یک نقاش و گرافیست مطرح کرد؛
کشوری که به اهل بیت (ع) تعلق دارد، نباید هنرش در این زمینه کمرمق باشد
حسین عینیبخش میگوید: به نظرم مملکتی که به اهل بیت (ع) تعلق دارد، نباید هنرش در این زمینه کمسو و کمرمق عمل کند! نظرم این است که عدم توجه و عدم حمایتها و همراهیها نسبت به اهل بیت (ع) و صاحب اصلی این مملکت، بیانصافی است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، به طور قطع «هنر»، زبانی بینالمللی و بدون مرز است، و واسطهای برای پرداخت زیباشناسانه به موضوعات مختلف، کشورمان از گذشتههای دور تا امروز هنرمندانی را به خود دیده که با نگاهی اعتقادی مقوله هنر را بستر پرداختن به زندگی ائمه اطهار (ع) کردهاند. قطعا ماندگاری یک هنرمند کار دشواری است که دوری از کلیشهها و شعارزدگیها را میطلبد. در عرصه تجسمی، همواره هنرمندانی را داشتهایم که با ارادت به ائمه اطهار (ع) به خلق آثار هنری پرداختهاند؛ اما دیری نپاییده که فراموش شدهاند و نامی از آنها باقی نمانده است. تعداد معدودی از نقاشان را میتوان نام برد که با خلق آثار مذهبی و مناسبتی، نام خود را در لیست ماندگاران هنر ثبت کردهاند و این در حالی است که تعداد هنرمندان دغدغهمند و همدل با ائمه و معصومین (ع) بیش از حد تصور است.
ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این روزها دلیلی شده برای برگزاری یک نمایشگاه. نمایشگاه «سپیدتر از یاس» شامل آثار حسین عینیبخش که روز دوشنبه بیست و ششم آبانماه در گالری عالی حوزه هنری تهران افتتاح شده است. این رویداد که همزمان با ایام فاطمیه برگزار شده، حدود دو هفته ادامه دارد.

حسین عینیبخش که نقاشی و گرافیک را به صورت تکنیکی و آکادمیک آموخته و تجربه خلق آثار متنوعی در سبکهای مختلف را دارد، درباره برگزاری نمایشگاه انفرادی «سپیدتر از یاس» با ایلنا گفتگو کرد.
گفتنی است نمایشگاه مذکور که ادای دینی به حضرت زهرا (س) است، شامل ۱۰ اثر در ابعاد بزرگ است. عینیبخش درباره این رویداد گفت: اول بیان واقعه تاریخی خیلی برایم مهم است و میخواستم که خصوصا نسل جوان با حقیقت تاریخ و حقیقت شیعه و اهل بیت آشنا شوند. ایده و کلیت شکلگیری آثارم بر اساس مطالعات مستندات تاریخی و خواندن روایات و مطالبی که نسل به نسل به ما رسیده، انجام شد و بعد با اتودزنی ادامه پیدا کرد و به خلق رسید.
شما از آن دسته نقاشانی هستید که صرفا به خلق آثار آیینی و مذهبی نمیپردازید. گرافیک خواندهاید و تکنیکتان رنگ روغن است و در سبکهای مختلف کار کردهاید. همچنین در زمینه پرتره و خلق آثار متنوع، تجاربی داشتهاید. این بسترها را چگونه تعریف میکنید و مقایسه میکنید؟
فعالیت کردن در حوزه آثار مذهبی و دینی، محدودیتهای خودش را دارد. این محدودیتها دو سو دارند؛ یا اینکه جایگاه هنرمند را حفظ میکنند، یا برعکس این اتفاق رخ خواهد داد. چنین خلقی بر اساس توانمندیهای فرد است و او طی رویهای مشخص و در زمان معین نمایشگاهش را برگزار میکند و به هرحال آثار دیده میشوند و خرید و فروشهایی هم انجام میشود. اتفاقاتی میافتد که چرخه اقتصادی نیز به گردش در میآید. موضوعات دیگری نیز مطرح است؛ از جمله بحث نگهداری آثار و موارد دیگر… این رویه باعث میشود هنرمند طی طریق کند و فعالیتهای خود را ادامه دهد.
جدا از بحث کیفیت آثار، این رویهای است که هنرمندان سبکهای مختلف خواهناخواه آن را طی میکنند. و اینکه کدام بستر فعالیت برای شما اولویت دارد؟
بله همینطور است؛ اما هنرمندانی که در زمینه آثار مذهبی و فعالیت دارند، چنین روالی را طی نمیکنند؛ زیرا حمایتی وجود ندارد. واقعیت این است که اگر مجموعهها همراهی کنند و حمایتهایی رخ دهد؛ بیشترین و اصلیترین اولویتم فعالیت در حوزه دینی و اعتقادی است. اگر شرایطی محیا باشد، ترجیم فعالیت در همین سبک و سیاق است که در نمایشگاه «سپیدتر از یاس» شاهدش هستید.
در ادامه است که چالش ارتزاق و کسب درآمد به سراغ هنرمند میآید و او به ناچار باید آثار بازاری و عامیانهتر نیز خلق کند تا زندگیاش را بگذارند. از سویی گالریهای مطرح ترجیحشان این است با هنرمندانی کار کنند که آثارشان هنریتر و البته بازاریتر است.
حرفتان درست است. من دوست ندارم در حوزههای دیگر کار کنم. اتفاقا امروز داشتم مجموعه حیواناتم را تماشا میکردم و با خودم میگفتم اگر حمایتهای لازم از سوی دوستان و رسانهها صورت نگیرد، دوباره به همان سبک و سیاق قبل باز میگردم. واقعا شاید چین کاری انجام دهم و علیرغم میل باطنیام، مجددا به خلق آثار قبلی باز گردم.
تعداد نقاشان مذهبی و آیینی ما بسیار کم است.
بله تعداد چنین دوستانی کم است.
سوالی که همواره از سوی هنرمندان و منتقدان مطرح میشود این است که آیا تولیدات هنری بر اساس دین و مذهب و آیینها و مناسبتهای مربوطه، سبک محسوب میشود؟ نه فقط در نقاشی؛ بلکه در تمام هنرها. بسیار میشنویم که آثار مذهبی و آیینی را مناسبتی و سفارشی مینامند. اینگونه عبارات ارزش و کیفیت آثار را زیر سوال میبرد.
نظر شخص بنده این است که قطعا نسبت به هنر و آثار مذهبی کملطفی شده است. جا دارد که فضای فعالیت در این عرصه بسط پیدا کند و میدان حضور از این دسته هنرمندان گسترش یابد. گاه صحبتهایی با دوستان داشتهام و در اینباره با آنها گفتگو میکنم. به آنها میگویم یکی از دلایل اصلی من برای ورود به این عرصه تعدد آثار در دورهها و مقاطع مختلف است. در همین دوره معاصر آثار زیادی با مضامین و محتوای دینی تولید میشود. زمانی که به این کثرت و تعدد نگاه میکردم؛ به این نتیجه رسیدم که ما چقدر در حوزه اهل بیت نسبت به هنرمندان و آثارشان، کم لطفی میکنیم.
اما مخاطب خروجی کار را آنقدر جدی و با اهمیت و فاخر نمیبینید چون آثار زیادی در زمینه ائمه و اهل بیت (ع) در قالب نمایشگاه آزادِ هنری، ارائه نمیشود. تاکید روی هنر آزاد است؛ نه سفارشی!
بله همینطور است. طبیعتا، این کم لطفی روی خروجی کار تاثیر میگذارد و تا آنجاست که اگر بخواهیم مثلا تصویری از یکی از اهل بیت ببینیم، با اثری مواجه نیستم. در این رابطه سوالی که مطرح میشود این است که چرا اینگونه است و چرا اینقدر با کمبود تصاویر و آثار هنرمندانه مواجهیم. به نظرم مملکتی که به اهل بیت (ع) تعلق دارد، نباید هنرش در این زمینه کمسو و کمرمق عمل کند! نظرم این است که عدم توجه و عدم حمایتها و همراهیها نسبت به اهل بیت (ع) و صاحب اصلی این مملکت، بیانصافی است.

