بازسازی ذهن پس از جنگ/ چگونه با اختلال استرس پس از سانحه کنار بیاییم؟

اختلال استرس پس از سانحه پس از جنگ میتواند تأثیرات عمیقی بر سلامت روان افراد داشته باشد، اما با شناسایی بهموقع علائم، جستوجوی حمایت حرفهای و اجتماعی، مدیریت روزانه، مراقبت از خود، و پیگیری درمان بلندمدت، میتوان این چالش را مدیریت کرد.
اختلال استرس پس از سانحه (Post-Traumatic Stress Disorder یا PTSD) یک وضعیت روانی است که در پی تجربه یا مشاهده رویدادهای شدیداً آسیبزا، مانند جنگ، ایجاد میشود. این اختلال ابتدا در میان سربازان جنگهای جهانی و ویتنام شناسایی شد و امروزه در میان غیرنظامیانی که در مناطق جنگی زندگی کردهاند نیز شایع است.
بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، PTSD زمانی تشخیص داده میشود که فرد حداقل یک ماه پس از رویداد، علائمی نظیر فلشبکها (بازگشت ناگهانی خاطرات)، اجتناب از محرکهای مرتبط، تغییرات منفی در خلقوخو و بیشفعالی عصبی (مانند بیخوابی یا تحریکپذیری) را تجربه کند.
در حال حاضر و در پی حملات نظامی و جنگ بین ایران و اسرائیل، با وجود برقراری آتشبس، این احتمال وجود دارد که اثرات روانی جنگ همچنان در میان کسانی که شاهد و در معرض این ماجرا بودهاند، باقی بماند؛ که این مسئله نیازمند توجه جدی است.
اهمیت PTSD پس از جنگ
مطالعات نشان میدهند که ۲۰ تا ۳۰ درصد افرادی که در مناطق جنگی زندگی کردهاند، ممکن است علائم PTSD را تجربه کنند. این اختلال نهتنها بر سلامت روان فرد، بلکه بر تعاملات خانوادگی و ساختار اجتماعی نیز تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، یک فرد مبتلا ممکن است به دلیل مشکلات روانی نتواند نقش مؤثری در حمایت از فرزندان خود ایفا کند، که میتواند به مشکلات عاطفی در نسل بعدی منجر شود. با توجه به دسترسی کنونی به خدمات پس از آتشبس، مدیریت این اختلال فرصتی برای بهبود کیفیت زندگی فراهم کرده است.
مواردی که باید بدانیم و اجرا کنیم
شناسایی علائم اولیه
فلشبکها و کابوسها: تجربه مجدد ناگهانی صحنههای جنگ یا بیداری با کابوسهای مرتبط.
اجتناب: دوری از مکانها، صداها (مانند آژیرها)، یا بحث درباره رویدادها.
تغییرات خلقی: احساس گناه، بیعلاقگی به فعالیتها، یا انزواطلبی.
بیشفعالی عصبی: بیخوابی، تحریکپذیری، یا واکنشهای شدید به محرکهای ناگهانی.
تداوم این علائم به مدت بیش از یک ماه، ضرورت مداخله را ایجاب میکند.
جستوجوی حمایت
حمایت اجتماعی: گفتوگو با دوستان، خانواده، یا گروههای پشتیبانی میتواند بار روانی را کاهش دهد. با برقراری ارتباطات پس از آتشبس، تماس با عزیزان امکانپذیر است.
کمک حرفهای: روانشناسان و مشاوران در کلینیکهای محلی یا جلسات آنلاین با استفاده از روشهایی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) میتوانند یاریرسان باشند. خطوط کمک تلفنی نیز در دسترس هستند.
مدیریت روزانه
روال ثابت: تعیین زمانبندی مشخص برای غذا، استراحت و فعالیتهای ساده مانند مطالعه یا پیادهروی، حس کنترل را بازمیگرداند.
تمرینهای تنفسی: تنفس عمیق (۴ ثانیه دم، ۴ ثانیه نگهداشتن، ۶ ثانیه بازدم) میتواند اضطراب را کاهش داده و به بهبود خواب کمک کند.
فعالیت بدنی ملایم: انجام حرکات کششی یا پیادهروی کوتاه در محیطهای امن، تنش عضلانی را کم میکند.
مراقبت از خود و دیگران
تغذیه و هیدراتاسیون: مصرف وعدههای متعادل و آب کافی با توجه به دسترسی کنونی، انرژی را حفظ میکند.
محدود کردن محرکها: بررسی اخبار جنگ را به ۱۵ دقیقه در روز محدود کنید تا از تحریک بیش از حد ذهن جلوگیری شود.
حمایت از کودکان: از بحث درباره جنگ در حضور کودکان خودداری کنید و با فعالیتهایی مانند بازی یا داستانگویی، آرامش آنها را تأمین کنید.
درمان طولانیمدت
درمان دارویی: در موارد شدید، داروهای ضداضطراب یا ضدافسردگی با تجویز پزشک میتوانند مؤثر باشند.
گروهدرمانی: شرکت در جلسات با افرادی که تجربه مشابه دارند، حس همدلی و حمایت را تقویت میکند.
بازسازی زندگی: بازگشت تدریجی به فعالیتهای روزمره مانند کار یا سرگرمیهای خلاقانه، حس هدفمندی را بازمیگرداند.
با برقراری آتشبس و دسترسی به منابع، این دوره فرصتی برای بهبودی فراهم کرده است. هر گام کوچک در این مسیر، از بهبود خواب تا شرکت در جلسات درمانی، به تقویت تابآوری فردی و جمعی کمک میکند و پایهای محکم برای بازسازی زندگی پس از بحران میسازد.