پای صحبتهای نماینده کارگران ساختمانی؛
میکائیل صدیقی از نرخ بالای بیکاری کارگران ساختمانی انتقاد کرد؛ در شرایطی که سه سال است اصلاحیهی بیمهی کارگران ساختمانی در مجلس معطل مانده است.
میکائیل صدیقی از نرخ بالای بیکاری کارگران ساختمانی انتقاد کرد؛ در شرایطی که سه سال است اصلاحیهی بیمهی کارگران ساختمانی در مجلس معطل مانده است.
تا وقتی وضعیت اشتغال در بخش ساختمان بهبود نیابد، کارگران از روی ناچاری به هر سختی که باشد تن به مهاجرت میدهند. اما کاش بتوانیم به این مهاجرت و کار در عراق وجهه قانونی بدهیم تا لااقل این کارگران، مشمول حداقلهای قانون شوند.
اکبر شوکت در برنامه کارگر ایرانی که امروز (چهارشنبه/۱۸ تیرماه) به صورت زنده از اینستاگرام خانه کارگر پخش شد، گفت: شایسته نیست به کارگری که کارفرمایش سالها از بابت بیمه بیکاری وی به سازمان تامین اجتماعی حق بیمه پرداخت کرده است، تنها ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان مقرری بیکاری پرداخت شود.
زندگی کارگران ساختمانی تلخ میگذرد. آنها نیازمند نظامی چندلایه برای حمایت هستند؛ نظامی که حمایتهای موجود در آن کف و سقف داشته و با نظام تامین اجتماعی در پیوند باشد.
حمایت از کارگران ساختمانی که به دلیل شیوع کرونا دچار مشکل شدهاند، در حد وام یک میلیونی باقی مانده است. اکثر آنها نه بستههای حمایتی ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومانی را دریافت کردهاند و نه خبری از اختصاص وام دو میلیونی به آنها شنیده میشود.
آیا واقعاً بیکاری و فقر گستردهی کارگران دور میدانی در سیستان و بلوچستان، سوژهای برای نشان دادن انساندوستی است؟! آیا پرداخت چند اسکناس ده هزار تومانی موجب میشود که این کارگران دیگر شرمنده زن و بچههایشان نباشند؟!
عضو هیات مدیره کانون سراسری انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی کشور، با اشاره به وعدههای دولت برای حمایت از معیشتِ اقشار آسیبدیده از ویروس کرونا، گفت: کمتر کارگر ساختمانی، کمکهای وعده داده شده را دریافت نموده است.
به نظر میرسد «محرومیت اجتماعی» کارگران ساختمانی یک محرومیتِ تمام عیار و چندجانبه است؛ از عدم تعلقِ یارانهی «حمایت معیشتی» گرفته تا ناتوانی در برخورداری از بیمه تامین اجتماعی و البته به دنبال آن، عدم برخورداری از بیمه بیکاری در فصول رکود و خانهنشینی، همه نشان از محرومیتی دارد که چندان جدی گرفته نمیشود.
نگرانی ۸۰۰ هزار خانواده بیکار، یک نگرانی بسیار جدیست؛ این خانوادهها که بیشترین آسیب را از رکود بخش ساختمان متحمل شدهاند، مجبور هستند برای کسبِ روزی به هر دری بزنند؛ از دستفروشی در گوشه و کنار شهرهای بزرگ گرفته تا مهاجرت اجباری به شهرهای دور، به جاهایی که هر آن، مرگِ ناگهانی در کمین نشسته است.
دستمزد کارگر ساده در سلیمانیه، ۳۰۰ هزار تومان است؛ یک استادکار ماهر تا روزی ۴۵۰ هزار تومان هم عایدی دارد؛ اما کار کارگران ایرانی در عراق، وجوه دیگری هم دارد: عدم برخورداری از خدمات حمایتی، نداشتن حق اعتراض، فقدان تشکل و زندگی سخت در اتاقکهای کارگری.