دامنه این بیانصافیها هنرمندان این عرصه را هم درگیر میکند.
دقیقا درست است. در راستای این خلاء و در خلال آن، هنرمند هم درگیر میشود و در نهایت مجبور به انجام کارهای دیگری خواهد شد. درباره خودم حرف میزنم و بازهم تاکید میکنم که قلبی و اعتقادی، همهجوره تمایل دارم که در همین حوزه بمانم.
به چه قیمیتی حاضرید برای اهل بیت (ع) و در دستگاه تشیع کار کنید. به طور واضح توقعتان چیست؟
راستش را بخواهید هیچ توقعی ندارم. یکی از موضوعات این است که دغدغه نگهداری آثارم را دارم چون اغلب آنها ابعادشان بزرگ است. در رابطه با نمایشگاه فعلیام «سپیدتر از یاس» از دوستان خواستهام مساعدتی کنند و مکانی را برای نگهداری آثارم تعبیه نمایند. امیدوارم این اتفاق بیفتد.
به موضوع مهمی اشاره کردید. بارها از هنرمندان شنیدهایم که برای نگهداری و محافظت از آثارشان با مشکل مواجه هستند.
چنین معضل و کمبودی را باید جدی قلمداد کرد.
اما اتفاق پنهان دیگر نوعی برندسازی از نقاشان است. توجه بیش از حد به آثار برخی افراد و همکاریهای مستمر ارگانها با آنها برای خلق آثار سفارشی، به نادیدهانگاری هنرمندان باسابقه و خوش تکنیک انجامیده است. در میان آن افراد فعال و برند شده برخی به نقاشی دیجیتال و هوش مصنوعی روی آوردهاند که مانند تیغ دو دم است.
بله متوجه حرفتان هستم. اما من هرگز به دنبال برند شدن نبودهام و دنبالش هم نیستم. من به دنبال این هستم که اثرم دیده شود و تاثیرگذار باشد. اتفاقا پیش از برگزاری نمایشگاه «سپیدتر از یاس» به مسئولان مربوطه گفتم اسم و امضای مرا از پای آثارم پاک کنید و با این کار مشکلی ندارم. این را واقعا میگویم. آنچه برای من اهمیت دارد در درجه اول تاثیرگذاری بر مخاطبان و مردم است.
این تاثیرگذاری تا کجا بوده؟ بازخوردها عموما چگونه است؟
بارها شاهد بودهام که مخاطبان آمدهاند و با دیدن آثارم اشک ریختهاند و تحت تاثیر قرار گرفتهاند. قلب و دل و روح این دسته از افراد تاثیر میگیرد و این برای من بسیار خوشایند است. نهایت اتفاقی که دوست دارم برای من و آثارم رخ دهد همین است و توقع دیگری ندارم.
یعنی مقوله مالی و اقتصادی اصلا برایتان مهم نیست؟!
مگر میشود مقوله مالی برای کسی مهم نباشد. این موضوع اهمیت دارد؛ اما تا آنجایی که هنرمند مجبور نشود برود و کارهای دیگری انجام دهد. اینگونه نگرش را معقول میدانم. شخصا هرگز غیر از این فکر نکردهام و هرگز به دنبال کسب درآمد از این عرصه نبودهام.
به هرحال هنرمندان این عرصه به طور کم و بیش با رسانهها ارتباط دارند و از مشکلات و محدودیتهایشان میگویند.
طی دو، سه سال اخیر در مجموعههای مختلف چرخی زدهام و در جهت همکاریها و عدم همکاریها به نتایجی رسیدهام؛ و باید بگویم حتی کمترین مساعدتها هم وجود ندارد. در کمترین حالتها هم فعالان هنر با موضوع اهل بیت (ع) مورد مساعدت قرار نمیگیرند. نمیدانم شاید من مراجعات کمی داشتهام یا باید بیشتر به گشت و گذار ادامه میدادم؛ اما در کل آنچه را دیدهام بر اساس مواجهات خودم بوده است.
برخورد و نوع مواجهه گالریها با شما و آثارتان چگونه است؟
همانطور که گفتم من طی دو، سه سال گذشته به مجموعههای مختلفی مراجعه کردهام. زمانی که به مجموعهها و گالریها مراجعه میکنم، اثرم را نیز برای معرفی با خودم میبرم. باید بگویم معمولا از آثارم استقبال میشود. معمولا آنها (مسئولان و مدیران مجموعهها)، بعد از دیدن آثارم، دربارهاش صحبت میکنند؛ اینکه اثر چقدر خوب است یا میتواند خوب باشد و موارد دیگر. کلا به لحاظ کیفیت و تکنیک آثارم همواره مورد استقبال قرار میگیرند و برای دوستان تعجببرانگیز هستند.
یعنی همه چیز در حد حرف است؟
در نهایت میشنوم که چقدر اثر یا آثارت خوب است و ظاهرا در این زمینه مشکلی وجود ندارد؛ اما نمیدانم چرا در نهایت مساعدتی رخ نمیدهد. با وجود آنکه در کلام و صحبتها تحسین و تشوق و تعریف وجود دارد، اما اتفاقی رخ نمیدهد. اثر به کام آنها خوش میآید و متاثر و متعجبشان میکند؛ اما آن حمایت و مساعدتی که در ظاهر امر وجود دارد، رخ نمیدهد.
شاید موضوع مهمتر که میتوانیم دربارهاش صحبت کنیم مقوله «آموزش» است. این عرصه چقدر برای شما به عنوان مدرس نقاشی، جای کار دارد؟
از آنجایی که سالهاست در زمینه تدریس مشغول به فعالیت هستم باید بگویم؛ واقعا یکی از دغدغههای اصلی و مهمم، مقوله «آموزش» است. در بسیاری مواقع سعی میکنم هنرجویان را به همین سمت و سو سوق دهم؛ یعنی توجه به اهل بیت و خلق آثاری با همین موضوع. در این بخش نیز همان بحثهای حمایتی مطرح میشود. اصلا دلم نمیخواهد چنین صحبتهایی را مطرح کنم چون من نیت کردهام به خاطر اهل بیت (ع) در این زمینه کار کنم. اگر هم بحث حمایت را مطرح میکنم دلیلش این است که نسبت به ترغیب نسلهای جدید و هنرجویانی که دارم، دغدغهمند هستم. تمایل دارم از میان شاگردانم تعدادی را به این سمت و سو بکشانم؛ آنها تمایل دارند و کارشان و فکرشان خوب است. اما از سویی باید بتوانیم آنها را مورد حمایت قراردهیم. نمیتوانیم به آنها بگوییم شما در این زمینه کار کنید و دوستان از شما حمایت میکنند. در اینباره قطعیتی وجود ندارد و حمایتی نیست.
اگر توجه کنید در همه زمینهها جشنوارههایی در قالبهای رقابتی و غیر رقابتی برگزار میشود. به نظر میرسد برگزاری یک جشنواره با موضوع اصلی و تخصصی نقاشی اهل بیت و ائمه اطهارکار مثمر ثمری باشد.
بله موافقم. و خب چنین رویدادهای وجود ندارد.
محدودیت در تصویر کردن چهره ائمه و معصومین آیا دست شما را به عنوان یک نقاش برای پرداختن به شخصیتها و سوژههای مختلف، نمیبندد؟
به طور واضح با نشان دادن چهره و شمایل ائمه اطهار (ع) موافق نیستم. من موافقم با همین رویکردی که وجود دارد، تصویر خلق شود. بهتر این است که تصویر مشخصی از چهره ائمه (ع) ارائه نشود. من سالهای دور نیز در حوزه اهل بیت (ع) کار کردهام. درگذشته تصاویر شمایلهایی از چهره امام حسین (ع) و خضرت عباس (ع) خلق میشد، که مخالفتهایی را به دنبال داشته است. به هرحال آن دوره دیگر تمام شده است.
