دیدوان (چشم همیشه باز مدیران)؛
کابوس یقهسفیدها

هوش مصنوعی چون شبحی بیصدا و بیرحم، مشاغل یقهسفید را میبلعد و آینده کار را در تاریکی ابهام بازتعریف میکند.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی فولاد مبارکه، هوش مصنوعی (AI) بهسان کیمیاگری مدرن که وعده طلای بهرهوری میدهد، در حال ریختن خونی سرد در رگهای بازار کار یقهسفید است. این نیروی بیچهره، با سرعتی هولناک، مشاغل حرفهای را در فناوری، مالی، حقوق، مشاوره و بازاریابی محو میکند.
مدیرعامل آنتروپیک (Anthropic) هشدار میدهد که ظرف پنج سال آینده، تا نیمی از مشاغل ابتدایی یقهسفید ممکن است به دست این غول دیجیتال نابود شوند و نرخ بیکاری در این بخشها به ۱۰ تا ۲۰ درصد برسد. همچنین مجمع جهانی اقتصاد نیز بر این باور است که ۴۰ درصد از کارفرمایان به دلیل هوش مصنوعی، نیرو کار فعلی خود را کاهش خواهند داد. این تحول، نهتنها یک تغییر اقتصادی، بلکه زلزلهای فلسفی است که معنای کار، هویت و آینده بشریت را به پرسش میکشد.
شکل شماره ۱ دگرگونی در ساختار بازار کار تا سال ۲۰۳۰ میلادی را به تصویر کشیده است که حاکی از کاهش نیروی انسانی و افزایش فعالیت ماشینها و الگوریتمهاست.
برخلاف موجهای پیشین اتوماسیون که بازوان کارگران را هدف گرفتند، هوش مصنوعی اکنون ذهنها را تسخیر کرده است. وظایفی مانند پژوهش حقوقی، تحلیل مالی، تولید محتوا و پردازش دادهها که روزگاری دژ مستحکم حرفههای یقهسفید بودند، به دست سیستمهای هوشمندی تسلیم شدهاند که با شتابی فرابشری میآموزند و پیشرفت میکنند.
این «اثر فرانمایی (Super exponential)»، چون طوفانی که هر لحظه خروشانتر میشود، جابهجایی مشاغل را با سرعتی بیسابقه تسریع کرده و تقاضای نیروی کار انسانی را در نقشهای حرفهای به ورطه کاهش کشانده است. در این میان، سود شرکتها و بهرهوری سر به فلک میکشد، اما انسانها در سایه این پیشرفت، به حاشیه رانده میشوند.
مشاغل ابتدایی، که روزگاری دروازه ورود جوانان به دنیای حرفهای بودند، در حال محو شدناند. این انقراض، مانند بستن پلی میان نسلها، مسیر پیشرفت شغلی را مسدود کرده و استعدادهای نوظهور را در تنگنای بیفرجامی گرفتار ساخته است. نظرسنجیها نشان میدهند که نزدیک به نیمی از نسل Z احساس میکنند تحصیلات دانشگاهیشان در بازار کارِ تحت سلطه هوش مصنوعی بیارزش شده است. این واقعیت، نهتنها تحرک اجتماعی را تهدید میکند، بلکه شکافهای اقتصادی را عمیقتر میسازد و رؤیای عدالت اجتماعی را به کابوسی از نابرابری بدل میکند. زنان، بیش از دیگران، زیر تیغ این تحول گرفتار آمدهاند.
مطالعات نشان میدهد که احتمال از دست دادن شغل آنها به دلیل اتوماسیون بیشتر از مردان است. این نابرابری پرسشهایی عمیق درباره عدالت جنسیتی و آینده نیروی کار زنان مطرح میکند. فراتر از این، کاهش مشاغل یقهسفید، پیامدهایی اجتماعی در پی دارد: ناامنی اقتصادی فزاینده، کاهش قدرت خرید و تضعیف رشد اقتصادی، که همگی چون سایهای شوم بر آینده جوامع گسترده شدهاند.
بخش عمومی نیز از این طوفان در امان نمانده است. در ایالاتمتحده، اداره کارایی دولت (DOGE)، با بهرهگیری از هوش مصنوعی، در حال شناسایی و حذف مشاغل اداری است. این حرکت، که برای اولین بار کاهش مشاغل دولتی را به هوش مصنوعی گره زده، نشاندهنده گستردگی این تحول است که نهتنها بخش خصوصی، بلکه کل نظام کار را در بر گرفته است. این دگرگونی، چون آینهای تاریک، پرسشهایی درباره ماهیت کار و نقش انسان در جهانی خودکار را پیش روی ما قرار میدهد.
چارچوبهای قانونی و نظارتی، مانند قایقی شکسته در برابر این طوفان، ناتوان از همگام شدن با سرعت تغییراتاند. اتوماسیون گسترده مشاغل حرفهای، پرسشهایی پیچیده درباره حقوق کارگران، اخراجهای غیرقانونی و مالکیت معنوی مطرح میکند، بهویژه هنگامی که سیستمهای هوش مصنوعی با دادههای کارگران اخراجشده آموزش میبینند. فقدان قوانین روشن، فضایی از ابهام و درگیریهای بالقوه ایجاد کرده که نیازمند مداخله فوری قانونگذاران است.
بااینحال، در دل این تاریکی، روزنههایی از فرصت نیز پدیدار شدهاند. برخی مشاغل به نقشهای بهبودیافته با هوش مصنوعی تبدیل میشوند، جایی که تخصص انسانی با ابزارهای هوشمند ترکیب شده و بهرهوری و درآمدهای بیشتری را نوید میدهد. اما این فرصتها، مانند ستارگان کمنور در آسمانی طوفانی، نابرابر توزیع شدهاند و سرعت جابهجایی مشاغل، از ایجاد نقشهای جدید پیشی گرفته است. کارگرانی که نتوانند خود را بازآموزی کنند، در این دنیای نوین به حاشیه رانده خواهند شد.
هوش مصنوعی، با ایجاد این خونریزی در یقهسفیدها، نهتنها مسیرهای شغلی سنتی را به چالش کشیده، بلکه معنای کار و جایگاه انسان در اقتصاد را زیر سؤال برده است. این تحول، پرسشهایی عمیق درباره تحرک اجتماعی، عدالت اقتصادی و آینده سیاستگذاری مطرح میکند. برای رویارویی با این چالش، دولتها، کسبوکارها و نهادهای آموزشی باید دست به دست هم دهند تا آینده کار را در جهانی هوشمحور بازتعریف کنند.
در غیر این صورت، جهانی که در آن ماشینها فرمانروایی میکنند، ممکن است انسانها را به سایههایی محو در حاشیه تاریخ بدل کند. آیندهای که در آن کار، نهتنها منبع درآمد، بلکه بخشی از هویت انسانی است، نیازمند بازاندیشی عمیق و اقدامی جسورانه است تا انسان و ماشین در هماهنگی بهسوی پیشرفت گام بردارند.
منابع:
https://www.axios.com/2025/05/28/ai-jobs-white-collar-unemployment-anthropic
https://www.weforum.org/stories/2025/04/ai-jobs-international-workers-day/
https://salesforcedevops.net/index.php/2025/02/28/the-white-collar-recession-of-2025/
https://www.forbes.com/sites/bernardmarr/2025/06/03/mind-blowing-ai-statistics-everyone-must-know-about-now-in-2025/
https://www.aiprm.com/ai-replacing-jobs-statistics/
https://fortune.com/2025/05/28/anthropic-ceo-warning-ai-job-loss/