سرمربی تیم ملی فلسطین: حتی از صدای تلفن میترسیم
ایتالیا باید به احترام کودکان فلسطینی یک دقیقه سکوت کند

ایهاب ابو جزر از تجربه هدایت تیمی میگوید که شش سال است در خانه بازی نکرده و در میانه جنگ در تلاش برای زنده نگهداشتن امید است. او میگوید: «بیش از ۲۵۰ نفر از دوستان، بستگان و همکارانم را از دست دادهام. ایتالیا باید برای کودکان ما یک دقیقه سکوت کند.»
به گزارش ایلنا به نقل از گاتزتا دلو اسپورت، در فلسطین حتی عادیترین اتفاقات هم ترسناک هستند. ایهاب ابو جزر، سرمربی تیم ملی فوتبال فلسطین، میگوید: «میدانید از چه چیزی بیشتر از همه میترسیم؟ از تلفن. هر بار که به رختکن بازمیگردیم، با وحشت سراغ نوتیفیکیشنها میرویم. پیامی که برای میلیونها نفر تبدیل به یک امر روزمره شده، برای ما منبع اضطراب است. چون ممکن است خبر مرگ یک دوست یا یکی از اعضای خانوادهمان باشد.»
از سوم دسامبر ۲۰۲۴، ابو جزر هدایت تیم ملی فلسطین را بر عهده دارد، کاری که به گفته خودش «در حال حاضر سختترین شغل جهان فوتبال» است. او در زمان این مصاحبه، در ایست بازرسی مرزی بود و قصد ترک کشور برای دو بازی مقابل مالزی و لیبی را داشت. دیدار مقابل لیبی در دوحه، محل مسابقات خانگی اجباری فلسطین، برگزار خواهد شد. آخرین بازی خانگی واقعی فلسطین به ۱۵ اکتبر ۲۰۱۹ بازمیگردد؛ تساوی بدون گل مقابل عربستان سعودی در ورزشگاه الرام. تبعید ورزشی فلسطین حالا بیش از ۲۱۵۰ روز است که ادامه دارد.
او میگوید: «شش سال دوری از خانه و آن هم وسط یک جنگ یعنی چه؟ یعنی احساس تهی بودن، منزوی بودن، یعنی اینکه تکهای از تو گم شده و نمیدانی چه زمانی بازمیگردد. من اهل رفح هستم، در جنوب نوار غزه؛ جایی که امروز تقریباً دیگر وجود ندارد، چون کاملاً با خاک یکسان شده است.»
عبور از مرزها چقدر دشوار است؟
ایستهای بازرسی تحت کنترل رژیم اشغالگر قدس، فرسایندهترین مراحل برای ما فلسطینیها هستند. گاهی برای طی کردن یک کیلومتر راه باید پنج تا هشت ساعت منتظر ماند. این تمام جزئیات نیست، اولین نشانهای است از اینکه عضویت در تیم ملی فلسطین چقدر دشوار است.»
سرمربیگری در تیمی که نمیتواند در خاک خود تمرین کند چه احساسی دارد؟
یعنی تیمی را هدایت میکنی که نمیتواند جلوی هوادارانش بازی کند، که امکان گرد هم آمدن بازیکنان در سرزمین خود را ندارد، و اینکه به دلیل ایستهای بازرسی و محدودیتهای تحمیلشده از سوی اشغالگر، نمیتواند آزادانه ارتباط برقرار کند. این نقشی فراتر از ورزش است. وظیفه ما روایت رنجهای مردممان برای جهانیان و تبدیل این درد به قدرت است. هدایت تیم ملی فلسطین یک شکل از مقاومت است. ما بار امید را به دوش میکشیم و ایستادگی اعضای تیم را پرورش میدهیم.
چطور از پسش برمیآیید؟
با تسلیم نشدن. ما صدای مردممان هستیم. امید میدهیم و از مردم نیرو میگیریم. هر پیامی که از طریق فوتبال میفرستیم، بخشی از مبارزهای بزرگتر است: مبارزه برای آزادی.
وضعیت ورزش در فلسطین چگونه است؟
دیگر چیزی به نام ورزش نداریم. همه چیز فلج شده؛ از مرگها، بازداشتها، ویرانیها. بیش از ۲۸۰ تأسیسات ورزشی آسیب دیده یا تخریب شدهاند. بعضی ورزشگاهها را به بازداشتگاه برای بازجویی از زندانیان تبدیل کردهاند. لیگ فوتبال سه سال است که تعلیق شده و هیچ رقابت رده پایهای برگزار نمیشود. تاکنون ۷۷۴ نفر از اعضای جامعه ورزشی جان خود را از دست دادهاند؛ از بازیکن گرفته تا مسئولان فدراسیون. برای دعوت بازیکنان، باید به بازیکنان خارجنشین یا نفرات آزاد که در دیگر کشورها تمرین میکنند روی بیاورم.
در خرداد ماه، فلسطین تا آستانه صعود تاریخی به مرحله پایانی انتخابی جام جهانی رفت. این چه احساسی داشت؟
ما فقط یک میلیمتر با تاریخ فاصله داشتیم. گل عمان در دقیقه ۹۷ همه چیز را نابود کرد، اما همان لحظههای کوتاه، شادی را به دل مردم آورد. برای دقایقی آنها را از وحشت روزمرهشان بیرون کشیدیم. در ماه مارس که برای نخستین بار در تاریخ، عراق را در یک بازی مقدماتی جام جهانی شکست دادیم، ویدیوهایی از غزه دریافت کردیم که خانوادهها با پول ناچیز باقیماندهشان بنزین میخریدند تا ژنراتورها را روشن کنند و بازی را تماشا کنند. این تصاویر یادآوری بودند برای باری که بر دوش داریم. افتخار نمایندگی ملتی زخمی که نمیخواهد تسلیم شود.
چقدر فشار سیاسی تجربه کردهاید؟
صدها بار، اما هرگز به عقبنشینی فکر نکردیم. من بیش از ۲۵۰ نفر از بستگان، همکاران و دوستانم را از دست دادهام، اما هنوز اینجا هستم. مثل بازیکنانم. اما هیچ اتفاقی به اندازه مرگ هانی المسدار، دستیارم، من را تحت تأثیر قرار نداد.
چطور کشته شد؟
او دست راست من در تیم المپیک و یک قهرمان بود. در حین توزیع کمکهای انسانی از شمال به جنوب برای نیازمندان کشته شد. سلیمان العبید، معروف به پله فلسطین و مهاجم سابق تیم ملی، هم وقتی در صف غذا ایستاده بود، جانش را از دست داد. تضاد بین این دو مرگ خود گویای عمق فاجعه ماست. یکی در حال کمک به دیگران جان داد، دیگری چون خود نیاز به کمک داشت. دنیا باید چقدر دیگر رنج ببیند تا این کشتارها متوقف شوند؟
تیم ملی ایتالیا باید مقابل رژیم صهیونیستی بازی کند. چه پیامی دارید؟
به ایتالیاییها میگویم: قبل از شروع بازی، یک دقیقه سکوت برای کودکان غزه و قربانیان ما برگزار کنید. پرچم فلسطین را در ورزشگاهها برافراشته و سرودهایی در حمایت از ما بخوانید. و گذشته را فراموش نکنید: در سال ۱۹۸۲، ایتالیا جام جهانی را به مردم فلسطین تقدیم کرد. حالا هم به نشانهای قوی دیگر نیاز داریم.
آیا فکر میکنید ایتالیا نباید این بازی را انجام دهد؟
نمیگویم این بازی نباشد. امیدوارم این مسابقه یادآوری کند که هر روز یک ملت در حال قتلعام است. و کسی که مقابل ایتالیا بازی میکند، مسئول این جنایت است.
چگونه بازیکنان را در چنین شرایطی باانگیزه نگه میدارید؟
در تیم من کسانی هستند که مادر، پدر یا برادرشان را از دست دادهاند. تنها چیزی که میتوانم به آنها بگویم این است که تسلیم نشوید. نگذارید این همه رنج بیثمر بماند. با وجود اشغال و کشتار، ما مردمی هستیم که زندگی را دوست داریم. فلسطین سرزمین شاعران، هنرمندان، متفکران و ورزشکاران است. میخواهیم از طریق فوتبال نشان دهیم تصویری که رژیم صهیونیستی از ما ساخته، دروغ است. هر مسابقه، اثباتی بر ریشهها، توان ما و حقمان برای زندگی با کرامت و امنیت است.
قبل از ورود به زمین، در رختکن یا در حلقه پیش از بازی چه میگویید؟
میگوییم تا زمانی که نفس داریم، مقاومت میکنیم.