خبرگزاری کار ایران

گزارش ایلنا از پیامدهای اجتماعی خشونت؛

جامعه در آستانه عادی سازی خشونت خطرناک/ هنجارها، قوانین و عرف‌های نظام اجتماعی دچار اختلال جدی هستند/ ضرورت بازنگری در سیاست‌گذاری‌ها

جامعه در آستانه عادی سازی خشونت خطرناک/ هنجارها، قوانین و عرف‌های نظام اجتماعی دچار اختلال جدی هستند/ ضرورت بازنگری در سیاست‌گذاری‌ها

در سال‌های اخیر، افزایش خشونت در سطوح مختلف جامعه به یکی از دغدغه‌های جدی اجتماعی تبدیل شده است. این خشونت‌ها نه تنها در قالب نزاع‌های خیابانی و درگیری‌های فیزیکی، بلکه در اشکال کلامی، روانی و حتی خانوادگی نیز مشاهده می‌شود. کارشناسان و پژوهشگران اجتماعی هشدار داده‌اند که این روند، پیامدهای گسترده‌ای برای سلامت روانی و انسجام اجتماعی به همراه دارد.

به گزارش ایلنا، در روزهای اخیر، شهر شیراز شاهد رخدادهای تلخ و نگران‌کننده‌ای در حوزه جرائم خشن و قتل بوده است. شامگاه پنجم خرداد در خیابان منوچهری فردی با سلاح سرد به شهروندان حمله کرد و چهار نفر (سه مرد و یک زن) را به قتل رساند و دو نفر دیگر را مجروح ساخت.

به گفته سردار عزیزالله ملکی، فرمانده انتظامی استان فارس، متهم که ظاهراً تحت تأثیر مواد مخدر صنعتی بود، پس از مقاومت در برابر پلیس با شلیک به پای او دستگیر شد.

حدود ۱۲ ساعت پس از این حادثه ترور قاضی احسان باقری، رئیس شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری ۲ شیراز، که صبح روز سه‌شنبه ششم خرداد در مسیر رفتن به محل کارش توسط دو نفر با سلاح سرد به قتل رسید، جامعه حقوقی و عمومی را در بهت و نگرانی فرو برد. 

این ترور که به دستور رئیس قوه قضائیه تحقیقات ویژه و فوری درباره عوامل آن آغاز شده است، ابعاد امنیتی و قضایی گسترده‌ای دارد و مسئولان حفاظت و اطلاعات استان فارس در حال مدیریت صحنه جرم و پیگیری موضوع هستند. 

فرماندهی انتظامی استان فارس نیز تأکید کرده‌ است که مقابله با جرائم خشن و افزایش امنیت اجتماعی در اولویت قرار دارد و تلاش‌ها برای شناسایی و برخورد با عاملان خشونت با جدیت ادامه خواهد داشت

این گفت و گو به بررسی این حوادث و تأثیرات اجتماعی آن‌ها با نگاهی به تحلیل‌های جامعه‌شناختی می‌پردازد.

عضو هیئت علمی بخش جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز، در تحلیلی جامع به بررسی پدیده خشونت عریان در جامعه پرداخته و با استفاده از رویکردهای کارکردگرا-ساختارگرا و خردنگر، ریشه‌ها و پیامدهای این پدیده را تشریح کرده است.

دکتر احسان حمیدی‌زاده در گفت و گو با ایلنا، افزایش خشونت‌های عریان را نشانه‌ای از ناکارآمدی هنجارها و قوانین اجتماعی می‌داند و می گوید: این حوادث ریشه در بحران‌های اجتماعی و اقتصادی دارد که افراد را به استیصال و ناامیدی سوق می‌دهد؛ این شرایط می‌تواند به رفتارهای خشونت‌آمیز منجر شود، به‌ویژه در افرادی که تحت تأثیر مواد مخدر یا فشارهای روانی قرار دارند.

 به گفته وی، تکرار چنین حوادثی، مانند حملات تروریستی پیشین در حرم شاهچراغ(ع)، می‌تواند به عادی‌سازی خشونت در جامعه منجر شود که پیامدهای خطرناکی مانند هرج‌ومرج یا فروپاشی نظام اجتماعی به دنبال دارد. این وضعیت امنیت روانی شهروندان را به شدت تهدید کرده و اضطراب عمومی را افزایش می‌دهد.

حمیدی‌زاده معتقد است که افزایش این نوع خشونت‌ها نشانه‌ای از ناکارآمدی هنجارها و قوانین اجتماعی است و سیاست‌گذاران باید به سرعت برای بازتعریف نظام اجتماعی اقدام کنند.

جامعه در آستانه عادی سازی خشونت خطرناک/ هنجارها، قوانین و عرف‌های نظام اجتماعی دچار اختلال جدی هستند/ ضرورت بازنگری در سیاست‌گذاری‌ها

ناکارآمدی هنجارها در رویکرد کارکردگرا

عضو هیئت علمی بخش جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز یادآور می شود: در جامعه‌شناسی، یکی از نظریه‌های رایج برای تحلیل ناهنجاری‌ها و انحرافات اجتماعی، رویکردهای کارکردگرا-ساختارگرا یا نظم‌گرا هستند. در این دیدگاه، هنجارها، قوانین و عرف‌های اجتماعی، زمانی که کارایی خود را به‌خوبی حفظ کنند، افراد را به رفتارهای هنجارمند هدایت کرده و همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کنند.

وی اضافه می کند: این عوامل مانعی جدی در برابر بروز انحرافات و رفتارهای خشن ایجاد می‌کنند و از ظهور بیرونی و عریان این رفتارها جلوگیری می‌کنند.

به گفته حمیدی‌زاده، وقتی در یک نظام اجتماعی شاهد افزایش روزافزون خشونت‌های عریان هستیم، که شدیدترین شکل خشونت محسوب می‌شوند، این امر بیانگر یک زنگ خطر جدی است. این نوع خشونت‌ها نشان می‌دهند که هنجارها، قوانین و عرف‌های نظام اجتماعی کارایی خود را از دست داده‌اند، ناکارآمد شده‌اند یا دچار اختلال جدی هستند.

وی تاکید می کند: این وضعیت سیاست‌گذاران را ملزم می‌کند تا با بازتعریف قوانین، بررسی مجدد سیاست‌ها و تقویت سازوکارهای اجتماعی، به این بحران پاسخ دهند. توالی و شدت این خشونت‌ها، که در اشکال مختلفی مانند ضرب‌وجرح یا قتل بروز می‌یابد، نشان‌دهنده ضعف بنیادین در ساختار اجتماعی است که نیازمند مداخله فوری است.

استیصال فردی در چنبره بحران‌ها

عضو هیئت علمی بخش جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز ادامه می دهد: از منظر خردنگر، که بر کنش‌های فردی در نظام اجتماعی تمرکز دارد، خشونت عریان نتیجه شرایطی است که افراد را به استیصال می‌رساند.

حمیدی‌زاده تأکید می‌کند: انسان‌هایی که در شبکه‌ای از بحران‌های اجتماعی و اقتصادی گرفتار شده‌اند، به‌تدریج احساس ناامیدی و ناکارآمدی می‌کنند. ما در یک ساختار مبتنی بر بحران زندگی می‌کنیم که دیگر صرفاً با بحران مواجه نیستیم، بلکه با  سیاه‌چاله‌های بحرانی روبه‌رو هستیم که یکدیگر را بازتولید می‌کنند و از ظرفیت روانی افراد فراتر می‌روند.

این جامعه شناس تاکید می کند: این بحران‌ها، که به‌طور مداوم بر انسان‌ها تحمیل می‌شوند، افراد را به جایی می‌رسانند که هیچ روزنه امیدی نمی‌بینند و به افراد یادآوری می‌کنند که تلاش کردن بی‌فایده است و این ناامیدی، آن‌ها را ناکارآمدتر می‌کند. در چنین شرایطی، خشونت به‌عنوان یک برساخت اجتماعی شکل می‌گیرد که می‌تواند به‌صورت نمادین یا عریان بروز یابد.

 وی ادامه می دهد: فردی که دست به خشونت عریان می‌زند، عملاً چیزی برای از دست دادن ندارد و به انتهای خط رسیده است. برخی افراد برای تسکین این وضعیت به اعتیاد یا مواد روان‌گردان روی می‌آورند که می‌تواند آن‌ها را از خود بی‌خود کرده و به رفتارهای خشونت‌آمیز غیرقابل‌کنترل سوق دهد. این تحلیل از زاویه روان‌شناختی و فردی، استیصال اجتماعی را به‌عنوان ریشه اصلی این رفتارها برجسته می‌کند.

جامعه در آستانه عادی سازی خشونت خطرناک/ هنجارها، قوانین و عرف‌های نظام اجتماعی دچار اختلال جدی هستند/ ضرورت بازنگری در سیاست‌گذاری‌ها

پیامدهای خشونت و خطر عادی‌سازی

حمیدی‌زاده با اشاره به اینکه خشونت، به‌ویژه در شدیدترین شکل آن مانند قتل یا ضرب‌وجرح، اثرات روانی عمیقی بر قربانیان و شاهدان ایجاد می‌کند، تصریح می‌کند: تعریف واحدی برای خشونت وجود ندارد، اما این پدیده زمانی رخ می‌دهد که افراد در برابر آن بی‌عمل می‌مانند و نمی‌توانند واکنش متناسبی نشان دهند.

عضو هیئت علمی بخش جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز معتقد است؛ خشونت طیف گسترده‌ای دارد، از یک نگاه خشن تا قتل، اما خشونت عریان، مانند آنچه در حوادث اخیر شاهد هستیم، اختلالات روانی شدیدی ایجاد می‌کند.

وی ادامه می دهد: خشونت بازتولیدکننده خود است و با تکرار مداوم، می‌تواند در جامعه عادی‌سازی شود. این عادی‌سازی، به‌ویژه در عرصه عمومی، بسیار خطرناک است و می‌تواند به هرج‌ومرج یا فروپاشی نظام اجتماعی منجر شود. به‌عنوان مثال، حملات تروریستی در حرم شاهچراغ(ع)، که در کمتر از یک سال دو بار رخ داد، ترس و ناامنی را در میان شهروندان تقویت کرد.

حمیدی زاده عنوان می کند: حتی مشاهده خشونت‌های خیابانی، مانند درگیری‌های روزمره، اضطراب را در شهروندان افزایش می‌دهد. در شیراز، که در سال‌های اخیر در آمار خشونت‌های خیابانی در استان فارس پیشرو بوده، این پدیده به یک فرآیند مزمن تبدیل شده است. توالی این رفتارها می‌تواند امنیت روانی شهروندان را به خطر انداخته و خشونت را به امری عادی تبدیل کند، که نتیجه آن بی‌واکنشی اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی است.

ضرورت بازنگری در سیاست‌گذاری‌ها

حمیدی‌زاده هشدار می‌دهد که خشونت عریان نتیجه یک فرآیند طولانی‌مدت است و به‌صورت ناگهانی رخ نداده است. این وضعیت نیازمند بازنگری فوری در سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، تقویت هنجارهای کارآمد، و ایجاد قوانین بازدارنده است.

وی خاطرنشان می کند: برای جلوگیری از عادی‌سازی خشونت و حفظ همبستگی اجتماعی، باید امید در جامعه تقویت شود تا از تشدید بحران‌ها و فروپاشی نظام اجتماعی جلوگیری شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز