بحران مشروعیت، خستگی هواداران و بیتفاوتی اروپا
در انتقاد از جام جهانی باشگاهها: این تورنمنت به درد نخور!

بزرگترین سؤال درباره جام جهانی باشگاهها هنوز بیپاسخ مانده است، آیا کسی واقعاً اهمیت میدهد؟
به گزارش ایلنا، با وجود تبلیغات گسترده فیفا، جام جهانی باشگاهها همچنان درگیر مبارزهای برای جلب توجه و قلب هواداران است؛ آینده این رقابت بستگی به میزان درگیری عاطفی مردم دارد. ریچارد جولی گزارش میدهد:
قرارداد یک میلیارد پوندی پخش تلویزیونی، جایزه ۹۷ میلیون پوندی برای قهرمان، و تضمین حداقل بیش از ۳۰ میلیون پوند درآمد برای باشگاههای لیگ برتر. همچنین این احتمال وجود دارد که بادآوردهای مالی، زمینه سلطه داخلی را برای یک باشگاه خارج از اروپا فراهم کند. افزون بر این، پاداش بالقوهی ورود به بازار آمریکا و ساختن برند جهانی هم هست.
اما در واقع، جام جهانی باشگاهها وابسته به نوع دیگری از سرمایهگذاری است. فراتر از ارقام مالی بزرگ، این رقابت به جلب همراهی نیاز دارد؛ نه فقط از سوی شرکای فیفا، بلکه از بخشی از خانواده فوتبال که بهندرت نظرشان پرسیده میشود: هواداران.
جام جهانی باشگاهها درگیر نبردی برای تصاحب قلبها، ذهنها و نگاههاست. موضوع این است که – و هنوز برای نتیجهگیری نهایی خیلی زود است – آیا مردم با این تورنمنت همراه میشوند؟ آیا زمان، امید و احساساتشان را در آن سرمایهگذاری میکنند؟
شاید سادهترین راه ارزیابی، بررسی حضور تماشاگران در استادیومها باشد. صندلیهای خالی نشان میدهد که فیفا معادله عرضه و تقاضا را اشتباه محاسبه کرده: انتخاب برخی ورزشگاههای بیشازحد بزرگ و تعیین قیمت بلیتهای بالا. این موضوع بخشی به هواداران آمریکایی مربوط میشود، بخشی هم به اینکه چند باشگاه توانستهاند هواداران پرشوری را با خود همراه کنند؛ شواهد ترکیبی و متغیر است.
اما آزمون گستردهتر، نه در آتلانتا یا سیاتل، بلکه بر روی کاناپهها و مبلهای خانگی انجام میشود. چه تعداد تماشاگر در حال تماشای بازیها هستند و چند بار؟
فیفا در تعقیب مخاطبانیست که در رقابتهای تثبیتشده علاقه نشان میدهند، به امید آنکه این علاقه به رقابت جدید – یا گستردهتر شده، یا دوباره طراحیشده – نیز منتقل شود.
مخاطبان تابستانی، کسانی هستند که اگر بتوانند، هر بازی جام جهانی یا یورو را تماشا میکنند. آیا همین رویکرد را برای جام جهانی باشگاهها در پیش خواهند گرفت؟
برخی دیگر فقط مراحل گروهی و یکهشتم را میبینند، اما بازیهای اصلی روز را از دست نمیدهند. آیا حالا هم هر شب دو ساعت برای دیدن این رقابت کنار میگذارند؟
در این میان، پیشینه لیگ قهرمانان اروپا قابل توجه است. با برگزاری چند بازی همزمان، تماشای همه بازیها غیرممکن است، اما خیلیها دستکم یک مسابقه از هر شب بازی را تماشا میکنند، و در مراحل پایانی دیگر هیچ چیزی را از دست نمیدهند.
جام جهانی باشگاهها برخی از همان تیمها، و امکان همان رقابتهای هیجانانگیز را دارد. آیا کسانی که بدون طرفداری خاصی، مثلاً نیمهنهایی بین یوونتوس و بایرن مونیخ یا رئال مادرید و پاری سن ژرمن را در لیگ قهرمانان اروپا تماشا میکنند، همین کار را در این رقابت هم انجام میدهند؟
یا برای تشبیه دیگر، در جام جهانی ۲۰۲۲، هوادارانی که بدون تعصب خاصی برای موفقیت شگفتانگیز مراکش در راهیابی به نیمهنهایی شور و اشتیاق نشان دادند، حالا همان اشتیاق را برای بوتافوگو، پالمیراس، فلامنگو یا فلومیننزه دارند اگر به جمع چهار تیم نهایی برسند؟ یا ترجیح میدهند اینبار فقط تماشاگر نباشند؟
سؤال اینجاست: آیا جام جهانی باشگاهها تبدیل به “تماشای ضروری” خواهد شد؟
آیا میلیونها نفر در سراسر جهان تصمیم میگیرند که دیدن این بازیها را در تقویمشان ثبت کنند؟
و اگر پاسخها متفاوت خواهند بود، با توجه به نشانههای اولیه مبنی بر اینکه آمریکای جنوبی بیش از اروپا با جام جهانی باشگاهها همراه شده، عوامل متعددی وجود دارد. این عوامل شامل زمان و آبوهوا هستند: برای مخاطب اروپایی، شروع دیرهنگام بازیها خوشایند نیست؛ و برای همه، خطر گرمای صد درجهای میتواند جذابیت بازیهای زودتر را کاهش دهد.
برخی از این دلایل مشخصاً به ایالات متحده مربوط میشود، اما مسائلی گستردهتر نیز وجود دارد. بحرانی در مشروعیت وجود دارد که ناشی از الگوریتم اینفانتینو برای تعیین تیمهای واجد شرایط است، که در آن، تیم اینتر میامی لیونل مسی به شکلی عجیب وارد رقابتها شد، و ظاهراً تلاشهایی برای پیدا کردن باشگاهی برای کریستیانو رونالدو بهمدت یک ماه صورت گرفت. جدا از آن، معیارهای چفرین باعث شده که بهنوعی ردبول زالتسبورگ در این رقابت حضور داشته باشد، در حالی که قهرمانان فعلی انگلیس، ایتالیا یا اسپانیا و همچنین دو تیم از نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا غایب هستند.
خستگی و دلزدگی که هم در میان بازیکنان و هم در میان عموم مردم وجود دارد؛ بسیاری از بازیکنان در سال گذشته در اظهارات خود اشاره کرده بودند که حجم کاریشان پایدار نیست، اما بهنظر میرسد اکنون با سکوت مواجه شدهاند، چون مدیران اجرایی بهدنبال سود حاصل از این رقابت هستند. با این حال، حس اشباع بیشازحد فوتبال در میان بسیاری از هواداران آشکار است.
در حالیکه دلایلی مشروع برای برگزاری جام باشگاههای جهان وجود داشت، این رقابت بدون مشورت یا توجه به نظر دیگران بر همه تحمیل شده و همین امر ممکن است برخی از بینندگان بالقوه را دور کند. تبلیغات و اغراقهای فیفا که هر کاری را موفقیت عظیم جلوه میدهد، بیشتر شبیه تبلیغات است تا تحلیل — شاید برخی با خاموش کردن تلویزیون خود، رأی مخالفتشان را اعلام میکنند.
و خودِ فوتبال هم مطرح است. برخی بازیها شبیه دیدارهای دوستانه پیشفصل بودهاند، با تیمهایی با ترکیبهای سنگین چرخشی که شباهتی به قویترین ترکیب باشگاهها ندارند، و مربیانی که از منظر منطقی این دیدگاه را دارند که فصلشان تقریباً ۱۲ ماه ادامه دارد. که خود، بهنوعی اعتراف به این واقعیت است که فصل با فینال لیگ قهرمانان و جام جهانی پایان مییابد.
یکی از خطرات برای این جام جهانی باشگاهها این است که هواداران اروپایی ممکن است نسبت به بازیهای تابستانی در ایالات متحده بیتفاوت باشند، مگر اینکه این بازیها بخشی از یک جام جهانی واقعی باشند. مسابقاتی بهصورت سالانه برگزار میشوند، برخی در قالب تورنمنتهایی با نامهایی پرطمطراق — مانند جام قهرمانان بینالمللی یا چلنج جهانی فوتبال — که هیچ اعتباری ندارند.
اگر جام باشگاههای جهان بتواند عدم تعادل جهانی — یعنی سلطه پنج لیگ اصلی اروپایی — را اصلاح کند، احتمالاً بدون مشارکت کافی از این سوی اقیانوس اطلس نمیتواند موفق شود، و این تنها بهدلیل وجود بازارهای بزرگ تلویزیونی در اینجاست.
خیلی راحت و سادهانگارانه است که همه تردیدها را صرفاً انگلوسنتریک بدانیم، نسخهای مدرن از نگاه بسته انگلیسیها که باعث شد این کشور سه جام جهانی اول را کنار بگذارد، در حالیکه لیگ قهرمانان اروپا در خشکی اروپا نیز بهعنوان اوج فوتبال باشگاهی شناخته میشود. این شواهد قطعی نیستند، اما در پنج روز اقامت در یکی از شهرهای قاره اروپا در هفته گذشته، هیچ نشانهای از نمایش جام باشگاههای جهان در بارها یا رستورانها مشاهده نشد، حتی مشخص نبود که اصلاً چنین رقابتی در حال برگزاری است. تصور چنین بیتفاوتیای نسبت به فوتبال در تابستان ۲۰۲۴ یا ۲۰۲۶ دشوار است.
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد هواداران فوتبال اروپا آمادهاند تا هر دو سال یکبار بهطور کامل درگیر یک تورنمنت تابستانی مانند جام جهانی یا یورو شوند، اما نسبت به تورنمنتهای کماهمیتتر چنین التزامی ندارند. رویدادهای ورزشی تابستانی زیادی وجود دارند که با فوتبال رقابت میکنند — و فوتبال همیشه موفق نیست وقتی سعی میکند تانکهای خود را وارد حیاط آنها کند.
و در این مورد، فیفا همچنین در حال تلاش برای تحتالشعاع قرار دادن دیگر بخشهای همین ورزش است؛ خواه یورو زنان باشد، خواه مسابقات زیر ۲۱ سال مردان یا جام طلایی.
نهاد حاکم فوتبال همیشه نتوانسته با رقابتهایش توجه عمومی را جلب کند. بدون شک، برخی برای جام کنفدراسیونها اهمیت قائل بودند. اما نه آنقدر که فیفا میخواست، و نه آنقدر که بتواند ذهن عموم مردم را تسخیر کند.
آیا جام باشگاههای جهان چنین خواهد کرد؟ شاید هنوز برای قضاوت زود باشد. رشد ارگانیک — برخلاف تحمیل یک رقابت و انتظار موفقیت فوری — نیاز به زمان دارد. هر چیز تازهای هنوز به عادت تبدیل نشده است.
اما هر یک از ما، بهعنوان مخاطب هدف، با این پرسش روبهرو هستیم: چقدر برای جام باشگاههای جهان ارزش قائل هستیم؟ این رقابت نتایج شوکهکنندهای داشته، حذفهای زودهنگام اتلتیکومادرید و پورتو، و پیشروی پرانرژی باشگاههای برزیلی. اما داستانها زمانی جذاب میشوند، شخصیتها زمانی دلنشیناند و روایت فقط زمانی اعتیادآور میشود که واقعاً درگیر آن باشیم. برخی، بیشک، درگیر شدهاند. برخی دیگر نه. برای آنها، جام باشگاههای جهان تبدیل به نقطه انفصال شده؛ چیزی که بهعمد از آن فاصله گرفتهاند. برخی بازیها را گزینشی دنبال میکنند، یا فقط گهگاهی توجه میکنند. پاسخها متفاوت خواهد بود. اما برای اینکه این رقابت واقعاً به موفقیت برسد، به تودهای بحرانی از هوادارانی نیاز دارد که بخواهندش، دنبال کنندش و تقریباً تمام آن را ببینند.