خبرگزاری کار ایران

عمل خوشنت آمیز احمقانه در بیسبال آمریکا

asdasd
کد خبر : ۷۷۰۲۰۴

شلیک مرگبار به بازیکن 23 ساله بیسابل به عنوان عمل خشونت آمیز احمقانه معرفی شده است.

به گزارش ایلنا، «یک عمل خشونت‌آمیز احمقانه». این توصیف مدیر ورزش دانشگاه نیومکزیکو، ادی نونیس از شلیک مرگبار به سمت بازیکن 23 ساله تیم بیسبال UNM، جکسون ولر بود.

شاید او خیلی این موضوع را آسان تلقی کرده در حالی که همان روز یک بازیکن بااستعداد فوتبال، جیلون مکنزی 14 ساله به همراه دوست 15 ساله‌اش هدف گلوله قرار گرفتند و جان خود را از دست دادند؛ شش روز قبل از آن هم دواین سیمونز بر اثر اصابت گلوله جان باخت در حالی که هم‌اتاقی‌اش در دانشگاه، کاری بالنتاین که به تازگی از سوی تیم نیویورک جاینتس مورد پذیرش قرار گرفته بود، به شدت مجروح شد. سه جوان ورزشکار در فاصله یک هفته کشته شدند، سه خانواده ویران شد و دوران حرفه‌ای سه استعداد آینده‌دار شروع نشده به پایان رسید.

ویران‌کننده است، تراژیک است، اما شاید چندان احمقانه نباشد

قطعا منطق اشتباهی پشت این قضایا وجود دارد وقتی به اعداد خوفناک جنایت نگاه می‌کنیم. مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌های آمریکا (CDC) اعلام کرد در سال 2017 آمار مرگ با اسلحه در این کشور به بیشترین میزان در 20 سال اخیر رسیده است. گزارش قبلی این مرکز قتل با سلاح گرم را به‌عنوان دومین عامل مرگ جوانان آمریکایی بین 15 تا 24 سال عنوان کرده بود. با توجه به این آمار و اعداد و ارقام از این دست که بسیار زیاد هم هستند، کمتر می‌توان عنوان احمقانه را بر آن اطلاق کرد و چنین توصیفی بیشتر واکنش کسالت‌آور ما به چنین فجایعی است.

خشونت با سلاح گرم بیشتر ورزشکاران رنگین پوست را هدف می‌گیرد و این دسته از ورزشکاران بیش از هم‌تیمی‌های سفیدپوستشان در معرض خطر هستند. سیاهپوست‌ها تنها 13 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند اما بر اساس آمار سال 2017 از میان بازیکنان لیگ بیسبال آمریکا   (MLB)5/42 درصد سیاهپوست، در لیگ بسکتبال آمریکا (NBA) 7/80 درصد و در لیگ فوتبال آمریکا(NFL)  70 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند. همزمان، سیاه‌ها 58 درصد قربانیان قتل با سلاح گرم را تشکیل می‌دهند و اسلحه عامل اصلی مرگ مردان سیاهپوست بین 15 تا 24 سال محسوب می‌شود. در میان سفیدها، 77 درصد مرگ بر اثر سلاح گرم نتیجه خودکشی است در حالی که در میان سیاه‌ها 82 درصد مرگ بر اثر سلاح گرم ناشی از قتل است. این به طور خاص نگران‌کننده است وقتی شما بدانید در حالی که 41 درصد از سفیدپوست‌ها سلاح‌ها دارند این آمار در میان سیاه‌ها تنها 19 درصد است. سیاه‌های کمتری اسلحه دارند اما احتمال اینکه گلوله بخورند، بیشتر است. من اسلحه دارم. در طول این سال‌ها مطالعاتم درباره تاریخ غرب را با جمع کردن انواع اسلحه و دیگر ملزومات آن دوره تکمیل کرده‌ام بنابراین این یک درخواست عمومی برای ممنوعیت تمام انواع اسلحه نیست. در واقع، این کنکاش درباره رابطه منفعل و گاه توهین‌آمیز ورزش، خشونت و سلاح است. هر سه اینها تاثیرگذاران پرقدرت اجتماعی هستند که روی نگاه جهان به آمریکا و آمریکایی‌ها به خودشان موثرند. شاید جواب همینجا نهفته باشد.

خشونت در ذات بیشتر ورزش‌های محبوب هست چه در خود ورزش نوعی از خشونت وجود داشته باشد چه باعث ایجاد آن در میان هواداران متعصب شده باشد. شاید بدترین نوع خشونت ورزشی در سال 532 میلادی در یک مسابقه ارابه‌رانی رخ داد که نیمی از قسطنطنیه سوخت و 30 هزار نفر کشته شدند. بیشتر مردم با آشوب‌های مدرن هواداری بعد از مسابقات مهم که در آن بازیکنان (از جمله خود من) به همدیگر مشت و لگد می‌زنند و یکدیگر را گاز می‌گیرند، آشنا هستند. در حالی‌ که کنترل خشونت هواداران کار آسانی نیست، بازیکنان باید در چارچوب قوانین رفتار کنند در غیر این صورت مجازات می‌شوند. ورزش تلاش می‌کند فرمی سازمان‌یافته از تفریح را ایجاد کند که ورزشکار را به اوج قدرت جسمی و هیجانی می‌رساند اما اجازه نمی‌دهد از جایی فراتر برود. در مجموع، این فلسفه کارآیی دارد چون آن ورزش در عین اینکه به هیجانات تهاجمی ما احترام می‌گذارد، به افراد کمک می‌کند فراتر از جایی بروند که دیگران قبلا به آن رسیده‌اند اما ما باید بخشی از مسوولیت را نیز قبول کنیم وقتی می‌بینیم داور کنار می‌ایستد تا دو بازیکن هاکی از خجالت هم دربیایند یا وقتی نیمکت‌ها آماده یک درگیری تمام عیار با جرقه‌ای هستند که در زمین زده می‌شود چون ما اینطور پیام می‌دهیم که بزرگترها مسائل را چگونه حل می‌کنند. شاید باید در برخورد با آن با هوشیاری بیشتری رفتار کنیم.

این در هم تنیدگی ورزش و خشونت با سلاح گرم در آمریکا چشم‌انداز فعلی ما در آمریکا است در حالی که کارشناسان و سیاستمداران ما مستمرا آن را محصولی از یک کشور از هم پاشیده توصیف می‌کنند. به هر حال، تا آنجا که من به یاد دارم این کشور همیشه متفرق بوده، این یکی از عناصر تعیین‌کننده دموکراسی است چون ما تنوع آرا را تشویق و از آن حمایت می‌کنیم. این شکاف‌ها وقتی بیشتر می‌شود که مردم درباره واقعیت‌ها، آمار و مسائل مهم خبردار می‌شوند. دانش به یک مصالحه دوطرفه منجر می‌شود.

با این وجود، در دولت ترامپ، گفت‌وگوی عقلانی به شدت مورد حمله قرار گرفته است. رییس‌جمهور، مطبوعات را «دشمن مردم» توصیف کرده و به طور ضمنی از حمله شفاهی و فیزیکی به خبرنگارها حمایت کرده است. در عوض، اطلاعات غلط به مردم داده می‌شود (ترامپ اخیرا از مرز 10 هزارمین دروغ به‌عنوان رییس‌جمهور عبور کرد) و این کاری است که شاخه روابط عمومی کاخ سفید، یعنی فاکس نیوز به خوبی آن را انجام می‌دهد. این تاکتیک برای تغییر جریان اطلاعات درست و انحراف آن از سمت مردم به کار گرفته می‌شود. دلیلش چیست که آمریکا بیش از تقریبا هر کشوری در جهان مخالف نظریه تغییرات اقلیمی دارد یا چرا تا این اندازه به طرفداران تئوری پوپولیستی مخالفت با واکسیناسیون بها داده می‌شود. کارشناسان علمی، پزشکی و حقوقی هرگاه چیزی می‌گویند که خیال مردم را ناراحت می‌کند یا در کار کسانی که به دنبال سود هستند، مداخله می‌شود، رد صلاحیت می‌شوند. این هرگونه راه حسن‌نیت نسبت به مردم را از بین می‌برد و با دستکاری حقایق سعی دارد نظرهای مخالف را به سکوت بکشاند.

نتیجه این می‌شود که کم‌اطلاع‌ترین، کم‌عقل‌ترین و خشن‌ترین افراد در میان ما تشویق می‌شوند برای اینکه خشمشان را ابراز کنند و این منجر شده به افزایش حملات به مسلمانان، یهودیان و دیگران. جرایم ناشی از تنفر در سراسر آمریکا در سال 2017 بیشتر شده و این آمار در سال 2018 هم افزایش یافت. در حقیقت کسانی که در تحلیل و بیان عقلانی ایده‌های‌شان ناتوان هستند، ترجیح می‌دهند از سلاح گرم استفاده کنند. تفنگ هم به هدف نیاز دارد. در سال‌های اخیر، ورزشکاران صراحت بیشتری در اعتراض به افزایش نابرابری‌های اجتماعی از خود نشان داده‌اند و با این کار خودشان را هدف کردند. بیشتر این ورزشکاران صریح از جمله کالین کاپرنیک (ستاره فوتبال آمریکایی)، لبرون جیمز و استیفن کاری سیاهپوست هستند که باعث می‌شود هدف‌های بزرگتری به چشم بیایند.

جذابیت تاریخ غرب برای من از این جهت است که چطور مردم شجاعانه با عناصر خشن و مردم خشن‌تر مبارزه کردند تا یک تمدن قانونمند بسازند در حالی ‌که همزمان از ریشه کندن افرادی که دست به بی‌قانونی زده بودند را توجیه می‌کردند. اسلحه به آنها اجازه داده بود برند مرگبار خود را به نمایش بگذارند و هر کسی که با آن مخالف بود را حذف کنند اما این تقریبا تاریخ همه تمدن‌ها است؛ زور پدر منطق است. اسلحه نماد هر نوع سیاست کشورگشایی آمریکا بوده و برای همین است که اینقدر در فیلم‌های‌مان، در شوهای تلویزیونی‌مان و در ادبیات‌مان به آن می‌پردازیم. مخالفت به خشونت منجر می‌شود و برنده خشونت کسی است که سلاح بزرگتری دارد.

اما یک تفاوت میان فانتزی سرگرم‌کننده و اقدام در دنیای واقعی وجود دارد. ورزش، سینما، تلویزیون و بازی‌های ویدئویی دنیایی فانتزی خلق می‌کنند که در آن نگرش خشونت‌آمیز معرفی می‌شود بدون آنکه به‌عنوان یک رفتار مناسب مورد تایید قرار بگیرد. در دنیای واقعی که تسلیت گفتن و دعا کردن برای خانواده‌های قربانیان خیلی آسانتر است از اینکه بخواهی پول لابی‌های اسلحه را رد کنی، باید قوانین سختگیرانه‌تری درباره حمل و مالکیت سلاح، انواع اسلحه در دسترس و دلایل نیاز به اسلحه را وضع کنیم. هر چیزی غیر از آن احمقانه است و ما می‌دانیم نتیجه‌اش چه خواهد بود.

منبع: گاردین

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز