ربیعی:
اتکا به جامعه و تقویت همه انواع قدرت، راه بقای ایران است

نهمین نشست «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» با موضوع «جامعه و اخبار داخلی و خارجی» به همت مؤسسه کار و تأمین اجتماعی و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در سالن آمفیتئاتر خبرگزاری ایرنا برگزار شد. در این نشست علی ربیعی، مشاور رئیسجمهور، با ابراز نگرانی از تصمیم اخیر درباره خانه اندیشمندان علوم انسانی، بر لزوم تقویت اتکا به جامعه و حفظ تمامیت ذهنی مردم ایران تأکید کرد.
وی با اشاره به سنجشهای انجامشده درباره شرایط جامعه ایران گفت: تمامی دادههای ما نشان میدهد که بین ذهنیت و ارزشهای سیاستگذار و ذهنیت و ارزشهای مردم شکاف وجود دارد و بین اولویتهای جامعه و ساختار رسمی تفاوتهای زیادی دیده میشود. تلاش فعالان این حوزه این است که بتوانند به نوعی این شکاف را کم کنند.
ربیعی افزود: جامعهای که سال ۱۴۰۱ را پشت سر گذاشت، با شکاف اجتماعی ایجادشده و تجربه جنگ مواجه شد. جامعه ایران در این جنگ فاصله ذهنی خود با متجاوز را آشکار کرد و بهرغم چنین ذهنیتی، مقابل دشمن ایستاد. این امر نشاندهنده تحلیل و برداشت نادرست دشمنان از ذهنیت ایرانیان بود.
وی با طرح پرسشی مبنی بر اینکه «آیا امروز حاکمیت ما میتواند صدای جامعه را انعکاس دهد؟» اظهار داشت: ما شاهد بودیم که تمام اقشار جامعه، از دانشگاهیان گرفته تا سایر گروهها، تلاش کردند تا از موجودیت و تمامیت ایران دفاع کنند. حملهای که رژیم صهیونیستی به سرداران و اندیشمندان ما انجام داد، تنها بخشی از این تهاجم بود و بخش دیگر آن متوجه تمامیت ذهنی ایرانیان شد. اکنون پرسش این است که آیا حاکمیت برای حفظ تمامیت ذهنی مردم ایران تلاشی خواهد کرد یا خیر.
ربیعی با انتقاد از قطبیسازیهای موجود و فضای گفتمانی پیرامون آن، گفت: این روند فضای جامعه را تلخ کرده است. آنچه باید بدانیم این است که اخلاقیات و انسانیت در جهان امروز اهمیت چندانی ندارد و جهان همچنان بر مبنای تئوری منافع اداره میشود. ما ظالمانه بودن این نظام جهانی را بهشدت درک میکنیم و باید بیندیشیم که با چنین جهانی که انسان را تنها میگذارد، چگونه باید مواجه شد و چه رویکردی باید اتخاذ کرد.
وی با تأکید بر ضرورت اتکا به جامعه، افزود: نخستین اصل آن است که بدانیم قاب ما کجا قاب همه جامعه است، این یعنی اتکا به جامعه. دومین اصل این است که باید قوی بمانیم تا باقی بمانیم؛ این قدرت تنها یک نوع قدرت نیست، بلکه شامل تمامی انواع آن از جمله سیاسی، اقتصادی و نظامی است. سومین اصل نیز یافتن شیوهای است که در این نظام ظالمانه بتوان حق مردم را گرفت و قدرتمند شد.
ربیعی با انتقاد از دوگانهسازیهایی که برخی میان «جنگ مقدس» و «مذاکره» ایجاد میکنند، گفت: این قطبیسازی سبب شده است هر رویکردی به بدهکار شدن حاکمیت به بخشی از جامعه منجر شود. کشوری که شکست خورده، تسلیم میشود، اما کشوری که پیروز شده، مذاکره میکند.
درک نادرست از مفهوم رسانه، مانع اثرگذاری در جنگ روایتهاست
در ادامه حسین جابری انصاری با بیان اینکه تعبیر پساجنگ برای شرایط کنونی مناسب نیست، خاطرنشان کرد:جنگ همچنان ادامه دارد و روایتسازی از آن اهمیت بالایی دارد. همواره بین روایت و واقعیت انطباق کامل وجود ندارد و گاهی حتی تعارضهایی به چشم میخورد. نمونه آن تصویرسازی اسرائیل از اشغال سرزمین بهعنوان دفاع است که هرچند در مقاطعی موفق بوده اما در جریان تحولات اخیر غزه فروپاشیده است.
وی به چالشهای روایتسازی ایران پرداخت و اظهار کرد: نخستین مانع در این زمینه «شهوت سخنگویی» میان برخی مقامات است که با اظهارنظرهای بیحساب، روایتهای صحیح را نیز از بین میبرد. تعدد خبرگزاریها بدون نظم و منطق، نبود مفاهمه مشترک میان نهادهای رسمی و شکاف قابل توجه میان جامعه و حاکمیت نیز از عوامل اختلال در عملیات رسانهای کشور هستند.
جابری انصاری گفت: درک صحیحی از مفهوم رسانه در کشور وجود ندارد و اغلب رسانه تنها در حد یک بوق تبلیغاتی تعریف میشود. همچنین نبود پروتکلهای مشخص در شرایط جنگی و غیرجنگی را یک ضعف جدی است. اسرائیل در هر دو وضعیت دارای انضباط رسانهای است، اما در ایران حاکمیت به جای ایجاد فضای کار حرفهای به سمت محدودسازی میرود و فعالان رسانهای هم درک درستی از امنیت و منافع ملی ندارند.
وی تأکید کرد: در این وضعیت ایرنا تلاش کرد تب و تاب فضای جنگی را کنترل کند و با وجود محدودیتها، حتی با حداقل نیروها فعالیت خود را ادامه دهد.
جابری انصاری با اشاره به روایت ایرنا در این جنگ گفت: روایت ایرنا ذیل مفهوم عام مقاومت و پیروزی شکل گرفت و با محوریت سه ضلع پیش برده شد: نقشآفرینی مردم و همبستگی اجتماعی، توان نیروهای مسلح و ظرفیت موشکی، و ساختار حکمرانی و سیاسی کشور. نقطه اتصال این اضلاع به یکدیگر، رهبری نظام بوده است.
وی افزود: ایرنا در این دوره همچنین بر مقابله با دوقطبیسازی امت و ملت تأکید کرد و نشان داد که ملیت ایرانی، دین اسلام و مذهب تشیع سه عنصر هویتی هستند که در طول تاریخ در هم تنیدهاند.