خبرگزاری کار ایران

هادی خانیکی:

همه ما باید برای توسعه ملی، به گفت‌وگو و کنش مشترک فراخوانده شویم

همه ما باید برای توسعه ملی، به گفت‌وگو و کنش مشترک فراخوانده شویم

یک استاد دانشگاه تاکید کرد: دکترین جهانگیری در کتاب «در اندیشه ایران؛ روایت ۸ سال معاون اولی» چنین بیان می‌شود که بی‌ثباتی تصمیم‌ها، تداخل نهادی و فرسایش اعتماد، موتور توسعه را از کار می‌اندازد و راه عبور از وضعیت خطیر کنونی چندبعدی است.

به گزارش خبرنگار ایلنا،  هادی خانیکی در نشست رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران؛ روایت ۸ سال معاون اولی» نوشته اسحاق جهانگیری با بیان این‌که هر کاری که در پاسخ به یک ضرورت انجام شود، به‌طور طبیعی تأثیرگذار و شایسته توجه است، گفت: آقای جهانگیری هم در این مسیر تلاش قابل تقدیری داشته‌اند. من در جریان شکل‌گیری کتاب بودم و آن را مطالعه کرده‌ام. تأکید می‌کنم این کتاب صرفاً روایت اجرایی نیست؛ بلکه تلاشی برای فهم دوباره تاریخ معاصر ایران و فرصت‌هایی است که معمولاً به دلیل منازعات و سوءتفاهم‌های سیاسی کمتر دیده شده‌اند. 

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بازخوانی تجربه‌های تاریخی در جامعه‌ ضرورتی است که به دلیل روایت‌های پراکنده و آسیب‌دیدگی اعتماد عمومی، در بازخوانی تجربه‌های معاصر دچار اختلال است. این کتاب تجربه‌ای تازه را روایت می‌کند؛ تجربه یکی از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین مقاطع حکمرانی، یعنی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰. کتاب در این بخش به سه پرسش پاسخ می‌دهد؛ چرا برخی تصمیم‌ها موفق و برخی دیگر ناکام شدند؟چگونه می‌توان از این تجربه‌ها برای جلوگیری از تکرار خطاها بهره برد؟ و اینکه این بازخوانی چه کمکی به اصلاح حکمرانی امروز می‌کند.

وی ادامه داد: نکته دوم مربوط به شیوه روایت توسعه در این کتاب است. نویسنده نشان می‌دهد که این اثر تنها خاطره‌نگاری نیست؛ بلکه روایتی توسعه‌محور است. توسعه در این کتاب صرفاً اقتصادی تلقی نمی‌شود، بلکه سیاست، اجتماع، فرهنگ و محیط ‌زیست هم در کنار اقتصاد دیده شده‌اند. بر اساس این رویکرد، توسعه بدون ثبات و پیش‌بینی‌پذیری امکان‌پذیر نیست؛ بدون اعتماد عمومی و گفت‌وگوی اجتماعی پایدار نمی‌ماند و بدون ثبات اقتصادی، به‌ویژه در حوزه پولی و ارزی، هیچ برنامه‌ای دوام نخواهد داشت.

خانیکی با اشاره به این‌ که نوع روایتگری جهانگیری در این کتاب توسعه‌محور است، خاطرنشان کرد: آقای جهانگیری نه در پی قهرمان‌سازی است و نه به روایت‌های صرفاً آکادمیک و انتزاعی متکی است. روایت او بر سه پایه استوار است، صداقت و صراحت در بیان محدودیت‌ها؛ امری که پس از انتشار کتاب نیز موجب شد جریان‌های سیاسی هر یک برداشت‌هایی از آن داشته باشند. دیگر پایه این کتاب اتکا به تجربه زیسته و داده‌های واقعی است؛ او کمتر به آمار و ارقام خشک تکیه می‌کند و تجربه عملی را محور قرار می‌دهد. رکن دیگر حساسیت نسبت به مسائل مردم و سرمایه اجتماعی است؛ همان روحیه‌ای که در بیان برخی وقایع موجب بروز عواطف شخصی او هم می‌شود.

وی تاکید کرد: او هشدار می‌دهد که اگر فاصله میان دولت و جامعه افزایش یابد، هیچ برنامه توسعه‌ای به نتیجه نخواهد رسید. این کتاب به پرسش محوری می‌پردازد که ایران چگونه می‌تواند و باید در مسیر توسعه قرار گیرد؟

خانیکی یادآور شد: تز نویسنده روشن است، توسعه برای ایران یک ضرورت حیاتی حتی برای حل مسائل روزمره است. تحقق توسعه هم بر سه رکن اساسی استوار است؛ اجماع سیاسی، ثبات اقتصادی و پاسداشت سرمایه اجتماعی و تقویت همبستگی ملی

وی گفت: دکترین دکتر جهانگیری در کتاب چنین بیان می‌شود که بی‌ثباتی تصمیم‌ها، تداخل نهادی و فرسایش اعتماد، موتور توسعه را از کار می‌اندازد و راه عبور از وضعیت خطیر کنونی چندبعدی است.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: به‌رغم آنکه دکتر جهانگیری یک مدیر تکنوکرات با تجربه‌ای گسترده از سطوح پایین تا بالاترین سطوح مدیریتی است، راه پیشنهادی او صرفاً فنی نیست؛ بلکه چندبعدی و فراگیر است. او بر احیای گفت‌وگوی ملی، بازسازی اعتماد، اصلاحات نهادی، تعامل سازنده و گفت‌وگو با جهان و تقویت تولید و سرمایه‌گذاری مولد تأکید می‌کند.

وی گفت: به نظر من اگر بخواهیم مضمون اصلی یا دال مرکزی کتاب را بیان کنیم، به تعبیر خود دکتر جهانگیری این است؛ توسعه مهم‌ترین مسئله ایران است. ایران شایسته توسعه بوده و هست، اما هنوز به موقعیت درخور خود نرسیده است.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: از این‌رو، همه ما باید در اندیشه ایران باشیم و برای توسعه ملی، به گفت‌وگو و کنش مشترک فراخوانده شویم. در نهایت، این کتاب به باور من یک فراخوان جدی برای مدیران، سیاست‌ورزان و کنشگران علمی و مدنی است تا به این نوع تلاش‌ها توجه و در آنها مشارکت کنند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز