آلونسو شاید قربانی یک سنت دیرینه در رئال مادرید شود!

سرمربی جوان و جدید رئال مادرید چالش بزرگ اما تکراری در پیش دارد.
به گزارش ایلنا، در رئال مادرید، همواره بازیکنان بزرگ بیشتر از مربیان در مرکز توجه بودهاند؛ این رویکرد از دهه ۱۹۵۰، دوران ریاست سانتیاگو برنابئو، شکل گرفت؛ زمانی که او ستارگانی مانند آلفردو دیاستفانو، فرانس پوشکاش و ریمون کوپا را به خدمت گرفت و زمینهساز نخستین دوران طلایی باشگاه شد. این سنت تا به امروز ادامه داشته و فلورنتینو پرز، رئیس فعلی باشگاه نیز با تأکید بر ادامه راه برنابئو، همواره خرید ستارگان را در اولویت قرار داده است.
در چنین فضایی، مربیان در رئال معمولاً نه به خاطر ایدههای تاکتیکیشان، بلکه بهدلیل توانایی در مدیریت ستارهها و حفظ تعادل رختکن انتخاب میشوند. نمونه بارز آن را میتوان در موفقترین مربیان تاریخ معاصر باشگاه دید: زینالدین زیدان، کارلو آنچلوتی و ویسنته دلبوسکه، که به جای سیستمهای پیچیده تاکتیکی، بر روابط انسانی و هماهنگی میان ستارگان تکیه داشتند.
خورخه والدانو، مدیر و بازیکن پیشین رئال، در اینباره میگوید: «برای زیدان، مهم نبود با سه یا چهار مدافع بازی کند؛ مهم ایجاد فضای همدلی و رقابت سالم میان بازیکنان بود. روش یا استایل بازی همیشه در درجه دوم پس از ستارهها قرار داشت.»
با وجود موفقیتهایی که این رویکرد در پی داشته، گاهی باشگاه تاوان اولویت دادن به بازیکنان را نیز داده است. پس از خروج نخست پرز در سال ۲۰۰۶، او با صراحت اعتراف کرد «ستارگان را بد تربیت کردهام»؛ جملهای که تیتر اول روزنامه مارکا شد. رئال آن زمان با وجود داشتن چهرههایی چون بکام، رونالدو و زیدان، بدون جام مانده بود.
در همان برهه، فابیو کاپلو برای دومین بار سکان هدایت تیم را در دست گرفت و رویکردی مبتنی بر نظم تاکتیکی را دنبال کرد. او حتی تصمیم گرفت رونالدو را بفروشد تا تیمی متعادلتر بسازد. نتیجه آن قهرمانی در لالیگا بود، اما تنها ۱۱ روز بعد، به دلیل نارضایتی مدیران از «فقدان سبک» برکنار شد.
اکنون، با ورود ژابی آلونسو بهعنوان سرمربی جدید، رئال مادرید دوباره در آستانه یک چرخه تازه قرار دارد. آلونسو که سابقه بازی در دوران پرتنش مورینیو را دارد و از تجربه حضور در تیمهای منظم تاکتیکی چون بایرن و زیر نظر پپ گواردیولا بهرهمند است، تیم را با رویکردی ساختارمندتر هدایت میکند.
او از بازیکنان بزرگی چون امباپه، وینیسیوس، رودریگو و بلینگام خواسته تا در کارهای دفاعی مشارکت داشته باشند. در مصاحبهای پس از پیروزی مقابل یوونتوس در مرحله یکهشتم نهایی، آلونسو تأکید کرد که تیمش باید به توازن برسد؛ نکتهای که آنچلوتی نیز قبلاً مطرح کرده بود اما شاید کمتر به آن پایبند بود.
با این حال، یک منبع نزدیک به باشگاه ابراز تردید کرده که آیا ستارگان تیم در بلندمدت، پذیرای چنین نظم و دستوراتی خواهند بود یا خیر. تجربههای قبلی نشان میدهد که چنین رویکردی ممکن است با مقاومت بازیکنان مواجه شود؛ چنانکه در پایان دوران مورینیو و بنیتس نیز دیده شد.
در دوره بنیتس، حتی اختلافات کوچکی چون روش ضربه زدن مودریچ باعث بحث و انتقاد رسانهها شد؛ موضوعی که بنیتس بعداً تکذیب کرد اما نشانگر حساسیت فضا نسبت به دخالت تاکتیکی بیش از حد بود.
اکنون با حضور آلونسو، باشگاه از «تغییر چرخه» سخن میگوید. او وعده داده تیمی پرانرژی و هیجانی بسازد. والدانو نیز معتقد است انتخاب او نشان از گرایشی تازه دارد؛ گرایشی که نقش مربی را پررنگتر و ساختار تیمی را برتر از ستارهها میداند.
اما آیا آلونسو میتواند در این محیط خاص، بین نظم تاکتیکی و ستارههای بزرگ تعادل برقرار کند؟ یا او نیز مانند مورینیو و بنیتس، در نهایت مغلوب سنت دیرینه مادرید خواهد شد؟ تنها زمان پاسخ این پرسش را خواهد داد.