خبرگزاری کار ایران

یک نوازنده و آهنگساز در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛

«ساز و آواز» باید «طراحی و آهنگسازی» شوند/ همیشه قبل از تولید اثر به سراغ شعر می‌روم

«ساز و آواز» باید «طراحی و آهنگسازی» شوند/ همیشه قبل از تولید اثر به سراغ شعر می‌روم

می‌گویند زمانی که در اصفهان استادی به شاگردش گوشه‌ای درس می‌داده، جلسه بعدی عین همان را نمی‌خواسته و حتی اجازه ایجاد تغییراتی را هم می‌داده. متاسفانه این رویه در سیستم‌های آموزشی دیگر، وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، با وجود تمام امکانات و سرگرمی‌های مفید و غیر مفید عصر مدرن، تولید آثار هنری بر اساس قواعد کلاسیک همواره اتفاقی خوشایند است. موسیقی همواره پر مخاطب‌ترین هنر دنیاست که سبک‌ها و گونه‌های مختلفی دارد. این هنر به دلیل کثرت مخاطب از اهمیتی دوچندان برخوردار است. در این گستره این موسیقی ایرانی است که در کشورمان فاخر محسوب می‌شود.

هنرمندان و استادان زیادی برای مانایی، تداوم حیات و ارتقاء موسیقی دستگاهی ایران تلاش کرده‌اند؛ آلبوم‌های متعددی را می‌توان نام برد که حال شناسنامه موسیقی ایرانی به حساب می‌آیند. اما در دنیای امروز بستر مجازی است که جولانگاه آثار سطحی و سخیف و تحریف شده است. حال چندسالی است که تولید تک‌آهنگ جای آلبوم را گرفته و موسیقی دستگاهی بیش از دیگر سبک‌ها مظلوم واقع شده چرا که حامی درخوری ندارد. تورم اقتصادی نیز معضل بزرگی است که هر روز چالش‌ برانگیزتر می‌شود. با توجه به همه اینهاست که تولید آلبوم با محوریت موسیقی ایرانی اتفاقی خوشایند و قابل توجه محسوب می‌شود. 

آلبوم موسیقی «خورشیدِ من» به خوانندگی مجتبی عسگری و آهنگسازی سامان صادقیان یکی از آخرین تولیدات امسال است. صادقیان آهنگساز این اثر، تلفیق شعر و موسیقی را یکی از اولویت‌هایش در تولید آلبومش دانسته است. 

هوشنگ ابتهاج، حزین لاهیجی، ابوالقاسم لاهوتی، ملک‌الشعرای بهار، رهی معیری و وحشی بافقی شاعرانی هستند که صادقیان اشعار قطعات را از میان آثار آن‌ها گزینش کرده است. این مجموعه موسیقایی شامل ۹ قطعه است که «خورشید من»، «تک‌نوازی سه‌تار»، «مژده آزادی»، «به یاد هرمزی»، «از یاد رفته»، «یاران همه رفتند»، «به یاد صبا»، «آواز خیال‌انگیز» و «امید بریدیم» نام دارند. 

صادقیان درباره جزییات آلبوم «خورشید من» با ایلنا گفتگو کرد. 

«ساز و آواز» باید «طراحی و آهنگسازی» شوند/ همیشه قبل از تولید اثر به سراغ شعر می‌روم

در آلبوم «خورشید من» روی شعر و کلام تاکید داشته‌اید. از این اهمیت و اولویت بگویید. اینکه شعر در موسیقی ایرانی چه جایگاهی دارد و برای شما به عنوان آهنگساز چه مولفه‌هایی را دربرمی‌گیرد چراکه وجود ترانه‌های سطحی و کوچه بازاری در سبک‌های مختلف؛ بخصوص پاپ سلیقه مخاطبان و البته مسئولان را به شدت تنزل داده است. 

