هانی زاده در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
پشت پرده سفر وزیر خارجه عربستان به سوریه/ ابعاد عادی سازی پلکانی روابط دمشق و تلآویو

کارشناس مسائل منطقه گفت: رئیسجمهوری موقت سوریه بر وجود دشمن مشترک با اسرائیل تأکید کرده و تلاش دارد تا خود را شخصیتی مستقل معرفی کند، در حالی که در عمل، مأموریت او چیزی جز عادیسازی روابط با تلآویو و امضای توافقنامهای شبیه به کمپ دیوید نیست.
حسن هانی زاده، کارشناس مسائل منطقه در تشریح دلایل سفر وزیر خارجه عربستان سعودی به سوریه در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: در ماههای اخیر و پس از سقوط دولت بشار اسد، موجی از هیئتهای سیاسی و اقتصادی از کشورهای عربی، اروپایی و حتی آمریکا به دمشق سرازیر شدهاند. این حضور پررنگ بینالمللی در سوریه نشان میدهد که این کشور اکنون به نقطهای محوری برای نزدیکی به رژیم صهیونیستی بدل شده است. تحولاتی که در پی فروپاشی نظام پیشین سوریه رخ داده، شکلی تازه از ژئوپلیتیک منطقهای را به نمایش گذاشته که در آن، مسیرهای دیپلماسی و سرمایهگذاری به شکلی معنادار به سمت تلآویو متمایل شدهاند. یکی از نشانههای آشکار این تغییر جهت، اظهارات اخیر ابومحمد الجولانی، رهبر هیئت تحریرالشام و رئیس دولت موقت سوریه است. او در مصاحبه اخیر خود اعلام کرد که ما و اسرائیل دشمن مشترک داریم. چنین موضعگیری عملاً چراغ سبزی به رژیم صهیونیستی برای آغاز رسمی روابط با سوریه تلقی میشود. از این زاویه، سوریه در حال بدل شدن به سکویی برای شکلگیری یک نظم منطقهای جدید است.
وی ادامه داد: سوریه از دیرباز به عنوان یکی از گلوگاههای استراتژیک خاورمیانه شناخته شده است. چرچیل نخستوزیر اسبق بریتانیا زمانی گفته بود که «برای تسلط بر خاورمیانه باید بر سوریه مسلط شد». امروز، این گزاره تاریخی بیش از هر زمان دیگری معنا پیدا کرده است. پس از سرنگونی دولت بشار اسد، ائتلافی متشکل از قدرتهای منطقهای و بینالمللی شامل آمریکا، اتحادیه اروپا، عربستان سعودی، قطر، امارات، اردن، رژیم صهیونیستی و ترکیه در قالب یک سناریوی بزرگ وارد عمل شدند تا با برچیدن نظام حاکم، مسیر را برای نفوذ اسرائیل در سوریه هموار کنند. در پی این تحولات، رژیم صهیونیستی موفق شده بیش از ۷۵۰ کیلومتر مربع از اراضی استراتژیک سوریه از جمله بخشهایی در اطراف جبلالشیخ، جولان، قنیطره و حتی تا استان درعا را تصرف کند. در کنار این اشغالگری، طرحی نگرانکننده در جریان است که بر اساس آن، قرار است بخشی از فلسطینیان به مناطق مرزی سوریه منتقل شوند و یک دولت خودخوانده در آنجا ایجاد شود؛ طرحی که با حمایت برخی از کشورهای عربی و حتی شخص جولانی همراه شده و چشمانداز نگرانکنندهای از آینده منطقه ترسیم میکند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: شواهد حاکی از آن است که اسرائیل بهزودی سفارت خود را در دمشق بازگشایی خواهد کرد. این اقدام، نهتنها گامی بزرگ در راستای عادیسازی روابط با سوریه محسوب میشود، بلکه راه را برای تسلط بیشتر تلآویو بر بخشهای حساس سوریه هموار میکند. ورود عربستان سعودی بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی این روند نیز جلب توجه میکند. همچنین سفر دوم فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی به دمشق و پیش از آن حضور وزیر اقتصاد این کشور، بهخوبی نشان میدهد که ریاض بهدنبال ایفای نقش جدی در بازسازی سوریه است، اما پشت این ظاهر اقتصادی، انگیزههای سیاسی مشخصی نهفته است. هدف از این سرمایهگذاریها و حضور گسترده کشورهای عربی در سوریه، ایجاد شرایطی برای بهبود وضعیت رفاهی مردم سوریه بوده، اما راهبرد اصلی این است که رضایت عمومی مردم بهدست آید تا پذیرش رژیم صهیونیستی برای افکار عمومی سوریه آسانتر شود، چراکه ملت سوریه در طول چند دهه حاکمیت حافظ و بشار اسد، همواره نگرشی منفی و مقاومتی نسبت به اسرائیل داشتهاند. اکنون با بهبود اقتصادی و وعدههای رفاهی، تلاش میشود که ایجاد روابط با اسرائیل به یک موضوع عادی و حتی مثبت در نگاه مردم تبدیل شود.
وی افزود: اظهارات اخیر جولانی نیز گویای عمق این تغییرات است. او بر وجود دشمن مشترک با اسرائیل تأکید کرده و تلاش داشته تا خود را شخصیتی مستقل و حتی بیطرف معرفی کند، در حالی که در عمل، مأموریت او کاملاً مشخص بوده و چیزی نیست جز عادیسازی روابط با تلآویو و امضای توافقنامهای شبیه به کمپ دیوید. همانگونه که انور سادات این مسیر را برای مصر پیمود، اکنون جولانی در سوریه چنین نقشی را ایفا میکند. از سوی دیگر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، کمکهای مالی و اقتصادی به سوریه را منوط به آغاز رابطه با اسرائیل دانسته بود. این شرطگذاری اکنون به یکی از خطوط اصلی راهبردی غرب و برخی کشورهای عربی تبدیل شده است. میلیاردها دلار سرمایهگذاری از سوی عربستان، قطر و امارات در سوریه، نه تنها با هدف بازسازی، بلکه با هدف تبدیل این کشور به پایگاهی علیه محور مقاومت و همسو با آنها دنبال میشود. در واقع سوریه پس از اسد دیگر نه تنها بخشی از مقاومت نیست، بلکه به ابزار جدیدی برای اعمال فشار علیه آن بدل میشود.
هانی زاده در پایان خاطرنشان کرد: آنچه امروز در سوریه رخ میدهد، بازتعریف ژئوپلیتیک خاورمیانه در راستای منافع اسرائیل و غرب است. این تحولات ممکن است در کوتاهمدت برای برخی بازیگران منطقهای ظاهراً منفعتزا باشد، اما در بلندمدت، پیامدهای آن میتواند بحرانهای جدید و بیثباتیهای گستردهتری در پی داشته باشد. از این رو، رصد دقیق و واکنش مناسب محور مقاومت نسبت به این تحولات ضروریتر از همیشه است، چراکه سرنوشت منطقه در حال دگرگونی بنیادین بوده و سوریه به کانون این تحول بدل شده است.