گزارش ایلنا از افزایش فشارها در مسیر دیپلماسی؛
تحلیل سناریوهای احتمالی در پرتو آخرین مواضع ایران و آمریکا/ پیام متحدان عرب به ترامپ؛ دیگر تمایلی به تقابل بیپایان با ایران نداریم

مذاکرات هستهای ایران و آمریکا بار دیگر در آستانه فصل جدیدی قرار گرفته است؛ مذاکراتی که این بار در سایه تحولات منطقهای، تغییر مواضع قدرتهای جهانی و فشارهای اقتصادی به نقطه عطفی رسیده است. با وجود اظهارات متناقض، آیا میتوان به توافقی جامع و پایدار امید داشت؟ تحلیلگران سناریوهای مختلفی را پیشبینی میکنند، از بازگشت به برجامی اصلاحشده تا ادامه بنبست و تشدید تنشها. در این میان، موضع ایران بر لغو تحریمها و حق غنیسازی صلحآمیز، و اصرار آمریکا بر محدودیتهای بیشتر هستهای، همچنان به عنوان خطوط قرمز دو طرف باقی مانده است.
به گزارش ایلنا، در پی تغییر ترکیب قدرت در دو سوی میز مذاکره، جمهوری اسلامی ایران با روی کار آمدن دولت دکتر پزشکیان و ایالات متحده با استقرار مجدد دولت ترامپ، مذاکرات هستهای میان تهران و واشنگتن وارد مرحلهای تازه و بهمراتب حساستر شده است. در این مقطع، با وجود تفاوتهای بنیادی در رویکرد طرفین، دیپلماسی همچنان بهعنوان تنها مسیر قابل اتکا برای پیشگیری از بحرانهای امنیتی گستردهتر در دستور کار باقی مانده است.
چهار دور گفتوگو که از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون میان ایران و آمریکا (بهصورت غیرمستقیم و با واسطهگری کشورهای ثالث) برگزار شده، نشان از آن دارد که دو طرف بهرغم لفاظیهای رسانهای، بهدنبال یافتن چارچوبی برای مدیریت اختلافات هستند، هرچند این تلاشها با موانع جدی راهبردی و فنی روبهروست.
چهار دور گفتوگوی دیپلماتیک برگزارشده میان دو کشور، در بستر تغییرات سیاسی جدید، بیش از هر چیز بهدنبال ترمیم کانالهای ارتباطی، آزمون جدیت طرف مقابل و ارزیابی فضای مانور راهبردی طرفین بودهاند.
تلاش برای حفظ فشار توأمان با مسیر دیپلماسی
رسانه آمریکایی آکسیوس اخیرا مدعی شد که دولت ترامپ در چهارمین دور مذاکرات غیرمستقیم با ایران، پیشنهادی کتبی برای توافق هستهای ارائه کرده است. در صورت صحت این ادعا این نخستین بار است که «استیو ویتکاف»، فرستاده ویژه آمریکا، چنین پیشنهادی را به ایران میدهد. ترامپ هم اخیرا اعلام کرد که ایران در چارچوب مذاکرات هستهای، یک پیشنهاد از سوی آمریکا دریافت کرده است.
وی در این باره افزود: «آنها باید سریع عمل کنند.»
اما عراقچی در واکنش به این ادعاها در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که ایران هیچ پیشنهادی از آمریکا دریافت نکرده و پیامها متناقض هستند.
او تأکید کرد که برای توافق، باید به حقوق ایران احترام گذاشته و تحریمها پایان یابند. همچنین تصریح کرد که ایران از حق خود برای غنیسازی چشمپوشی نخواهد کرد و همواره از گفتوگوی محترمانه استقبال میکند.
در همین رابطه سیانان به نقل از یک منبع آگاه نوشت که «سیدعباس عراقچی» وزیر خارجه ایران و «استیون ویتکاف» فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه هر دو پیشنهاداتی را مطرح کردند.
به گفته این منبع، این پیشنهادها منجر به ساعتها مذاکره شد اما پس از آن، آمریکا هنوز پیشنهاد اصلاحشدهای به ایران ارائه نکرده است. منبع دیگری که در جریان مذاکرات در محل حاضر بوده است میگوید که دولت ترامپ منتظر پاسخ ایران به آنچه هفته گذشته مورد گفتوگو قرار گرفت، است.
آمریکا میخواهد توپ در زمین ایران باشد
تمامی این گمانهزنیها یک مخرج مشترک دارند و آن این سوال مشخص است که پیشنهاد نهایی چیست و چگونه اجرا خواهد شد؟ همانطور که پیشتر از سوی وزیر امور خارجه کشورمان اعلام شد، جزئیات مذاکرات در رسانهها مطرح نخواهد شد. به نظر میرسد این نوع از اظهارات طرفین صرفا یک نبرد رسانهای برای در دست گرفتن جو مذاکرات و انداختن توپ در زمین حریف است که هر یک از مسیری این کار را دنبال میکند. ایران با موضع ثابت خود نشان داده در حرف و عمل ثابت قدم است اگرچه در آن سوی ماجرا آمریکا تلاش میکند با روش پلیس خوب و بد از تمام ابزارهای فشار استفاده میکند. تاکید بر کوتاهی زمان و لزوم تعجیل در تصمیمگیری، تهدیدات نظامی و تحریمهای متخلف و ایجاد فضای دوقطبی درباره ایران از حربههایی است که مقامات آمریکا و در راس آنها ترامپ دنبال میکند.
واکنش ایران به تحقیرهای ترامپ
شاهد این اقدامات در روزها و هفتههای اخیر خبر ادعایی درباره تغییر نام خلیج فارس بود که موجی از اعتراضات ایرانیان را برانگیخت چه اینکه تغییر نام خلیج فارس خط قرمز هر ایرانی است اما این موضوع توسط رسانههاب آمریکا مرتبا دنبال شد تا جایی که گمان میرفت خبر بزرگی که ترامپ برای سفرش به خاورمیانه وعده داد بود، همین موضوع باشد و هیچ مقام رسمی هم آن را تکذیب نکرد اما در نهایت ترامپ جرات نکرد این موضوع را در دیدار با بن سلمان ولیعد عربستان مطرح کند.
با این حال اظهارات ترامپ در عربستان بار دیگر سیستم سیاسی ایران را نشانه رفت تا با استفاده از شکاف اجتماعی موجود مقصر این شرایط را دولتمردان ایرانی نشان دهد موضوعی که با واکنش مقامات ایران همراه بود. در همین راستا رئیسجمهور پزشکیان در واکنش به ادعاهای ترامپ گفت: «ترامپ خوابش را ببیند که این نارساییها و مشکلات را به رخ ما بکشد.»
نبرد رسانهای و تاکتیکهای فشار
احمد زیدآبادی روزنامهنگار با اشاره به اظهارات ترامپ و پاسخ رئیسجمهور به آن این نوع واکنشهای «ضعیف» و «شعاری» را در سطح و شأن رئیسجمهور ندانست و گفت: مشکلات واضح و آشکارند و مردم آنها را لمس میکنند. جامعه واکنش و پاسخ "قوی" از طرف آقای پزشکیان را طلب میکند. ترامپ به خوبی به وضع موجود در ایران آگاه است و میداند که چطور بر جو روانی حاکم در کشور دست بگذارد که در نهایت بتواند با تحریک اهرمهای فشار داخلی امتیازات بیشتری را در جریان مذاکرات طلب کند.
رئیس جمهوری آمریکا شب گذشته در گفتوگو با برنامه گزارش ویژه شبکه فاکس نیوز که بخش هایی از آن منتشر شده است، گفت: «ایران میخواهد با ما تجارت کند، ما می توانیم این را باور کنیم. و من با آن مشکلی ندارم. من از تجارت برای تسویه حساب و ایجاد صلح استفاده میکنم. اما به ایران گفتهام که ما به توافق می رسیم » پیش از این بارها تاکید کرده است که من میخواهیم ایران را کمک کنم و یا حتی در مواردی به مردم ایران ابراز علاقه میکند. همچین ویتکاف وعده پیشی گرفتن خاورمیانه از اروپا را می دهد. در چنین شرایط تنها راه مقابله با فشارهای آمریکا در دست گرفتن اذهان عمومی ایران با بیان صادقانه پیشنهاد قطعی و رسمی ایران برای رسیدن به یک توافق جامع با آمریکا است، در غیر این صورت ترامپ بر ادامه این حملات پا فشاری خواهد کرد.
تأکید بر حق غنیسازی و رفع کامل تحریمها
امیرعلی ابوالفتح کارشناس روابط بینالملل در توییتی نبرد ایران و آمریکا را به مسابقه دو مشت زن با وزن سبک و سنگین مقایسه میکند که آمریکا مشت زن سنگین این نبرد است. او میگوید ایران ما خونین و زخمی شده است و عدهای تقاضای تسلیم دارند و برخی به مقاومت تشویقش میکنند اما این زمان است که تصمیم مشت زن سبک وزن را مشخص میکند. شاید بتوان تعبیر دیگری نیز از این روایت داشت و آن اینکه مشت زن سبک وزن باید راه فراری از این شرایط پیدا کند.
حشمت الله فلاحت پیشه رییس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شمخانی را تسلیم در برابر آمریکا میداند و حسامالدین آشنا از اعضای سابق دولت روحانی میگوید که شمخانی حرف اول را آخر زده است. به نظر می رسد وقت آن رسیده است تا ضربه فنی نشدهایم تصمیم را یکسره کنیم.
مواضع و چارچوب فکری دو دولت
در این دور جدید از تعاملات، مواضع اعلامشده دو کشور از تفاوتهایی جدی برخوردار است که عموماً مانع از پیشرفت سریع گفتوگوها شدهاند:
محور اختلاف | موضع ایران (دولت پزشکیان) | موضع ایالات متحده (دولت دوم ترامپ) |
---|---|---|
رفع تحریمها | رفع کامل، یکباره و غیرقابل بازگشت تمامی تحریمهای هستهای، مالی و نفتی | رفع تدریجی و مرحلهای در ازای کاهش تعهدات فنی ایران |
حق غنیسازی | تثبیت حق غنیسازی با درصد قابلقبول برای مصارف صلحآمیز، تحت نظارت آژانس | توقف کامل غنیسازی برای سه سال؛ ادامه با نظارت و تأمین سوخت از سوی روسیه |
ضمانت اجرایی توافق | الزامآور بودن توافق از منظر حقوقی یا بینالمللی، با ضمانت طرفهای ثالث | مخالفت با ارائه هرگونه ضمانت رسمی؛ وابستگی به تصمیمات دولت آینده آمریکا |
بازرسی و راستیآزمایی | همکاری در چارچوب پروتکل الحاقی و تعهدات برجامی، بدون دسترسی فراتر از چارچوب توافقشده | درخواست برای دسترسیهای فراگیر و بدون محدودیت زمانی یا مکانی |
چشماندازهای پیشرو و سناریوهای احتمالی
با اتکا به تحولات میدانی و چارچوبهای نظری موجود، سه سناریوی عمده برای آینده مذاکرات قابل طرح است:
۱. بازگشت کامل به برجام با نسخه اصلاحشده: همراه با لغو تمامی تحریمها، ارائه تضمین حقوقی، و کاهش سطح غنیسازی. این سناریو مطلوب ایران است، اما مخالفت اصولی دولت ترامپ با برجام، آن را تا حدی نامحتمل میسازد.
۲. توافق موقت و گامبهگام: شامل تعلیق موقتی بخشی از فعالیتهای هستهای در ازای آزادسازی منابع مالی و برخی تحریمها. این سناریو قابلیت اجرا دارد، به شرط وجود اراده سیاسی متقابل.
۳. توافق منطقهای بر مبنای کنسرسیوم هستهای خلیج فارس: با هدف ایجاد چارچوب فنی برای همکاری میان کشورهای منطقه و نظارت جمعی بر فعالیتهای صلحآمیز هستهای به عنوان گام نخست، دولت ترامپ باید با هشت کشور حاشیه خلیج فارس همکاری کند تا از طریق ایجاد یک کنسرسیوم هستهای خلیج فارس، دکترین هستهای جدیدی را تعریف کنند. این دکترین باید شامل تلاشی هماهنگ برای ایجاد چارچوبی جامع و فراگیر در زمینه عدم اشاعه هستهای باشد. این مدل از سوی برخی دیپلماتهای سابق ایران مانند سید حسین موسویان پیشنهاد شده و در محافل بینالمللی با استقبال محدود روبهرو شده است.
سه سال دوری از غنیسازی؛ ایران قبول میکند؟
پیام متحدان عرب آمریکا به ترامپ؛ دیگر تمایلی به تقابل بیپایان با ایران نداریم
در هفتههای اخیر، سفر دورهای دونالد ترامپ به سه کشور کلیدی منطقه خلیج فارس — عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر — بار دیگر نشانهای از اهمیت تحولات ایران در معادلات ژئوپلیتیکی منطقهای و جهانی بود. این سفر که در بحبوحه مذاکرات ناپایدار با ایران و تشدید رقابتهای انتخاباتی داخلی آمریکا انجام شد، بهوضوح حاوی پیامی دوگانه بود: تلاش برای هماهنگی بیشتر با متحدان سنتی آمریکا در منطقه، و همزمان ارزیابی فضای منطقهای برای بازتعریف سیاست واشنگتن در قبال تهران.
بر اساس گزارشهای منتشرشده، مقامات ارشد این سه کشور در گفتوگوهای جداگانه با ترامپ، با لحنی متفاوت از گذشته، خواستار مدیریت تنشها با ایران از مسیر توافق سیاسی شدهاند. در حالی که دولت ترامپ همچنان بر مواضع سختگیرانه خود در موضوع هستهای و سیاست فشار حداکثری پافشاری میکند، اما به نظر میرسد برخی متحدان منطقهای او از تداوم این بنبست راهبردی احساس نگرانی کردهاند.
بهویژه عربستان سعودی که در سالهای اخیر خود را درگیر بحرانهای متعدد امنیتی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی دیده، در این سفر تأکید کرده که افزایش تنش با ایران میتواند امنیت انرژی، ثبات بازارهای جهانی و امنیت داخلی پادشاهی را به خطر بیندازد. امارات نیز، بهعنوان یکی از بازیگران اقتصادی مهم منطقه، بر لزوم بازگشایی مسیرهای مالی و تجاری منطقهای با مشارکت ایران تأکید کرده است.
در همین راستا، قطر که از آغاز بحران همواره نقش میانجی میان تهران و واشنگتن را ایفا کرده، از ترامپ خواسته که در مذاکرات جاری، به جای تاکتیکهای روانی و تهدیدآمیز، به راهحلهای پایدار و عملی بیندیشد. مقامات قطری تأکید کردهاند که ثبات منطقه در گروی توافقی جامع، متوازن و متکی بر احترام متقابل است.
هرچند سفر ترامپ بیش از آنکه منجر به تغییر رویکردی علنی در سیاست آمریکا شود، در حوزه رسانه با روایتهای تبلیغاتی همراه بود، اما پیام آشکار آن برای واشنگتن این بود که متحدان عرب آمریکا دیگر تمایلی به کشیده شدن در یک تقابل بیپایان با ایران ندارند و ترجیح میدهند از ابزار دیپلماسی برای مهار چالشهای امنیتی بهره بگیرند. این مسئله ممکن است در شکلگیری فضای جدیدی برای ادامه مذاکرات غیرمستقیم با ایران مؤثر باشد.
نتیجه مذاکرات در هالهای از ابهام
چهار دور مذاکرات در دولتهای جدید نشان دادهاند که مسیر دیپلماسی همچنان باز است، اما بدون تضمین اجرای تعهدات، شفافیت در مواضع، و پذیرش اصل احترام متقابل، پیشرفت ملموسی حاصل نخواهد شد. جمهوری اسلامی ایران در چارچوب دکترین «عزت، حکمت و مصلحت»، باید بهگونهای عمل کند که ضمن دفاع از حقوق هستهای و رفع واقعی تحریمها، فضای داخلی را نیز برای پایداری استراتژیک آماده نگاه دارد.
در شرایطی که ایالات متحده همچنان بر تاکتیکهای فشار اصرار دارد، ایران میتواند با ارائه یک چارچوب پیشنهادی دقیق، فنی و منطبق با حقوق بینالملل، توپ را به زمین آمریکا بازگرداند و از آنسو جامعه جهانی را نیز با خود همراه سازد.
برخی کارشناسان در راستای منافع ملی و کاهش هزینههای استراتژیک، توصیه میکنند دولت ایران اقدامات سهگانهای را دستور کار مذاکرات خود قرار دهد:
یک چارچوب پیشنهادی رسمی و منسجم برای توافق، تدوین و اعلام کند؛
مکانیسمهای اطلاعرسانی دقیق و هدفمند به افکار عمومی داخلی و خارجی را تقویت نماید؛
همافزایی منطقهای با کشورهای همسو را در دستور کار قرار دهد تا وزن چانهزنی ایران تقویت شود.