خبرگزاری کار ایران

صدرالحسینی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

تلاش اسرائیل برای مشروعیت‌بخشی به شهرک‌سازی‌

تلاش اسرائیل برای مشروعیت‌بخشی به شهرک‌سازی‌

هدف تصویب الحاق کرانه باختری، انحراف افکار عمومی از بحران‌های کابینه نتانیاهو است

کارشناس مسائل منطقه گفت: در صورت اجرای طرح الحاق، احتمال شکل‌گیری غزه‌ای دیگر در کرانه باختری بسیار بالا است.

سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه با اشاره به تصویب اولیه طرح الحاق کرانه باختری در گفت‌وگو با ایلنا اظهار کرد: با توجه به بن‌بست‌های راهبردی که کابینه بنیامین نتانیاهو و رژیم صهیونیستی با آن روبه‌رو شده‌اند، نخست‌وزیر اسرائیل تلاش می‌کند با بهره‌گیری از برخی اقدامات نمایشی، شکست‌های سیاسی و نظامی اخیر خود را در افکار عمومی سرزمین‌های اشغالی جبران کند. این شکست‌ها به‌ویژه در طول ۲۲ ماه گذشته و حتی پس از اعلام «طرح صلح ترامپ» آشکارتر شده و حالا نتانیاهو در تلاش است تا از طریق نمایش‌های سیاسی و نظامی، نوعی دستاورد ساختگی را به مردم اسرائیل ارائه دهد تا فشار افکار عمومی و احزاب مخالف را کاهش دهد. در حال حاضر، رژیم صهیونیستی در دو جبهه به صورت هم‌زمان فعالیت می‌کند که یکی جبهه نظامی شامل عملیات در غزه و لبنان، و دیگری جبهه سیاسی که ممکن است خود منجر به درگیری‌های نظامی جدید در کرانه باختری شود. در واقع، تل‌آویو می‌کوشد با اقداماتی در هر دو عرصه، فضای افکار عمومی را از شکست‌های راهبردی اخیر (به‌ویژه ناکامی در برابر مقاومت حماس) منحرف کند. بسیاری از وزرا، نمایندگان کنست و احزاب مخالف بر این شکست‌ها تأکید دارند و افکار عمومی را متوجه ناکارآمدی کابینه کرده‌اند. در چنین فضایی، شخص نتانیاهو و کابینه امنیتی-نظامی او به‌دنبال آن هستند که با ایجاد بحران‌های جدید یا اقدامات نمادین، فشار سیاسی و اجتماعی موجود را کاهش دهند.

وی ادامه داد: بر همین اساس، و با وجود مخالفت صریح و روشن مقامات ارشد سیاسی و امنیتی ایالات متحده (حتی شخص ترامپ) موضوع الحاق کرانه باختری به سرزمین‌های اشغالی در کنست تصویب شده است. این اقدام در حقیقت نشان‌دهنده هم‌سویی کنست با نتانیاهو در برهه‌ای است که او شدیداً به حمایت داخلی نیاز دارد. هدف از این همراهی، تغییر فضای سیاسی و اجتماعی اسرائیل و انحراف افکار عمومی از بحران‌های واقعی کابینه به سمت موضوعات ملی‌گرایانه است. باید توجه داشت که اختلافات میان رژیم صهیونیستی و ایالات متحده، به‌ویژه در دو سال اخیر، بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. اگرچه پس از روی کار آمدن ترامپ، تلاش شد روابط نزدیک دو طرف به‌صورت نمایشی حفظ شود، اما موضوع الحاق کرانه باختری یکی از نقاط اصلی بروز اختلاف میان واشنگتن و تل‌آویو بوده است. آمریکا با وجود حمایت سنتی از اسرائیل، از اجرای چنین طرحی ابراز نگرانی کرده و آن را عامل بی‌ثباتی در منطقه می‌داند. از سوی دیگر، افکار عمومی کرانه باختری هیچ‌گونه تمایلی به الحاق به سرزمین‌های اشغالی ندارند. براساس نظرسنجی‌هایی که طی هفته‌های اخیر حتی از سوی نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی انجام شده، اکثریت مردم این منطقه، انزجار و نفرت خود را از اسرائیل ابراز کرده‌اند.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: ناظران سیاسی و امنیتی منطقه معتقدند در صورت اجرای طرح الحاق، احتمال شکل‌گیری «غزه‌ای دیگر» در کرانه باختری بسیار بالا است. تجربه ماه‌های گذشته در مناطقی مانند جنین نیز مؤید همین دیدگاه است؛ جایی که ارتش اسرائیل برای مهار مقاومت، مجبور به بمباران گسترده بخش‌هایی از این منطقه شد تا بتواند کنترل نسبی برقرار کند. بنابراین، اجرای کامل طرح الحاق، عملاً می‌تواند به ایجاد جبهه‌ای جدید از درگیری‌ها علیه رژیم صهیونیستی منجر شود. از این منظر، تصویب طرح الحاق را باید بیش از آنکه اقدامی اجرایی دانست، حرکتی تبلیغاتی برای ایجاد حاشیه و پوشش شکست‌های دولت نتانیاهو تلقی کرد. در شرایط فعلی، نه رژیم صهیونیستی از نظر سیاسی و امنیتی، و نه کرانه باختری از نظر اجتماعی و میدانی، ظرفیت تحقق چنین طرحی را ندارند. 

