چرا مدیران استقلال و پرسپولیس به مجلس میروند؟

فراکسیون مجلس درحال رصد کردن تمام عملکرد دو باشگاه بزرگ لیگ برتر است.
به گزارش ایلنا، طی روزهای گذشته مدیران پرسپولیس - و در تیر ماه مدیران استقلال – برای پاسخگویی و شفاف سازی راجع به عملکردشان به مجلس فراخوانده شدند. اما چرا؟ کل گردش مالی سالیانه این دو باشگاه به 10 هزار میلیارد تومان هم نمی رسد ولی شرکت های داریم که گردش مالی روزانه آنها روزانه حدود 2 هزار میلیارد تومان است.
چرا مدیران این شرکت ها برای پاسخگویی به مجلس دعوت نمی شوند؟ جواب بسیار ساده است. فوتبال در اتاق شیشه ای است و کلیه فعالیت های مرتبط با آن لحظه به لحظه رصد می شود.
کوین کیگان سرمربی اسبق تیم انگلستان یک بار گفته بود: « اگر شما سرآلکس فرگوسن باشید هر هفته 70 هزار نفر (ظرفیت ورزشگاه اولدترافورد) وارد کسب و کار شما می شوند و جدول لیگ هم هر دوشنبه منتشر می شود در حالیکه بیلان کاری و حساب و کتاب شغل های دیگر فقط سالی دو بارمنتشر می شود».
واقعیت همین است که نتیجه کار مربیان و مدیران فوتبال هر روز و هر هفته در دسترس و بالطبع در معرض قضاوت عموم مردم قرار می گیرد در حالیکه صورت های مالی سایر شرکت ها و عملکرد آن ها با هر میزان گردش مالی فقط سالی یکبار و در مجمع عمومی سالیانه مورد بررسی قرار می گیرد.
اگر جلوی ورودی هر شرکتی هر روز تعدادی خبرنگار حضور داشته باشند و رفت و آمدها را رصد کنند و لحظه به لحظه اخبار شرکت را ( البته با چاشنی زیادی از حدس و گمان ، شایعه و اخبار خلاف واقع) در رسانه ها منتشر کنند، قاعدتا اگر تمام نمایندگان مجلس 24 ساعته هم کار کنند نمی توانند عملکرد همه این شرکت ها را بررسی کنند ولی از آنجا که فوتبال به تبع جذابیت و کششی که دارد مورد توجه عموم است، دوستان فراکسیون ورزش تمایل زیادی برای ورود به مسائل داخلی باشگاه ها دارند.
شاید اگر اعضای فراکسیون تا پایان فص تحمل می کردند و احتمالا این باشگاه ها قهرمان لیگ برتر می شدند و با بیلان مالی مثبت به کار خود پایان می دادند دیگر لازم نبود مدیران این دو باشگاه راجع به قرارداد، وضعیت سلامت، آمادگی فیزیکی و.... تک تک بازیکنان به مجلس توضیح بدهند. (ضمنا این هم نکته دیگری است که آیا موفق بودن فقط حق استقلال و پرسپولیس است و مثلا امروز اگر باد موفقیت به پرچم تراکتور میوزد باید دیگران را بازخواست کرد که چرا این اجازه به این تیم شایسته شمالغرب داده شده؟)
اما واقعیت آن است که همیشه انتقاد کردن و زیرسوال بردن کار دیگران مخصوصا وقتی که کار انجام شده ، زمان گذشته و ایرادهای آن معلوم شده خیلی راحت است. این افراد کسانی هستند که صبح دوشنبه بعد از انجام بازی ها و مشخص شدن نتایج شروع به انتقاد از مربی ، بازیکنان و مدیران باشگاه میکنند عمدتا هم با این نگاه که از اول مشخص بود این بازیکن خرید خوبی نبوده، این سیستم بازی جواب نمیده و...... ولی تمام این تحلیل ها مبتنی بر نوعی خطا یا سوگیری شناختی به نام « سوگیری واپس نگری» است. افرادی که دچار سوگیری واپس نگری ( Hindsight Bias) هستند تمایل دارند که بگویند: «من از اوّل می دانستم که این اتّفاق می افتد»، یا اینکه می گویند: «از اوّل هم معلوم بود این اتّفاق خواهد افتاد». این در حالی است که در بسیاری از چنین مواردی امکان پیش بینی اتّفاق مذکور برای متخصصترینها هم امکانپذیر نیست.
نمی توان این موضوع را انکار کرد که ممکن است خطاها و شاید بعضا فسادی در برخی موارد در هر باشگاهی ( مثل بقیه شرکت ها و سازمان ها ) وجود اشته باشد اما قطعا نظارت روزانه، بگیر و ببندها و.... نه تنها موجب بهبود عملکرد نخواهد شد ( و امکان پذیر هم نیست) بلکه بیشتر موجب حس تبعیض و القای وجود فساد و نهایتا دلزدگی مردم از فوتبال خواهد شد. چیزی که در رویکرد برخی برنامههای مشهور یا حتی غیرموفق تلویزیون هم دیده شده اما هرگز به بهبود کیفیت و وضعیت فوتبال منجر نشده است.
به هرحال، در جانب مخالف هم باید از این نمایندگان از عملکردشان برای کمک به فوتبال سئوال کرد. آیا آنها در این وظیفه ذاتی موفق بودهاند؟ پیش از جواب به این خبر توجه کنید که امروزبه گفته نایب رییس مجلس طرح مهم حق پخش هم در شورای نگهبان مغایر با قانون اساسی تشخیص داده و امیدها برای دریافت حق پخش از مرجعی جز تلویزیون به یاس تبدیل شده است.