اقبالیزارچ در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
چرا مدعیان حقوق بشر حمله به انسانهای بی گناه را محکوم نکردند؟/ نباید از ظرفیت جامعه ایرانی در اروپا غافل شویم

سفیر سابق ایران در آلبانی گفت: اروپاییها باید بدانند که نمیتوانند این رویکرد دوگانه را ادامه دهند. از یک طرف صحبت از مذاکره و دیالوگ کنند و از طرف دیگر آژانس بین المللی اتمی را تحریک کنند. آن ها هم با این سندسازی دروغین به تاسیسات و دانشمندان ما حمله کردند. این موضوع نشاندهنده تناقض در مواضع اروپاییها است که خود را حامی دموکراسی و حقوق بشر معرفی میکنند، اما در برابر تجاوز به تاسیسات هستهای، دانشمندان و افراد بیگناه واکنشی نشان نمیدهند. اروپاییها باید توجه داشته باشند که برخی اقدامات میتواند یک بدعت در جهان باشد و ممکن است روزی قدرت دیگری نیز همین کار را در مورد آنها انجام دهد.
علی بمان اقبالی زارچی سفیر سابق ایران در آلبانی و سرکنسول پیشین ایران در قازان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در رابطه با عملکرد کشورهای اروپایی در جنگ میان ایران و اسرائیل و اظهارات مخرب سران تروئیکای اروپایی تصریح کرد: موضوع روابط ایران و اروپا از ابعاد مختلف قابل بررسی است. این روابط تاریخی فراز و فرودهای متنوع و متکثر را تجربه کرده است. در برخی مقاطع به اوج رسیده و در برخی دیگر به سطح حداقلی و کف رسیده است. اما یک واقعیت مهم در ابتدا این است که از منظر مردمی و ملتهای اروپایی و مردم ایران، یک نگاه بسیار مثبت در دو طرف وجود دارد. تعاملات تاریخی و در واقع ارتباطات اقتصادی، فرهنگی، علمی و دانشگاهی ایران و اروپا این نکته را تأیید میکند. لذا ما نباید در تحلیلها و اظهارنظرها به گونهای روایتسازی کنیم که گویی اروپا در کنار رژیم صهیونیستی قرار دارد. این رویکرد شاید شایسته نباشد. البته بر کسی پوشیده نیست که رژیم صهیونیستی به بسیاری از کشورهای دنیا در اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا نفوذ دارد. به هر حال، صهیونیستها در مراکز پولی، مالی و اقتصادی دنیا نفوذ دارند و همواره از این نفوذ برای دسترسی به اهداف راهبردی خود بهرهبرداری کردهاند. بنابراین، نمیتوان گفت که ترویکاهای اروپایی سیاست خصمانهای علیه ایران دارد یا در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بهرهبرداری خاصی از این موضوع داشتهاند. البته همانطور که گفته شد، نفوذ مراکز صهیونیستی در اروپا قوی است و طبیعتاً عدهای سعی میکنند از این جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بهرهبرداری کنند.
اروپاییها نگاه دوگانهای که به مباحث هستهای ایران دارند
وی ادامه داد: اروپاییها از ابتدای کار یک رویکرد دوگانه در موضوع برنامه صلحآمیز هستهای ایران داشتهاند که این رویکرد صرفاً به موضوع هستهای محدود نمیشود و در موضوعات دیگر نیز این رویکرد مشهود است. حساسیتهای اروپا باید مورد توجه قرار گیرد و امروز اولویت اصلی و اساسی اروپا، بحث جنگ در اوکراین است. جنگ در اوکراین برای اروپا یک موضوع موجودیتی و حیاتی است. لذا اولویت اول اروپا در شرایط کنونی، بحث چگونگی رهایی از جنگ اوکراین و محدود کردن روسیه در نوع رویکردی است که بین دو طرف وجود دارد. روس ها نسبت به رویکرد محور آتلانتیک به شدت نگران هستند و خواهند بود. اگر بخواهیم بگوییم در سیاست خارجی اروپا، در مباحث دفاعی و امنیتی چه موضوعی امروز در سطح قرار دارد، همان بحث اوکراین است، به ویژه بعد از ریاستجمهوری ترامپ در کاخ سفید، تا حدودی نوع همگرایی و همافزایی و قرابت بین آمریکا و کشورهای اروپایی، چه در قالب ناتو و چه در موضوعات دیگر، کمرنگ شده است. نوع تعاملات خاصی بین ترامپ و پوتین آغاز شده که این موضوع بر نگرانیهای اروپا افزوده است. اما موضوع ایران نیز به هر حال در بحث نگاه دوگانهای که اروپاییها به مباحث هستهای داشتهاند، همواره مشهود بوده است. سعی کردهاند از این ابزار برای فشار بر ایران و ایجاد توازن در دیگر موضوعات بهره ببرند.
در ارتباط با اروپا یک دیپلماسی هوشمندانه نیاز است
این کارشناس ارشد مسائل غرب در مورد مذاکرات ایران با ترویکاهای اروپایی، اظهار کرد: در این باره چند موضوع در دستور کار ارزیابیها قرار دارد که مهمترین آن، اولویت اروپا در مباحث امنیتی و دفاعی و بحث اوکراین و برنامه صلحآمیز هستهای ایران است. در مراحل بعدی، موضوعاتی وجود دارد که به تحولات در خاورمیانه و فشارهایی که عناصر رژیم صهیونیستی در اروپا بر ایران وارد میکنند، مربوط میشود. به نظر میرسد که قبل از اینکه طرفین به یک نتیجه ملموس در مذاکرات بین ایران و اروپاییها دست یابند، باید یک مذاکره جدی داشته باشند با این هدف که دو طرف اراده جدی خود را برای حل و فصل اختلافات به نمایش بگذارند. بعید است که اروپاییها و ایران از این ظرفیت برخوردار نباشند که بتوانند مشکلاتی که در روابط دو طرف سایه انداخته را حل و فصل کنند. ایران از دیرباز برای اروپا مهم بوده است. ایران یک منبع انرژی است و کشوری با فرهنگ و تمدن بزرگ در منطقه غرب آسیا است که به ۱۵ کشور دنیا و بازار ۵۰۰ میلیون نفری در منطقه دسترسی دارد. نقش ایران در خلیج فارس و در تنگه هرمز نیز مجموعهای از مولفههاست که میتوان به عنوان اشتراکات ایران و اروپا بر آن تمرکز کرد. در عین حال که اختلافات نیز وجود دارد و دشمنان ایران همواره سعی کردهاند با بهانه قرار دادن موضوعات غیر اساسی و غیر بنیادی، روابط ایران و اروپا را به چالش بکشند. لذا یک نوع دیپلماسی هوشمندانه و پیوسته و مداوم لازم است.
روابط کشورهای اروپایی با ایران سطوح مختلفی دارد
اقبالی با تاکید بر اینکه اروپا تنها تروئیکا و اتحادیه اروپا نیست، عنوان کرد: ما به یک برنامه جامع برای همکاری با اروپا در چند سطح نیاز داریم که یکی از این سطوح تعامل با تروئیکا است، سطح دیگر آن شامل همکاری با اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن است. یکی از سطوح این همکاری هم میتواند با نهادهای اروپایی، از جمله پارلمان اروپا و شورای اروپا، باشد. پارلمان اروپا بیش از ۷۰۰ نماینده دارد که بهطور قطع در سیاستهای اروپایی تأثیرگذار هستند. ما باید به این نکته توجه کنیم که چه میزان در حوزه دیپلماسی پارلمانی و نوع تعامل یا لابی در پارلمان اروپا، اقدامات جدی انجام دادهایم. این اقدامات باید بهطور مستمر و هدفمند دنبال شوند. روابط کشورهای اروپایی با جمهوری اسلامی ایران در سطوح مختلفی قرار دارد. برخی کشورها مواضع بسیار سخت و تندی نسبت به ایران دارند، در حالی که برخی دیگر در سطح میانی و برخی دیگر مواضع منعطفتری دارند. موضوع بسیار مهم این است که ما به یک دیپلماسی پیوسته و مداوم با اروپا نیاز داریم. مقامات اروپایی بهویژه با تغییر نسل سیاستمداران، شناخت کافی از توانمندیها و فرهنگ ایران ندارند و تحت تأثیر تبلیغات و رسانههای غربی قرار دارند. این موضوع نیازمند انجام کارهای گستردهتری در حوزه دیپلماسی عمومی است که شامل انواع مختلف دیپلماسی مانند دیپلماسی ورزشی، پارلمانی، فرهنگی و همچنین دیپلماسی علمی و دانشگاهی میشود. باید یک کار منسجم و قویتر برای جلوگیری از روند منفی در روابط انجام شود و سپس به سمت رشد و تعالی روابط حرکت کنیم.
در مقاطع مختلف تاریخی، فرانسویها رویکردی دوگانه و زیگزاگی در رابطه با ایران داشتهاند
این دیپلمات با تجربه در رابطه با اظهارات سخیف صدراعظم آلمان در سرزمینهای اشغالی و زیادهخواهیهای فرانسویها در گفتوگوها با ایرامناطقین بیان کرد: اینکه برخی مقامات اروپایی سفر میکنند و اظهار نظرهایی میکنند، نباید ما را متمرکز کند. این اظهار نظرها بیشتر برای نشان دادن همبستگی و ارادت آنهاست و پس از آن دوباره به کارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود بازمیگردند. امروز، اولویت اصلی اروپاییها مباحث امنیتی و دفاعی است که شاه بیت آن به بحران اوکراین برمیگردد. فرانسویها از دیرباز بهرهبرداری از انرژی صلحآمیز هستهای را در نیروگاههای خود دارند و عمده برق فرانسه از این نیروگاهها تأمین میشود و طبیعتا می داننند که صنعت هستهای چه نقشی در صنایع درمانی و زیست محیطی کشورها دارد. در مقاطع مختلف تاریخی، فرانسویها رویکردی دوگانه و زیگزاگی در رابطه با ایران داشتهاند. در جنگ تحمیلی و در مقاطع دیگر، در بحث هستهای هم همواره به دنبال مذاکره و توافق بودند ولی از ابزارهایی همچون آژانس و سازمان ملل برای فشار به ایران استفاده کردهاند. با اقدامی که اروپایی ها در عدم محکومیت حمله به تاسیسات هستهای ایران داشتند، نباید انتظار داشته باشند که ایران از مذاکرات هستهای استقبال کند.
اروپاییها خود را حامی حقوق بشر میدانند ولی حمله به تاسیسات هستهای ما را محکوم نمیکنند
اقبالی تاکید کرد: اروپاییها باید بدانند که نمیتوانند این رویکرد دوگانه را ادامه دهند. از یک طرف صحبت از مذاکره و دیالوگ کنند و از طرف دیگر آژانس بین المللی اتمی را تحریک کنند. آن ها هم با این سندسازی دروغین به تاسیسات و دانشمندان ما حمله کردند. این موضوع نشاندهنده تناقض در مواضع اروپاییها است که خود را حامی دموکراسی و حقوق بشر معرفی میکنند، اما در برابر تجاوز به تاسیسات هستهای، دانشمندان و افراد بیگناه واکنشی نشان نمیدهند. اروپاییها باید توجه داشته باشند که برخی اقدامات میتواند یک بدعت در جهان باشد و ممکن است روزی قدرت دیگری نیز همین کار را در مورد آنها انجام دهد. در آن صورت، دیگر جایی برای دفاع و توجیه یا بهره گیری از سایر کشورها و مجامع بین المللی نخواهد بود.
نباید از ظرفیت جامعه ایرانی در اروپا غافل شویم
وی خاطرنشان کرد: من بر این باورم که در عین حال که باید مطالبات جدی و اساسی خود را از اروپا مطرح کنیم، نیاز به یک نقشهراه مشخص با رویکرد تداوم کنشگری دیپلماتیک داریم. این کنشگری باید در سطح وزیر امور خارجه و نمایندگیهای ما در سطوح مختلف، از جمله سطح نخبگانی، دانشگاهی، دیپلماسی پارلمانی و نهادهای سازمانهای مردمنهاد، متمرکز شود. همچنین نباید از ظرفیت جامعه ایرانی در اروپا غافل شویم. این جامعه دارای ظرفیتهای بسیار ارزشمندی است و اکثریت نخبگان هستند که دل و قلبشان برای ایران عزیز میتپد. این افراد میتوانند بهعنوان عناصر تأثیرگذار در جلوگیری از روند نزولی روابط تلاش کنند و حتی در بسیاری از موارد به بهبود روابط کمک کنند. اگرچه ممکن است روابط به مو رسیده باشد، اما من اطمینان دارم که مانند مقاطع تاریخی دیگر، این روابط هرگز بهطور کامل جدا و منفک نشدهاند.