خبرگزاری کار ایران

زرگر در گفت‌وگو با ایلنا تشریح کرد:

دلایل و پیامد اعمال تحریم‌های آمریکا علیه ۳ گروه‌ حقوق بشری فلسطینی

دلایل و پیامد اعمال تحریم‌های آمریکا علیه ۳ گروه‌ حقوق بشری فلسطینی

کارشناس مسائل منطقه گفت: حمایت سیاسی آمریکا از اسرائیل به جایی رسیده که گویی تل‌آویو یکی از ایالت‌های آمریکا است.

 

علی‌اصغر زرگر، کارشناس مسائل منطقه در تشریح دلایل و ابعاد تحریم نهادهای حقوق بشری فلسطینی توسط آمریکا در گفت‌وگو با ایلنا اظهار کرد: واقعیت این است که دولت آمریکا عملاً خواهان حمایت صد درصدی از نتانیاهو و به‌طور کلی از اسرائیل است و این مسأله را نیز هرگز پنهان نکرده‌ است. این حمایت صرفاً یک موضع‌گیری سیاسی یا نمادین نیست، بلکه به تمام اقدامات و سیاست‌هایی که اسرائیل در پیش می‌گیرد نیز تسری یافته است. این نوع حمایت، متفاوت از روابط آمریکا با دیگر کشورها (متحدان ناتو) است؛ چراکه ایالات متحده ضمن حمایت از آن‌ها، همواره انتقاداتی نیز نسبت به مسائل مختلف از جمله حقوق بشر، سیاست‌های داخلی یا روابط تجاری آن‌ها دارد. اما در مورد اسرائیل، به نظر می‌رسد وضعیت متفاوت است؛ تا جایی که گویی اسرائیل به ایالت پنجاه‌و‌یکم آمریکا تبدیل شده، و حتی از برخی ایالت‌های رسمی نیز امتیازات بیشتری دریافت می‌کند.

وی ادامه داد: به نظر می‌رسد که ریشه بسیاری از این مسائل همین‌جاست. اما پرسش اصلی این است که چرا نهادهایی مانند دیوان کیفری بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشری عملاً نادیده گرفته می‌شوند یا تحت فشار قرار می‌گیرند؟ البته باید توجه داشت که ایالات متحده از همان ابتدا، دیوان کیفری بین‌المللی را به‌صورت رسمی به رسمیت نشناخت و همکاری مؤثری با آن نداشت، اما با وجود این، دیوان را باید نهادی دانست که با ساختاری بین‌المللی، قضاتی عالی‌رتبه و بر پایه مستندات و مدارک حقوقی، مسئول بررسی و صدور احکام درباره افراد یا کشورهایی است که مرتکب جنایات جنگی، نسل‌کشی یا جنایات علیه بشریت شده‌اند. اکنون به‌نظر می‌رسد که ایالات متحده نه تنها این دیوان را به رسمیت نمی‌شناسد، بلکه می‌کوشد اصل و موجودیت آن و حتی بازوهای متصل به آن را را زیر سؤال ببرد. آمریکا تلاش دارد این نهاد را به‌عنوان سازمانی معرفی کند که موجب اختلال در سیاست‌ها و منافع بین‌المللی ایالات متحده و هم‌پیمانانش می‌شود، و به همین دلیل، خواهان حذف یا تضعیف آن است. 

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: تحریم‌ قضات دیوان کیفری از سوی آمریکا نیز همین پیام را درون خود داشت و  نوعی برخورد با نهادی که به زعم آن‌ها، یاغی است را به تصویر کشیدند. این دقیقاً مشابه برخوردی بود که در مقاطع مختلف با کشورهایی چون ایران داشتند؛ کشوری که به زعم آمریکا، از چارچوب نظم بین‌الملل تبعیت نمی‌کند و به همین دلیل مورد تحریم‌های شدید قرار می‌گیرد. رفتار آمریکا با دیوان کیفری بین‌المللی و حتی نهادهای حقوق بشری نیز چنین است. آن‌ها نه تنها هیچگونه پایبندی‌ به تصمیمات این نهاد ندارند، بلکه با تحریم قضات آن، عملاً موجودیت آن را به چالش کشیده‌اند. با این حال، در مواردی که رأی یا عملکرد این نهاد به نفع سیاست‌های آمریکا یا متحدانش باشد، همان را ابزار فشار بر دیگر کشورها قرار می‌دهند و از سایر دولت‌ها می‌خواهند که به آن پایبند باشند. 

