خبرگزاری کار ایران

الهام فخاری در گفت‌وگو با ایلنا:

نمی‌دانیم افرادی که در شهرداری سکوت کرده‌اند، چه در سر دارند/تخلف‌های سازمان‌یافته و احساس نابرابری استخوان مردم را می‌سوزاند/نباید استعفا داد

نمی‌دانیم افرادی که در شهرداری سکوت کرده‌اند، چه در سر دارند/تخلف‌های سازمان‌یافته و احساس نابرابری استخوان مردم را می‌سوزاند/نباید استعفا داد
کد خبر : ۶۶۵۸۹۸

رئیس شورای شهر استان تهران با اشاره به عواقب متفاوت بودن در شورای شهر توضیح می‌دهد که چرا شهرداری به مصوبات شورای شهر پایبند نیست؟ او مشکلات تهران را دو موضوع آب و پسماند دانسته و معتقد است شورا باید پاسخگوی وعده‌های انتخاباتی‌اش باشد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، یک سالگی شورای پنجم آمد و رفت. شورایی که می‌گوید با برنامه آمده بود تا امروز دو شهردار و دو سرپرست انتخاب کرده است. مشکلات کهنه و نو درهم آمیخته و تهران امروز؛ خوب یا بد هنوز به حیات خود ادامه می‌دهد. کسی در این یک سال منتظر معجزه از شورای شهر تهران نبود اما شورای پنجم  چقدر موفق عمل کرده و چه اندازه به وعده‌هایشان پایبند بوده است؟

الهام فخاری (عضو شورای شهر پنجم) در گفتگوی پیش رو می‌گوید که به شورا نمره قبولی می‌دهد، اما این نمره درست لبِ مرز است.

رئیس کمیته اجتماعی شورای پنجم از مقاومت‌هایی که در این یک سال با آن روبه‌رو شده، می‌گوید و معتقد است بخشی از مدیریت شهری به مصوبات شورا اعتقاد ندارد. او از جلسات طولانی و امکانات قابل توجه شهرداری می‌گوید و اینکه شهرداری با آمدن شورای پنجم در حوزه زنان نه پیشرفت بلکه پسرفت داشته است.

مساله این است که حتی اگر شما مصوبه و طرحی را در شورا به تصویب برسانید، شهرداری به نظر خود را ملزم به اجرای آن نمی‌داند مانند بسیاری از شعارهایی که حتی در دوره‌های گذشته شورا در قالب قانون به تصویب رسیده است. برای مثال 13 سال از تصویب طرح لایحه (شهر دوستدار کودک) می‌گذرد اما هیچ خبری از اجرای آن نیست و گوشه‌ای خاک می‌خورد.

 تغییر سخت است. از طرف دیگر سیستم به گونه‌ای بار آمده که وقتی از آن سوالی می‌پرسید؛ هزاران فهرست و آمار و عدد روی سر شما می‌ریزد و می‌گوید چه کارهایی را انجام داده و توان انجام چه کارهایی را ندارد و مدام می‌گوید نمی‌توانیم. به نظر من راه‌حل این است که نگاه‌ها را به سمت خود شهرداری برگردانیم. بسیاری از تغییرات باید از بدنه خود شهرداری شروع شود و باید دیالوگ داخل سازمانی با کارکنان شهرداری برقرار کنیم. اگر کسی که می‌خواهد مصوبه شورا را اجرا کند، اعتقادی به آن نداشته باشد، طرح در میان انبوه فعالیت‌های شهری گم می‌شود. حتی اگر هم با طرح مانور رسانه‌ای داده باشیم بازهم فراموش می‌شود. برای آنکه کاری پیش برود باید یک مذاکره‌ درون سازمانی با بدنه شهرداری تهران داشته باشیم. برای پیاده کردن مصوبه شهر دوستدار کودک یا برنامه شهر دوستدار دوچرخه، نخست افراد سازمان مجری باید بازخورد مثبت، آگاهی لازم  و انگیزه تغییر داشته باشند. در شهرداری همواره یک پیش‌نیاز گفتگو لازم است تا از پرسنل بپرسیم از نظر آنها چرا کار پیش نمی‌رود؟!

شاهد شکلی از کوه‌خواری در شمیرانات به نام ویلاسازی‌های غیراصولی هستیم و هیچ سیستمی از چنین اتفاقاتی ممانعت نمی‌کند. شاهد هستیم که ساختما‌ن‌هایی شبیه کاخ در رود دره‌ها و در وسط شکاف بین کوه‌ها ساخته شده است. مگر می‌شود کسی این سازه به این بزرگی را ندیده باشد؟

به نظر شما مساله در سطح مدیران بالاست یا مشکلاتی در سطوح پایین و میانی‌ وجود دارد؟

 به نظر من این موضوع باید سطح به سطح و لایه به لایه جدی گرفته شود. تصویری که مردم از بیرون در خصوص شهرداری دارند؛ این است که کارکنان شهرداری از همه فرصت‌ها به نفع خود استفاده کرده و از آنها به عنوان شهرداری‌چی یاد می‌کنند. در نتیجه خودپنداره کارکنان شهرداری مخدوش می‌شود و کارکنان شهرداری به این نتیجه می‌رسند که چه کار خوب انجام دهند و چه کار بد از بیرون با آنها با اصطلاحاتی مانند شهرداری‌چی برخورد می‌شود. این فرآیند درست نیست. باید تفاوتی میان کار درست یا نادرست و در نظر گرفتن منافع غیرشخصی وجود داشته باشد. سیستم باید با آدم‌های متفاوت برخوردهای مختلفی نشان دهد.

در شهرداری افرادی که به درستی کارشان را انجام نمی‌دهند، موفق‌تر هستند البته این فرآیند در بسیاری از سازمان‌ها وجود دارد. اگر می‌خواهیم اتفاقی در شهر تهران بیفتد و شاهد تغییرات مثبتی در پایتخت باشیم باید در بدنه شهرداری خانه تکانی صورت گیرد.

