خبرگزاری کار ایران

چراغی در گفت‌وگو با ایلنا:

اسرائیل در شمال و جنوب سوریه «تجزیه نرم» را پیش می‌برد/ تمایل جولانی به تل‌آویو نتوانست بهره سیاسی برای او به ارمغان بیاورد

اسرائیل در شمال و جنوب سوریه «تجزیه نرم» را پیش می‌برد/ تمایل جولانی به تل‌آویو نتوانست بهره سیاسی برای او به ارمغان بیاورد

کارشناس مسائل سیاسی منطقه گفت: اسرائیل در حال تحکیم نفوذ خود در مناطق جنوب سوریه است و آن‌ها را بخشی از قلمرو یا تحت‌الحمایه خود تلقی می‌کند.

جلال چراغی، کارشناس مسائل سیاسی منطقه با اشاره به ریشه‌های درگیری در جنوب سوریه در گفت‌وگو با ایلنا اظهار کرد: درگیری‌های اخیر در استان سویدا، واقع در جنوب سوریه، ریشه در تحولات عمیق‌تری دارد که سال‌هاست همچون آتشی زیر خاکستر باقی مانده‌اند. پس از قدرت‌گیری گروه هیئت تحریرالشام، به رهبری محمد الجولانی، این گروه با اتخاذ رویکردی افراط‌گرایانه، به‌ویژه نسبت به سایر گروه‌ها و اقلیت‌های مذهبی مانند دروزی‌ها، علوی‌ها و شیعیان، زمینه‌ساز تنش‌های گسترده‌ای در سوریه شد. افراطی‌گری درون‌گروهی در هیئت تحریرالشام، با الهام از رویکردهای داعش، عملاً به شکل‌گیری گروه‌های تندروی خودسر درون این سازمان انجامید که حتی از رهبری مرکزی اطاعت نمی‌کردند. این گروه‌ها، با نگاهی مبتنی بر پاک‌سازی مذهبی، در عمل شرایطی را به وجود آوردند که زمینه‌ساز دخالت بازیگران خارجی شد که رژیم صهیونیستی یکی از آنها به شمار می‌آید. در واقع، اگرچه محمد الجولانی تلاش کرده با نزدیکی به آمریکا و اسرائیل، خود را به عنوان یک بازیگر میانه‌رو جا بزند، اما ماهیت واقعی گروهش و اقدامات عملی آنان، کاملاً خلاف این ادعاها را اثبات می‌کند. 

وی با اشاره به نقش اسرائیل در این تنش‌ها گفت: سیاست اسرائیل نیز صرفاً بر پایه اعلام رسمی نیست، بلکه واقعیت میدانی نشان می‌دهد که هدف راهبردی این رژیم، تجزیه سوریه و تسلط بر مناطق راهبردی جنوب آن است. اسرائیل به بهانه حمایت از طایفه دروزی، حملاتی را به برخی مواضع در سویدا و قنیطره ترتیب داده و رسماً این اقدامات را در راستای دفاع از متحدان خود عنوان کرده است. حتی برخی مقامات ارشد اسرائیلی، نظیر بنیامین نتانیاهو و یسرائیل کاتس، این مواضع را علناً بیان کرده‌اند. این در حالی‌ست که دروزی‌ها، از جمله مفتیان و رهبران محلی آنان، با صدور بیانیه‌هایی، تجزیه سوریه را رد کرده‌اند اما با این حال، تحلیل واقعیت‌های میدانی حکایت از آن دارد که اسرائیل صرفاً از دروزی‌ها به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف بلندمدت خود استفاده می‌کند. در عمل، رژیم صهیونیستی در حال تحکیم نفوذ خود در مناطق جنوب سوریه است و آن‌ها را بخشی از قلمرو خود یا تحت‌الحمایه خود تلقی می‌کند. هدف اصلی، نه صرفاً حمایت از دروزی‌ها، بلکه ایجاد یک واحد خودگردان یا منطقه شبه‌مستقل در جنوب سوریه تحت سلطه اسرائیل است. همزمان در شمال سوریه، آمریکا با همکاری گروه‌های کردی، طرحی موازی را دنبال می‌کند و به نظر می‌رسد واشنگتن با توافقاتی پشت پرده با ترکیه، در حال زمینه‌سازی برای تثبیت حضور کردها در شمال و شمال‌شرق سوریه است.