وی افزود: در همین چارچوب، سوال اساسی مطرح می‌شود که نگاه ایالات متحده به این تحولات چیست؟ واقعیت این است که حتی در دولت قبلی ترامپ اختلاف نظرهایی درباره زمان و چگونگی اجرای طرح الحاق وجود داشت. اکنون نیز واشنگتن به‌خوبی می‌داند که عملی‌شدن این تصمیم می‌تواند موج جدیدی از درگیری‌ها را در منطقه به‌دنبال داشته باشد و پروژه عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل را با شکست مواجه کند. از سوی دیگر، بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند طرح الحاق بخشی از پروژه گسترده‌تر مشروعیت‌بخشی به شهرک‌سازی‌های غیرقانونی در کرانه باختری است. اسرائیل در سال‌های اخیر با ایجاد ده‌ها شهرک یهودی‌نشین جدید، واقعیت‌های میدانی را به‌گونه‌ای تغییر داده که هرگونه عقب‌نشینی یا واگذاری زمین در آینده تقریباً ناممکن شود. در نتیجه، طرح الحاق می‌تواند به عنوان گامی در جهت رسمی‌سازی همین روند تفسیر شود. با این حال، کارشناسان تأکید دارند که تصویب این طرح در کنست، الزاماً به معنای اجرایی‌شدن فوری آن نیست؛ چراکه روندهای حقوقی و سیاسی متعددی در پیش است و حتی در صورت تصویب نهایی، اجرای آن در کوتاه‌مدت تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد و تحولات اخیر، از جمله اعتراض‌های گسترده داخلی، اختلافات درون کابینه و فشارهای بین‌المللی، همگی مانعی جدی در مسیر عملیاتی‌شدن این طرح هستند.

صدرالحسینی گفت: باید گفت تصویب طرح الحاق بیش از هر چیز تلاشی از سوی نتانیاهو برای بقای سیاسی خود است. شرایط متزلزل دولت او، فسادهای مالی مطرح‌شده در دادگاه، اختلافات شدید با احزاب ائتلافی و بحران اعتماد عمومی، همگی جایگاه نخست‌وزیر را در معرض خطر قرار داده‌اند. در چنین وضعیتی، نتانیاهو می‌کوشد با تکیه بر گفتمان امنیتی و ملی‌گرایی افراطی، حمایت جریان‌های راست‌گرای اسرائیل را حفظ کند و مانع فروپاشی دولت خود شود. اما حتی اگر این طرح صرفاً ابزار سیاسی باشد، تبعات آن در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی قابل‌چشم‌پوشی نیست. اجرای احتمالی آن می‌تواند موج تازه‌ای از اعتراضات در جهان عرب ایجاد کند و روابط شکننده تل‌آویو با کشورهای عربی را که طی سال‌های اخیر در مسیر عادی‌سازی پیش رفته، با بحران مواجه کند. افزون بر آن، تشدید تنش در کرانه باختری می‌تواند وضعیت امنیتی اسرائیل را در شمال (لبنان) و جنوب (غزه) نیز ناپایدارتر کند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در نهایت، به نظر می‌رسد اجرای عملی طرح الحاق در توان کالینه کنونی نتانیاهو نیست. وضعیت داخلی او آن‌قدر بحرانی است که احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام یا شکست در انتخابات بعدی بسیار زیاد است. بنابراین، هرچند تصویب طرح مذکور در کنست به‌عنوان پیروزی نمادین برای نتانیاهو جلوه می‌کند، اما در عمل نمی‌تواند راه‌حل مؤثری برای بحران سیاسی و اجتماعی اسرائیل باشد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز