داوری اردکانی:
جدایی علم و عمل ترویج دروغ در جامعه است

رضا داوری اردکانی، در نشست جدایی «الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت» علم و عمل در دنیای جدید را باعث ترویج دروغ و ریا در جامعه دانست.
ایلنا: سومین نشست از دومین سلسله نشستهای الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، روز ۲۱ آذرماه با موضوع «بررسی نسبت علم و عمل» در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد و رضا داوری اردکانی، استاد دانشگاه و رئیس فرهنگستان علوم، در این نشست به سخنرانی پرداخت.
به گزارش ایلنا، او نخست، درباره سابقه علمی خود صمیمانه با دانشجویان و استادان دانشگاه سخن گفت و با بیان اینکه آدم باهوشی نیستم، تصریح کرد: از آن دسته انسانهایی نیستم که همه مفاهیم را زود میگیرند، بنابراین برای رسیدن به جایی که هم اکنون هستم، ناچار بودم تلاش زیادی بکنم.
داوری همچنین گفت: کار من دانشجویی است و در زندگی هرگز تعطیلات نداشتهام. در فرهنگستان علوم نیز در حال به این در و آن در زدن نیستم. این کار را بلد نیستم و فقط به جای دوستان امضا میکنم.
این استاد دانشگاه، سپس به روش تدریس خود برای حاضران پرداخت و گفت: نمیتوانم مرتب و منظم چیزی را شرح دهم. در این جلسه نیز مرا از بیان مطالب منسجم معذور بدانید. همیشه از جایی شروع میکنم و نمیدانم بحث به کجا میرود. این روش ممکن است برخی را سرگردان کند ولی به برخی دیگر ایدههای تازه برای تفکر میدهد. به نظر بنده تفکر مهمترین چیز است؛ حتی از اندوختن دانش بسیار مهمتر است.
داوری اردکانی پس از تشریح این مقدمات، درباره بررسی نسبت میان علم و عمل از بعد اخلاقی گفت: بیشتر متفکران لزوم همبستگی میان این دو مفهوم را از دید اخلاقی و تاثیرات آن بررسی میکنند اما چون من اهل نصیحت نیستم از این بخش میگذرم. اخلاق غایت ندارد؛ زیرا غایت این دنیا انسان است. کتابهای مهم فلاسفه در باب اخلاق، نظیر کتاب کانت و ارسطو نیز، اخلاق را برای اهالی زمین ننوشتهاند.
این فیلسوف، در ادامه علم و عمل را از زاویه دید ذوقی و عرفانی بررسی کرد و توضیح داد: یونانیها میگفتند، سه گروه از مردم برای مسابقات قهرمانی به المپ میروند. اولین گروه پهلوانان هستند که برای مبارزه میروند، گروه دوم دستفروشان هستند و در نهایت، تماشاچیان در المپ حاضر میشوند. یونانیها شرف را به گروه سوم میدادند، زیرا معتقد بودند این دسته تنها کسانی هستند که بدون در نظر گرفتن منافع خود به تماشای رقابتهای المپ میروند.
او تاکید کرد: این نظر قومی است که به پهلوانان خود مقال الوهیت میدادند و از این نظر بسیار مهم است که تماشاچیان را صاحب شرف میدانستند. این موضوع مهم است که بدانیم، بر خلاف آنچه در جامعه ما میگذرد، بیغرض بودن شرط شرافت است. این ناظر به نفع نبودن چیزی است که در دنیای جدید باید به آن پرداخت و دربارهاش بحث کرد. اینکه برای ذوق شخصی و بدون هیچ توقعی به کسب دانش بپردازیم آیا خوب است یا نه؟
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، ادامه داد: نصیحت نمیکنم که بیمصلحت زندگی کنید، ولی در پرداختن مدام به زندگی چیزهایی هست که نمیتوانیم از ستایش مدام آن بگذریم. ما تجلی این اندیشه یونانی را به خوبی در شعر سعدی میبینیم، جایی که گفت: «تنگ چشمان نظر به بستان کنند/ ما تماشاگران بستانیم/ هرچه گفتیم جزحکایت دوست/در همه عمر از آن پشیمانیم» شاید سعدی حتی کاملتر گفته باشد. اینجا باغبانی داریم که جمع تماشا و نگهبانی و بهرهمندی است. او هم از باغ لذت میبرد و هم مراقب آبادانی آن است. اوست که امکان انتفاع و لذت را به دیگران هم میدهد. نقش باغبان در این میان کامل به نظر میرسد.
ضا داوری اردکانی، پس از پرداختن به اخلاق و عرفان، موضوع را از دید فلسفی بررسی کرد و گفت: ما میتوانیم در فلسفه، تعریف دقیقی از دو گزاره «نظر» و «عمل» ارائه دهیم. اما اینکه این تعریف درست تا چه اندازه مشکل را حل کند جای سوال دارد.
او تصریح کرد: ما دنیا را از دریچه دید اروپا میشناسیم و به همین دلیل با وجود اینکه دانش در هند و چین و ایران نیز وجود داشته است، امروز از یونان صحبت میکنیم. اقتصاد علمی است که در قرن ۱۷و ۱۸ ابداع شده است. اما یونانیها با اختراع منطق، برای اولین بار علم را از عمل جدا کردند. گرچه نظر و عمل در کنار هم معنا پیدا میکند اما، جدایی آن توسط سقراط و افلاطون و ارسطو یک اتهام نیست. اگر برداشت اتهام آمیز از آن شود همین جا حرفم را پس میگیرم. متفکر یک چیزی را مطرح میکند اما گفته عمل نیست.
مولف کتاب «فلسفه در بحران»، ادامه داد: اگر تاریخ ارسطو را حفظ کرده است، به خاطر اثرگذاری او بوده است. اثر او قدرت حفظ داشته و مفید بوده؛ برای همین باقی مانده است. در آن دوره از دانش، نظر از عمل جدا شده بود. گرچه با توجه به دانش موجود این قضیه قابل دفاع نیست اما افلاطون معتقد بود کسانی که بدی میکنند بدی را نمیشناسند و کسانی که خوبی میکنند خوبی را میشناسند.
او ادامه داد: این به دو تلقی متفاوت از علم منجر میشود. گرچه به همه علوم قابل تعمیم نیست اما، بعضی علوم در جان و دل میزنند و برخی به تن و در جیب و کتاب جای میگیرد. نخستین نوع دانش، صاحب انسان است. شهودی است و او را با خود به هرکجا بخواهد میبرد. علم دوم علمی است که انسان صاحب آن است و میتواند از آن استفاده و یا حتی سو استفاده کند.
رضا داوری اردکانی در ادامه گفت: ما متاسفانه به علم از نوع نخست اهمیتی نمیدهیم. کتابی میخواهیم که به ما اطلاعات بدهد. دوست داریم برویم با این اطلاعات را پیش دوستان نمایش بدهیم. ما کتابی که به ما اندیشیدن یاد بدهد را نمیخوانیم چون سودی برایمان ندارد.
وی افزود: افلاطون هم میگوید، از این دو، یکی علم به ایده و مثال است و دیگری علم به دانستن معمولی. با همین دیدگاه، سیاست از اقتصاد جدا میشد. اگر نخواهم بگویم سیاست با مفهوم امروزی آن تفاوت جوهری داشته است، اما به کلی متفاوت بوده است. سیاست فضیلت بوده و ساکنان مدینه در خارج از خانه وظیفه داشتند به آن بپردازند. در صورتی اکونومی یا علم تدبیر منزل، مربوط به پشت درهای خانه بوده و ارزش نداشته است. برای همین آزادی به علم داده میشده و کسانی که کار نمیکردند آزادترین انسانها محسوب میشدند، چون از فعالیت خود انتفاعی نداشتند.
او با تاکید بر این نکته که سیاست در دوره ما یعنی اقتصاد و دیگر هیچ، توضیح داد: سوال اینجاست که آیا آنچه در قرنهای اخیر در غرب محقق شد، در اینجا نیز میشود. علم جدید به عهده گرفت که جهان را تسخیر کند، اما ما در کشور خودمان این مسئولیت را به عهده نگرفتیم. صرف یاد گرفتن روش، مشکلی را حل نمیکند.
داوری اردکانی تصریح کرد: کسی که پژوهش میکند متودولوژی پاس نکرده است، آن را در عمل آموخته است. مشکل ما در کشور، نداشتن علم نیست بلکه جدایی علم و تکنولوژی است. این دو موازی هم حرکت میکنند. در جهان توسعه نیافته ما دانشمند داریم اما تکنولوژی نداریم. آنها هرکجا بروند دانشمندان بزرگی هستند اما حضورشان در کشور توسعه نیافته، که هم علم را میخرد و هم تکنولوژی را، چه فایدهای دارد؟
او ادامه داد: در علم عصر جدید، مهم تمتع و بهره برداری بود. بشر تمتع است. این را هم مارکس میگوید و هم فروید. در آغاز عصر جدید خیلی چیزها یافت شد وعمل بعضی چیزها هم از دست رفت. بشر تحقیر شده خود را باز یافت و عزت نفس گرفت.
استاد فلسفه دانشگاه، در ادامه با بیان اینکه «ما انبار علم نیستیم»، تاکید کرد: مساله عمل و نظر از این جهت مهم است که بدانیم چه چیز را برای چه چیز میخوانیم. باید با سوال به سراغ علم برویم تا علم ما با عمل ما متناسب باشد.
داوری اردکانی، در پایان گفت: باید به فکر وحدت نظر و عمل بود. جدایی این دو، ریا و دروغ را در جامعه افزایش میدهد و این بسیار خطرناک است.