ربیعی:
در جنگ تحمیلی رفتار سیاسی مردم و همدلی آنان بزرگتر از ابزار نظامی ظاهر شد

دستیار اجتماعی رییسجمهور گفت: در جنگ تحمیلی اخیر فیکنیوزها، شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسیزبان در کنار اسرائیل بودند. تصمیم مردم و رفتار سیاسی و قضاوت آنها و در نهایت همدلی آنان، بزرگتر از ابزار نظامی ظاهر شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علی ربیعی دستیار اجتماعی رییسجمهور در دومین نشست همبستگی اجتماعی و دفاع ملی و بررسی ابعاد رسانهای درباره وضعیت رسانههای جریان اصلی در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی به ایران از سوی اسرائیل گفت: من از بعد ارتباطات به این جنگ نگاه کردم. به نظرم ما شاهد جنگی بودیم که از جنگهای متعارف کاملاً متفاوت بود. از آخرین جنگها بهصورت جنگ خلیج فارس، که تقریباً در منطقه ما یکی از جنگهای مهمی بود که آمریکا و ناتو در آن مداخله کردند، تفاوتهایی در این جنگ رخ داده است که از این موضوع نگاه کردن به نظر من یک راهبرد است.
دستیار اجتماعی رئیس جمهور ادامه داد: به اعتقاد من، این جنگ بیشتر بر دو پایه تکنولوژی و عملیات روانی استوار بود. عملیات روانی در کنار ابزار نظامی و اثربخشی ابزار نظامی با تکنولوژی، از جنبههای مهم این جنگ است. شاید پرداختن به این موضوع یک ضرورت باشد که استراتژیستها باید به این موضوع توجه کنند و این جنگهای آینده از همین جنس خواهد بود.
وی ادامه داد: اگر جنگها را به دورههای تاریخی تقسیم کنیم، میتوانیم جنگهای سنتی را در نظر بگیریم، جنگهایی که ناپلئون داشت و جنگهای صلیبی یا جنگهای دیگر؛ این نوع جنگها بیشتر متکی بر نیروی انسانی و قوت نیروی انسانی بودند. اگر جنگهای مدرن و جنگهای جهانی دوم را ملاک قرار دهیم، ترکیبی از سه نیروی هوایی، دریایی و زمینی با تکنولوژیهای مدرن را شاهد خواهیم بود.
ربیعی با بیان اینکه به نظرم ما شاهد جنگی بودیم که علیه ایران صورت گرفت و متکی بر هوش مصنوعی بود، گفت: هنوز برچسبی برای این جنگ ندارم اما میتوان آن را جنگ پساصنعتی، پسامدرن یا جنگ الکترونیک نامید. اما به تعبیر پسامدرن، اتکای اصلیاش بر هوش مصنوعی بود. نیروی انسانی زمینی اساساً نقشی در این جنگ نداشت و موضوع تصرف در این نوع جنگ جایگاهی ندارد. این جنگ ترکیبی از حمله پرقدرت از راه دور متکی بر هوش مصنوعی و جاسوسی متکی بر هوش مصنوعی بود. ما هم جاسوسی سنتی متکی بر انسان را داشتیم و هم جاسوسی بسیار قوی متکی بر ابزار ارتباطی و هوش مصنوعی. این واقعاً ویژگی این جنگ بود که تفاوت آن با جنگهای گذشته محسوب میشود.
وی افزود: نکته دیگر عملیات روانی متکی بر رسانه و شبکههای اجتماعی بعد دیگر این جنگ بود. عملیات متکی بر رسانه و شبکههای اجتماعی و عملیات روانی که در این جنگ شاهدش بودیم، هم از ابزار دیجیتال استفاده شد بخصوص رسانههای فارسی زبان و هم از فیک نیوزها و اخبار شبکههای اجتماعی بهطور جدی در کنار حملات ارتش متجاوز اسرائیل استفاده شد. به نظر من، این استفاده از ابزار عملیات روانی برای حملهکنندگان کمارزشتر نبود.
ربیعی بیان کرد: با این وضع موضوع مردم، رسانه، ذهنیت و دفاع میهنی چه بایستیهایی را نیاز دارد؟ تصمیم مردم، رفتار سیاسی و قضاوت مردم و نهایتاً همدلی مردم بزرگتر از ابزار نظامی در ایران ظاهر شد. یعنی تصمیم مردم در مورد رفتار اجتماعی و سیاسیشان و حتی رفتار امنیتیشان، مهمترین عنصر بازدارنده برای هر نقشهای بود که آمریکا و رژیم اسرائیل علیه ما داشتند. این موضوع هم در دوره جنگهای گذشته و جنگهای کلاسیک بیسابقه بود.
وی ادامه داد: به چند سوال باید پاسخ داده شود، نقش مرجعیت رسانه چه بود؟ نقش روایتسازی به چه میزان بود؟ اگر واقعاً ما میخواهیم به عنوان برنامهریزی مقاومت تداوم داشته باشیم، به اشکال مختلف چه کارهایی باید کنیم؟ رابطه آزادی رسانه در داخل با مرجعیت رسانه چیست؟ آیا قاب همه ایرانیان را شاهد بودیم؟ اساساً سیاست رسانهای که مقاومت ملی را افزایش دهد، داریم؟تمامیت ذهنی ایرانیان در کنار تمامیت ارضی و حفظ تمامیت ارضی چگونه رخ میدهد؟ آیا سیاستهای رسانهای که چه از بُعد رسانههای مستقل و آزاد و چه رسانههای جریان اصلی در کشور ما در همین سالها بوده، چقدر به مقاومت ملی کمک کرده است و کدام سیاست رسانهای نیازمند توجه بیشتری است؟
ربیعی درباره این که آیا دولت برنامهای دارد که از این به بعد به سمت قدرت بخشیدن رسانه برود و وقتی فضا امنیتی میشود رسانهها در کدام قسمت روایت قرار میگیرند، گفت: نمیتوانیم تردید کنیم رسانههایی که خارجیها دارند؛ از سر دلسوزی نیست. حتی بسیاری از کارهای شرقشناسی بزرگ از سر دلسوزی علمی نیست. بخش زیادی از این رسانهها، بهویژه وقتی به زبان فارسی یا عربی فعالیت میکنند و برای جهان سوم دیده میشود منافع خود را دنبال میکنند. از صدای مسکو به زبان فارسی تا صدای انگلیس به زبان فارسی، اینها همه به دنبال منافع خود هستند و هیچ دلسوزی برای یک ملت در کار نیست. متأسفانه، به دلایل مختلف، ما نتوانستهایم این واقعیت را به جامعه خود منتقل کنیم
وی ادامه داد: در خانه خودمان بیشتر پدرم رادیو مسکو فارسی و بی بی سی را دنبال میکرد. میگفت که به اخبار داخلی اعتماد ندارد. به همین دلیل، امروز هم همین اتفاق در حال وقوع است. پدر تحصیل نکرده من هم به همین دلیلی که امروز گوش نمیکنند؛ گوش نمیکرد من واقعاً فکر میکردم که این موضوع بسیار برجسته است.
دستیار اجتماعی رئیسجمهور خاطرنشان کرد: من فیلمهایی را دنبال میکنم؛ بهخصوص در فیلمهای فرانسوی خیلی از آدمها خائن هستند. فرقی ندارد در هر ملتی آدمهای خائن هستند. افرادی که در رسانههای آمریکایی به عنوان رسانه آمریکا کار میکنند، مشخص هستند که میتوانند خود را توجیه کنند. اما کسانی که در لایههای سازمانهای جاسوسی فعالیت میکنند خائین هستند. در دوران جنگ تحمیلی ۸ ساله هم همینطور بودند ما در جنگ تحمیلی رسانههایی داشتیم که در بغداد علیه کشورمان کار میکردند و حتی در کنار صدام ایستادند و ایرانی هم بودند. تجربه تاریخی ملت ایران نشان میدهد که این جنگ هر حالتی به خود بگیرد، امیدوارم که پایان جنگ، رنج مردم نباشد و به پیروزی برسیم. این خائنها فراموش نخواهند شد.
وی ادامه داد: ما نمیدانستیم و نمیتوانستیم؛ به بچههای دهه هشتادی و دهه هفتادیمان بگوییم که اکنونزدگی امروز و ناراحتی از شرایط نباید باعث شود که به آنها اعتماد کنیم. این جنگ و دفاع میهنی به ما کمک کرد که چه خوب است بتوانیم با نسلهای جدید خود شجاعانه صحبت کنیم و بگوییم که این رسانهها نه از سر دلسوزی، بلکه برای کوچک کردن و تحقیر کردن ایران فعالیت میکنند.
دستیار اجتماعی رئیس جمهور گفت: ببینید، سیاست خبری در زمان جنگ در همه کشورها تحت تأثیر فضای جنگ و امنیتی است. ما اصلاً نمیتوانیم ایراد بگیریم که چرا اکنون چنین سیاستی وجود دارد. به اعتقاد من، هر نوع سیاست رسانهای که منجر به این شود که گوشها و چشمها به سمت خارج برود، یک سیاست ضد امنیت ملی است و باید به دیده شک به آن نگاه کنیم. دادن آزادیهای نوشتاری و تحلیلی و حتی تلویزیونی به داخلیها باعث میشود دیدها کمتر به خارج برود.
وی با بیان اینکه شب اول حمله تلویزیون پربینندهترین بود، افزود: اشکال ندارد بگوییم سیاست امنیتی به جنگ داریم. سیاست رسانه سیاست مشاء است اما دست دولت نیست. قطعا دولت و آقای سید عباس صالحی به عنوان وزیر ارشاد سیاستهای بازتری را در قبال رسانهها دنبال خواهند کرد.
ربیعی گفت: تعبیر جنگ ۱۲ روزه؛ روایت دفاع میهنی، هویت ایرانی و دفاع ملی را ندارد. پس از این جنگ و دفاع میهنی حتما باید در مناسبات با جامعه تغییراتی ایجاد کنیم که یکی از آنها سیاست رسانهای است. همین طور وعده صادق ۳ هم روایت تجاوز اسرائیل نیست. هر دو ارجاع، ارجاع غلطی است. پس از این جنگ و دفاع میهنی باید با جامعه تجدیدنظر کنیم خصوصا سیاست رسانهای چرا که دیگر نمیتوانیم با این سیاست به سراغ جامعه برویم.
وی در پایان گفت: من معقتدم روز نهم یا دهم میخواستند کار ایران را تمام کنند و این سناریو شکست خورد. یک اتفاقاتی رخ داد وقتی ترامپ گفت تهران را خالی کنید؛ ترامپ چه کاری داشت که بگوید به مردم تهران از تهران بیرون بروید؟ این اتفاق شکست خورد. نمی فهمم چه دلیلی دارد، فقط یک دلیل را میفهمم روزی که زندان اوین را بمباران کردند و یک صحنه سورئالیستی که در آن زندانی، زندان بان، مددکار و سرباز شهید شدند، آن روز شاید فکر میکردند مردم بیرون بریزند، اما آن روز یک عنصر ذهنی مردم باعث تتنفر آنها از اسرائیل شد. براندازی بعد از جنگ هیچ جامعهای را خوشبخت نکرده است. نمیدانید چه میشد، شهرها، روستا میشدند و ۶ الی ۷ میلیون ایرانی آسیب میدیدند و برای اسرائیل مهم نیست بعدا ایران چه میشود، برای اسرائیل مهم این است که ایران قوی نباشد.