دوسال پس از هفتم اکتبر؛
زنگنه: مسأله غزه، ماهیت و هویت فلسطینی است/ اسرائیل در اقناع افکار عمومی جهان ناتوان ماند

کارشناس مسائل منطقه گفت: دولتمردان و برخی دولتهای غربی به رسمیت شناختن دولت فلسطین یا دعوت به آن را پیش بردند که این روند خشم رئیسجمهوری آمریکا را برافروخت و به نفع فلسطینیها تمام شد.
صباح زنگنه، کارشناس مسائل منطقه با اشاره به فرا رسیدن دومین سال جنگ در غزه در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: در دو سال گذشته هر دو طرف جنگ (مقاومت فلسطینی و اسرائیل) مراحل متعددی را پشت سر گذاشتند. طرف فلسطینی با موفقیتهای مشخص همراه با تحمل هزینههای سنگین مواجه شد و اسرائیل نیز با اصرار بر توسعه سرزمینی و بهکارگیری حداکثری خشونت و زور تلاش کرد تا حضور، تفکر و گفتمان فلسطینی را از میان ببرد. با بسیج همه امکانات، اسرائیل در مواردی خساراتی هم متحمل شد و اهداف اعلامشده آنها عملاً بهطور کامل محقق نشد. در نتیجه، نوعی کشمکش مداوم میان دو طرف وجود داشت؛ به گونهای که جایی پیشروی، جایی توقف و در مواقعی عقبنشینی رخ داد. هماکنون از منظر عملی شاهد عقبنشینی مقطعی و مرحلهای از سوی اسرائیل هستیم و حماس نیز در بعضی نقاط عقبنشینیهایی را تجربه کرده است. اقدام اخیر که در چارچوب ابتکار ترامپ انجام شد، به نظر میرسد حاوی نوعی هوشمندی و توان شناسایی موقعیت از سوی حماس بود و این جنبش بهموقع پاسخ داد و مانع از آن شد که خواستههای حداکثری نتانیاهو از طریق ترامپ تحمیل شود.
وی ادامه داد: ترامپ که هیچ حد و مرز مشخصی در سیاست نداشته و ندارد، این بار با واکنش حماس مواجه شد و بخشهایی از طرح او ناکام ماند. با وجود این، جوهرهٔ این ابتکار، یعنی توقف درگیریها، قطع خونریزی و پایان کشتار، احتمالاً تحقق خواهد یافت. با توجه به شرایط فعلی و رخدادهای دو سال گذشته، خروجی نهایی هنوز ابهامهایی دارد. نقش میانجیها (نقش مصر یا هر کشور دیگری که برای مذاکرات وارد شود) و نیز نقش کشورهای اروپایی و کشورهای عربی در این بازه زمانی، چه به سود و چه به زیان غزه، نیاز به تفسیر دقیقتری دارد. از منظر افکار عمومی جهانی، بهویژه در غرب، گرایش به نفع فلسطینیها تقویت شده است؛ دولتمردان و برخی دولتهای غربی حتی در مورد به رسمیت شناختن دولت فلسطین یا دعوت به آن تمایل نشان دادند که این روند خشم ترامپ را نیز برافروخت و به نفع فلسطینیها تمام شد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: اسرائیل در برابر گفتمان فلسطینی ضعیف و ناتوان جلوه کرد و در عرصهٔ تبلیغات نتوانست افکار عمومی را قانع کند؛ این ناکامی حتی در داخل سرزمینهای اشغالی و در میان اعضای کنگره و مجلس سنا در آمریکا نیز بازتاب یافت و باعث شد ترامپ احساس خطر کند و در نتیجه به ارائهٔ ابتکار مذکور تن دهد. از سوی دیگر، خواستههای بیحد و حصر نتانیاهو و تبعیت آشکار برخی از نهادهای آمریکایی از او، نوعی خشم و احساس تحقیر در میان نخبگان و عموم مردم آمریکا ایجاد کرد؛ این وضعیت تا حدی ترامپ را از اطاعت مطلق از نتانیاهو بازداشت و او را به عرضهٔ ابتکار واداشت. نکتهٔ مهم این است که دریافت پاسخ حماس و شرایطی که این جریان برای آن قائل شد، میتوانست برای ترامپ بهعنوان موفقیت تلقی شود و این موضوع عملاً جایگاهی برای بهرسمیتشناختن حماس فراهم میکرد؛ یعنی حماس بهنوعی وارد عرصهٔ رسمی مذاکرات شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: به صورت کلی باید گفت جنگی که ۸۰ سال است ادامه دارد، با یک ابتکار یا یک حرکت واحد پایان نخواهد یافت. وظیفهٔ انسانها و کنشگران منطقی این است که تا حد امکان از توسعهٔ درگیری جلوگیری کنند، از هر اقدام منتهی به آتشبس استقبال کنند و برای کاهش رنج مردم فلسطین تلاش کنند. موضوع فراتر از یک حزب یا دولت محلی در غزه است؛ مسأله، ماهیت و هویت فلسطینی است که تلاش شده آن را چه از طریق پاکسازی، چه از طریق حذف رسانهای و سیاسی حذف کنند. اکنون طرفها ناگزیر شدهاند با همان حماس وارد مذاکره شوند، شرایط آن را گوش دهند و حاضر شوند در مورد جزئیات گفتوگو کنند؛ این گفتوگوها بهشرط حضور کشورهای عربی و اسلامی (نه لزوماً بازیگران غربی مانند انگلستان یا نقشهای مشابه) میتواند مسیر اصلاحات را دنبال کند.