بله آثاری قدیمی هم دارید که موضوعشان وقایع مذهبی و شخصیتهای دینی است. در این دسته از آثار تمهیداتی به کار گرفتهاید. مثلا در یکی از نقاشیهای شما پیامبر اسلام (ص) را میبینیم که دست مولا علی (ع) را در واقعه غدیر بلند کرده است. شما این دو چهره شاخص جهان اسلام و شیعه را هنرمندانه پشت به تصویر کشیدهاید که خلاقانه است.
از شما بابت این تعریف و تحسین ممنونم. و این را هم بگویم که کشیدن چهره و شمایل ائمه (ع) کار هنرمند را بسیار سخت میکند؛ لذا لازمه ارائه آثار درخور، خلاقیت و تمهیدات خلاقانه است.

نام اثر «غدیر» به مناسبت عید غدیر خم/ تکنیک رنگ روغن/ابعاد ۱۹۸ در ۱۸۹/ عینیبخش در توضیح این اثر نوشته است: پیشکشِ نازنین مولای مردان عالم. واقعه غدیر از مهمترین وقایع تاریخ اسلام است که در آن، پیامبر اسلام (ص) هنگام بازگشت از حجة الوداع در ۱۸ ذیالحجه سال دهم قمری در غدیر خم، امام علی (ع) را جانشین خود معرفی کرد. حاضران در آن واقعه که بزرگان صحابه نیز در میانشان بودند، با امام علی (ع) بیعت کردند.
از دیگر محدودیتها بگویید.
جدا از بحث چهره، در زمینه انتخاب رنگها نیز محدودیتهایی داریم. حتی در قرارگیری فیگورها هم محدودیتهایی وجود دارد. کلا خلق اثر در این حوزه با محدودیتهای بسیاری مواجه است.
و باز هم بحث خلاقیت مطرح میشود. و این جمله معروف که هر چه امکانات کمتر؛ ابراز خلاقیت بیشتر به ذهن متبادر میشود. اما موضوع مهم دیگر بهرهگیری از هوش مصنوعی و چاپ دیجیتال است. شاهدیم که این دسته از آثار در مبلمان شهری، بسیار به چشم میخورد. آیا با این بستر و عملکرد موافق هستید؟
من چاپ دیجیتال را برای انجام کارهای خیلی سریع مناسب میدانم. به هرحال مناسبتهایی وجود دارند و گاه اتفاق میافتند و در این زمینه چاپ دیجیتال مفید و کار آمد خواهد بود. این رویه را بد نمیدانم میتوان از آن در بسترهای تبلیغاتی بهره برد. چاپ دیجیتال از این منظر خوشایند است. به طور مثال شهادت آیتالله رییسی یکی از اتفاقاتی بود که به ناگاه رخ داد و لازمهاش خلق تصویر بود.
اتفاقا خودتان به مناسبت این واقعه تلخ اثری خلق کردید.
بله خلق این اثر در بستر دیجیتال رخ داد چون زمان کمی داشتیم.
هوش مصنوعی چه؟
من فکر میکنم تاثیرات منفی و معایب هوش مصنوعی مقطعی است و پس از مدتی تاثیرات مثبت آن بروز خواهد یافت. پس از مدتی چشمان مخاطبان به تصاویر خلق شده توسط هوش مصنوعی عادت خواهد کرد و آن سیرت واقعی باز خواهد گشت. در کل هوش مصنوعی را خطرناک نمیدانم.

نام اثر «خادم مردم»/ نقاشی رنگ روغن/ ابعاد ۱۱۰ در ۱۷۰/چاپ دیجیتال
به سراغ جزییات نمایشگاه «سپیدتر از یاس» برویم. شما ده اثر در این رویداد ارائه کردهاید. گفته بودید خلق این مجموعه پنج سال زمان برده است.
من آن پنج سال را تقریبی محاسبه کردهام. و خب خلق آثار در مقاطع زمانی مختلف بوده است. اینطور نبوده که بنشینم و به طور مستمر آنها را خلق کنم. اینطور بوده که مثلا یک اثر خلق شده و تا کار بعدی فاصلهای ایجاد شده است. ابعاد تمام آثار ارائه شده در نمایشگاه بزرگ هستند. کمترین ابعاد در این مجموعه متعلق به اثری یک متر و ده سانت در یک و نیم متر است. باقی آثار، ابعاد بزرگی دارند. این مورد (ابعاد بزرگ آثار) اجتناب ناپذیر بوده و ناچار بودم تصاویر بزرگی را به تصویر بکشم چون قراربود وقایعی تاریخی را پیش روی مخاطبان قرار دهم. در خلق تابلوها نیز مانند دیگر آثارم از رنگ روغن بهره بردهام.
آثاری که در نمایشگاه شاهدشان هستیم بر اساس راویات موثق تاریخی خلق شدهاند یا اینکه ماجرا برای شما ذهنی بوده؟
همیشه برای تولید آثارم تا جایی که میتوانم مطالعه میکنم. در رابطه با مجموعه «سپیدتر از یاس» نیز ماجرا به همین قرار بوده است. برای ارائه آثار بهتر به هر منبع دیجیتال و فیزیکی مراجعه کردهام. البته که روی منابع موثق تاکید دارم.
روی منابع موثق تاریخی و توجه به نسل جوان نیز تاکید کرده بودید. نسل جوان و نسل موسوم به «زد» را چگونه میبینید.
من نسل جدید را خیلی شفاف میبیینم. شاهد بودهام که همین بچهها با دیدن یک اثر با مضمون یک واقعه تاریخی، واقعا اشک میریزند. بارها اتفاق افتاده که افرادی از نسل جدید آمدهاند آثارم را دیدهاند و متوجه شدهام که شانه یکی از همین عزیزان در حال تحول است. بعد که صحبت کردهایم گفته من این واقعه تاریخی را دوست دارم و خیلی تحت تاثیر قرار گرفتهام. یا مثلا پیش آمده که یک اثر را برای مخاطب شرح دهم و او گفته حال با توضیحاتی که دادید، ارادتم به امیرالمومنین (ع) خیلی بیشتر شد.
موضوع مهمی درباره نقاشی و ائمه اطهار (ع)، مانده که به آن نپرداخته باشیم؟
آنچه میخواهم بگویم دربار اهمیت زبان تصویر است. سریعترین، بلیغترین و بهترین راه انتقال یک واقعه تاریخی بیان تصویری آن است. ما باید این فضای تاریخی را به فضای هنر منتقل کنیم و همانطور که گفتم زبان تصویر سریع و بلیغ است.
یعنی به این واسطه در انتقال مفاهیم میانبر زدهایم.
همینطور است و اتفاقا نسل جوان نیز به دنبال همین مسئله است. نسل امروز و نوجوانان و جوانان امروزی میخواهند مطب را زود دریافت کنند.
طی برگزاری نمایشگاه «سپیدتر از یاس» از همکاری با حوزه هنری و گالری عالی رضایت دارید؟
در بخش فروش آثار کار را به دوستان سپردهام. مسئولان مربوطه در حوزه هنری و متولیان گالری عالی واقعا ما همراهی کردند و از این همکاری رضایت دارم. بزرگترین دغدغه من همانطور که گفتم در اختیار داشتن مکانی مناسب برای نگهداری از آثارم است و امیدوارم در این زمینه اتفاق خوبی رخ دهد. مسائل و موارد دیگر اصلا برایم مهم نیست.
نمایشگاهتان تا چه تاریخی دایر است؟
بنا به صحبتهایی که داشتهایم نمایشگاه «سپیدتر از یاس» به مدت دو هفته در گالری ابوالفضل عالی حوزه هنری برقرار خواهد بود.
آیا ناگفتهای مانده که بخواهید دربارهاش صحبت کنید؟
گفتنیها طی این گفتگو ، بیان شد و بابت این توجه از شما و خبرگزاری ایلنا سپاسگزارم.
عکس: فواد وکیلی