وی افزود: نمونه بارز آن، برجام است؛ در حالی که آمریکا خود از آن خارج شده، همچنان از دیگر کشورها انتظار دارد به آن پایبند بمانند. همین الگو را نیز در قبال دیوان کیفری دنبال می‌کنند؛ به عبارتی دیگر آن‌جا که لازم باشد، بر اجرای احکام آن پافشاری می‌کنند، اما زمانی که پای منافع خود یا متحدان‌شان (از جمله اسرائیل) در میان باشد، آن را فاقد مشروعیت می‌دانند. تحریم‌های اخیر آمریکا علیه سه نهاد حقوق بشری فلسطینی، و پیش‌تر، تحریم گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور فلسطین، نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. این اقدامات پیامی روشن دارد که نشان می‌دهد هر نهاد یا فردی که بخواهد به نحوی عملکرد اسرائیل یا آمریکا را به چالش بکشد، بی‌درنگ مورد هجمه یا تحریم قرار می‌گیرد. در عمل، اسرائیل تحت حمایت کامل آمریکا، مانند یک بازیگر بی‌قید در منطقه عمل می‌کند. تصمیمات آن، بعضی اوقات چنان تهاجمی هستند که به یک حیوان درنده بی‌مهار شباهت پیدا می‌کند؛ چراکه اسرائیل که صبح بیدار می‌شود و تصمیم می‌گیرد به سوریه، غزه، لبنان، یا حتی قطر حمله کرده، یا ایران، ترکیه و سایر کشورها را تهدید کند.

زرگر گفت: این وضعیت، حاصل چک سفید امضایی است که آمریکا به اسرائیل داده، تا هرگونه که بخواهد در منطقه عمل کند؛ بی‌آن‌که نهادهای بین‌المللی مانند شورای امنیت یا دیوان کیفری بین‌المللی بتوانند واکنش مؤثری نشان دهند. نتیجه چنین حمایتی، تضعیف کامل نهادهای بین‌المللی و بی‌اعتبار شدن هرگونه مکانیزم نظارتی در عرصه بین‌المللی است. در چنین شرایطی، دیگر کسی نمی‌تواند به این نهادها برای تحقق صلح و امنیت بین‌المللی اعتماد کند. پیامد دیگر این وضعیت، بی‌اعتمادی روزافزون نسبت به ایالات متحده است؛ به‌ویژه در مناطق حساسی مانند خاورمیانه یا آمریکای لاتین. آمریکا در این مناطق نه به‌عنوان حافظ صلح، بلکه به‌عنوان مداخله‌گر نظامی شناخته می‌شود. در خصوص اسرائیل نیز همین روند تکرار شده و ایالات متحده آن را به‌گونه‌ای به‌عنوان «کدخدای منطقه» یا به تعبیر برخی تحلیل‌گران قطری، «قلدر منطقه» به رسمیت شناخته و عملاً اختیار تام به آن داده است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در نهایت، وقتی نهادهای بین‌المللی ناتوان از واکنش در برابر این وضعیت هستند، و کشورها و ملت‌ها امکان دفاع از حقوق خود را از راه‌های حقوقی و دیپلماتیک نمی‌یابند، به ناچار برخی به گزینه خشونت متوسل می‌شوند. ممکن است بین این خشونت‌ها و تصمیمات سیاسی ارتباط مستقیمی نباشد، اما نمونه‌هایی از آن را می‌توان دید؛ مانند قتل اخیر در آمریکا که در آن فردی با گرایش شدید به حمایت از ترامپ و اسرائیل هدف حمله قرار گرفت. این نمونه‌ها می‌توانند گسترش یابند، چراکه وقتی عدالت از مسیر نهادهای رسمی محقق نشود، ناامیدی ممکن است به شکل‌های خطرناک و خشونت‌آمیز نمود پیدا کند .

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز