بیگدلی در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
۳ سناریوی وقوع جنگ احتمالی با محوریت تایوان/لزوم پرهیز آمریکا از سوق دادن چین به سمت نظامیگری

کارشناس مسائل بینالملل گفت: چین قادر است ظرف چند روز تایوان را تصرف کند، اما بهای آن از دست دادن موقعیت بینالمللی و قطع ارتباط کامل با غرب خواهد بود.
علی بیگدلی، کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به گمانهزنیها درباره افزایش احتمال وقوع جنگ بر سر تایوان در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: اگر به عقب برگردیم میبینم که تایوان در سال ۱۹۴۹ استقلال پیدا نکرد، بلکه همواره بخشی از خاک چین محسوب میشد و حضور نیروهای ملیگرای چینی در تایوان، زمینه اختلافات بعدی بین آمریکا و چین را ایجاد کرد. پس از جنگ کره، این اختلافات شدت بیشتری گرفت. چین بهطور گسترده در جنگ کره دخالت داشت و البته شوروی هم نقشآفرینی میکرد، اما حضور پررنگ چین موجب شد شکاف میان حزب کمونیست چین و ایالات متحده عمیقتر شود. بعدها، در سفر نیکسون به پکن، درباره تایوان گفتوگو نشد، اما آمریکاییها پذیرفتند که تایوان بخشی از سرزمین اصلی چین است. بعد از دوران مائو، رهبران جدید چین بنیان سیاست خارجی خود را بر تجارت و مبادلات اقتصادی قرار دادند. دنگ شیائوپینگ، مردی بسیار عملگرا، فضای جهانی را بر پایه تجارت و تعامل بنا کرد و این رویکرد تا امروز برای چین موفقیتآمیز بوده است. به همین دلیل، چین بیش از هر چیز موجودیت خود را در گرو گسترش تجارت میبیند، نه صرفاً قدرت نظامی.
وی ادامه داد: امروزه حجم مبادلات تجاری چین با آمریکا بین ۷۵۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود و این موضوع برای پکن اهمیت حیاتی دارد. هرچند سیاستهای تعرفهای آمریکا مشکلاتی برای چین ایجاد کرده است، اما پکن در سالهای اخیر بهطور موازی به سمت تقویت توان نظامی نیز حرکت کرده است. برخی تحلیلها حتی با احتیاط چین را بزرگترین قدرت دریایی جهان میدانند. مانورهای نظامی مشترک اخیر چین با حضور رهبر کره شمالی و مقامات روسیه، نماد شکلگیری یک همبستگی استراتژیک جدید میان این سه کشور بوده و پیمان استراتژیک میان پکن، مسکو و پیونگیانگ عملاً جبهه تازهای در برابر آمریکا ایجاد کرده است. در عین حال، موضوع اوکراین همچنان بهعنوان یک کانون بحران باقی مانده است. بهویژه اروپاییها که خود را درگیر این جنگ کردهاند، شاید مرتکب اشتباه استراتژیک بزرگی شده باشند، چراکه برخلاف آنها، آمریکاییها در دوره ترامپ تمایلی به ورود جدی به ماجرای اوکراین نشان ندادند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: چین اکنون بهعنوان یک قدرت نظامی نیز مطرح است و میتواند خطرآفرین باشد، اما ورود به جنگ بر سر تایوان برای پکن خطای بزرگی خواهد بود. از نظر نظامی، چین قادر است ظرف چند روز تایوان را تصرف کند، اما بهای آن از دست دادن موقعیت بینالمللی و قطع ارتباط کامل با غرب خواهد بود. این احتمال حتی میتواند به جنگ اتمی بین کره شمالی و آمریکا نیز دامن بزند. ترامپ در مورد این موضوع با احتیاط عمل میکند و فعلاً قابل پیشبینی نیست که رویارویی مستقیم میان آمریکا و چین بر سر تایوان رخ دهد. به نظر میرسد احتمال جنگ در کوتاهمدت اندک باشد و در واقع، آمریکاییها باید هرچه سریعتر جنگ اوکراین را پایان دهند تا یک کانون بحران از میان برداشته شود. در این شرایط، امکان گفتوگو میان واشنگتن و پکن بیشتر خواهد شد.
وی افزود: پوتین نیز در نشستهای اخیر تلاش زیادی برای جلب حمایت چین داشت، اما چون برخی از خواستههایش تحقق پیدا نکرد، این نشستها از نگاه روسیه چندان موفق نبود. اگر آمریکا بخواهد واقعبینانه عمل کند، باید با دادن برخی امتیازات، بحران اوکراین را خاتمه دهد تا تمرکز بیشتری بر موضوع تایوان داشته باشد. با این حال، تایوان هرگز نمیتواند به یک پایگاه کامل هوایی و دریایی برای آمریکا در شرق آسیا تبدیل شود. نزدیکی جغرافیایی تایوان به چین، روسیه و حتی ژاپن، محدودیتهای بسیاری برای واشنگتن ایجاد میکند. به همین دلیل است که مانورهای مشترک آمریکا و ژاپن در دریای ژاپن با شدت و گستردگی دنبال میشود.
بیگدلی گفت: باید توجه داشت که عقلانیت سیاسی پس از جنگ جهانی دوم تا حد زیادی جایگزین احساسات ناسیونالیستی شد. اگر در جنگ جهانی اول احساسات جای عقلانیت را گرفت و آتش درگیری را شعلهور کرد، در جهان امروز رهبران باید مراقب باشند چنین خطایی تکرار نشود. بنابراین آمریکا و چین نباید اجازه دهند مسئله تایوان نظمی را که در نظام بینالملل شکل گرفته برهم زند. ترامپ باید سیاستهای سختگیرانه تعرفهای خود در قبال چین را تعدیل کند. یادآوری جمله معروفی که در دوران مائو گفته شد جالب است که میگفتند «بگذارید اژدها خفته بماند و بیدار نشود.» چین امروز همان اژدهای خفته است که اگر از مسیر تجارت خارج شود و صرفاً به سمت نظامیگری برود، جهانیان با خطری جدی مواجه خواهند شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با وجود همه این نگرانیها، هنوز فضای جنگی میان چین، آمریکا و تایوان شکل نگرفته است و حالا سه سناریو اعم از جنگ انتخابی، جنگ ضروری و جنگ اتفاقی محتمل است. در میان این سه سناریو، احتمال جنگ اتفاقی بیشتر است؛ یعنی وقوع یک خطای محاسباتی یا حادثه پیشبینینشده میتواند آتش درگیری را روشن کند. با این حال، آمریکا و چین هر دو بهشدت محتاط هستند. زیرا چین در صورت ورود به جنگ، بازارهای حیاتی خود در آفریقا، آمریکای لاتین و غرب آسیا را از دست خواهد داد. بنابراین، این دو قدرت بزرگ فعلاً تایوان را بیشتر بهعنوان یک ابزار فشار و گروگان در روابط دوجانبه خود به کار میگیرند، تا یک میدان واقعی جنگ.