خبرگزاری کار ایران

تولد مبارک آقای بیکار؛

آقای‌خاص 53 ساله شد/ «مورینیو» خاص‌ترین مربی خانه‌نشین دنیا

مورینیو یا همان «آقای‌خاص» در حالی وارد 53 سالگی شد که همچنان نامدارترین مربی بیکار دنیای فوتبال است.

به گزارش ایلنا، مردی که قصد داریم به او و نگاه "خاص‌اش" به فوتبال بپردازیم، نه فیلسوف است و نه ابداع‌کننده نوع خاصی از شیوه بازی؛ با این حال متفکر است، آن هم نه تفکری که نظیرش را در اندیشه‌های افراد مذکور دیده باشیم، بلکه تفکری "خاص" که فقط و فقط مختص خود اوست.

ژوزه مورینیو

آقای‌خاص قصه ما نه مثل قیصر فوتبال آلمان بازیکنی افسانه‌ای بود و نه مثل ژاکه فرانسوی از دل آکادمی سر بیرون آورده بود. او برای جاودانه‌شدن در تاریخ نیازی به خلق شیوه‌های عجیب هم نداشت چون اعتقاد داشت هر مسابقه شیوه 90 دقیقه‌ای خاص خود را می‌طلبد.

ژوزه ماریو دوسانوتوس مورینیو فلیکس، با نگرش "خاص" خود نام خود را بر بلندای دیوار فوتبال حکاکی کرد، دیواری که پیش و پس از او شاهد یادگاری‌های زیادی بوده و خواهد بود اما امضای "آقای‌خاص" را هرگز از یاد نخواهد برد.

ژوزه در سال 1996 به عنوان دستیار و مترجم سر بابی رابسون فقید در بارسلونا مشغول به کار شد و با خروج این مربی انگلیسی وی دستیار لوئیس فان‌خال شد و تا پایان دهه 90 در بارسا بود، آن هم در تیمی که بعدها لذت شکست‌دادنش را بارها چشید، تیمی که مورینیو آن را جایی برای پیچیده کردن قواعد فوتبال توصیف کرده بود؛ بارسلونا...

ژوزه مورینیو

آموزه‌های رابسون و فان‌خال باعث شد تا ژوزه در سال 2000 به زادگاهش، پرتغال برگردد و اولین گام خود را در عرصه مربیگری در تیم شهرش، بنفیکا بردارد. "مو" که خود اهل ستوبال لیسبون بود، پس از یک وقفه دو ساله که به فعالیت در اونائو دلیرا گذشت، سکان هدایت تیمی را بر عهده گرفت که مستقیم به سکوی پرتابش تبدیل شد.

ژوزه مورینیو

وی در اولین فصل حضورش در پورتو در فصل 2002/03، توانست این تیم را به قهرمانی لیگ پرتغال و البته جام یوفا برساند. شاید خیلی‌ها تصور می‌کردند این موفقیت‌ها همراه با شانس و اقبال بوده اما آقای‌خاص فصل 2003/04 را هم با قهرمانی لیگ و لیگ قهرمانان اروپا پشت سر گذاشت. هنگامی که مورینیو سرمست از شکست دادن موناکوی دیدیه دشان، با تیپ‌رسمی همراه با بازیکنان پورتو در چمن ورزشگاه فلتینس آرنا به شادی و پایکوبی مشغول بود، مطمئنا به این فکر می‌کرد که می‌تواند بارهای به مراتب از این سنگین تر را از روی زمین بردارد.

ژوزه مورینیو

همزمان در غرب لندن انقلابی صورت گرفته بود، رومن آبراموویچ تمام سهام پیتر کنیون را خریداری کرده بود و مالک جدید چلسی به شمار می رفت. رانیری بخت برگشته از سمت سرمربیگری آبی ها کنار گذاشته شد، تا پای مرد جاه طلب پرتغالی به استمفورد برریج باز شود.

ژوزه مرد اول چلسی شد و به یک باره خود را میان دعواهای تکراری شده الکس فرگوسن و آرسن ونگر یافت. حالا جدال های لفظی سنتی انگلیس فرد جدیدی را یافته بود، فردی که اتفاقا برای به راه انداختن چنین جنگ هایی لحظه شماری می کرد؛ چرا که نه، او قدرت و فهم بالا از فوتبال داشت، اعتماد به نفس، کاریزما و البته چلسی را داشت، تیمی که با ورود او شروع کرد به کنار زدن حریفان و کم کم خود را به عنوان قطب چهارم فوتبال جزیره مطرح کرد.

ژوزه مورینیو

در بحبوحه جنگ های لفظی اش با فرگوسن تمام نشدنی، پیر مرد اسکاتلندی به سیم آخر زد و چنین جملاتی را بر زبان آورد: شما تا به حال به رستوران رفته اید و ماهی هم سفارش داده اید! می دانید چرا ماهی سرخ شده داخل بشقاب است؟! خب من به شما می گویم، ماهی به این دلیل تبدیل به غذای شما شده، چون دهانش را بیش از حد باز و بسته کرده است! مورینیو هم باید بداند که در انگلیس حرف زدن بیش از حد دردسر ساز خواهد شد!

شاید ژوزه فکرش را هم نمی‌کرد در دو مقطع پیش‌بینی فرگی درست از آب در می‌آید اما جملات پیرمرد یونایتد نه تنها آقای‌خاص فوتبال را متوقف نساخت بلکه انگیزه بیشتری هم به او داد. شاید هم همین جملات فرگوسن باعث شد تا "مو" با روشن‌کردن ماشین‌جنگی چلسی، در دو فصل ابتدایی حضورش در این تیم دو عنوان قهرمانی لیگ‌برتر انگلیس، یک جام‌اتحادیه و یک جام‌حذفی را کسب کند!

مورینیو به تنهایی در طی تنها دو فصل کاری را انجام داد که لیورپول 26 سال نتوانسته در لیگ برتر انجام دهد. قهرمانی در لیگی همانند لیگ‌برتر، نگاه‌ها را به مربی شیک‌پوش محله اعیان‌نشین لندن خیره کرد اما همان‌طور که روزهای خوب چلسی و مورینیو کم کم به اتمام می‌رسید، روزهای ابری لندن هم در راه بودند.

ژوزه مورینیو

دو فصل از 4 فصلی که مورینیو در دوره اول حضورش در چلسی، هدایت این تیم را بر عهده داشت، با قهرمانی همراه بود، اما دو فصل پایانی با یک نایب قهرمانی و یک عنوان نازل پنجمی که البته اجازه نداد او لیگ  را به اتمام برساند، همراه شد.

با این حال آقای همیشه جاه‌طلب در فصلی که همراه با تیمش نایب‌قهرمان لیگ‌برتر شد، توانست توأمان جام‌حذفی و جام اتحادیه را نیز به ویترین افتخارات شیرهای لندن اضافه کند. آنچه رومن آبراموویچ می‌خواست قهرمانی در اروپا بود، شاید به خاطر همین عنوان مورینیو را استخدام کرده بود اما این مربی در کسب این مقام موفق نبود. مورینیو اخراج شد و یک فصل خانه‌نشین بود ولی فصل 2008/09 هدایت تیمی را بر عهده گرفت که مالکش مثل آبراموویچ سودای قهرمانی در اروپا را داشت.

مانچینی برکنار شده بود و برعکس ژوزه، از ایتالیا به انگلیس رفت و هدایت منچسترسیتی را بر عهده گرفت اما ژوزه جانشین مانچو شد و هدایت اینترمیلان را بر عهده‌ گرفت. او در دو فصلی که سرمربی نراتزوری بود، به سلطه این تیم در فوتبال ایتالیا ادامه داد. اسکودتو کمترین عنوانی بود که مورینیو می‌توانست به آن دست پیدا کند. در همان فصل 2008/09 می‌رفت تا تیمش را همانند پورتوی سال 2004 قهرمان اروپا کند، اما در یک‌هشتم نتوانست بر حریفش غلبه کند. موراتی و مورینیو صبر کردند و توانستند با اتکا به بازیکنان بزرگی همچون اسنایدر، کامبیاسو، زانتی، میلیتو، استانکوویچ، موتا و سزار قهرمانی در سه‌گانه را برای اینتر به ارمغان بیاورند. دو دیدار خاطره‌انگیز برابر بارسلونا و یک فینال فراموش‌نشدنی مقابل بایرن‌، آقای‌خاص را به یکی از مطرح‌ترین مردان تاریخ فوتبال تبدیل کرد.

ژوزه مورینیو

ژوزه جاه‌طلب بود، آنقدر که ماندن در اینتر او را ارضا نمی‌کرد، بنابراین چمدان‌های خود را بست و راهی مادرید شد. با نشستن روی نیمکت رئال‌ بهتر می‌توانست به دشمنی با بارسلونا بپردازد! او زمانی راهی سرزمین ماتادورها شد که همه چیز در اختیار بارسلونا و پپ گواردیولا بود؛ قهرمانی‌های پیاپی در رقابت‌های مختلف، کاتالانی‌ها را به یاد تیم بی نظیر کرایوف انداخته بود.

مورینیو اولین ال‌کلاسیکوی خود را با تحقیر در نیوکمپ شروع کرد. این شکست برای او که فصل قبل از آن در همین ورزشگاه به عنوان مربی اینتر دور افتخار می‌زد، گران تمام شد.

ژوزه نبرد بارسا و رئال را در طول 3 فصل به جنگ واقعی تبدیل کرد، به طوری که ژاوی، ستاره بی‌چون و چرای آن روزهای آبی و اناری‌پوشان در مورد دوران حضور مورینیو در فوتبال اسپانیا گفت: «زمانی که ژوزه مربی رئال بود، تقریبا با تمام بازیکنان این تیم قطع رابطه کرده بودیم!».

رئال مورینیو یک قهرمانی لالیگا که تا الان به آخرین آنها هم بدل شده، یک کوپادل‌ری و یک سوپر جام اسپانیا را کسب کرد و فلورنتینو پرز پس از اتمام قرارداد مربی‌پرتغالی درب‌های خروج باشگاه را به او نشان داد.

ژوزه مورینیو

او در فصل 2013/14 دوباره به لندن آمد تا روی نیمکت چلسی بنشیند. چلسی برای او بخشی از وجودش بود که به هیچ عنوان نمی‌توانست آن را کنار بگذارد. همان فصل توانست چلسی را به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان برساند اما شکست مقابل اتلتیکو، چلسی را از راهیابی به فینال بازداشت.

فصل 2014/15 را باید متعلق به آقای‌خاص دانست؛ او توانست یک بار دیگر قهرمانی لیگ‌برتر را بدست بیاورد، با بازیکنانی مثل چک، کورتوا، هازارد، تری، ماتیچ، فابرگاس و آزپلیکوئتا... قهرمانی در جام‌اتحادیه تقریبا خاطره شکست مقابل پاری‌سن‌ژرمن در یک‌هشتم نهایی از یادها برد و فصل را با دو قهرمانی برای آقای‌خاص به پایان رساند.

ژوزه مورینیو

اما مورینیو تیره‌روزی در چلسی را یک بار دیگر تجربه کرد. وقتی سال 2007 اخراج شد، تیمش در رده پنجم بود اما این بار تیمی را رها کرد و رفت که در رتبه شانزدهم جا داشت. اختلاف با اوا کارنرو، درگیری با ویکتور والدز، فروکردن انگشت در چشم تیتو ویلانووا، صحبت‌های درگوشی‌اش با پپ آن هم در حساس‌ترین لحظات ال‌کلاسیکو، درگیری فیزیکی با آرسن ونگر و اشک‌ریختن با موتا و اسنایدر هنگام خروج از اینتر فقط و فقط می‌تواند از عهده یک مرد بر بیاید.         

چه دوستش داشته باشیم و چه از او متنفر باشیم، ژوزه مورینیو یکی از تأثیرگذارترین مربیان یک‌دهه اخیر فوتبال است. مردی که در همه رفتارهایش خاص است؛ از گره کراوات‌هایش تا سهیم‌شدن در شادی بازیکنانش؛ مردی که در حال حاضر بدون تیم مانده و همه هواداران فوتبال منتظرند او باشگاه جدیدش را انتخاب کند.

منبع: ورزش 11

کد خبر : ۳۴۲۰۸۲