنیان خانواده را در پی داشته باشد. این بحران، نیازمند تدابیر فوری، سیاستگذاری هوشمند و اقدام عملی است.
آمار ۱۷ میلیون جوان مجرد نشان میدهد که مسئله ازدواج در ایران تنها یک دغدغه فردی نیست، بلکه تبدیل به چالشی اجتماعی و جمعیتی شده است. وقتی ۹/۵ میلیون مرد و ۷/۵ میلیون زن زیر ۴۵ سال وارد زندگی مشترک نشدهاند، باید پرسید چه عواملی مانع از این انتخاب طبیعی و سنتی شده است. بخش مهمی از این وضعیت به مشکلات اقتصادی، اشتغال و مسکن بازمیگردد، اما لایههای فرهنگی و تغییر سبک زندگی نیز نقشی اساسی دارند. بیعملی در این حوزه میتواند به شکلگیری شکاف عمیق میان نسلها و تضعیف نهاد خانواده منجر شود.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی تجرد
افزایش تجرد در جامعه، پیامدهایی فراتر از بعد فردی دارد. کارشناسان هشدار میدهند که این روند مستقیماً بر نرخ باروری تأثیر گذاشته و زمینه پیری جمعیت را فراهم میکند؛ موضوعی که آینده اقتصادی کشور را با بحران نیروی کار جوان مواجه میسازد. از منظر اجتماعی نیز، تنهایی گسترده در نسل جدید میتواند به افزایش افسردگی، انزوا و حتی بحرانهای هویتی منجر شود. در سطح کلان، فروپاشی انسجام خانوادگی میتواند شبکه حمایتی جامعه را تضعیف کرده و هزینههای رفاهی و اجتماعی دولت را افزایش دهد.
مسئولیت سیاستگذاران؛ از هشدار تا اقدام
در شرایطی که آمار تجرد به سطح هشدار رسیده است، مسئولیت سیاستگذاران تنها در بیان نگرانیها خلاصه نمیشود. ارائه مشوقهای واقعی برای ازدواج، از جمله تسهیلات مسکن، اشتغال پایدار و حمایتهای مالی میتواند زمینه آغاز تغییر را فراهم سازد. علاوه بر این، آموزش مهارتهای زندگی مشترک و بازتعریف ارزشهای اجتماعی مرتبط با خانواده باید بهصورت جدی دنبال شود. نهادهای فرهنگی و رسانهای نیز وظیفه دارند الگوسازی مثبت از زندگی خانوادگی را به نسل جدید ارائه دهند تا انگیزههای ازدواج تقویت شود.
راهبرد آینده؛ خانواده بهعنوان محور توسعه
اگرچه بحران تجرد امروز یک تهدید بزرگ برای جامعه ایران است، اما با سیاستگذاری آیندهنگر میتوان آن را به فرصت تبدیل کرد. حمایت از جوانان در مسیر تشکیل خانواده، نهتنها باروری و پویایی جمعیت را تضمین میکند، بلکه موجب تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی خواهد شد. راهبرد اصلی باید بر محور قرار دادن خانواده در برنامههای توسعهای کشور استوار باشد؛ چراکه بدون انسجام خانوادگی، هیچ برنامه اقتصادی یا فرهنگی بهطور پایدار موفق نخواهد شد. اکنون زمان تصمیمهای جسورانه و اقدامهای ملموس فرارسیده است.