بگذارید صادقانه پاسخ دهم. من تعداد بسیار زیادی کتاب اشعار در خانه دارم؛ البته شاید اغلب چنین باشند، اما من به عنوان یک فعال و مصرف‌کننده عرصه موسیقی (و نه یک ادیب و ادبیات شناس)، همیشه قبل از تولید به سراغ این آثار می‌روم. اینگونه است که کتاب‌ها را باز می‌کنم می‌خوانم؛ از اشعار قدیمی گرفته تا آثار معاصر. حتی کتاب‌های خیلی پیش پا افتاده تا آثار جدی‌تر را نیز در کتابخانه‌ام دارم. روش من اینگونه است که از شعر به موسیقی می‌رسم. ناگفته پیداست که اگر بخواهم قطعه‌ای با کلام بسازم از این روش بهره می‌گیرم. حتی در آواز نیز چنین نظری دارم. 

می‌خواهم بگویم صرفا نظر من نیست. استاد محمدرضا لطفی همیشه در مصاحبه‌های‌شان به این موضوع اذعان داشته‌اند که ساز و آواز باید طراحی و آهنگسازی شوند. بنابراین اگر آلبوم یا کنسرتی در پیش داشته باشم، اشعار را طراحی می‌کنم. شروع می‌کنم و حداقل آن طرح اولیه را می‌زنم. در ادامه این خواننده‌های توانایی چون مجتبی عسگری هستند که مرا در اجرای هرچه بهتر همراهی می‌کنند. 

اتفاقا مجتبی عسگری که نزد استاد شجریان تلمذ کرده یکی از خوانندگانی است که روی شعر و کلام و آکسان‌های درست تاکید دارد. 

بله همینطور است. سابقه دوستی ما مربوط به دیروز و امروز نیست و مدت زمان زیادی است که با هم رفیق هستیم. من در اصفهان زندگی می‌کنم و ایشان که خواننده‌ای شناخته هستند، در تهران ساکنند. من اولین کارهای رسمی‌ام را با مجتبی عسگری انجام داده‌ام. ما کارهای مشترک زیادی داریم.   چه خصوصی و چه در قالب آثار منتشر شده، همکاری‌های متعدد داشته‌ایم. شاید اثر «ارغوان» ما را شنیده باشید. این قطعه به نوعی شروع همکاری ما بوده است. مجتبی عسگری، در دسته خوانندگانِ جوان توانمند قرار می‌گیرد و بسیار باهوش است.

«ارغوان»  با آهنگسازی سامان صادقیان و  خوانندگی مجتبی عسگری

 

کار کردن با او چگونه است؟

کار کردن با مجتبی عسگری هیچ چالشی ندارد. با وجود گرفتاری‌هایی که دارد و تعدد کارهایی که مشغول آنهاست، اما کارش را با کیفیت تمام  انجام می‌دهد. او همچنین فردی همراه است. یادم هست که او برای اجرا به اصفهان آمده بود و درهمان مقطع بود که قطعه «مرغ آفتاب» مجوز نگرفت. در ادامه ما مجبور شدیم شعر را عوض کنیم. در همان دورهمی کتابی را برداشتیم و شعر را انتخاب کردیم و کار را به نتیجه رساندیم. این تعاملات خیلی مفید و سازنده است. به نظرم توانایی مجتبی عسگری از خوانندگانی که معروف‌تر هستند، بسیار بیشتر است. 

از وسواس‌های شخصی در شیوه کارتان و انتخاب اشعار، بگویید.

من خیلی چک‌نویس و پاک‌نویس می‌کنم و طرح می‌زنم و با دوستان اهل هنر و اهل آواز مشاوره‌هایی دارم. گاه نیز پیش می‌آید که شعر را کنار می‌گذارم و اثری دیگر را انتخاب می‌کنم تا به نتیجه مطلوبی که می‌خواهم برسم. کلا خیلی جستجو می‌کنم. با این نگاه که صرفا وزن به آنچه می‌خواهم، بخورد یا دوری وجود داشته باشد که آن دور مرا اغنا کند، به دنبال شعر نمی‌روم. باز هم تاکید می‌کنم که در قطعات باکلام همیشه از شعر به موسیقی می‌رسم. رویه و روش را هم که برایتان توضیح دادم. 

