خبرگزاری کار ایران

ایلنا گزارش می‌دهد:

عادت به مرگ در جاده‌هایی که ایمن نمی‌شوند

عادت به مرگ در جاده‌هایی که ایمن نمی‌شوند

یک فعال اجتماعی می‌گوید: هنوز در قرن بیست و یک، بخشی از جاده‌های روستایی وضعیتی نامناسب و غیرقابل باور دارند. در کشور توسعه متوازن شکل نگرفته، در سطح کشوری استان‌های ضعیف نادیده گرفته می‌شوند و این استان‌ها هم شهرستان‌های ضعیف و محروم خود را نادیده می‌گیرند. این چرخه معیوب است و عدالتی وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، وضعیت نابسامان جاده‌های کشور زیست شهروندان را با مخاطره جدی مواجه کرده است. هر قدر منطقه دور از دسترس‌تر و کم‌برخوردارتر وضعیت جاده‌ها به همان نسبت بحرانی‌تر و پر مخاطره‌تر. سال گذشته بود رضا اکبری، سرپرست سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای از وضعیت نگران کننده جاده‌های کشور گفت: «در نقطه‌ای گیر کرده‌ایم و در جا می‌زنیم و اگر به دادمان نرسند، وضعیت جاده‌های کشور بسیار بد می‌شود. هر کاری که می‌توانستیم در تئوری‌ها انجام دادیم، اما وضعیت مالی بسیار بد است.»

حسن مومنی جانشین رئیس پلیس راهور فراجا هم از بی‌متولی ماندن بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ کیلومتر راه و جاده در کشور خبر داده بود: «وقتی راهی متولی ندارد؛ یعنی اگر آسفالت جاده خراب شود، تابلو نداشته باشد، خط کشی و گاردیل خراب شود، تصادفی رخ دهد، کسی در آن جاده آسیب ببیند، مکانی در آن مسیر ساخته شود و…؛ اصلا مشخص نیست مسئولیتش با چه کسی است.» 

وضعیت بحرانی جاده‌ها اما وقتی نگران‌کننده‌تر می‌شود که نگاهی به آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات جاده‌ای بیندازیم، خسرو صادق‌نیت مشاور وزیر بهداشت می‌گوید: «سالانه بیش از یک میلیون نفر در کشور به دلیل حوادث ترافیکی بستری می‌شوند.» او همچنین از رشد ۳.۵ درصدی تصادفات منجر به مرگ و میر در ۶ ماهه نخست امسال خبر داده است.

بر اساس آمار اعلامی از سوی پزشکی قانونی ۱۹‌ هزار و ۴۳۵ نفر در سال ۱۴۰۳ در تصادفات رانندگی جان خود را از دست دادند که از این میان هزار و ۸۹ مرگ مربوط به جاده‌های روستایی بوده است. تعداد مصدومان این حوادث هم ۳۸۱ هزار و ۴۸۴ نفر اعلام شده. اعدادی قابل تامل.

اگرچه بروز حوادث ترافیکی و جاده‌ای معضلی چند عاملی است، اما نقش جاده‌ها در شکل‌گیری این حوادث نه قابل انکار است و نه اندک، این نقش چنان پررنگ است که پلیس از عبارت «بخشنده نبودن جاده‌های کشور» برای توصیف وضعیت استفاده می‌کند، یعنی حتی یک خطای کوچک در جاده‌ها می‌تواند به نتیجه‌ای هولناک منجر شود. با این حال مرگ و میر ناشی از تصادفات تنها یکی از نتایج وضعیت وخیم جاده‌ها در ایران است. 

بیراه نیست اگر بگوییم وزارت راه در همه دولت‌ها ظاهرا به سادگی از کنار وضعیت نابسامان جاده‌ها و تاثیر مخرب آن بر سرنوشت مردم گذشته است. 

حالا شهروندان در گفتگو با ایلنا از تاخیر در رسیدن به مراکز درمانی دور از دسترس می‌گویند، از معلمانی که به کلاس درس خود در مدارس روستایی نمی‌رسند، از دانش‌آموزانی که در مسیر ادامه تحصیل جان می‌دهند و بیماران و زنان بارداری که جان و سلامت‌شان را در جاده‌های خراب و پر دست‌انداز قمار می‌کنند. 

مرگ دانش‌آموزان در جاده‌های ناایمن سیستان و بلوچستان

سیستان و بلوچستان یکی از استان‌هایی است که وضعیت وخیم جاده‌های آن مثال زدنی است. همین آخرین روزهای سال گذشته بود که دو خواهر و برادر ۱۳ و ۱۴ ساله در جاده روستایی متسنگ از توابع این استان جان خود را از دست دادند. آنهم در مسیر بازگشت از روستای محل تحصیل به سمت روستای محل سکونت خود. آن زمان اهالی این روستا در گفتگو با رسانه‌ها از مسیر غیراستاندارد و ناایمن روستا شکایت داشتند. 

حالا هم شه‌بخش گرگیج نماینده پیشین استان سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان‌ها و عضو شورای روستای ساندکزهی از توابع چابهار، در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا از مرگ سه دانش‌آموز دیگر در جنوب بلوچستان خبر می‌دهد. اتفاقی که همین چند روز پیش رخ داده است: «در دو نقطه متفاوت از جنوب استان، در همین جاده‌های نا ایمن دو تصادف رخ داد. دانش‌آموزان در این حوادث زیر ماشین رفته و فوت شدند.» 

بندر استراتژیک با جاده‌های ناایمن

او از گستره پهناور این استان می‌گوید. استانی که از جنوبی‌ترین نقطه آن تا شمالی‌ترین نقطه‌اش ۱۲۰۰ کیلومتر فاصله است: «مردمی که در شهرهای جنوبی استان سکونت دارند برای دسترسی به مرکز استان باید ۸۰۰ تا ۹۰۰ کیلومتر مسیر طی کنند. یکی از دلایل اصلی این شرایط، طولانی بودن مسیر و راه‌های اصلی منتهی به مرکز استان است. دولت‌های مختلف کارهایی انجام داده‌اند اما زیرساخت‌ها آنچنان که باید، تأمین نشده‌اند. این درحالی است که استانی با این وسعت باید در حوزه تامین زیرساخت‌های جاده‌ای چند برابر افزایش اعتبارات داشته باشد.» 

به گفته گرگیج با وجود موقعیت استراتژیک بندرچابهار در سطح استان و در سطح کشور اما بیشترین آمار تصادفات در محور چابهار – نیک‌شهر رخ می‌دهد: «این معضل چند دلیل دارد. در این محور عرض جاده کم است، پیچ زیاد است، از نقاط ایمنی خوبی برخوردار نیست، علائم هشداردهنده وجود ندارد و جاده دو بانده نیست. از آنجایی که چابهار مقصد گردشگری و اقتصادی است و از طرف دیگر، تمام سوخت‌کش‌ها و شوتی‌ها هم از همین مسیر تردد می‌کنند ما در هر شبانه‌روز، شاهد تصادفات خطرناکی در این مسیر هستیم.» 

او از تفاوت تصادفات در این جاده نسبت به سایر نقاط کشور هم می‌گوید: «تصادف سوخت‌کش با خودروی عادی بسیار ناراحت‌کننده است. سرنشینان خودروی عادی در آتش می‌سوزند و حتی جنازه‌های‌شان هم سالم به دست عزیزانشان نمی‌رسد. تا زمانی که این جاده دو بانده نشود، این مرگ‌ومیرها ادامه خواهد داشت. 

وعده ناتمام دولت‌ها 

هر دولتی که بر سر کار می‌آید وعده بهره‌برداری از خط ریلی برای بندر چابهار را می‌دهد: «در دولت روحانی، رهبری دستور ویژه‌ای در این زمینه صادر کردند. اگر خط ریلی بندر در آن زمان احداث می‌شد بسیاری از مشکلات مانند ترانزیت بار و… از این مسیر حل می‌شد، اما این خط ریلی هنوز به بهره‌برداری نرسیده است و با وجود افزایش چندبرابری این بندر از نظر حمل و نقل بار در این سال‌ها به ایمنی جاده‌ها توجهی نشده. وقتی این حجم از بار را روی یک جاده روستایی حمل می‌شود قطعاً با حوادث ناگوار جاده‌ای مواجه خواهیم شد.» 

اعتبارات مربوط به جاده‌های روستایی از محل اعتبارات استانی تأمین می‌شود: «۵۲ درصد جمعیت استان سیستان و بلوچستان در روستاها ساکن هستند بنابراین ساخت جاده‌های روستایی باعث می‌شود که مردم دسترسی راحت‌تری به مراکز مورد نیاز خود داشته باشند.» 

