گزارش ایلنا از چالش انتشار غبار سیلیس در کارگاهها:
گرد سمی که از سینه کارگران با بازنشستگی پیش از موعد هم خارج نمیشود!

در بیماری مربوط به سیلیس، یک دوره کمون پانزده ساله وجود دارد. مشکل این بیماری این است که اثرات مزمن آن دیر نمود پیدا میکند و آسیب زیادی ایجاد میکند. به همین علت قانونی در این زمینه وجود دارد که اگر برای کارگری بعد از دوره کمون بیماری، مشکل تنفسی ناشی از سیلیس تشخیص داده شود، حتی پس از پانزده سال نیز میتواند از کارفرمای خود شکایت کرده و کارفرما یا مدیر مجموعه مقصر بروز بیماری شناخته میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آلایندگی ناشی از تولید از جمله مشکلات واحدهای صنعتی محسوب میشود که پرسنل و همسایگان این واحدها را تحت تاثیر خود قرار میدهد. این آلایندگی و مواد منتشر شده در سطح فضای کار، محیط زیست پیرامون مجموعه و درون محیط کار را تحت آسیب قرار میدهد. همین موضوع باعث شده که نهادهایی مانند سازمان محیط زیست و سازمان منابع طبیعی در بیرون محیط کار و وزارت بهداشت و وزارت کار در درون محیط کار به منظور حفظ سلامت انسانها نظارتهایی بر واحدها تحمیل کنند.
باتوجه به آنکه برخی از واحدهای تولیدی توان مشخصی برای جلوگیری از انتشار آلایندهها و مواد سمی ندارند، در تلاش هستند در قالب اقداماتی چون «پرداخت بیمه سخت و زیان آور» و «اجرای پروژههای مسئولیت اجتماعی در قبال محیط زیست» ضررهایی که به انسانها و محیط زیست وارد میآورند را به نحوی جبران کنند. امروزه به دلیل آسیب مالی سازمان تامین اجتماعی از انبوه بازنشستگیهای سخت و زیانآور و پایان خدمت زودتر از موعد کارگران، در این زمینه نیز سختگیریهایی صورت میگیرد.
در این میان برخی مواد شیمیایی و معدنی، آسیب بیشتری به نسبت سایر مواد وارد میآورند، اما به دلیل سنگین بودن برخی ذرات مواد مضر، آسیب صورت گرفته تنها متوجه کارگرانی خواهد بود که در داخل کارگاهها در معرض گرد و خاک قرار میگیرند. یکی از موادی که به دلیل سنگین بودن ذرات آن چندان قابل انتشار نبوده و در درون خود محیط کار به دلیل سمی بودن به کارگر آسیب میزند، ماده معدنی سیلیس است که در بسیاری از صنایع و معادن (از معادن مواد اولیه شیشه و چینی تا کارخانههای سیمان و گچ و ماسهشویی) وجود دارد.
وجود این ماده سمی علاوه بر بیماریهای پوستی و ریوی، امراض مزمنی چون سل، سیلیکوزیس و سرطان ریه را نیز به همراه میآورد. سیلیکوزیس ( Silicosis) یک بیماری شغلی ریه است که بر اثر تنفس طولانی مدت غبارهای سیلیس ایجاد میشود و در بسیاری از واحدهای تولیدی ایران رایج بوده و درمان قطعی ندارد. تنگینفس، سرفه، خستگی، تندنفسی، کاهش اشتها و درد قفسه سینه از علائم این بیماری هستند. اما علاوه بر اینها کارگاههای مشابه از قبیل معادن نقره، طلا، زغال سنگ، آهک، خاک چینی یا کائولن و بسیاری از صنایع دیگر، مستعد ایجاد این بیماری و سایر بیماریهای مزمن تنفسی مانند سل، عفونت ریوی و سرطان ریه هستند.