این تحلیلگر مسائل منطقه تصریح کرد: برخی گمانه‌زنی‌ها، حتی خرید جنگنده‌های اف-۳۵ توسط ترکیه را نیز در چارچوب تلاش برای آرام کردن آنکارا در ازای پذیرش نظم جدید در شمال سوریه. معنا می‌کنند. در این میان، اسرائیل تلاش دارد تا هم در جنوب و هم در شمال سوریه، روندی از «تجزیه نرم» را پیش ببرد. به عبارت دیگر، حتی اگر به صورت رسمی کشور جدیدی تشکیل نشود، در عمل مناطقی از سوریه تحت سلطه غیررسمی اسرائیل و متحدانش قرار خواهند گرفت. اسرائیل سعی دارد تا خود را به عنوان مدافع دروزی‌ها معرفی کرده و به‌تدریج بافت اجتماعی این مناطق را به سمت پیوستن به نظم سیاسی مطلوب خود سوق دهد. برای مثال، ادعای حمایت اسرائیل از دروزی‌ها و حتی علوی‌ها به گونه‌ای است که این گروه‌ها را به عنوان اتباع غیررسمی اسرائیل در خاک سوریه جلوه می‌دهد. نکته مهم‌تر اینجاست که اسرائیل با تداوم حملات به مواضع نظامی در جنوب سوریه، در حال از بین بردن ظرفیت‌های نظامی‌ است که ممکن است در آینده علیه طرح‌های این رژیم استفاده شوند. این حملات، نه لزوماً علیه هیئت تحریرالشام، بلکه بیشتر در راستای تضعیف هرگونه پتانسیل مقاومت محلی، از جمله ارتش سوریه یا نیروهای طرفدار دولت، انجام می‌شود. 

وی افزود: هدف اسرائیل از این حملات، خنثی‌سازی هر نوع تهدید بالقوه‌ای است که در صورت وقوع تحولی در ساختار سیاسی یا نظامی منطقه، می‌تواند مانع تحقق اهداف اسرائیل شود. در واقع، اسرائیل از هم‌اکنون با نگاهی آینده‌نگرانه، عناصر قدرت را در این مناطق هدف قرار می‌دهد تا اطمینان حاصل کند که اگر روزی این مناطق به شکل نیمه‌مستقل یا حتی در چارچوب سوریه باقی بمانند، باز هم در عمل از کنترل رژیم صهیونیستی خارج نباشند. به همین دلیل، حملات اسرائیل ممکن است ظاهراً متوجه هیئت تحریرالشام یا مواضع دیگر باشد، اما هدف نهایی، تضمین سیطره و نفوذ طولانی‌مدت در منطقه است. از سوی دیگر، برخی دیدارهای غیررسمی میان الجولانی و مقامات موساد که گفته می‌شود در باکو و امارات برگزار شده‌اند، نشان‌دهنده تلاش‌های گسترده برای جلب رضایت اسرائیل و آمریکا از سوی جناح‌هایی مانند هیئت تحریرالشام است. با این حال، این اقدامات نه‌تنها نظر اسرائیل را جلب نکرده، بلکه موجب افزایش بدبینی‌ها نیز شده است. اهدف اسرائیل در این راستا، ایجاد دولت‌های محلی تابع و غیرمتمرکز در نقاط استراتژیک سوریه، و نه صرفاً ایجاد ائتلاف‌های تاکتیکی با گروه‌هایی مانند هیئت تحریرالشام است. در این زمینه، احتمال می‌رود که خود اسرائیل نیز در شعله‌ور کردن درگیری‌های اخیر، نقشی ایفا کرده باشد؛ چه از طریق حمایت از برخی جناح‌ها در داخل هیئت تحریرالشام و چه از طریق تحریک دروزی‌ها.

چراغی در پایان خاطرنشان کرد: ایجاد چنین منازعاتی می‌تواند زمینه‌ساز دخالت‌های بیشتر اسرائیل و حتی رسمی‌سازی نقش آن در جنوب سوریه باشد. بر این اساس، اظهارات اخیر برخی رهبران دروزی که تأکید دارند خواهان تجزیه سوریه نیستند، بیش از آن‌که موضعی راهبردی باشد، تاکتیکی برای عبور از مرحله فعلی است. هدف آن‌ها شاید نه تشکیل یک کشور مستقل، بلکه حفظ نوعی پیوند با اسرائیل برای کسب امنیت و حمایت در شرایط ناپایدار فعلی باشد. این دقیقاً همان هدفی است که اسرائیل نیز دنبال می‌کند، یعنی تسلط بر جنوب سوریه، بدون پذیرش رسمی مسئولیت یا اعلام تغییر در مرزها. جمع‌بندی این رویدادها نشان می‌دهد که سوریه در آستانه یک تحول ژئوپلیتیکی جدی قرار گرفته است. سناریوی تجزیه به روش‌های غیررسمی، با بهره‌گیری از نیروهای نیابتی و بهره‌برداری از شکاف‌های مذهبی و قومی، از سوی بازیگرانی چون اسرائیل و آمریکا به‌طور سیستماتیک پیگیری می‌شود. این تحولات، با هدف نهایی تضعیف محور مقاومت و محدودسازی نفوذ ایران در منطقه، طراحی شده‌اند و باید دانست که اقدامات نظامی، سیاسی و اطلاعاتی این بازیگران، نه فقط بر سرنوشت سوریه، بلکه بر کل آینده ژئوپلیتیکی غرب آسیا تأثیرگذار خواهد بود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز