نگاهی به انیمیشن «یوز»؛
پیش بهسوی خانه

هانیه کمری مترجم، نویسنده و پژوهشگر در یادداشتی به نقد و بررسی انیمیشن سینمایی «یوز» پرداخته است.
همۀ این جمعیت را، او به سینما آورده؛ نهفقط کودکان یا نوجوانان را، من و بزرگترهای دیگر را هم. «یوز» از تازه های پویانمایی ایران است که در همین مدت کم اکران، فروش چشمگیری داشته و داستان یوزپلنگی را میگوید که در نیویورک بزرگ شده و میخواهد به خانه اش برگردد. یوز برای رسیدن به ایران سفری ماجراجویان های آغاز میکند و برای رسیدن به زیستگاه خود هم با چالشهای زیست محیطی روبه رو میشود و هم پا به سیری درونی برای بازشناسی ریشه ها، احساس تعلق و هویت ملی اش میگذارد.
در همان نگاه آغازین طراحی بصری با پالت رنگی شاداب و زنده جلبتوجه میکند. طراحی شخصیت اصلی (یوز) با تنۀ پرحجم و چشم های بزرگ همدلی مخاطب هدف را برمی انگیزد و لبه های نرم اشیاء در محیط پیرامونی به این همراهی دامن می زند. شخصیت خواناست و در فضاهای شلوغ قابلتشخیص است، وزن و حجم آن در فضا به طور محسوس جابه جا میشود؛ سنگینی حرکت که با چاقی او که بازتاب سبک زندگی ناسالم است، همخوانی دارد و درعین حال با ریزحرکات چابک که طبیعت یوزپلنگ است درآمیخته. اجسام از نور و دیگر نیروها اثر می پذیرند و با محیط تعامل دارند.
بیننده از دریافت مجموعه جزئیاتی چون تکان های گوش و چشم و حرکات دم، لرزه های ریز پوست و حالت گیری خز در جریان هوا و انتقال احساس درونی کاراکتر در لایۀ بیرونی حضور محسوس شخصیت را در فضای تصویر می پذیرد و با جسم روی پرده همذات میشود. لبه های نرمی و به مجموع این انتخابها، انتقال احساسات و پیام را قوی تر و ساده تر میکند. نور و رنگ-آمیزی هر قاب در خدمت داستان است. پالت فضای بیگانه مثل نیویورک ترکیب سردتری دارد و تمایز محیطی را نشان میدهد. و در سکانسهای ایران، رنگ های گرم پایه که با فضای ملی یا محیطی همخوان است و تابش نور طلایی، فضایی می سازد که احساس وطن جویی و میهن دوستی را در قاب تصویر هم تأیید میکند. موسیقی نیز درخور و بجا همنشین نماهای مختلف شده. این پویانمایی در زمینۀ داستان پردازی تصویری تلاش های موفقی برای نزدیک شدن به سطح جهانی داشته.
در سرتاسر فیلم مضامین مهمی چون حفظ محیط زیست، هویت فردی و جمعی وطن دوستی و ... مطرح میشود؛ اما پیرنگی که حامل این مفاهیم است میتوانست پخته تر و منسجم تر باشد. برخی نقاط داستان، در میانه رها میشوند و اثر تبدیل میشود به آمیختۀ درونمایه هایی که ارتباطی با یکدیگر ندارند یا دستکم کمکی به پیشبرد روند قصه نمیکنند و بودن و نبودنشان یکسان است.
در قطعات داستان، پرداختن به احساسات و هیجانات گوناگون، به اندازه است، بهقدر اهمیت موضوع و در حد اثری که می خواهد روی مخاطب بگذارد؛ نه شور و فاجعه ساز و نه بی نمک و سهل انگارانه.
از اثری که جامعۀ هدفش را غیربزرگسال میبیند انتظار میرود در انتخاب واژه ها دقت و احتیاط بیشتری به خرج دهد. برخی جملات و اصلاحات بهکاررفته جای اصلاح دارند تا به ادب نزدیکتر باشند. کاربرد تکیه کلام های شبکه اجتماعی و ارجاع به آنها بی رویه است. رفتاری که علاوه بر ضریب دادن به محتوای بدون نظارت فضای مجازی، دیالوگها را تاریخ مصرف دار میکند.
در این پویانمایی «هویت ایرانی» معنا و مرکزیت دارد و میتوان گفت یکی از ویژگیهایی ست که این اثر را از تولیدات مشابه متمایز میکند. یوز فرهنگ و جغرافیای ایرانی را انتخاب میکند، زبان و خط فارسی را محترم می شمارد و قابهایش پر است از نمادهایی که هر بیننده با دیدنشان به ایرانی بودن کار پی می برد. این یوز بهسوی ایران می دود.