این پرسش وجود دارد که آیا جلوگیری از انتشار سیلیس (به ویژه در دمای بالا) ناممکن است؟ تجربه جهانی البته گویای این است که بسیاری از واحدها توانستهاند انتشار این غبار را در محیط کار مهار کنند؛ اما در ایران ترجیح عمده کارفرمایان آن است که بازنشستگی سخت و زیانآور برای نیروی کار در نظر گرفته شده و سهم ۴ درصدی سختی کار برای بازنشستگی زودتر از موعد کارگران آسیبدیده لحاظ شود. این درحالی است که از منظر حقوق انسانی کارگری، هیچ چیزی جای سلامت دستگاه تنفسی کارگرانی را -که قرار است در پایان دهه چهارم زندگی خود و در میانسالی بازنشسته شده و دوباره به شکل غیررسمی به بازار کار برگردند (!) - نخواهد گرفت.
آنچه مشاهده شد…
در بازدید میدانی به عمل آمده از دو واحد ایران کائولن مرند و سیمان صوفیان، آنچه مشاهده شد، گسترش غبارهای سیلیسی است که از نظر کارشناسان فنی تولید در این دو مجموعه، ناشی از منتشر شدن بخشی از مواد اولیه تولید بودند؛ مواد اولیهای که حداقل ۵۰ درصد آن را گرد و غبار سمی سیلیس تشکیل میدهد؛ اما آنچه عجیبتر بود، فقدان سیستم تهویه استاندارد و ماسک مخصوص در بسیاری از خطوط بود. مهندسان خطوط اما میگفتند که گرد و غبار سنگین است و استنشاق نمیشود؛ اما اندکی بعد، ماسکهای مخصوصی بین برخی بینندگان توزیع شد تا گرد و غباری که روی وسایل، سیمها و کابلها، کپسولهای آتشنشانی به وضوح نشسته بود، وارد دستگاه تنفسی حضار نشوند!
علاوه بر این، در برخی واحدها مواد دارای سیلیس پخته شده و یا دمای بالای ۷۰ درجه بودند که بخارات آن میتواند زیان بیشتری نیز داشته باشد.
علی بیات ماکو (مدیرعامل شرکت ایران کائولن) که از مدیران مجموعههای تابعه وزارت کار است، در این رابطه توضیح میدهد: تولید خاک چینی آن هم در منطقه مرند یکی از کم آسیبترین تولیدات در مقایسه با سایر صنایع به کارگران و محیط زیست است. ما تمامی کارگران خطوط را مشمول حق بیمه سخت و زیانآور کرده و آنها زودتر بازنشسته میشوند؛ توان اجرایی ما نیز در همین حد است که بتوانیم تنها آثار ناشی از متصاعد شدن گرد و غبار را محدود کنیم.
وی با بیان اینکه ماده سیلیس چندان در محیط منتشر نمیشود، اظهار کرد: به هرحال صنایع معدنی دارای شرایط سخت و زیانآور هستند که از برخی از آثار مخرب آن نمیتوان اجتناب کرد. ما ایمنتر و بهداشتیتر از این واحد در حوزه تولید خاک چینی و مواد اولیه تولید چینی در ایران نداریم و تلاش کردیم تا حداکثر اصول بهداشت حرفهای را رعایت کنیم.
همچنین مدیرکل روابط عمومی شرکت سیمان صوفیان در زمینه بحث بهداشت حرفهای و سلامت کارکنانی که در معرض مواد اولیه دارای سیلیس قرار دارند، اظهار کرد: در سال ۱۳۹۱ یکی از شرکتهای وابسته به شستا به دلیل انتشار سیلیس در سطح محیط کارگاه برای کلیه پرسنل کارگری و خطوط تولید، بیمه سخت و زیانآور را در نظر گرفته و همه را مشمول این قانون کرد. البته اخیراً تنها کمیته سخت و زیانآور حق بیمه ۴ درصد را تنها تا سال ۱۳۹۱ قبول داشته و برای گرفتن بازنشستگی در مشاغل سخت و زیان آور، باید شکایت و پیگیری صورت بگیرد که در این مسیر اغلب کارکنان بخش خطوط تولید مشمول بازنشستگی زودتر از موعد میشوند.
وی میافزاید: آزمونهای آلایندهسنجی همهساله صورت می گیرد و کار درون خطوط تولید و معادن مربوطه، مشمول قانون سخت و زیانآور شناخته میشود. ما حدود ۷۰۰ پرسنل پیمانکاری و قراردادی داریم که اغلب زودتر از موعد بازنشسته خواهند شد.
تبعات و امکان حذف سختی و زیان آوری کار
شاید در ابتدای امر از نظر هر کارگری بازنشسته شدن سریع جذاب به نظر برسد، اما وقتی کارگر بازنشسته در همان میانسالی با انواع و اقسام بیماریها و هزینهها مواجه شود، موضوع اندکی متفاوت به نظر خواهد رسید. همچنین سازمان تامین اجتماعی نیز به عنوان صندوق اصلی کارگران برای آتیه خود، همهساله زیان قابل توجهی از بازنشستگی کارگران میبیند؛ زیرا بیش از ۵۰ درصد این بازنشستگیها مشمول قانون سخت و زیانآور است و کارفرمایان به جای هزینه برای تغییر شرایط کارگاه از نظر بهداشت حرفهای، هزینه ۴ درصد حق بیمه را در پایان دوره خدمت هر کارگر به جان خریده و این دور باطل را تداوم میبخشند.
این درحالی است که ادعای عدم امکان اصلاح بسیاری از کارگاهها به ویژه در مورد گازها و غبارهای خاص ناصحیح است. وقتی وارد کارخانه کلروپارس تبریز میشویم، مجموعه مدرنی با سیستم هشدار دهنده مرکزی برای سنجش لحظهای انتشار گازهای خطرناک از جمله گاز کلر و مواد سمی چون پالادیوم را میبینیم. علاوه بر این هر اتاق در بخشهای مختلف کنترل فنی دارای گازسنج و کنترلگرها هستند و این ابزارها تنها در اتاق افسران ایمنی و HSE وجود ندارد.
در تمامی مراحل بازدید نیروهای حوزه ایمنی و بهداشت حرفهای تیم بازدید کننده را با دو خودروی اختصاصی وانت خود اسکورت کرده و ماسکهای استاندارد فیلتردار را توزیع میکردند. این درحالی بود که کلیه مخازن نگهداری گاز و مواد اولیه دارای تاییدات فنی مرتبط با مواد حساس بوده و شرایط به نحوی مدیریت شده بود که هیچکدام از نیروها به جز برخی موقعیتهای شغلی حساس در واحد، مشمول قانون سختی و زیان آوری نشده بودند؛ چنین موردی نشان میداد که میتوان در مجموعهای بسیار وسیع با قراردادن استاندارد تهویهها و گازسنجها و مدیریت صحیح مخازن و آموزش و استقرار مناسب، از بروز هرگونه انتشار آلایندگی و یا بروز حادثه جلوگیری کرد.
اما با این وجود انتظارات بیشتری وجود دارد؛ سلامت کارگران نباید آسیب ببیند....
محمدرضا لریجانی (کارشناس حوزه بهداشت حرفهای و پیشکسوت بازرسان بهداشت حرفهای) در این رابطه میگوید: از سال ۱۳۸۳ دستورالعملی در وزارت بهداشت صادر شده که براساس آن کارخانجات مکلف هستند سالی یکبار عوامل زیانآور محیط کار را اندازهگیری کنند. لذا وجود ماده مضر سیلیس در سطح کارگاه و میزان آن، براساس نتایج آنالیز ماده اولیه توسط وزارت بهداشت باید سنجیده شود.
وی افزود: عمده کارگاههای تولید مصالح یا صنایع مربوط به آن به دلیل وجود همین گرد و غبار سیلیس سخت و زیانآور شدند که این شامل صنایع کائولن، خاک چینی، ماسه شویی، تولید سیمان و چندین معدن مختلف است. اگر این ماده در سطحی زیانآور در تمامی این کارگاهها وجود نداشت، غیرممکن بود که کمیتههای بدوی و تجدیدنظر سخت و زیان آوری کار، آنها را مشمول قانون سختی و زیان آوری کار کنند..
این فعال حوزه ایمنی و بهداشت حرفهای ادامه داد: در بخش خصوصی وضعیت بدتر از شرکتهای دولتیای است که این روزها عمدتاً مشمول قانون سختی و زیان آوری کار هستند. البته شرکتهای خصولتی و دولتی نیز موظف به خارج کردن کارگاه خود از سختی و زیان آوری کار هستند، اما مقاومت در این زمینه در شرکتهای ذیل خانواده بخش خصوصی بیشتر است. آنها هرکدام میخواهند از زیر هزینههای کنترل عوامل سخت و زیانآور -که منجر به پایین آمدن زیان کارگر و سازمان تامین اجتماعی میشود- فرار کنند.
لریجانی تصریح کرد: کارخانههای ماسهشویی وضعیت متفاوتتری دارند. در این کارگاهها آلودگی تا حدی نزدیک به استاندارد است اما تجربه ما نشان میدهد که آن کارگاهها نیز اغلب آلایندگی ایجاد میکنند. بسته به زمان نمونه برداری و میزان رطوبت، این میزان متغیر است؛ اما در ارتباط با آلایندگی سطح کارگاه توسط سیلیس، این موضوع به صورت قانون نانوشته تجربی در میان کارشناسان و بازرسان بهداشت حرفهای وجود دارد که هر گاه نیمی از مواد اولیه سیلیس باشد و این ماده دارای سیلیس آسیاب شده باشد یا حرارت نامتعارف ببیند، جلوگیری از آلوده شدن کارگری که در معرض آن قرار دارد ناممکن است. در همه این کارگاهها حد مجاز سیلیس بالا بوده و این حد بالا بیماریزا خواهد بود.
وی با اشاره به بیماریهای رایج در میان کارگرانی که با میزان غیرمهارشده سیلیس در کارگاه مواجه هستند، اظهار کرد: کارگاه دارای سیلیس بسته به نوع صنعت آن، امکان خارج شدن از سطح آلایندگی شدید و حتی سختی و زیان آوری کار را دارد. برای مثال در کارگاه سیلیس کوبی ساوه که سطح آلایندگی هم نسبتاً بالا بود، پس از پیگیری فراوان، اقدام به اندازهگیری آلودگی و برآورد هزینه امکان رفع آلایندگی سیلیس کرده و با مشاوره کارشناسان و اقدام فوری، کارگاه را از سختی و زیان آوری خارج کردند. امروزه هزینههای سختی و زیان آوری کار کارگر در صنایع بالا رفته و تمایل سازمان تامین اجتماعی برای شناسایی این مشاغل نیز کمتر شده است؛ لذا انتظار میرود کارگاهها و مدیران بیش از گذشته در جهت رفع و اصلاح سختی و زیان آوری و آلایندگی کارگاه خود اقدام کرده و به قانون فرصت دو ساله عمل کنند.
این کارشناس و بازرس پیشکسوت بهداشت حرفهای گفت: بسیاری از ما ایرانیان عادت داریم که مشکلات را به شیوه اصولی خود حل نکرده و لقمه را دور سر خود بچرخانیم. بسیاری از مدیران و کارفرمایان نیز با این شرایط بد نقدینگی و سرمایه در گردش، در لحظه آخر سهم حق بیمه چهار درصد شاغلان حاضر در عناوین شغلی و موقعیتهای سخت و زیان آور را پرداخت کرده و به خودشان هم فشار میآورند. این درحالی است که همین هزینه را چه بسا کمتر در جریان خارج کردن کارگاه از سختی و زیان آوری و کنترل آلایندگی با تهویهها، ابزارهای حفاظت فردی استاندارد و کنترلکنندههای منابع انتشار استاندارد میتوانند صرف کنند و کارگران خود را در اوج تجربه کاری به فضای بازنشستگی گسیل ندهند. این برای سلامت آن کارگران نیز ضروری است!
وی در پایان خاطرنشان کرد: در بیماری مربوط به سیلیس، یک دوره کمون پانزده ساله وجود دارد. مشکل این بیماری این است که اثرات مزمن آن دیر نمود پیدا میکند و آسیب زیادی ایجاد میکند. به همین علت قانونی در این زمینه وجود دارد که اگر برای کارگری بعد از دوره کمون بیماری، مشکل تنفسی ناشی از سیلیس تشخیص داده شود، حتی پس از پانزده سال نیز میتواند از کارفرمای خود شکایت کرده و کارفرما یا مدیر مجموعه مقصر بروز بیماری شناخته میشود. لذا مواجهه با آسیبهای سیلیس در واحدهای صنعتی موضوعی جدی است؛ به ویژه اینکه هزینههای درمان آن نیز برای صندوقهای بیمهگر و کارگر و کارفرما بسیار بالاست!
گزارش: رضا اسدآبادی