رئیس هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار:
اولیاء علی بیگی گفت: آخرین یادگار آقای رئیسی برای کارگران لایحه ارتقای امنیت شغلی بود که به همت ایشان طراحی شد.
اولیاء علی بیگی گفت: آخرین یادگار آقای رئیسی برای کارگران لایحه ارتقای امنیت شغلی بود که به همت ایشان طراحی شد.
دولت باید از منابع ملی باید متناسبسازی را انجام داده و منابع آن را به سازمان تامین اجتماعی بپردازد. مجلس نیز باید دولت را مجبور میکرد منابع این متناسبسازی پرداخت شود و این ربطی به افزایش سن بازنشستگی نداشته است.
علی بیگی گفت: مصوبه افزایش سن بازنشستگی نه تنها به پایداری منابع و خود سازمان تامین اجتماعی کمکی نمیکند، بلکه بهدلیل بیانگیزگی و ناامیدی شاغلین نسبت به شرایط سخت بوجود آمده برای بازنشستگی، به فرار بیمهپردازی دامن میزند.
طبق آمار دولت نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در فاصله بهار ۱۴۰۱ تا زمستان به میزان ۲.۱ درصد رسیده است که به نوعی شاخص امیدوارکنندهای بهویژه در بخش صنعت و خدمات محسوب میشود. اما آمار نشان میدهد ما در برخی از زمینهها شاخص امیدوارکنندهای نداشتهایم.
رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار در یکصد و یازدهمین اجلاس بین المللی کار گفت: از همه عالیجنابان به ویژه رهبران سازمان بین المللی کار تقاضا دارم برای رفع تحریمهای ظالمانه که کارگران کشور متبوع من را هدف قرار داده است، اقدامات عملی و شایستهای را به عمل آورند.
اولیا علی بیگی خواستار اتخاذ ترتیبی برای مذاکره با نمایندگان مجلس و اعضای کمیسیون تلفیق پیرامون اصلاح برنامه هفتم توسعه شد.
رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار خطاب به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ضمن انتقاد به مواد پیشنهادی در پیشنویس برنامه هفتم توسعه، توسعه نگرانی جامعه کارگری را نسبت به این سند ابراز کرد.
رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار معتقد است که؛ دولتها و مجالس احساس کردهاند که قلکی به نام سازمان تامین اجتماعی وجود دارد که هر زمان که بخواهند به سمت آن دستدرازی کنند. ۴۶ سال است که این کار را را انجام میدهند. برایشان تفاوتی نمیکند که هیئت امنا مستقر باشد یا شورای عالی.
رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، گفت: هر اصلاحی در بخشنامهها یا تنقیح آنها که به زیان منافع کارگران و خلاف قوانین حمایتی کار و تامین اجتماعی باشد را رد میکنیم و بر آنها خط بطلان میکشیم.
اولیا علیبیگی معتقد است؛ تنها راهکار خروج سازمان تامین اجتماعی از بحران، تغییر رویکرد حاکمیت و پرداخت بدهیها در یک بازه زمانی مشخص است.