چهارمین «عصرانه مستند» برگزار شد
چهارمین جلسه «عصرانه مستند» با نمایش و نقد «بزم رزم» با حضور وحید حسینی کارگردان و مهدی یزدانی خرم نویسنده و روزنامه نگار برگزار شد.
به گزارش ایلنا، در چهارمین جلسه «عصرانه مستند»، مهدی یزدانی خرم گفت: زمانی که فیلم «بزم رزم» را دیدم متوجه شدم با بسیاری از موسیقیهایی که در آن پخش میشود، خاطره دارم و همین باعث میشد که گاهی برخورد حسی با این قطعهها پیدا میکنم. این موضوع برایم جالب است که بدانم افرادی که دهه 60 را تجربه نکردهاند چه حسی نسبت به این قطعات دارند.
وی با طرح این موضوع که برخورد نوستالژیک با گذشته نباید اشتباههای آن را تطهیر کند، توضیح داد: نگرانی که برای فیلم داشتم این بود که مساله «موسیقی و سانسور» در آن دهه را تبدیل به امر نوستالژیک نکند که خوشبختانه با تکثر صداها و آرا در این مستند، این خطر رفع شده است.
وی ادامه داد: در «بزم رزم» انبوهی صدا و فیلم قرار میگیرد از غلام کویتی پور، حسین علیزاده، صدای شجریان و مدیران فرهنگی وقت، گروه سرود آباده و... و اینقدر این صداها متکثر هستند که آن خوانش صرفا نوستالژیک را از بین میبرد و فیلم را از این شکل روایت فراتر میبرد؛ یعنی روایت کردن هنرمند در تجانس با قدرت.
یزدانی خرم در تبیین تجانس هنرمند و قدرت گفت: ما همیشه فکر میکنیم آرتیست لزوما مقابل قدرت میایستد اما در این فیلم میبینیم که در کنار قدرت حرکت میکند. جدای از مدیران فرهنگی که شجاعانه برخی موارد را اعتراف کردند اما عدهای از هنرمندان هم ابایی نداشتند از اینکه بگویند با آنها همراه بودند و کنار هم قرار گرفتن آنهاست که رزم واقعی فیلم را میسازد.
وی با بیان اینکه قهرمان فیلم حسین علیزاده است، گفت: از ابتدا تا انتهای فیلم که تدوین درستی هم دارد ما حسین علیزاده را در دورههای مختلف می بینیم؛ ابتدا که یک آدم انقلابی پر از شور است تا انتها که به کلمه پسافاجعه میرسد و میگوید من راوی این فاجعه هستم. به نوعی او یک قدم جلوتر از وضعیت حاکم بر فیلم است. البته جای برخی صداها در این فیلم خالی است و ما خلائی را در فیلم میبینیم که شامل آدمهای قبل از انقلاب میشود.
یزدانی خرم افزود: به اعتقاد من در این فیلم داستان انقلاب اتفاق میافتد؛ داستان صداهای مختلفی که برخی قدرت بیشتری داشتند و برخی قدرت کمتری. من خوشحالم که « بزم رزم» به این سمت نرفت که چهره طرد شده و زمینگیر شده از این شخصیتها را نشان دهد. «بزم رزم» روایت ترحم نیست و کسانی که در فیلم هستند قطعات فاخر و اصولمند خود را تولید کردهاند.
وی ادامه داد: در رزمی که در فیلم بین صداها شکل میگیرد برخی سربلندتر بیرون میآیند. 80 درصد قطعاتی که در فیلم میشنویم در زمان خود مصرف شدند و تنها 20 درصد توانستند ماندگار شوند.
در ادامه نشست، وحید حسینی کارگردان «بزم رزم» درباره منابع مورد استفاده خود در فیلم گفت: بیشتر تلاشم این بود تا از هر کدام از شخصیتهای فیلم چیزی بدست آورم اما مشکل این بود که معمولا این آدمها دیر اعتماد میکنند و حتی عکسهایشان را هم نمیدهند به همین دلیل سعی کردم در ابتدا اعتمادشان را جلب کنم و بخشی از منابع را از خودشان بگیرم.
وی افزود: آقای مجید درخشانی عکسهای بسیار خوبی داشت که بخشی از آنها را در اختیار ما قرار داد. بخش عمدهای هم توسط واسطهای از صدا و سیما و بخشی خیلی خوب که مربوط به فیلمهای 35 و 16 میلی متری بود توسط مدیر فیلمخانه ملی خانم طاهری که کمک بسیاری به ما کردند در اختیارمان قرار گرفت. در حوزه صدا موزه موسیقی آرشیو خوبی دارد که همکاری خوبی کردند و من هم تا آنجایی که ممکن بود گوش دادم و تعدادی را انتخاب کردم. بخشی هم تصاویر مربوط به انقلاب و جنگ بود که از قبل داشتم چون قبلا آثاری در این مورد ساختهام.
وی با بیان اینکه درباره حضور زنها در عرصه موسیقی در این فیلم غفلت کرده است، افزود: در ابتدای فیلم که مربوط به سالهای 57 است گروه موسیقی خانمها را نشان میدهیم و کات میدهیم به آقایان. بعدها که دوستان منتقد نوشتند متوجه شدم که غفلت کردم و میتوانستم به بحث حضور زنها هم اشاره کنم. البته این بخش نمیتوانست جای خیلی پررنگی داشته باشد زیرا موضوع «بزم رزم» موسیقی جنگ و مولفان این عرصه است که ما آهنگساز زن در آن دوره نداشتهایم، اما به دلیل اینکه بخشی از آن به بستر اجتماعی آن زمان میپردازد، میتوانستیم به این موضوع هم بپردازیم.
کارگردان «بزم رزم» درباره وضعیت معیشت شخصیتهای فیلم در آن دوره نیز گفت: طبیعی بود که بسیاری از شخصیتهای فیلم در کنار هم نمینشستند زیرا برخی سفارشی کار میکردند و پول کلانی هم میگرفتند و برخی اینگونه نبودند. من اینها را در فیلم نیاوردم زیرا دوست داشتم برای مخاطب در پایان فیلم، عشق به موسیقی و ایران باقی بماند. میخواستم این شخصیتها با هر اختلاف سلیقه اعتقادی، در کنار هم باشند و نشان دهم که دغدغه آنها ایران بوده و برای کشورشان کار میکردند. فیلم در نهایت با امید تمام میشود ولی به دنبال آن نبودیم که نشان دهیم مشکلات موسیقی حل شده است.
وی درباره اینکه چرا در ابتدای فیلم از برخی اتفاقات و موضوعات به سرعت رد شده است، توضیح داد: من معتقدم موسیقی انقلاب خودش یک فیلم است و به دلیل اینکه میخواستم بگویم چه اتفاقی برای موسیقی جنگ افتاد تنها اشاره ای در ابتدای فیلم به موسیقی انقلاب داشتم زیرا موضوع اصلی فیلم موسیقی جنگ است یعنی از همان ابتدا ایدهای که برای ساخت این فیلم ارائه داده بودم درباره موسیقی جنگ بود ضمن اینکه اگر میخواستم نمونههایی برای انقلاب بیاورم آدمها را در دسترس نداشتم تا تصنیفهایشان را بشنویم.