روابط عمومی توسعهگرا در صنعت پتروشیمی:
از روایت تا حکمرانی

در جهان امروز، روابط عمومی دیگر صرفاً یک ابزار تبلیغاتی نیست، بلکه به یکی از ارکان حکمرانی صنعتی تبدیل شده است. صنعت پتروشیمی ایران در بزنگاهی حساس قرار دارد و برنامه هفتم توسعه در تلاش است مسیر آن را بهسوی ارزشآفرینی، حکمرانی مؤثر و تعامل جهانی هدایت کند. اما این تغییرات بدون یک روابط عمومی توانمند، هدفمند و هوشمند قابل تحقق نیست.
ایلنا؛ در دورانی که صنایع راهبردی بیش از هر زمان دیگری با فشارهای چندجانبه از سوی اقتصاد جهانی، تحولات فناورانه، الزامات زیستمحیطی و افکار عمومی مواجهاند، نقش روابط عمومی از یک کارکرد تبلیغاتی صرف فراتر رفته و به بخشی از زیرساختهای حکمرانی صنعتی تبدیل شده است. صنعت پتروشیمی ایران نیز بهعنوان یکی از ستونهای اقتصاد ملی، اکنون در بزنگاهی حساس ایستاده است؛ جایی که برنامه هفتم توسعه تلاش دارد با ترسیم مسیرهای کلان، آن را بهسوی ارزشآفرینی بیشتر، حکمرانی مؤثرتر و تعامل جهانی هوشمندانهتر سوق دهد.
اما پرسش اصلی آن است که در این میان و در راستای تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه در صنعت پتروشیمی، روابط عمومی چه نقشی ایفاء میکند و آیا میتوان نقش آن را بهعنوان عاملی پیشران در تحقق اهداف این برنامه تلقی کرد؟
پاسخ، بیتردید مثبت است؛ به شرط آنکه از قالب سنتی و منفعل خارج شده و به نهادی برای سیاستورزی ارتباطی و تسهیل تصمیمسازی تبدیل شود. برای مثال، در حوزه تأمین پایدار انرژی و خوراک، که یکی از محورهای کلیدی برنامه هفتم است، روابط عمومی نه با شعار، بلکه از مسیر اقناع نخبگان، تبیین ضرورت تنوعبخشی به منابع، و آمادهسازی افکار عمومی برای پذیرش راهکارهای اصلاحی، از جمله بازنگری در یارانهها یا سرمایهگذاری در فناوریهای بهینهساز، میتواند بستر اجتماعی تغییرات ضروری را فراهم کند.
اگر بپذیریم که فقدان مشروعیت اجتماعی از مهمترین موانع سیاستگذاری در جوامع امروز است، آنگاه روابط عمومی، چنانچه بهدرستی بهکار گرفته شود، میتواند ابزاری مؤثر برای تولید مشروعیت، همفکری و همراهی اجتماعی باشد.
در عرصه سرمایهگذاری و حکمرانی صنعتی، روابط عمومی میتواند تصویری روشن از محیط کسبوکار، ظرفیتهای فناورانه و افق بلندمدت صنعت ترسیم کند؛ همان چیزی که سرمایهگذاران داخلی و خارجی بیش از هر چیز به آن نیاز دارند.
در جهانی که اعتماد سرمایهای گرانبهاتر از پول بهشمار میآید، توانایی روایتگری سازمانی، بازتاب داستانهای موفق، پاسخگویی به ابهامات، و شکلدهی به برندهای ملی صنعتی، از ارکان اساسی روابط عمومی مدرن است. با این حال، در شرکتهای پتروشیمی کشور، گاهاً روابط عمومی همچنان در حاشیه مانده، به واکنشهای دیرهنگام بسنده کرده و از ایفای نقش پیشنگرانه و فعال بازمانده است.
از منظر فناوری و نوآوری نیز، روابط عمومی میتواند با تبیین و برجستهسازی دستاوردهای علمی، معرفی ظرفیتهای بومی و فعالسازی گفتگوی میان صنعت و دانشگاه، بستر بومیسازی مؤثرتر را فراهم آورد. در جهانی که برندهای فناورانه در پیوند با رسانهها رشد میکنند، توان روایتگری حرفهای پیشرفتهای فنی، خود به مزیتی رقابتی بدل میگردد.
در زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی، که سالها از ضعف در توسعه صنایع پاییندستی رنج برده است، روابط عمومی میتواند در قالب سیاستورزی ارتباطی، پیوندهایی نو میان واحدهای بالادست و پاییندست، میان سیاستگذاران و فعالان بازار، و میان دولت و بخش خصوصی برقرار سازد؛ پیوندهایی که بهمثابه زیرساخت نرم توسعه عمل کنند.
فراتر از نقشهای کلاسیک، روابط عمومی میتواند به بازوی مکمل دیپلماسی صنعتی کشور بدل شود. در شرایطی که ایران با چالشهایی چون تحریم، رقابت فزاینده منطقهای و تصویر مناقشهآمیز در برخی رسانههای بینالمللی روبهروست، تکیه صرف بر دیپلماسی رسمی نمیتواند کفایت کند. در این میان، طراحی روایتهای چندلایه برای تبیین ظرفیتهای فناورانه، زیستمحیطی و انسانی صنعت پتروشیمی ایران، خلق برندهای صنعتی با هویت ایرانی، و مدیریت ارتباطات با بازارهای هدف، مأموریتهایی کلیدی برای روابط عمومی به شمار میرود.
این مأموریتها نه از مسیر شعار، بلکه از طریق تحلیل مستمر محیط، تدوین استراتژیهای ارتباطی فرامرزی، و تولید محتوای هدفمند برای مخاطبان چندسطحی قابل تحققاند. تقویت این نقش مستلزم تربیت متخصصانی در مرز میان ارتباطات بینالملل، برندینگ صنعتی و شناخت بازار انرژی جهانی است.
با این همه، ایفای چنین نقشی نیازمند تحولی ژرف در ساختار، نگرش و توانمندی روابط عمومیهای صنعت پتروشیمی است. ورود هدفمند به حوزه هوش مصنوعی، ارتقاء سواد رسانهای تیمهای روابط عمومی، جذب نیروهای متخصص در حوزههای ارتباطات و برندینگ، و برقراری پیوندی پویا با نهادهای سیاستگذار، از پیشنیازهای این تحولاند.
اگرچه برنامه هفتم توسعه مستقیماً به نقش روابط عمومی نپرداخته، اما تحقق اهداف آن، از حکمرانی مطلوب گرفته تا توسعه فناورانه و تابآوری اقتصادی، بدون روابط عمومی توانمند، صرفاً روی کاغذ باقی خواهد ماند.
امروزه، روابط عمومی نه صرفاً راوی برنامه توسعه، بلکه بخشی از نیروی محرکه آن است. از پاسداشت سرمایه اجتماعی گرفته تا ساماندهی گفتگوهای ملی درباره آینده صنعت، از تبدیل دادههای فنی به روایتهای قابلفهم برای عموم گرفته تا هدایت افکار عمومی در مسیر تصمیمات دشوار، همگی نشان میدهند که بدون روابط عمومی توسعهگرا، توسعهای در عمل رخ نخواهد داد. صنعت پتروشیمی ایران در آستانه جهشی تاریخی است؛ جهشی که تنها آنگاه به وقوع خواهد پیوست که روایت آن، اعتمادآفرین، اقناعکننده و الهامبخش باشد. و این، هنر و رسالت روابط عمومی است.
محمد امین عباسزاده
کارشناس صنعت پتروشیمی