انتخاب اشعار آلبوم «خورشید من» که شامل آثاری از بافقی و رهی‌معیری و لاهوتی و ابتهاج و دیگران است، بر چه اساس بوده؟ مثلا در این لیست وحشی بافقی را داریم که دورتر است و در نهایت به رهی‌معیری و ابتهاج رسیده‌اید. آن رشته یا نخ تسبیح که این اشعار را به هم متصل کرده، چیست؟ 

واقعیتش این است که در این زمینه برنامه مشخصی نداشتم. آنچه اهمیت داشته تنوع در انتخاب کتب و اشعار است. و اینکه ترجیحم این است به سراغ اشعار کمتر استفاده شده بروم. 

البته «مژده آزادی» سروده هوشنگ ابتهاج از این قاعده مستثنی است. 

بله این شعر از هوشنگ ابتهاج قبلا کار شده، اما بعید می‌دانم باقی اشعار اینگونه باشند. اینکه شاعر تا چه حد نزد عموم شناخته شده باشد نیز دغدغه دیگر من است. به طور مثال لاهوتی در این دسته قرار می‌گیرد. این شاعر لااقل در میان عامه مردم شناخته شده نیست. اشعار این شاعر را بسیار می‌پسندم. به نظرم روی اشعار وحشی بافقی نیز خیلی کار نشده است. 

قطعا اینکه شعر وزن و بار موسیقایی نیز داشته باشد، یکی دیگر از دغدغه‌های شماست. 

بله همینطور است. در تکمیل گفته شما؛ جالب اینکه وقتی شما با یک شاعر جدید مواجه می‌شوید، موسیقی تازه‌ای برای‌تان ایجاد خواهد شد. مثلا وقتی شما حافظ می‌خوانید، مانند این است که یک نوع موسیقی می‌سازید. اما وقتی به سراغ شاعری می‌روید که لحن کلام بهتری دارد، خواه‌ناخواه با موسیقی‌ای جدید مواجه خواهید شد. به طور مثال شاعری داریم به نام شاطر منصور صبوحی. موسیقی‌های خیلی خوبی را می‌توان روی اشعار ایشان ساخت. گویی آثارش شما را در یک جریان جدید موسیقایی قرار می‌دهد. جریانی که به لحاظ ریتم و موارد دیگر جدید است. در طول این مسیر موسیقی‌های جدیدی به ذهن آهنگساز می‌رسد. این موارد همیشه برای من جذاب بوده است. 

حال که تا این حد شعر برایتان مهم است، از تجربه کار کردن روی اشعار نو بگویید. اصلا شعر نو برای به کارگیری در موسیقی دارای قابلیت‌هایی است یا خیر؟ 

قبل از انتشار آلبوم «خورشید من»، حدود دو ماه پیش، قطعه‌ای را تولید و منتشر کردیم که «مرغ آفتاب» نام دارد و خواننده آن مجتبی عسگری است. شعر این اثر سروده فریدون مشیری است. باید بگویم این اثر یکی از بخش‌های پازل آلبوم «خورشید من» بود و قرار بود در این مجموعه منتشر شود. متاسفانه این قطعه مجوز انتشار نگرفت. اگر این قطعه را شنیده باشید متوجه بهره‌گیری از شعر نو در موسیقی ایرانی خواهید شد. قطعه دیگری دارم که «دشت» نام دارد و شعر آن سروده فریدون مشیری است. من در بخش آوازی، خیلی روی شعر نو کار کرده‌ام. حداقل روی آثاری از نیما یوشیج و مشیری و ابتهاج کار کرده‌ام که خواننده این آثار مجتبی عسگری بوده. با توجه به همه اینها می‌توان روی شعر نو فرمی خیلی خوب پیاده کرد، که جای کار دارد. اینطور بگویم که می‌توان بر اساس شعر نو اثری ضربی آوازی تولید و ارائه کرد. شعر نو به طور دائم در یک دور ثابت قرار ندارد و به همین دلیل شاید نتوان از دل آن یک تصنیف بیرون آورد. کلا نظرم نسبت به انتخاب شعری نو و بلند و طراحی و ساخت فرمی ضربی‌آوازی برای آن، مثبت است. 

اجرای صحنه‌ای قطعه «دشت» اثری از گروه موسیقی خزان/شعر: فریدون مشیری /موسیقی و تنظیم: سامان صادقیان /آواز: مجتبی عسگری/پالایش صدا: توحید وحید

 

کمی درباره ساز و کار مجوز و تولید آثار موسیقایی صحبت کنیم. با توجه به تجاربتان در این زمینه با چه موانعی مواجه بوده‌اید؟ 

مجوز گرفتن در موسیقی ایرانی، شانسی است. اینکه می‌گویم شانسی خیلی صادقانه است. در رابطه با شعر ارغوان این چالش وجود داشت. حدود سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳، این اثر سه مرحله مجوز نگرفت و چهارمین مرتبه بود که مجوز صادر شد. همه چیز به تیم ارزیابی برای صدور مجوزها بستگی دارد. زمستان یا بهار گذشته بود که برای دریافت مجوز آلبوم «خورشید من» اقدام کردم. برای مجوز شعر ابتهاج و قطعه «مرغ آفتاب» نگرانی‌هایی داشتم. در ادامه شعر هوشنگ ابتهاج مجوز گرفت، اما قطعه «مرغ آفتاب» مجوز دریافت نکرد. 

به طور کلی در آلبوم «خورشید من» چقدر به موسیقی دستگاه‌های ایران و مایه‌های آوازی وسازی وفادار بوده‌اید. 

من به سیستم دستگاهی موسیقی ایرانی خیلی متعهد هستم. دانشجوی ارشد نوازندگی هم هستم و نزد استادانی چون دکتر اسعدی و دکتر فاطمی شاگردی کرده‌ام و فردی دست به مطالعه‌ام و صحبت‌هایم بر همین اساس است. باید بگویم درک سیستم دستگاهی از نظر فنی برای بچه‌های فعال امروز، نسبت به قبل روان‌تر شده است. منظورم از قبل همان سیستم دستگاهی سنت‌گرای گذشت است. بنا به همین دلایل ذهن من نسبت به موسیقی دستگاهی کشور کمی منعطف است. این موضوع را هم باید در نظر داشت که در اصفهان زندگی می‌کنم. 

اصفهان قطب موسیقی دستگاهی و مکتب آوازی منحصر به خود است. این شهر  خاستگاه موسیقی‌دان‌های بزرگی بوده است.  

نظر لطف شماست. اما به هرحال هنرمندانی که پرورش یافته مکتب اصفهان هستند روی ذهن آزاد تاکید بسیار دارند. پایان‌نامه من در رابطه با یکی از ردیف‌های روایت مکتب اصفهان است. می‌گویند زمانی که در اصفهان استادی به شاگردش گوشه‌ای درس می‌داده، جلسه بعدی عین همان را نمی‌خواسته و حتی اجازه ایجاد تغییراتی را هم می‌داده. متاسفانه این رویه در سیستم‌های آموزشی دیگر، وجود ندارد؛ اما ما این رویه را در شهر اصفهان تجربه می‌کنیم. چنین نگرشی، مزایایی دارد. طی این روند پای‌بندی به موسیقی دستگاهی حفظ خواهد شد. مورد دیگر، علاقه هنرجویان و هنرمندان به مقوله ردیف است. معمولا بچه‌ها ردیف را می‌شناسند؛ اما به سبک خودشان، نه به شکل مرسوم. اینکه رپرتوار و روایتی مشخص وجود داشته باشد و آزمون‌ها عینا بر همان اساس برگزار شوند؛ خیر اینطور نیست. بر همین اساس یک نوازنده تار می‌تواند ده مدل مخالف سه‌گاه بزند. اصلا تصور نکنید به دلیل اصفهانی بودنم، اینها را می‌گویم. بچه‌های اصفهان به لحاظ ذوقی بسیار توانمند هستند. 

برسیم به اصل ماجرا که همان تامین بودجه مالی برای تولید آلبوم‌تان است. 

واقعا تولید آلبوم در شرایط کنونی کاری بس دشوار است. واقعا دشوار. در رابطه با «خورشید من»، شاید این آلبوم آخرین اثری باشد که تهیه‌کنندگی آن را به عهده می‌گیرم. قبل از این کارآلبوم دیگری داشتم که «راز لیلی» نام داشت و بنیاد رودکی زحمت کشید و این اثر را مورد حمایت مالی قرار داد. این اثر در سال ۱۴۰۱ یا ۱۴۰۲ انتشاری ناموفق داشت؛ اما خدا را شکر سال گذشته به صورت جدی منتشر شد. این آلبوم؛ تنها اثرم است که توانسته حمایت‌های مالی موفقی داشته باشد. منظورم از موفقیت این نیست که اثر برایم درآمدی داشته است. همین که هزینه‌های ضبط و دستمزد نوازندگان تامین شود خود موفقیت محسوب می‌شود. سالیان گذشته حدود ده، پانزده سال گذشته نیز شهرداری اصفهان کمک‌های خیلی مختصری می‌کرد. چنین حمایت‌هایی دیگر وجود ندارد و تولید آلبوم بر این اساس کار راحتی نیست. 

به صورت کلی و تخمینی هزینه تولید و نشر یک آلبوم در روزگار ما چقدر هزینه می‌خواهد؟ 

تولید و انتشار یک آلبوم صوتی معمولی با یک ارکستر موسیقی ایرانی، بدون در نظرگرفتن همکاری‌های دلی و دوستانه نوازندگان، حدود شصت تا هفتاد میلیون تومان هزینه دارد که صرف ضبط و استودیو و میکس و مستر می‌شود. 

با این حساب هیچ برگشت و سود مالی در کار نیست. 

خیر به هیچ وجه برگشتی در کار نیست. این بالا بودن هزینه‌ها باعث می‌شود تولید آلبوم زمان‌بر باشد. مثلا برای ضبط قطعات آلبوم «خورشید من» سه سال زمان صرف شده است. در این رابطه آنچه به ذهنم رسید این بود که بخش‌هایی از آلبوم را ضبط کنم و مدتی بعد، پس از گذشت سه، چهار ماه به سراغ ضبط بخش‌های دیگر بروم. 

آلبوم «خورشید من» نسخه فیزیکی هم دارد؟ 

خیر این آلبوم نسخه فیزیکی ندارد که دلیلش‌ عدم وجود توجیه اقتصادی است. خودتان بهتر می‌دانید که تولید یک آلبوم فیزیکی چقدر به هزینه‌ها می‌افزاید. گرانی آلبوم‌های فیزیکی باعث می‌شود که این دسته از آثار مورد استقبال قرار نگیرند؛ بنابراین به انتشار اثر در بیپ‌تونز اکتفا کردیم. حتی قصدم این بود که طی برنامه‌ای، از آلبوم «خورشید من» رونمایی کنیم؛ اما دوستان گفتند از آنجا که نسخه فیزیکی نداریم، انجام چنین کاری لازم نیست. در ادامه تلاش کردیم خبر انتشار را در حد گسترده‌تر منتشر کنیم. 

ناگفته‌ای مانده است؟ 

موردی به ذهنم نمی‌رسد. از شما بابت این گفتگو و تعامل ممنونم.

انتهای پیام/
خبرنگار : وحید خانه‌ساز
ارسال نظر
پیشنهاد امروز