روستاییان هم کشاورزی می‌کنند و هم مزردار هستند معمولا علاقه‌ای هم به مهاجرت و تخلیه روستا ندارند. تخلیه شدن روستاهای مرزی حتی مرکز را هم تهدید می‌کند و نباید این اتفاق رخ دهد. اما مشکلات تمامی ندارد: «رانندگان برای رساندن مردم از روستا به شهر از طریق جاده خراب و ناایمن کرایه چند برابری دریافت می‌کند. این مسئله قطعاً بر زندگی اجتماعی مردم تأثیر گذار است.»

او اضافه می‌کند: «با توجه به فقر اقتصادی و نبود درآمد، پرداخت چنین کرایه‌هایی بسیار سخت است به همین دلیل برخی از مردم چاره‌ای ندارند جز اینکه حتی سفرهای درمانی خود را هم لغو کنند. جاده ناایمن باعث می‌شود که جان مردم در خطر تصادف قرار گیرد، بارها شاهد بوده‌ایم که بیمار یا مادر باردار نتوانسته‌اند به موقع به مرکز درمانی برسند و دچار مشکل شده‌اند. روزی نیست که چنین حوادثی نداشته باشیم و بروز این حوادث برای ما عادی شده است.» 

عضو پیشین شورای عالی استان‌ها پیشنهاد می‌دهد که برای ساخت جاده‌های روستایی در استان‌هایی مانند سیستان و حتماً ردیف بودجه ملی در نظر گرفته شود: «اعتبارات استانی نمی‌تواند پاسخگوی ساخت سالانه حتی ۵۰ کیلومتر جاده روستایی در استان باشد و مشکلات روز به روز افزایش خواهند یافت.» 

عادی شدن مرگ در جاده‌های ناایمن

گرگیج این را هم می‌گوید که نیازها در حوزه جاده متفاوت است: «برخی جاده‌ها ناایمن هستند و برخی راه‌ها نیازمند احداث جاده هستند. برخی در سال‌های گذشته ساخته شده‌اند و نیاز به ترمیم و بازسازی دارند اما برای نگهداری از آن‌ها هیچ اعتباری در نظر گرفته نمی‌شود. بسیاری از جاده‌ها در جریان سیل تخریب و شسته شده‌اند، برخی دیگر هم ابنیه یا پل‌شان تخریب شده. عمر مفید آسفالت سه تا پنج سال است و اگر آسفالت ترمیم نشود از بین می‌رود. ما مسیرهایی پرترددی داریم که نیاز به بازسازی دارند.» 

عدالت یعنی اینکه هر جا نیاز بیشتر است، بیشتر مورد توجه قرار گیرد: «معتقدم باید یک «اطلس رفاهی» طراحی شود. تا منطقه‌ای که محروم‌تر است بیشتر مورد رسیدگی قرار گیرد. سیستان و بلوچستان در حوزه راه‌ها و به‌ویژه راه‌های روستایی هم در شمال و هم در جنوب استان با محرومیت شدیدی مواجه است، جاده‌ها ناایمن و نیازمند بازسازی هستند. اما در چارچوب اعتبارات استانی هرگز نمی‌توانیم به شاخص‌های کشوری برسیم.»

تاثیر جاده‌های ناایمن بر وضعیت زنان

حال و روز جاده‌ها در استان نفت‌خیز خوزستان هم خوب نیست. پونه پیلرام فعال حقوق زنان است و در حوزه توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی خوزستان هم فعالیت می‌کند. او در گفتگو با «ایلنا» از تاثیر ایمنی جاده‌ها بر زندگی زنان می‌گوید: «در استان ما جاده‌ها کیفیت خوبی ندارند، وضعیتی که در سراسر کشور هم قابل لمس است. اما آنچه در این زمینه برای من حائز اهمیت است، میزان دسترسی زنان به شاخص‌های رفاهی مانند دسترسی به بازارهای محلی و خدمات بهداشتی که همیشه هم در این زمینه‌ها با مشکل مواجه بوده‌ایم.» 

جمعیت زن در استان خوزستان حدود دو و نیم میلیون نفر است که ۲۵ درصد آن‌ها ساکن مناطق روستایی یا شهرهای کوچک هستند: «هر جا که وضعیت جاده بهبود یافته وضعیت زنان هم بهتر شده، به عنوان مثال حمیدیه یکی از شهرهای کوچک استان ما است در پنج سال اخیر وضعیت جاده حمیدیه به اهواز بهبود یافته. در همین مدت هم شاهد افزایش حدودا ۱۸ درصدی ثبت‌نام دختران در مدارس بوده‌ایم. همچنین بعد از بهبودی جاده‌های روستایی این شهرستان و همچنین جاده ارتباطی رامهرمز به اهواز، شاهد رشد تعاونی‌های زنان روستایی در این شهر بودیم.» 

آسیب‌های ناشی از نبود جاده ایمن در زنان سالمند موضوع دیگری است که پیلرام به آن اشاره می‌کند: «بیشتر زنان سالمند روستایی به دلیل نبود حمل و نقل مناسب امکان دسترسی به شهر را ندارند یکی از عللی که باعث شده بسیاری از این زنان سالمند با نبود بیمه درمانی مواجه شوند هم همین سختی دسترسی به مراکز بیمه در شهرها است. کمتر از دو درصد این زنان تحت پوشش بیمه قرار دارند.

همچنین بسیاری از این زنان امکان حضور در شهرها برای دسترسی به خدمات درمانی را هم ندارند. یعنی نه تنها جاده‌ها مناسب نیستند بلکه از زیرساخت حمل و نقلی مناسبی برای مراجعه به مراکز درمانی هم برخوردار نیستند. در عمل روستایی‌ها در حال تبدیل شدن به سالمندانی هستند که امکان خروج از روستا را ندارند. جوانان هم به دلیل همین نبود امکان تردد از روستاها خارج می‌شوند.» 

این فعال حوزه توانمندسازی زنان معتقد است که باید وضعیت راه‌های ارتباطی را از منظر جنسیت بررسی کرد تا آسیب‌های جدی ناشی از زیرساخت‌های نامناسب مشخص شود: «در مناطق عشایرنشین و مناطق صعب‌العبور آمبولانس‌ها تنها در موارد حاد به این مناطق اعزام می‌شوند. از طرف دیگر درمانگاه‌ها از این مناطق بسیار دور هستند. فقدان راه ایمن و زیرساخت حمل و نقل عمومی باعث شده که دسترسی به خدمات تخصصی پزشکی تقریباً صفر باشد. اگر یک زن به دلایلی لازم بداند که برای انجام آزمایشی به شهر مراجعه کند، این امکان را ندارد، زیرا گذشته از هزینه‌های بالا جاده‌ای برای تردد آن‌ها موجود نیست.» 

ترک تحصیل ۵۰ دانش‌آموز دختر به دلیل ناایمن بودن راه 

او از تجارب خودش از تردد در همین مسیرها می‌گوید: «در ۹۰ درصد موارد در جاده‌ها با مشکل مواجه شده‌ام. آموزش‌های شغلی و مهارتی به زنان مانند آموزش آبیاری قطره‌ای، آموزش مهارت‌های زندگی یا آموزش فرصت‌های بازار، به دلیل جاده‌های ناایمن و مسیرهای سخت در عمل بسیار مشکل‌آفرین است.

یک دهیار زن بارها درخواست کرد که با زنان روستای محل خدمتش درباره کسب و کارهای‌شان صحبت کرده و آموزش‌های لازم را ارائه کنم اما به دلیل سختی مسیر امکان این اقدام را نداشتم زیرا جاده به شدت صعب‌العبور بود.

نامناسب بودن وضعیت جاده‌ها باعث شده که نه مردم شهر بتوانند در این مسیرها تردد و ارائه خدمت کنند و نه مردم این مناطق امکان تردد به شهر برای برخورداری از خدمات در حوزه‌های مختلف را داشته باشند. وضعیت نامناسب جاده‌ها، زنان مناطق کم‌برخوردار را از آشنایی و امکان استفاده از تکنولوژی روز محروم کرده است.» 

مسیرها در مناطقی مانند سوسن، دشت دهدز، دشت آزادگان یا لالی مسیرها به شدت سخت و غیراستاندارد هستند، موضوعی که این فعال حوزه زنان به آن اشاره کرده و اضافه می‌کند: «زمانی که در منطقه لالی زلزله آمد به سمت منطقه حرکت کردم، جاده‌ای در این منطقه ساخته نشده بود و من تا مدت‌ها دچار عارضه کمردرد بودم.

قطعا اگر یک زن باردار در این جاده‌ها تردد کند ولو با آمبولانس در بین راه ممکن است فرزند خود را از دست بدهد. جاده‌ای که اندیکا را به مسجدسلیمان وصل می‌کند، آنقدر ناامن است که در زلزله سال ۱۴۰۰ اندیکا به دلیل همین وضعیت بالگرد به منطقه اعزام شد. حتی تردد با خودروهای آفرود هم در این منطقه غیرممکن بود. همین شرایط وضعیت خدمات‌رسانی و امدادرسانی به این مناطق را با محدودیت جدی مواجه کرده است.» 

وضعیت جاده‌ها بر تحصیل دانش‌آموزان به‌ویژه دختران تاثیر گذاشته است، پیلرام می‌گوید: «روستای بروایه در ۲۰ کیلومتری شهر اهواز واقع شده. در این روستا تنها یک دبستان وجود دارد و بچه‌ها برای تحصیل در مقاطع بالاتر ناچارند به منطقه دیگری بروند. اما جاده بسیار سخت و ناامن است به گونه‌ای که حتی با موتور هم نمی‌توان دانش‌آموزان را به مدرسه برد. این موضوع باعث شد که حدود ۵۰ دختر در این روستا ترک تحصیل کنند. من از نزدیک این روستا را دیده‌ام و می‌دانم که این آمار واقعی است.» 

۴۰ درصد از جاده‌های کردستان فاقد آسفالت 

محمد برومند پیش‌تر در اداره راه و ترابری محور بوکان- سقز فعالیت داشته و درحال حاضر هم در استان کردستان فعال اجتماعی و آموزشی است. او توضیح می‌دهد که تقریباً ۴۰ درصد از جاده‌های استان که غالبا جاده‌های روستایی هم هستند، آسفالت نشده‌اند: «یکی از عوامل تاثیرگذار در بهبود کیفیت زندگی دسترسی راحت است که می‌تواند شامل دسترسی راحت به خدمات بهداشتی، آموزشی، امکانات رفاهی و ارتباط با سایر شهرها یا روستاها باشد. جاده ایمن و استاندارد زمینه‌ساز افزایش و فرصت‌های شغلی برای مردم می‌شود مانند بهبود وضعیت تجارت، گردشگری، کشاورزی و ناوگان حمل و نقل جاده‌ای. فقدان یا ضعف در ایمنی جاده‌ها باعث ایجاد مشکلات بسیاری برای مردم می‌شود.» 

این فعال اجتماعی از تاثیر جاده‌ها بر آموزش می‌گوید: «تا مقطع ابتدایی حتی اگر در روستا تنها یک دانش‌آموز وجود داشته باشد، آموزش و پرورش موظف است برای آموزش همان یک نفر معلم اعزام کند. اما از مقطع متوسطه اول به بعد تعداد دانش‌آموزان باید حداقل ۸۰ نفر باشد تا معلم اعزام شود. در چنین شرایطی فقدان دسترسی راحت دانش‌آموزان به مدرسه و هزینه‌بر بودن تردد برای ادامه تحصیل از یک منطقه به منطقه دیگر، در برخی مناطق زمینه‌ساز ترک تحصیل دانش‌آموزان می‌شود. حقیقت آن است که اگر جاده‌ها در این مناطق آسفالت شده و ایمن بودند، رفت و آمد راحت‌تر و هزینه حمل و نقل کمتر بود و به همین دلیل ترک تحصیل کاهش پیدا می‌کرد.» 

در استان کردستان حدود ۶۷۰ هزار دانش‌آموز حضور دارند که از این تعداد ۲۶۰هزار نفر ساکن مناطق روستایی‌اند: «این دانش‌آموزان بسیار بیشتر از دانش‌آموزان شهری با مشکل مواجه هستند. روند ترک تحصیل به‌ویژه در میان دختران، در روستاهایی که با فقدان جاده‌های آسفالته مواجهند شتاب بیشتری دارد.» 

جاده‌های ناایمن زمینه‌ساز ترک تحصیل و مرگ و میر 

به گفته این فعال آموزشی، در استان کردستان، بیش از ۱۰ درصد دانش‌آموزان مقطع متوسطه در مناطق روستایی، ترک تحصیل کرده‌اند که یکی از عوامل آن ناایمن بودن جاده‌هاست: «آموزش و پرورش تلاش کرده برای این گروه از دانش‌آموزان مدارس شبانه‌روزی ایجاد کند، اما این مدارس تنها چهار یا پنج روز پذیرای دانش‌آموزان هستند و باقی روزها دانش‌آموزان باید رفت و آمد کنند که این مسئله نیز مشکل‌ساز است.» 

ناامن بوده جاده‌ها نه تنها در حوزه آموزش که در حوزه بهداشت هم مشکل‌ساز بوده است: «مشکلات به‌ویژه در فصل بارندگی و سرما بیشتر است. یکی از این مشکلات به حفظ سلامت زنان باردار بازمی‌گردد. شبکه بهداشت معمولا به این افراد توصیه می‌کند که دو سه روز زودتر به بیمارستان مراجعه کنند، اما به دلیل هزینه بالای بستری شدن در بیمارستان بسیاری از افراد چنین اقدامی را انجام نمی‌دهند.

جاده‌ها در برخی از مناطق به قدری ناامن و سخت است که در مواردی برای نجات جان بیماران، هلیکوپتر به منطقه اعزام شده و تمام امکانات اداره راه بسیج می‌شوند تا جان بیمار و به‌ویژه زنان باردار را نجات دهند. این موارد سالانه حداکثر دو تا سه بار اتفاق می‌افتد. در بیماری‌های حاد مانند بیماری‌های قلبی نیز وضعیت مشابهی رخ می‌دهد و در مواردی شاهد فوت بیمار به دنبال مشکلات جاده و سختی انتقال بیمار به مراکز درمانی و نبود امکانات آمبولانس بوده‌ایم. زیرا آمبولانس به سختی می‌توانند در جاده‌های روستایی تردد کرده و به مردم ارائه خدمت کند.» 

برومند، مرگ ۱۲۰ نفر از اهالی این استان اشاره می‌کند، مرگ و میری که به دنبال تصادفات جاده‌ای در سال ۱۴۰۳ رخ داده است: «از این تعداد، حدود ۲۰ تا ۲۵ نفر در جاده‌های روستایی جان باخته‌اند. در جاده‌های روستایی سرعت کمتر و احتیاط رانندگان بیشتر است. در جاده سقز – بوکان به صورت میانگین هفته‌ای یک فوتی داریم. چند روز پیش در همین جاده سه خودرو تصادف کردند. در این حادثه یک نوزاد ۹ ماهه کشته شد و ۸ نفر دیگر هم زخمی شدند. از سال ۱۳۸۶ پروژه چهاربانده شدن این مسیر ۲۵ کیلومتری به یک پیمانکار واگذار شد، از آن سال تا کنون تنها ۳ کیلومتر این مسیر مورد اقدام قرار گرفته است آنهم در حد خاک‌ریزی و یک لایه آسفالت کردن. جاده‌های سنندج به مریوان، سنندج به سقز، سقز به بانه، سقز به بوکان، بیجار به همدان و کامیاران به کرمانشاه بیشترین تصادفات استان را به خود اختصاص داده‌اند.» 

او تاکید می‌کند که وزارت راه از شرایط مطلع است اما امکانات ادارات راه بسیار محدود است، عملیات اجرایی عمدتا به پیمانکاران واگذار شده، اداره راه به‌ویژه در مناطق روستایی بیشتر به راهداری مشغول است: «یعنی مراقب راه‌ها است و به اقداماتی مانند برف‌روبی و… مشغول است. شرایط جغرافیایی سخت استان کردستان و محدودیت منابع مالی، پیشرفت پروژه‌ها را به شدت کند کرده به نحوی که عملیات آسفالت و بهسازی جاده‌ها بسیار کند پیش می‌رود. از طرف دیگربه‌ویژه جاده‌های فرعی و روستایی استان با نقص لوازم و تجهیزات ایمنی مواجه هستیم مانند کمبود گاردریل و تابلوهای راهنمایی و رانندگی، ضعف در سیستم روشنایی.» 

آسیب در مسیر کلاس درس

جلال محمودزاده نماینده آذربایجان غربی در مجلس‌های هشتم، دهم و یازدهم است. او توضیح می‌دهد که بیش از ۴۰ درصد جاده‌های روستایی در آذربایجان غربی یا خاکی یا جاده‌های آسفالت شده‌ای هستند که کیفیتی پایین دارند: «این جاده‌ها حدود ۱۵ تا ۲۰ سال پیش آسفالت شده‌اند و اکنون نیاز به روکش دارند و تخریب شده‌اند. این شرایط جاده‌ها باعث ایجاد مشکلات اساسی شده است. همین نبود جاده مناسب و امکانات باعث ترک روستاها و مهاجرت مردم به شهرها شده است.» 

او از مشکلات مردم در نبود جاده‌های مناسب و استاندارد هم می‌گوید: «مردم روستایی هم برای حمل و نقل محصولات کشاورزی خود با مشکلات جدی مواجهند و هم برای دستیابی به مراکز بهداشتی و درمانی. این مشکلات اما در فصل زمستان دوچندان می‌شود. مساله فقدان جاده مناسب و ایمنی راه دانش‌آموزان را هم با مشکلات بسیاری مواجه کرده است. بیشتر معلمان در مناطق روستایی ساکن این مناطق نیستند و از شهرها به روستا می‌روند. جاده‌های بی‌کیفیت باعث می‌شود که آن‌ها در مسیر دچار آسیب شده یا با تاخیر بر سر کلاس‌های درس حاضر شوند.» 

آمار بالای مرگ و میر در اثر تصادفات جاده‌ای

به گفته نماینده سابق آذربایجان غربی در مجلس، این استان نسبت به سایر استان‌ها بیشترین تعداد کشته و زخمی در اثر تصادفات جاده‌ای را نسبت به جمعیت کل استان را دارد. در شهریورماه، شهرستان مهاباد درکل استان آذربایجان غربی رتبه اول تعداد مجروحان و جان‌باختگان تصادفات جاده‌ای را داشت. 

او درباره وضعیت جاده‌های بین شهری استان هم توضیح می‌دهد: «کریدور غرب کشور از ماکو شروع شده و تا خلیج فارس ادامه می‌یابد، طول این کریدور حدود ۲۴۰۰ کیلومتر است. ساخت این کریدور از ۱۵ سال پیش آغاز شده و هنوز ۳۰۰ کیلومتر آن در استان آذربایجان غربی تکمیل نشده در حالی که در سایر استان‌ها به اتمام رسیده است. با این روند، به نظر می‌رسد حداقل پنج سال دیگر هم به نتیجه نرسد. قسمت تکمیل نشده این کریدور در استان ما در برخی مناطق پیمانکار ندارد در برخی مناطق هم پیمانکار دارد اما روند فعالیت‌شان کند است. 

آنطور که محمودزاده می‌گوید: «وضعیت جاده‌های روستایی و شهری استان آذربایجان غربی نسبت به بسیاری از استان‌ها خوب نیست دلیل این موضوع هم اعتبارات بسیار کمی است که به این جاده‌ها اختصاص داده‌اند. در دولت چهاردهم هم هیچ اقدامی برای بهبود وضعیت جاده‌های استان انجام نشد.» 

جاده‌هایی که مدام از عرض‌شان کم می‌شود

حجت‌الله نورمالکی فعال اجتماعی – سیاسی، برای «ایلنا» تعریف می‌کند که وضعیت جاده‌ها در استان ایلام را باید به ایلام قبل از اربعین و ایلام بعد از اربعین تقسیم کرد: «وضعیت جاده‌ها تا قبل از موضوع اربعین و حرکت به سمت عتبات عالیات و کربلا بسیار خراب بود، به‌ویژه دسترسی به مرکز استانی یعنی شهر ایلام بسیار ناایمن و پرحادثه بود. من ساکن منطقه هلیلان هستم یکی از دورترین و محروم‌ترین شهرستان‌های استان و کشور است. برای ساکنان این منطقه دسترسی به مرکز استان بسیار سخت بود. اما در طول هفت، هشت سال گذشته اتفاقات خوبی در حوزه راه‌ها رخ داد. به‌ویژه در مسیر جاده حمیل به شباب و از جاده شباب به سمت ایلام و مهران.» 

او اضافه می‌کند: «البته مسیرهای فرعی وضعیت جاده‌ه‌ای مناسبی ندارند. جاده شهرستان هلیلان در دهه ۶۰ ساخته شده، یعنی زمانی که در روستا دو یا سه ماشین بیشتر نبود. از طرف دیگر پیمانکاران، هر روکش آسفالتی که به جاده می‌زنند درصدی از عرض جاده کم می‌شود برای اینکه آسفالتی کمتری زده شود. به بیان دیگر هر بار جاده باریک‌ترمی‌شود.» 

وضعیت جاده‌ها در استان ایلام خوب نیست، این درحالی است که راه همواره یکی از زیرساخت‌های اصلی هر منطقه است: «هر جایی که کیفیت راه خوب باشد، از آسفالت گرفته تا راه‌آهن، کیفیت نگاه به آن شهرستان را تغییر می‌دهد. به عنوان مثال در شهرستان هلیلان مناطقی وجود دارد که می‌توانند به عنوان میراث فرهنگی و حتی میراث جهانی ثبت شوند اما به دلیل نداشتن راه اساسا از این چرخه خارج شده است زیرا یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌ها و مولفه‌های معرفی یک کشور، سرزمین، استان، روستا یا شهرستان راه است.» 

زایمان در جاده‌های ناایمن

به گفته نور مالکی بارها مشاهده شده که مردم روستاها به دلیل نبود راه مناسب در مسیر رسیدن به درمانگاه وضعیت وخیمی پیدا کرده‌اند: «از طرف دیگر کیفیت خدمات در خانه‌های بهداشت یا درمانگاه‌ها نزدیک به صفر است. برخی از زنان روستایی ما در زمان انتقال به این مراکز به دلیل نبود راه مناسب، یا در راه زایمان می‌کنند یا جان‌شان از دست می‌رود.» 

این فعال اجتماعی تاکید می‌کند که هر منطقه‌ای دارای جاذبه گردشگری باشد اما در نبود راه مناسب و ایمن گردشگرها برای بازدید از این مناطق رغبتی ندارند و هیچ کس حاضر نیست به قیمت به خطر انداختن جان خود از یک میراث تاریخی بازدید کند: «حتی دانش‌آموزان هم به دلیل نبود جاده‌های استاندارد در استان ما به شدت رنج می‌کشند. نه وسیله مناسب وجود دارد و نه جاده استاندارد. به دلیل خاکی بودن برخی از جاده‌ها گاهی تردد در مسیر خارج از حد توان دانش‌آموز می‌شود. بسیاری از دانش‌آموزان این مناطق ناچارند مقطع دبستان را به پایان رسانده و بعد ترک تحصیل کنند. حالا اگر خانواده‌ای توان مالی داشته باشد، فرزندش را برای ادامه تحصیل به کرمانشاه می‌فرستد که مسیر جاده‌ای بهتری دارد.» 

او از وضعیت معلمانی می‌گوید که از مناطق شهری به روستاها اعزام می‌شوند: «معلم گاهی ناچار است چند روزی در روستا ماندگار شود اما به‌طور کلی وضعیت راه هم برای معلمانی که قصد تدریس در این مناطق را دارند بسیار دشوار است و هم برای دانش‌آموزانی که قصد ادامه تحصیل در سایر مقاطع تحصیلی را دارند. گاهی معلمی که قصد حضور در مدرسه روستایی را دارد به دلیل انسداد جاده قادر به حضور در کلاس درس نیست و این موضوع به دانش‌آموزان آسیب می‌زند.» 

«هنوز در قرن بیست و یک، بخشی از جاده‌های روستایی در شهرستان هلیلان وضعیتی نامناسب و غیرقابل باور دارند» این را نورمالکی می‌گوید و اضافه می‌کند: «در کشور توسعه متوازن شکل نگرفته، در سطح کشوری استان‌های ضعیف نادیده گرفته می‌شوند و این استان‌ها هم شهرستان‌های ضعیف و محروم خود را نادیده می‌گیرند. این چرخه معیوب است و عدالتی وجود ندارد. هنر راهداری در این شهرستان این شده که هر ده سال یکبار جاده را روکش آسفالت می‌کند. در حالیکه چاله‌چوله‌ها و دست‌اندازها فراوان هستند و پیچ‌های خطرناک هم حذف نمی‌شوند.»

انتهای پیام/
خبرنگار : شادی مکی
ارسال نظر
پیشنهاد امروز