متاسفانه در شهرداری افرادی که به درستی کارشان را انجام نمی‌دهند، موفق‌تر تلقی شوند البته این فرآیند در بسیاری از سازمان‌ها وجود دارد. اگر می‌خواهیم اتفاقی در شهر تهران بیفتد و شاهد تغییرات مثبتی در پایتخت باشیم باید در بدنه شهرداری خانه‌تکانی صورت گیرد. البته خانه‌تکانی به معنای تعدیل نیرو نیست بلکه باید دیالوگ درون سازمانی معنا پیدا کند و مدیران شهرداری نباید از حرف زدن هراس داشته باشند و بترسند که اگر انتقاد کنند برایشان پیامد خواهد داشت. از این موضوع نترسند که اگر نظر مخالف دادند مدیر بالادستشان آنها را اخراج و بیکار خواهد کرد. درحالی‌که من شاهد بودم این روند در سال جاری در شهرداری تهران وجود داشت.

گفتگوی درون سازمانی یکی از محورهای اساسی کار من در سال دوم خواهد بود. در حقیقت اگر شما تخلف سازمانی نداشته باشید مدیر بالادست نباید بتواند شما را آزار دهد. اگر هم مرتکب تخلف شده‌اید هیات رسیدگی به تخلفات باید به پرونده شما رسیدگی کند نه اینکه به خاطر اختلاف نظر اخراج شوید. در ارزیابی‌های سازمانی میان کسانی که براساس منافع عمومی کار می‌کند با کسی که براساس منافع شخصی کار می‌کند، هنوز تفاوت چشمگیری وجود ندارد. حتی کسی که براساس منافع شخصی‌اش عمل می‌کند در این سیستم موفق‌تر است؛ یعنی سوال اساسی این است که آیا عدالت سازمانی در شهرداری برقرار است؟ آیا نظام ارتقای شغلی در این سیستم وجود دارد؟ اگر بتوانیم در این حوزه فعالیت کنیم شاید طرح و مصوباتی همچون شهر و دوستدار کودک هم بالاخره به سرانجام برساند.

بسیاری از 68 هزار کارمند شهرداری ساکت هستند و واقعیت این است که نمی‌دانیم افرادی که سکوت کرده‌اند چه در سر دارند.

مساله سازمان اجتماعی بارها توسط من و خانم خداکرمی دنبال شده اما هنوز شهرداری ستاد راهبری مسوولیت اجتماعی را تشکیل نداده است، چراکه هیچکس به آن باور ندارد. شهرداری با این همه منبع، هیچ‌گاه به ظرفیت اجتماعی توجه نمی‌کند. بسیاری از این 68 هزار کارمند شهرداری؛ ساکت هستند و واقعیت این است که نمی‌دانیم افرادی که سکوت کرده‌اند؛ چه در سر دارند!

دیالوگ درون سازمانی می‌تواند بسیاری از گره‌ها را باز کند. باید بتوانیم شبکه‌ای از آدم‌هایی که دوست دارند خوب و درست کار کنند را شناسایی  و با آن‌ها کار را پیش ببریم. این همه قانون وجود دارد، اما ‌اجرا نمی‌شود. اثرگذاری این 68 هزار نفر روی زندگی تهرانی‌ها بسیار زیاد است. از هوایی که  تنفس می‌کنیم تا آنچه در خانه ما اتفاق می‌افتد... همگی می‌تواند تحت تاثیر اقدامات این 68 هزار نفر باشد. باید گفتگو و ارتباط با آنها را بیشتر و موثرتر کرد.

رویکرد و روش رفتار ما در شهرداری با منابع یک "رفتار نفتی" است و هیچکس تقلا و فکری برای بهره‌وری بهینه از ظرفیت‌ها نمی‌کند.

چرا امکانات شهرداری تهران در راستای مفاهیمی همچون حقوق شهروندی و شعارهایی که شما زمان انتخابات دارید، مصرف نمی شود؟ معاونت روابط عمومی شهرداری تهران به تنهایی ۲۷ میلیارد تومان بودجه دارد؛ ازسوی دیگر امکانات و بودجه‌ای که در اختیار سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران و معاونت اجتماعی فرهنگی است بسیار قابل توجه است اما بودجه‌ها نه در راستای این مفاهیم بلکه در راستای ایدئولوژِی‌های دیگری هزینه می‌شوند.

نکته اساسی این است که این تفکر در راستای خواسته‌های عموم مردم نیست و من نمی‌خواهم آن را به اصولگرا و اصلاح‌طلب تقسیم کنم. رفتار ما در قبال امکانات شهرداری مانند رفتارمان در مقابل منابع کشورمان است. در حقیقت رویکرد و روش رفتار ما در شهرداری با منابع یک "رفتار نفتی" است و هیچکس تقلا و فکری برای بهره‌وری بهینه از این ظرفیت‌ها نمی‌کند. بر سرخوان نعمت فقط مصرف می‌کنیم.

امکانات صرف منافع گروه خاصی می شود؟

این همان رفتار نفتی است که در خدمت حلقه‌های خاصی قرار دارد. آیا نفت برای توسعه نوآوری، آموزش، توان‌افزایی کسب و کار نوین فرآوری هزینه شد؟! البته بخشی به علت جنگ، تحریم‌ها و غیره است؛ اما نمی‌توانیم سهم خودخواهی، بی‌برنامه‌گی، بی‌انضباطی و بی‌مسئولیتی را نادیده بگیریم. فضا‌هایی که سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در اختیار دارد بی‌نظیر و غیرقابل رقابت است، در حوزه فرهنگی اجتماعی با این‌همه فضا، امکانات و کارکنان بازهم برخورد نفتی داریم. در ادامه نتیجه این می‌شود که اقبال مردم نسبت به فضاهای خود را از دست می‌دهیم و مردم ترجیح می‌دهند از این فضاها فاصله گرفته و به سمت شهرداری نیایند.

وقتی نقد ما می‌تواند سازنده باشد که دارای برنامه جایگزین باشیم. درست است که ما  به هزینه‌کرد برای فعالیت‌های مذهبی در قالب فعالیت‌های فرهنگی انتقاد داریم اما واقعیت این است که برنامه‌ای برای جایگزینی ارائه نداریم. برنامه‌ای که خاستگاه مردمی هیئت‌ها را لحاظ کند. باید سهم شهرداری را در این خصوص مشخص کرده و بدون دستکاری در هیئت‌ها این مسئله را پیش ببریم بدون آنکه آنها را به دو دسته خودی و غیرخودی تقسیم کرده باشیم. بسیاری از مردم علاقه خاصی به شرکت در این مراسم دارند، می‌توانستیم با همین رویکرد در این خصوص برنامه‌ریزی کنیم. شهرداری می‌تواند بدون دخالت محتوایی، فقط زیرساخت و خدمات شهری در اختیار آنها قرار دهد تا هم به سلیقه و انتخاب مردم شهرش احترام گذاشته باشد و هم کسی نتواند این مسئله را بهانه کند که شهرداری قصد دین‌زدایی دارد.

آنچه استخوان مردم را می‌سوزاند، آتش بنزین نیست بلکه تخلف‌های  سازمان یافته و احساس نابرابری است.

من به عملکرد یکساله شورای شهر انتقاد دارم و تا وقتی برنامه جایگزین نداشته باشد، نمی‌توان محکم و خوب پیش رفت. اگر از من بپرسند چه نمره‌ای به شورا می‌دهم باید بگویم شاید نمره  قبولی باشد اما لب مرز است. درخصوص کودکان و زنان هنوز یک بسته برنامه‌ای، منطبق با خواست رای دهندگان ارایه نکردیم، برخورد سلبی با رفتارهای نامناسب کار را پیش نمی‌برد، باید دنبال برنامه جایگزین باشیم که همه گروه‌های اجتماعی را دربرگیرد، برنامه‌ای که منافع شهر را بین همه عادلانه تقسیم کند.

در هفته اخیر شاهد دو اتفاق در شهرداری تهران بودیم. انتشار ویدئوی بریده شدن گوش یک کودک و در مرحله بعد مردی میانسال که به علت اختلاف با شهرداری خود را به آتش کشید. با افزایش تنش‌های اقتصادی و فشارهای اجتماعی احتمالا باید بیش از گذشته شاهد این اتفاقات باشیم. آیا می‌توانیم نسبت به اتفاقاتی که در سطح کشور می‌افتد، بی‌تفاوت باشیم؟

باید اولویت‌هایمان را بازنگری کنیم و بر پایه شرایط فعلی اولویت‌ها تغییر کند. بخشی از مسائل کهنه است، ولی بعضی از مسائل ناگهانی اتفاق می‌افتد. سال گذشته کسی فکر نمی‌کرد آمریکا از برجام خارج شود، امروز این ناپایبندی شرایط بودجه، درآمدها و هزینه‌ها را دگرگون کرده است. نکته‌ای که من در صحن شورا، در مورد کودک زباله‌گرد اشاره کردم، موضوع بریده شدن گوش نبود، حتی بدون دیالوگ، چهره و چشمان کودک شرایط را شرح می‌داد. سوال این است که آیا ما باید به استناد کاغذ تصمیم بگیریم یا آنچه در فضای شهر اتفاق می‌افتد، سند است؟

در فضای شهر شاهد افزایش پدیده‌هایی مانند حاشیه‌خوابی و کارتن‌خوابی در مناطقی هستیم که تاکنون سابقه نداشته است. حتی باید به مناطقی اشاره کرد که دیپلمات‌ها در آنجا مستقر هستند که شاید در گذشته در چنین مناطقی پدیده کارتن‌خوابی را مشاهده نمی کردید اما امروز همه جا محل استقرار کارتن‌خواب‌ها و خیابان‌خواب‌ها شده است.

بنابراین سند اصلی اتفاق و واقعیتی است که وجود دارد. همه اعضای شورای شهر باید خودشان را در این زمینه مسئول بدانند. در همین راستا نیز در سیکل اداری نامه‌نگاری کردم و در جلسه شورای شهر تذکر خود را در این زمینه مطرح کردم. حل کردن چنین مسائلی لزوما نیاز به تجارب خارجی سوئد و هلند ندارد، چراکه در همین کشور و استان‌هایی داخلی هم نمونه مدیریت بهینه پسماند وجود دارد. اگر مدیران شهری نمی‌تواند طرحی را برای حل و فصل این موضوع ارائه دهد، از مدیریت شهری اصفهان و کرمانشاه دعوت کنند تا طرح‌های اجرا شده در مناطق خود را معرفی کرده و بسته کاری پیشنهادی خود را ارایه دهند. آنچه استخوان مردم را می‌سوزاند، آتش بنزین نیست بلکه تخلف‌های سازمان یافته و احساس نابرابری است.

حل کردن مشکلاتی که به آنها اشاره کردم نیازی به سرمایه‌گذاری سنگین مالی ندارد. در همین شرایط سخت اقتصادی امروز که مشکلات بسیاری وجود دارد، یک اتفاق خوب و خوشایند در حوزه مدیریت پسماند می‌تواند برای مردم امیدبخش و آرامش‌بخش باشد اما وقتی مقاومت در مقابل تغییر وجود دارد، چه بسا حواشی و منافعی برای لایه‌ها یا عده‌ای تعریف شده که اگر سیستم اصلاح شود، منافع آنها به خطر می‌افتد. با ادامه این رویکرد رانتی سرمایه اجتماعی هم از میان می‌رود.

 به من گفتند در حوزه  مدیریت پسماند وارد نشو، خطرناک است. اگر این مسئله برای اعضای شورای شهر یا خبرنگاران خطرناک است، ببینید برای مردمی که در آن شرایط سخت زندگی می‌کنند چه مشکلاتی وحشتناکی وجود دارد.

 البته بخشی دیگری از این مسئله بهانه است. به من گفتند در حوزه  مدیریت پسماند وارد نشو، خطرناک است! اگر این مسئله برای اعضای شورای شهر یا خبرنگاران خطرناک است ببینید؛ مردمی که در آن شرایط سخت زندگی می‌کنند چه مشکلاتی وحشتناکی دارند. شاید داستان کودک، تیغ‌زنی و دیالوگی که از او منتشر شد، ساختگی باشد اما همه می‌دانیم که در شهر وقتی که آسیبی به کودک می‌رسد، او حتی سرش را هم برای اعتراض بالا نمی‌آورد. در مقابل می‌بینیم که مدیران شهری می‌گویند که اینگونه نیست و شما اطلاعاتی در این حوزه ندارید!

من در حوزه کودکان کار و حل مشکلات آنان در انتخابات شورای شهر شعار دادم و برنامه ارائه کرده‌ام اما بعضی وقت‌ها خبرنگارانی که از من می‌پرسند که در این مدت چه کاری برای کودکان کار انجام داده‌اید، واقعا حرفی برای گفتن ندارم و تنها می‌توانم بگویم با وجود پیگیری‌ها و نامه‌نگاری‌های متعدد پاسخی دریافت نکردم!

این یک واقعیت است که مسئله کودکان واقعاً سیستم پیچیده‌ای دارد و برچیده شدن کار کودکان هدف دشواری به نظر می‌رسد، اما بساط زباله و زباله‌گردی را که می‌توانیم جمع کنیم.

 شما رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران هستید. نیروی انتظامی در راستای یک حرکت فرهنگی معتادین متهاجر و سارقان را در فضایی باز جمع کرده و از خبرنگاران و عکاسان دعوت می‌کند از آنها فیلم بگیرند. آیا این اقدامات از نظر حقوق شهروندی درست است و آیا در راستای کاهش اعتیاد تاثیر داشته است؟ 

هدف اینگونه اقدامات  بازدارندگی از بزه مطرح می‌شود. اگر سیستم سنجش شهری مناسبی باشد، می‌توان بازخورد شهروندی را در خصوص اینگونه طرح‌ها و نمایش‌ها را از جامعه ارزیابی کرد. به نظر می‌رسد این مسائل باید در گفتگوهای مشترک و مذاکرات بین نهادی و بین دستگاهی حل و فصل شود. شورای شهر تلاش خود را در این زمینه نیز انجام می‌دهد.

اگر از نظر شاخص‌های‌ توسعه پایدار استان تهران را بررسی کنیم، می‌بینیم که این استان جزو استان‌های برخوردار نیست. در برخی شاخص‌ها، استان تهران، دومین استان نابرخوردار گزارش شده است. 

حاشیه‌های استان تهران با شهر تهران تفاوت‌های بسیاری دارد. براساس اظهارات استاندار برخلاف تصورات استان تهران هم با معضلی مانند مناطق محروم مواجه است. به عنوان رئیس شورای استان تهران چه نظری دارید؟

اگر از نظر شاخص‌های توسعه پایدار استان تهران را بررسی کنیم، می‌بینیم که این استان جزو استان‌های برخوردار نیست. در برخی شاخص‌ها تهران، دومین استان نابرخوردار گزارش شده است. این مسئله شامل استان تهران و شهرستان های آن می‌شود. درحالی‌که این استان پر از فرصت است و می‌توانست روند توسعه بهتری را طی کند اما به دلیل فشردگی جمعیت در شهر تهران، بی‌انضباطی مدیریت شهری در ادوار مختلف، تمرکز بر شیوه‌های درآمدی ناپایدار مانند شهرفروشی، نبود سیاست منسجم مدیریت فضاهای عمومی که بر گسترش مشاغل کاذب انجامیده است و نیز تراکم‌فروشی؛ این شهر جذابیت بسیاری برای مهاجرت داشته و بحران‌های محیط زیستی هم باعث شده که روند مهاجرت سرعت بیشتری پیدا کند.

از سوی دیگر نظام شهروندی منسجم و قابل نظارتی وجود ندارد تا بتواند این مشکل را برطرف کند. در کلانشهری مانند تهران باید نظامی به عنوان سامانه شهروندی تعریف شده وجود داشته باشد. به عنوان مثال اگر افراد عوارض شهری و خدمات شهریشان را پرداخت نکرده باشند باید ساز و کاری وجود داشته باشد که آنها را در این زمینه پاسخگو کند اما این اتفاق در تهران نمی‌افتد، مگر آنکه کسی بخواهد پروانه ساخت یا مجوز دریافت کند.

و باز از سوی دیگر توسعه تهران با در نظر گرفتن منافع و شرایط ۱۶ شهرستان استان تعریف نشده و می‌توان نمود آن را در طرح جامع و طرح‌های تفصیلی مشاهده کرد. همه آنها روی شهر تهران متمرکز است و در واقع هیچ ارتباطی بین شهر تهران و شهرستان‌های دیگر مانند دماوند، قدس، بهارستان و غیره در برنامه‌های مذکو‌ر وجود ندارد. درحالی‌که به عنوان مثال در مسائلی مانند پسماند همه شهرستان‌ها موظف هستند به صورت متمرکز پسماندهای خود را به مرکز آراد کوه تحویل دهند. این سیاست بیشتر مسأله ایجاد کرده و البته در راستای تامین منافع گروه‌های و حلقه‌های خاص زباله بوده است.

باید پرسید که آیا درآمدها و برکات شهر تهران به نسبت مساوی به دیگر شهرستان‌ها هم می‌رسد؟ فشار جمعیت، فشار پسماند و آلودگی‌هایی که در فرایندهای شهری تهران اتفاق می‌افتد، در وهله نخست شهرستان‌های همسایه و به طور عام کل استان را دربرمی‌گیرد.

باید پرسید که آیا درآمدها و برکات شهر تهران به نسبت مساوی به دیگر شهرستان‌ها هم می‌رسد؟ فشار جمعیت فشار پسماند و آلودگی‌هایی که در این فرایندهای شهری تهران اتفاق می‌افتد، در وهله نخست شهرستان‌های همسایه و به طور عام کل استان را دربرمی‌گیرد. برنامه جامعی که دربرگیرنده منافع همه مردم استان باشد، تعریف نشده است. البته طرح آمایش استان به تازگی به سرانجام رسید که می‌تواند پایه برنامه‌های آینده باشد.

شاهد شکلی از کوه‌خواری در شمیرانات به نام ویلاسازی‌های غیراصولی هستیم و هیچ سیستمی از چنین اتفاقاتی ممانعت نمی‌کند. متاسفانه افراد ذی‌نفوذ از دستگاه‌های مختلف منافع خود و نهادهای وابسته به خودشان را پیگیری می‌کنند.

درحالی‌که این منطقه می‌توانست پیش از این همه تخریب دارای برنامه جامع گردشگری طبیعی باشد اما شاهد هستیم که ساختمان‌هایی شبیه کاخ در رود دره‌ها و در وسط شکاف بین کوه‌ها ساخته شده است. مگر می‌شود کسی این سازه به این بزرگی را ندیده باشد؟ علت، نبود برنامه جامع و احساسِ تعهد نداشتن مسئولان نسبت به این مسئله است. در فیروزکوه ۱۵۰ اثر شناسایی شده تاریخی و ۸۰ اثر ثبت شده وجود  دارد و شهرستان ورامین پیشینه چندهزارساله تاریخی دارد. از این پتانسیل‌ها می‌توان برای گردشگری داخل استان استفاده کرد اما مشکلات نشان می‌دهد که ظرفیت‌سنجی و توزیع متناسب و عادلانه درآمدها در استان تهران انجام نشده و برنامه‌‌‍ای هم در این خصوص نبوده است.

استان تهران در میان پسماند و زباله در حال خفه شدن است. شهر ری، شهرستان شمیرانات و تقریبا همه شهرستان‌های استان تهران با مسئله پسماند و مسئله آب به عنوان مسئله و مشکل اصلی درگیر هستند.

شما در یک سال اخیر چه اقداماتی در شورای استان تهران انجام دادید؟

سعی کردیم نام و کارکرد شورای استان تهران را در گام نخست برای مردم رسانه‌ها و دستگاه‌های مختلف تعریف کنیم. این شورا شناخته شده نبود. ابتدا باید برای همه مشخص کنیم که این شورا به عنوان یک نهاد فرادست چه تعریف، کارکرد و وظایفی دارد  و در مرحله بعد درصدد این هستیم که با بهره از ظرفیت نظارتی  سیاست‌گذاری شورای استان، مشکلات استان تهران را  مسئله محور و موضوع محور حل کنیم. استان تهران در میان پسماند و زباله در حال خفه شدن است و شهر ری شهرستان شمیرانات و تقریبا همه شهرستان‌های استان تهران با مسئله پسماند و مسئله آب به عنوان مسئله و مشکل اصلی درگیر هستند.

وقتی آب شهر تهران با کمبود مواجه می‌شود از شهرستانهای دیگر برداشته می‌شود اما باید گفت که به زودی و طی دهه پیش رو همین میزان آب نیز برای جمعیت تهران کم می‌آید و مجبوریم به استان‌های مجاور برای تامین آن مراجعه کنیم.

مردم شهرستان های تهران با کمبود آب هم مواجه هستند؟

بله، وقتی آب شهر تهران با کمبود مواجه می‌شود از شهرستانهای دیگر برداشته می‌شود. اما باید گفت که به زودی و طی دهه پیش رو همین میزان آب نیز برای جمعیت تهران کم می‌آید و مجبوریم به استان‌های مجاور برای تامین آن مراجعه کنیم.

وقتی شهرداری تهران از حلقه چاه‌های غیرمجاز متعدد استفاده می‌کند، چگونه رئیس کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران می‌تواند خطاب به دیگر دستگاه‌های اجرایی مانند وزارت نیرو در زمینه اصلاح الگوی مصرف آب تذکر بدهد؟

اگر به بهبود ایران و تهران فکر می‌کنیم و باور داریم که می‌شود کاری کرد و اگر منافع ملی برای ما مهم است، باید در وهله اول در روند منفی که در حال پیشروی در آن مسیر هستیم، ترمز بگیریم و بیاستیم و این ایستادن، باید توأم با نگاه کردن به خودمان باشد. باید شهامت آن را داشته باشیم و تاب و توان دیدن زشتی‌ها و زیبایی‌ها، داشته‌ها و نداشته‌ها، توانایی‌ها و ناتوانی‌ها، پیروزی‌ها و شکست‌ها را داشته باشیم و باید نگاه واقع‌بینانه داشته باشیم. اما اگر به طیف‌های سیاسی نگاه کنیم و در همین روند و مسیر ادامه راه دهیم، همه با هم ایران را می‌بازیم و همه ما باهم همه افتخارات و شایستگی‌های ملی مان را از دست می‌دهیم. البته این نگاه واقع بینانه به خود دردناک است. تلاش برای تغییر دشوار اما شدنی است.

کدام شهرستانها در زمینه پسماند و مدیریت آن با مشکل مواجه هستند؟ 

کم و بیش همه شهرستان‌های استان تهران با مسئله پسماند درگیر هستند، اما پسماند در شمیرانات با مشکلاتی ازجمله ساز و کارهای جمع‌آوری زباله و ناتوانی شورای روستا در پرداخت پول برای جابه‌جا کردن زباله از شمیرانات به آرادکوه مواجه است. بخشی از این پسماند به دلیل حضور گردشگران غیرساکن و تهرانی و مسافرت اتفاق می‌افتد. در برخی موارد ممکن است این پسماند به طور غیرقانونی به دریاچه و سد وارد شود یا آنکه در محیط رها شود.

وقتی شهرداری تهران از حلقه چاه‌های غیرمجاز متعدد استفاده می‌کند، چگونه رئیس کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران، می‌تواند خطاب به دیگر دستگاه‌های اجرایی مانند وزارت نیرو در زمینه اصلاح الگوی مصرف آب تذکر بدهد؟

شیرابه‌های ناشی از تلنبار شدن پسماند معضل بزرگ دیگری ایجاد کرده است. در معنای واقعی کلمه می‌توان گفت که یکی از مسائل اصلی استان تهران پسماند بوده که البته در نقطه به نقطه و شهر به شهر این استان مسئله پسماند شکل دیگری پیدا کرده است.

 چرا در زمینه مدیریت پسماند تا این حد با عقب‌ماندگی در کشور و تهران مواجه هستیم؟

باید همه روی دو مسیله اساسی یعنی آب و پسماند تمرکز کنیم. به عنوان مثال در کشوری که با این سطح از بحران آب مواجه است چرا نباید ضوابط ساختمانی همه مردم را مجبور به استفاده از نوع خاصی از شیر آب کند؟! تولیدکنندگان شیرآلات و مصرف کننده باید ملزم به تولید و استفاده از نوع خاصی از شیر آب شوند. آیا این مسئله نیاز به توافق بین‌المللی یا سرمایه‌گذاری سنگین دارد یا آنکه تنها یک الگوی جامع و احساس خطر مشترک برای بی‌آبی می‌خواهد ؟

اگر می‌بینید که صدایی از شورای شهر در این زمینه در جامعه منعکس نمی‌شود به دلیل این است که هر یک از کمیسیون‌ها و شوراهای مختلف روی موضوعات مختلفی کار می‌کنند درحالی‌که همه باید روی مسائل اصلی متمرکز شویم و در راستای اندیشیدن راهکار و حل و فصل آنها مشارکت کنیم.

همکارانم در شورای استان تهران تلاش کردند روی چند موضوع مانند آب، پسماند و حریم تمرکز کنند و از زاویه هر کمیسیون همان مسایل به عنوان اولویت‌های اصلی بررسی و چاره جویی شوند البته مسئله حریم نیز یکی دیگر از مسائل مهم است که باید به آن توجه کرد. به عنوان مثال شهرستان قدس در این زمینه با تملک و نداشتن سند مواجه است.

برخی روستاها در مجاورت حریم شهر قرار دارند و وقتی به آنها نگاه می‌کنیم با انبوه تراکم ساختمانی به اسم مسکن مهر مواجه می‌شویم که نامش هنوز روستاست.

وضعیت روستاهای تهران چطور است؟ آیا چیزی به اسم روستا به معنای سنتی و قدیمی‌اش در استان تهران وجود دارد؟

تعریف روستا؛ شهرستان به شهرستان متفاوت است و البته در برخی از شهرستان‌ها روستاها به شکل سنتی هنوز وجود دارند. برخی روستاها در مجاورت حریم شهر قرار دارند و وقتی به آنها نگاه می‌کنید با انبوه تراکم ساختمانی  به اسم مسکن مهر  مواجه می‌شویم که نامش هنوز روستاست. در استان تهران و برخی شهرستان‌های آن تنوعی از بافت روستا داریم اما هنوز استان تهران ظرفیت آن را دارد که روستاها در شکل بومی و قدیمی خودش در آن وجود داشته باشد.

آیا از زمانی که به شورای شهر وارد شدید از حجم مشکلات استان و شهر تهران شگفت‌زده نشدید؟

چرا تعجب کردم و به استاندار گفتم که چطور این همه مسئله در استان تهران وجود دارد؟ بیشتر از این همه فرصت کار و توسعه که دهه‌ها از دست رفته درشگفتم! درحالی‌که می‌توانستیم کارهای بسیاری در پایتخت انجام دهیم. درواقع می‌توان گفت یک توده غیرسازمان یافته و ناکارآمد باعث می‌شود کارها و برنامه‌ریزی‌ها آنطور که باید پیش نرود.

از همان ابتدا شاهد رویکردهای متفاوتی از سوی شما بوده‌ایم. آیا این برخوردها با موضوعاتی همچون حقوق حیوانات یا منع خشونت علیه زنان و ... موجب شده که با مقاومت‌ها و مخالفت‌هایی روبه‌رو شوید؟ 

شاید بتوان گفت یکی از تفاوت‌های حضور امثال من در شورا این است که تلاش کردم همانگونه که زندگی می‌کنم خود را نشان دهم و همانطوری به نظر بیایم که پیش از انتخاب شدنم به عنوان عضو شورای شهر دیده می‌شد، شبیه همان باشم که می‌خواهم باشم.

برخی افراد وقتی در جایگاه‌های سیاسی، انتخاباتی و... قرار می‌گیرند، نما و شیوه زندگی خود را تغییر می‌دهند اما من تلاش کردم ضمن رعایت قانون و در پروتکل و چارچوب کاری و حقوقی همانی باشم که در حقیقت زندگی می‌کنم.

زمانی که تصویر من در اینستاگرام با یک حیوان خانگی منتشر شد بسیاری از دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند این تصویر را از اینستاگرام بردارم، چراکه اکنون جایگاه من با گذشته تفاوت می‌کند اما به باور من این جایگاه نباید باعث شود، شهامت خود بودن را از دست بدهم. من این عکس را برنداشتم و اولین گام درست من محسوب می‌شد، چراکه برخلاف خط قرمزها و قوانین رسمی کشور نبود، فقط بخشی از زندگی کسانی را نشان می‌دهد که تا به حال در پست‌های مدیریتی به مردم نشان داده نشده بود و هرگز به مردم نگفته بودند دوست دارند حیوان خانگی داشته باشند.

سعی کردم بدون ایجاد حاشیه‌های جنجالی مردم را به این اصل متوجه کنم که اگر در یک جامعه با موجودات زنده، سالخوردگان، توان‌یابان و کودکان مهربان نباشیم و حقوق آنها را رعایت نکنیم، نمی‌توانیم بگوییم این جامعه مردم‌سالار است.

یک نماینده باید نماینده کلیت جامعه باشد من نماینده طیفی از جامعه هستم که دوست دارند رنگی بپوشند، سعی کردم رنگ را بیشتر در پوششم در جلسات رسمی و صحن علنی وارد کنم. تلاش کردم نماینده مردمی باشم که همه عرف و نکات عرفی را رعایت می‌کنند اما می‌خواهند لباس‌هایشان رنگی باشد. مردم نماینده‌ای می‌خواهند که شبیه به خودشان باشد و شبیه به آنها زندگی کند. تلاش می‌کنم سبک زندگی خود را مانند گذشته حفظ کنم. من یک شهروند عادی، طبقه متوسط  هستم به همین دلیل تلاش کردم نکاتی که در چارچوب‌های رسمی معمول نبود را ضمن رعایت آداب به آنچه که در حقیقت با آن زندگی می‌کنم، شبیه‌تر باشد.

بعد از آن همه جوسازی منفی در سخنرانی‌هایم به اینکه گیاهان و حیوانات هم بخشی از زیست شهری ما هستند اشاره کردم. سعی کردم بدون ایجاد حاشیه‌های جنجالی مردم را به این اصل متوجه کنم که اگر در یک جامعه، با موجودات زنده، سالخوردگان، توان‌یابان و کودکان مهربان نباشیم و حقوق آنها را رعایت نکنیم، نمی‌توانیم بگوییم این جامعه مردم‌سالار است. مردم باید به حق زیست حیوانات و گیاهان هم پایبند باشند. اما یک سال و اندی پیش، من "چهره‌ی یک" لیستِ امید محسوب نمی‌شدم و آن جنجالِ رسانه‌ای توجه را کمی به ویژگی‌های من جلب کرد. با آنکه این فرآیند برای من بسیار پرفشار بود، اما با حس خوبِ "خودبودن" از آن عبور کردم. 

آیا به خاطر تفاوت‌ها مجبور هستید هزینه پرداخت کنید؟ 

برخی از رسانه‌ها از این تفاوت‌ها خوششان نمی‌آید و این اقدامات را مسخره کنند. برای نمونه روز منع خشونت بر علیه زنان را به همکاران شورا پیشنهاد دادم، نوار نارنجی نمادین، به مناسبت این روز روی لباس‌های خود نصب کنند. اما همان روز این کار با حاشیه‌های فراوانی همراه بود و سعی کردند با تمسخر بگویند این روبان، نشانِ حمایت از حیوانات است نه حمایت از حقوق زنان. درصورتی‌که رنگ این روبان نماد درستی از این روز بود و در فضای جهانی و یونسکو شناخته شده است.

نمی‌توانم به عنوان یک عضو شورای شهر یک شبه شرایط 10 میلیون نفر را ناگهان تغییر دهم و خشونت‌زدایی کنم اما به عنوان یک عضو شورا شهر، می‌توانم پیام نمادینی ارائه دهم که دارای اهمیت باشد، برای اولین بار در شورای شهر مبارزه با خشونت علیه زنان مطرح شد. البته بی‌تردید این حرکت کفایت نمی‌کند اما گاهی اوقات کارهای مثبت من و همکارانم را بر علیه خودمان استفاده  کرده‌اند. 

هرگاه که یک نشانه و موضوع نو را مطرح می‌کنیم در آغاز با مقاومت روبه‌رو می‌شویم و اولین سوال این است که اصلا تو چه کسی هستی که بخواهی که این مسائل را مطرح کنی؟ تو فقط یک عضو گمنام لیست هستی؟

به نظر من؛ مساله محدودسازی، امنیتی و مساله یک گروهِ "خاص سیاسی" نیست. ترکیب آدم‌ها و افرادی که در آن زمان این حرکت را مسخره کردند بسیار متنوع است و لزوما سیاسی نبود، واکنش به این مساله بود که چرا می‌خواهی خودت باشی. در حقیقت مقاومت در برابر تغییر فضا بود، جامعه ما پذیرای تغییرات نیست و هرگاه که یک نشانه و موضوع نو را مطرح می‌کنیم در آغاز با مقاومت رو به رو می‌شویم و اولین سوال این است که (اصلا تو چه کسی هستی که بخواهی که این مسائل را مطرح کنی؟ تو فقط یک عضو گمنام لیست هستی) یا می‌گویند مگر شهر مساله دیگری ندارد؟

این خطای راهبردی است که مسائل را حتما در ترتیب و توالی می‌بیند، مساله بعدی و علت بعدی این برخوردها این است که می‌گویند مبادا در جریان آن، تو تبدیل به یک قهرمان شوی چراکه تا ما نخواهیم، تو اصلا کسی نیستی. تو اصلا چه می‌خواهی بگویی؟!

این تنگ نظری از کجا می‌آید؟

این مساله بخشی از منش کلی اجتماعی و بخشی برخواسته از ویژگی‌های منفی شخصیتی و واکنش‌های دفاعی منفی افراد جامعه ماست، وقتی در رسانه‌ها هم این نگاه وجود داشته باشد، در سطح جامعه هم تا حدودی تاثیر مستقیم خواهد گذاشت. سعی کردم به عنوان یک زن و به عنوان یک شهروند فرایند خویشتن زیستی را متوقف نکنم با آنکه همان زمان آسیب خورده و ناراحت شدم اما می‌دانم که تغییر؛ زمان می‌برد.

 آیا نگاه اعضای شورا به زنان متفاوت است و انتظاراتشان متفاوت؟ آیا کم‌کاری برخی از مردانِ شورا به علت جنسیتشان مورد چشم‌پوشی قرار می‌گیرد؟

به نظر من این فضا در شورای پنجم بسیار کمتر است و مجالی برای گرفتن گارد منفی وجود ندارد و تاکنون شاهد هیچ اقدام منفی از سوی آقایان شورا نبودیم که موجب کند شدن یا مانع فعالیت زنان در شورا شود. همه از احزابی هستند که خودشان این لیست 21 نفره را مصوب کردند، که در هر دو 30 درصد از لیست زنان بوده‌اند.

پس نگاه متفاوتی به زنان وجود ندارد؟ 

بازهم تاکید می‌کنم که تغییر در زمینه‌ها و ویژگی‌های فرهنگی زمان می‌برد. وقتی زنان و جوانان در موقعیتی قرار می‌گیرند نه فقط در ایران بلکه در همه جای دنیا باید بیش از بقیه تلاش کنند و تلاششان باید چند برابر باشد تا ثابت کنند یکی از اعضای موثر شورای شهر هستند. به همین دلیل است که کسی از فلان آقا نمی‌پرسد که چرا کمیته شما به هیچ عنوان فعال نیست، اما با ذره‌بین کارکرد یک عضو زن ارزیابی می‌شود.

با این حال به نظر من؛ فضای شورای پنجم نسبت به فعالیت زنان به هیچ عنوان فضای منفی نیست و نسبت به بسیاری از فضاها و تجربیاتی که من داشته‌ام، شاهد فضای مثبت‌تری بوده ایم. یکی از مثبت‌ترین نمونه‌ها، انتخاب من به عنوان رئیس شورای استان تهران از سوی اعضای این شورا بود و از میان 16 عضو که فقط دو عضو زن بودن. من با 9 رای به عنوان رئیس شورای استان انتخاب شدم و اعتماد، همراهی و حمایت شورای استان به من بسیار مثبت بود. 

بعد از یک سال در شهرداری و شهر تهران در رابطه با مسائل زنان اتفاق جدیدی نیفتاده است.

فضای شهرداری نسبت به حضور زنان و اختیار دادن به آنها چگونه است؟

با وجود آنکه 30 درصد از اعضای شورای شهر زن هستند و همه شش نفر از بانوان شورا فعال هستند و به شدت با رسانه‌ها در ارتباط هستند با این همه بعد از یک سال در شهرداری و شهر تهران در رابطه با مسائل زنان اتفاق جدیدی نیفتاده است.

پیش از انتخابات شورای شهر لیست امید یک برنامه پشتیبان تهیه کرد. در این برنامه شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان 80 چالش شهری را شناسایی کرد  و تبدیل به سند شد اما به نظر می‌رسد برخی از اعضای شورا تاکنون نگاهی هم به این برنامه نیانداخته‌اند. در این برنامه بهبود نقش زنان به صورت شاخص مطرح و به آن پرداخته شده بود. متاسفانه  باید بگویم در این میان هیچکدام از ما پاسخگو نیستیم که اقداماتی که در سال جاری انجام دادیم، چه ربطی به این برنامه داشت و باید از اعضای شورا بپرسیم که تکلیف این 80 چالش چه شد؟!

مدیرانی که پس از آغاز شورای پنجم در شهرداری مستقر شدند باید بگویند چه برنامه‌ای برای زنان داشتند؟ باید بگویند که چقدر پیشرفت داشتند؟ ما حتی موردی، در فعالیت‌هایی که پیش از این در خصوص بانوان هم انجام می‌شد، شاهد پسرفت بوده‌ایم. برای مثال عملکرد ستاد توان‌افزایی بانوان سرپرست خانواده افت داشته است و پسرفت داشته‌ایم. لیست امید همراه با برنامه آمد و رسانه‌ها باید از ما بپرسند درباره این 80 چالش چه کرده‌ایم؟ همچنین نتوانستیم در سازمان کاری گسترده شهرداری؛ وضعیت زنان را ارتقا دهیم.

فعالیت ما در حوزه زنان فقط به نصب بنر معرفی زنان فرهیخته در سطح شهر محدود شد و براساس بررسی‌هایی که من انجام داده‌ام هیچ شاخص دیگری در مورد وضعیت زنان صورت نگرفته است.

باید واقعی ببینیم که در این یک سال چه کرده‌ایم تا در سه سال آینده این روند درست شود. در خصوص وضعیت زنان در شهر هم کارهای شهرداری در دوره‌ای ما به هیچ وجه کافی نیست و فعالیت ما در این حوزه فقط به نصب بنر معرفی زنان فرهیخته در سطح شهر محدود شد و براساس بررسی‌هایی که من انجام داده‌ام هیچ شاخص دیگری در مورد وضعیت زنان صورت نگرفته است.

نمایشگاه ستاد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار  از سال‌های گذشته وجود داشته و شاید پیش از این با شرکت‌کنندگان بیشتری برگزار می‌شد. اگر اشکال و ایرادی وجود داشت باید آن را برطرف می‌کردند نه اینکه کل سیستم را از کار بیندازند.

تجربه‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که هیچکدام از شهرداری‌ها نمی‌گویند که اشتغال به ما ارتباطی ندارد یا آنکه وضعیت گروه‌های اجتماعی در معرض خطر به ما ربطی ندارد. درست است که ما کمیته امداد نیستیم، اما شهرداری می‌تواند از پتانسیل‌های خودش برای ایجاد زیرساخت اشتغال و به نفع طبقات کم‌برخوردار استفاده کند و مدیران شهری باید در زمینه زنان تحرک بیشتر و برنامه موثرترین داشته باشند.

درصد حضور زنان در پست‌های مدیریتی در سطح شهرداری به اندازه کافی افزایش پیدا نکرده است. در گذشته یک شهردار خانم داشتیم و امروز فقط دو شهردار خانم در تهران وجود دارد. 

اگر ما به وضعیت زنان سرپرست خانوار به درستی و بدون نگاه صدقه‌ای و با رویکرد توان افزایی بپردازیم، می‌توانیم از بسیاری آسیب‌ها جلوگیری کنیم. درواقع زنان سرپرست خانوار افرادی با اعتماد به نفس هستند که توانستند شرایط زندگی دیگران را نیز تغییر دهند.

تلاش‌هایی برای افزایش جایگاه‌های مدیریتی زنان در سطوح مختلف شهرداری در حال انجام است اما از آنجا که پیش از این در خصوص ارتقای شغلی زنان کم بوده است، باید دوره‌ای طی شود. با این حال به نظر من در این زمینه می‌توانستیم بهتر کار کنیم و درصد حضور زنان در پست‌های مدیریتی در سطح شهرداری به اندازه کافی افزایش پیدا نکرده است. در گذشته یک شهردار خانم داشتیم و امروز فقط دو شهردار خانم در سطح شهر تهران وجود دارد.

چرا شهرداری تهران در حوزه زنان از پتانسیل‌های خود برای آموزش در مناطق کمتر برخوردار استفاده نمی‌کنند؟ 

زنان در زمینه‌هایی گوناگون  مدیریت شهری و در مناطق مختلف می‌توانند مسئولیت داشته باشند و چه بسا نتوانستیم از پتاسیل‌ها به صورت کامل استفاده کنیم، چراکه برنامه مشخص و همه‌جانبه‌ای در خصوص زنان نداریم. باید با هر 6 زن در شورا صحبت کنید و بپرسید برای زنان چه برنامه‌ای دارند؟ یکی از شعارهای اساسی لیست امید ایجاد فضای عادلانه برای زنان بود و نه فقط زنان، بلکه همه 21 نفر باید پاسخگو باشند. 

دلیل بی‌توجهی به این شعارها را تلاطم‌های ناشی از انتخاب شهردار می‌دانید؟

خیر به نظر من علت نبود برنامه است. گرچه بخشی از کندی‌ها و کاستی‌ها به ناپایداری در مدیریت شهری به ویژه شهرداری‌ها در یک گذشته مربوط می‌شود.

مردم تهران فارغ از طبقه اجتماعی نژاد طرز فکر یا جهت‌گیری سیاسی‌شان باور دارند که اتفاقات خوبی می‌تواند در تهران بیفتد و به همین دلیل من هم اعتقاد دارم که نباید استعفا داد.

برخی معتقدند اگر کسی نمی تواند کاری از پیش ببرد یا امور را اصلاح کند باید از سمت خود استعفا بدهد. نظر شما چیست و اگر فکر می‌کنید درست است، چرا استعفا نمی‌دهید؟ 

هنوز به این نتیجه نرسیده‌ام. با بیش از یک میلیون رای، به چشم امید مردم به ماست و باید کاری کنیم. البته در بعضی مواقع کار کردن واقعا سخت می‌شود اما معتقدم که یا نباید مسئولیتی را پذیرفت یا آنکه برای به نتیجه رساندن برنامه‌ها و وظایف آن مسئولیت باید تا انتها تلاش کرد. مردم تهران فارغ از طبقه اجتماعی، نژاد، طرز فکر یا جهت‌گیری سیاسی‌شان باور دارند که اتفاقات خوبی می‌تواند در تهران بیفتد و به همین دلیل من هم اعتقاد دارم که نباید استعفا داد.

​گفتگو: فرانک جواهری

انتهای پیام/
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز