خبرگزاری کار ایران

در دومین جلسه رسیدگی به پرونده کیمیاخودرو مطرح شد؛

اگر جای شما باشم ناخن‌های متهمان را با انبردست می‌کِشم/ ۵ سال است که نمی‌دانم مزه گوشت چیست/ گفتند طوری تو را می‌زنیم که دندان‌هایت بشکند

asdasd
کد خبر : ۷۷۶۳۴۸

دومین جلسه رسیدگی به پرونده کیمیا خودرو دقایقی پیش در شعبه چهارم دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم و مفاسد اقتصادی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، در ابتدا قاضی صلواتی گفت: این جلسه با حضور مستشاران، وکلای مدافعین و نماینده دادستان و نماینده حقوقی تعدادی از شکات به صورت علنی برگزار می‌شود.

وی با قرائت موادی از قانون آیین دادرسی کیفری اظهار کرد: در جلسه قبل گفته شد تعداد ۸ نفر از متهمان متواری هستند که اطلاع حاصل شد دونفر از این هشت نفر دستگیر شده و در دادسرا تحت بازجویی قرار دارند.

رئیس دادگاه سپس از شاکیانی که در جلسه قبل شکایت خود را مطرح نکردند در جایگاه قرار بگیرند.

به من گفتند طوری تو را می‌زنیم که دندان‌هایت بشکند

یکی از شاکیان به نام حسین اسماعیل‌پور در جایگاه قرار گرفت و ضمن معرفی خود گفت: دی ماه سال ۹۶ تصمیم گرفتم خودرویی بخرم که ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای خرید پژو پارس پرداخت کردم. از طریق روزنامه به این شرکت زنگ زدم و آنها شرایط را توضیح دادند اما پس از اینکه پول را واریز کردم هر روز یک بازی در م‌ آوردند.

وی تصریح کرد: یک روز با عصبانیت به آنجا رفتم و به آنها اعتراض مردم اما این‌ها، افراد قل‌چماقی را استخدام کرده بودند تا اگر کسی خواست خلاف نظر آنها حرف بزنند او را کنترل کنند، آنها در آن حالت به من گفتند طوری تو را می‌زنیم که دندان‌هایت بشکند.

برای جبران پول از دست رفته‌ام شب‌کاری می‌کنم

شاکی پرونده اظهار کرد: بنده جانباز هستم و بازنشست شده‌ام اما الان برای جبران پول از دست رفته‌ام شب‌کاری می کنم و الان هم چشمانم باز نمی‌شود. بنده خواستار اعمال اشد مجازات برای این متهمان هستم.

گفتم می‌خواهم ماشین را بگیرم و در اسنپ کار کنم

در ادامه جلسه دادگاه شاکی دیگری به نام زهرا آقابابایی در جایگاه قرار گرفت و گفت: بنده ۲۰ میلیون تومان برای خرید خودرو ال ۹۰ پرداخت کردم. فرزند من یتیم است و من به این افراد گفتم می‌خواهم این ماشین را بگیرم و در اسنپ کار کنم. دو میلیون تومان هم به عنوان شیرینی از من گرفتند و گفتند با پرداخت این دو میلیون ماشین را زودتر تحویل می‌دهیم.

وی با اشاره به متهمان زن که در دادگاه حضور داشتند، گفت: این‌ها که اینجا نشسته‌اند در دفتر خود با موهای بلوند و ناخن‌های بلند حضور داشتند. آیا این درست است که من که شاکی هستم با چهره باز اینجا حضور پیدا کنم و متهمان حتی چشمشان هم پیدا نباشد و روی خود را بپوشانند؟

همسرم پس از دو سال فهمید خودرو ثبت نام کردم و سکته کرد

در ادامه نماینده شکات به قاضی صلواتی گفت: در جلسه گذشته نماینده دادستان گفتند که این افراد فاقد سابقه هستند. من امروز فردی را آوردم که سال ۹۳ در شرکت آرتین خودرو آریا از این افراد خودرو ثبت‌نام کرده است.

قاضی از شخصی به نام لطفی‌پور خواست تا با حضور در جایگاه جزئیات را توضیح دهد.

لطفی‌پور پس از حضور در جایگاه گفت: من بازنشسته ژاندارمری هستم سال ۹۳ پولی نداشتم و ۱۰ میلیون تومان وام گرفتم با آن پول نمی‌شد خودرویی خریداری کرد. از طریق آگهی با این شرکت آشنا شدم و یک وانت ثبت نام کردم. به قرآن قسم همه حرف‌هایم را صادقانه می‌گویم. دو سال این موضع را به همسرم که بیماری قلبی داشت نگفتم اما پس از دو سال فهمید و سکته کرد و حالا از دنیا رفته است.

۵ سال است که نمی‌دانم مزه گوشت چیست

قاضی صلواتی پرسید: از همین آقایان خرید کردید؟

لطفی پور پاسخ داد: بله. آقای قاضی به خاطر من نه! بخاطر خدا به درد مردم برسید. من حق و حقوقم را می‌خواهم. ۵ سال است که نمی‌دانم مزه گوشت چیست! من خیلی ضرر کردم.

یک بار دیدیم شرکت به دلیل روزه‌خواری پلمپ شده است

یکی دیگر از شکات به نام معصومه سادات اصفهانی که خود را همسر شهید معرفی کرد در جایگاه حاضر شد و گفت: من ۲۰ میلیون واریز کردم و می‌خواستم با این خودرو کار کنم. از ورامین می‌آیم. چندین بار به شرکت مراجعه کردیم یک بار دیدیم شرکت به دلیل روزه‌خواری پلمپ شده است. من ماهی ۷۵۰ هزار تومان قسط می‌دهم. در کارخانه کار می‌کنم و از حقوق خود نمی‌گذرم. به ما گفتند به جای خودروی ثبت نامی پراید تحویل می‌دهند اما پراید نو نبود و من اعتراض کردم. ما را تهدید کردند با ۱۱۰ تماس گرفتم اما ۲ ساعت منتظر ماندیم و کسی نیامد.

به خاطر این بی آبروها آبروی من در خانواده رفته است

حمید شاکر از شکات دیگر این پرونده افزود: من ۲۸ میلیون تومان واریز کردم. قرار بود از بانک ملت برای ما وام با اقساط ۵ ساله بگیرند. آقای قاضی این ترفندها از کسی که تجربه نداشته باشد، رخ نمی‌دهد. به خاطر این بی آبروها آبروی من در خانواده رفته است. خانواده و اطرافیان ندیدند این‌ها چطور مرا بخاطر بی‌پولی خام کردند. شما را به نام الله زیر آرم قوه قضاییه و به حرمت قرآنی که در جلسه خوانده شد، اشد مجازات را برای این بی‌حیاها اعمال کنید.

ان‌شاءالله روزی برسد که اعدام تک تک این‌ها را به چشم ببینم

احمد معظمی یکی دیگر از شاکیان پس از حضور در جایگاه عنوان کرد: من در قسمت حقوقی یک موسسه مالی کار می‌کنم اما فریب این‌ها را خوردم. برای خرید خودروی ساندروی اتوماتیک ۲۰ میلیون تومان پرداخت کردم. بارها منصرف شدم و یکبار دعوا کردم. چند مرد بزرگ هیکل مرا تهدید کردند و بیرون انداختند. در شرکت‌شان فریاد می‌زدم که این‌ها کلاهبردار هستند. چند مرحله آقایان رجبی و کشاورز به من رسید تحویل خودرو در آینده را دادند. همکاران من به من می‌خندند. خواهش می‌کنم نه تنها اصل پول بلکه ضرر و زیان ما بازگردد. ان‌شاءالله روزی برسد که اعدام تک تک این‌ها را به چشم ببینم.

در ادامه یکی از شاکیان از رئیس دادگاه اجازه گرفت که مطلبی را بیان کند. این شاکی گفت نمونه‌ای از این شرکت هم اکنون در میدان توحید جنب مترو مشغول فعالیت است و کسی رسیدگی نمی‌کند.

قاضی صلواتی خطاب به این شاکی گفت: نماینده بانک مرکزی حضور دارند و پیگیری می‌کنند. رئیس دادگاه از نماینده بانک مرکزی در این باره توضیح خواست که نماینده بانک مرکزی گفت: این شعبه پلمپ شده است.

به نظر من متهمان اصلی افراد دیگری هستند

یکی دیگر از شاکیان خطاب به رئیس دادگاه گفت: به نظر من متهمان اصلی افراد دیگری هستند به عنوان مثال وقتی به شخصی به نام کشاورز اختیار مهر داده‌اند باید مشخص شود که او چه کسی است.

خانم یاری دست شیطان را از پشت بسته بود

شاکی دیگری به نام فرشته خسروبیگی در جایگاه قرار گرفت و گفت: ۶ میلیون تومان برای خرید خودرو پرداخت کردند و این شرکت را از طریق سایت دیوار یافتم. من فرزندی دوقلو دارم که باید این‌ها را بزرگ کنم. خانم یاری که در دادگاه حضور دارند استاد شست و شوی مغزی بود و دست شیطان را از پشت بسته بود. این شرکت‌ها آبروی ایران خودرو و سایپا را هم برده بودند.

 وی افزود: کل بدن من پر از زخم است و پس از چندین بار مراجعه به دکتر فهمیدم که ناشی از مشکلات اعصاب است. بنده هم اکنون باید روزانه چند عدد قرص اعصاب استفاده کنم. به خاطر این ماجرا بین من و شوهرم و پدر شوهرم بی‌حرمتی پیش آمد. یک روز به من گفتند چه می‌خواهی یک فرغون ثبت‌نام کرده‌ای دیگر!

اگر جای شما باشم ناخن‌های این‌ها را با انبردست می‌کشم

شاکی دیگری به نام حسین پویا در جایگاه قرار گرفت و گفت: من کارگر هستم و شش و نیم ملیون تومان پول داده‌ام این‌ها اگر اعدام نشوند دانه به دانه‌شان را زنده نمی‌گذارم اگر من جای شما باشم ناخن‌های این‌ها را با انبردست می‌کشم.

قاضی صلواتی در این لحظه گفت: اقدام قانونی در دست دادگاه است.

شاکی دیگری به نام مریم شکوهی در جایگاه قرار گرفت و خطاب به قاضی صلواتی گفت: شما در جایگاه حضرت علی نشسته‌اید و حقوق ما را پس بگیرید.

این شاکی با صدایی بغض‌آلود و با خطاب قرار دادن متهمان با عنوان دخترم و پسرم به آنها گفت: این پول‌ها خوردن ندارد و روزی در جایی از این دنیا باید تاوان آن را پس دهید.

کیمیاخودرو برای لیزینگ و واسپاری هیچ مجوزی از  بانک مرکزی نگرفته است

در این لحظه یکی دیگر از شاکیان خطاب به قاضی صلواتی گفت: چطور شرکتی که ثبت نشده و گفته می‌شود که از بانک‌ها تسهیلاتی دریافت نکرده‌اند دستگاه پوز از بانک‌های کشور دریافت کرده‌اند؟ اگر شرکت معتبر نبوده چطور برای آنها حساب باز شده است؟

نماینده بانک مرکزی در پاسخ گفت: کیمیا خودرو تحت عنوان شرکت سهامی خاص به ثبت رسیده اما برای لیزینگ و واسپاری باید مجوز می‌گرفته است اما کیمیاخودرو در این خصوص هیچ مجوزی از بانک مرکزی نگرفته است.

وی با نام بردن تعدادی از شرکت‌ها و با قرائت نامه‌ای گفت: در نامه‌هایی به رئیس پلیس امنیت عمومی ناجا درباره برخی شرک‌ ها گفتیم که بر اساس بررسی‌های به عمل آمده این شرکت‌ها بدون اخذ مجوز اقدام به واسپاری کردند که تقاضا داریم اقدامات لازم انجام شود.

تا عمر دارم از حقم نمی‌گذرم و شما را نفرین می‌کنم

شاکی دیگری به نام آذر فرما در جایگاه قرار گرفت و گفت ۱۰ میلیون تومان برای خودروی پارس پرداخت کردم روزی فرزند من به این شرکت آمد و به خانم قربانی گفت شما چرا پول مامان و بابای من را نمی‌دهید؟ تا عمر دارم از حقم نمی‌گذرم و شما را نفرین می‌کنم.

یکی دیگر از شاکیان بیان کرد: من از جایی متوجه شدم خودرویی در کار نیست و خواستم پولم را به من پس بدهند اما در دفاتر افرادی بودند که پلاک خودرو به دست داشتند و در حال تشکر بودند تا برای من مراجعه‌کننده باورپذیر باشد. صحبت‌های ما تکراری است. این قسم کلاهبرداری‌ها از طریق سایت‌های مجازی یا از طریق روزنامه همشهری اتفاق می‌افتد.

اگر پول داشتیم ماشین قسطی نمی‌خریدیم

وی افزود: ارشاد می‌تواند جلوی فعالیت این‌ها را بگیرد. بازار هدف این افراد قشر ضعیف و افراد بدبخت و بیچاره جامعه بوده است. ما اگر پول داشتیم ماشین قسطی نمی‌خریدیم. بانک مرکزی گفت این‌ها مجوز نداشتند. این‌ها هنوز در سایت دیوار فعالیت می‌کنند. امیدوارم انتهای این دادگاه به جایی برسد که جلوی این اتفاقات را بگیرند. ما خواسته اعدام داریم چون در غیر این صورت پول مردم را باز نمی‌گردانند.

از بدبختی ما سوءاستفاده کردند

یکی دیگر از شکات پس از حضور در جایگاه گفت: در اینترنت سرچ کنید امثال این شرکت‌ها زیاد است. من می‌خواهم به حق و حقوقم برسم. از بدبختی ما سوءاستفاده کردند. تقاضای اشد مجازات دارم تا درس عبرتی شود برای کسانی که می‌خواهند به صورت مشابه فعالیت کنند. این شرکت چند سال چگونه بدون مجوز فعالیت کرده است؟ چطور نهادی نبوده که این موضوع را پیگیری کند؟ برای باز کردن یک سوپرمارکت ظرف ۳ روز بازرس می‌آید اما در مورد این شرکت چطور کسی نیامده و مراجعه نکرده است؟ من شرمنده زن و بچه خودم هستم و خدا هیچ مردی را شرمنده خانواده خود نکند. این‌ها علاوه بر صدمه مالی به ما صدمه اعتباری زدند.

این تعداد از شکات را اصلا قبول ندارم

پس از استماع اظهارات شکات قاضی صلواتی از مهدی فتاحی‌نیا خواست در جایگاه حاضر شود.

قاضی گفت: مهدی فتاحی‌نیا، فرزند عثمان مجرد و فاقد سابقه کیفری به اتهام انجام عملیات بانکداری بدون مجوز و مشارکت در کلاهبرداری شبکه‌ای دفاعیات خود را بیان کنید.

مهدی فتاحی‌نیا پس از حضور در جایگاه گفت: این تعداد از شکات را اصلا قبول ندارم. مبلغ را قبول ندارم و برای همه ادله مستند دارم. طبق گفته‌های پدر و وکیلم شکات ۱۱۲۶ نفر بوده که این تعداد ۴۰ نفرشان جا مانده و از ۱۵۰ به ۲۰۰ رفته، تکرار شدند و مشتری اسمش چندین بار تکرار شده، اسامی شکات رضایت‌دهنده هم در لیست آمده است.

قاضی خطاب به متهم گفت: در لیستی که در پرونده موجود است، چنین چیزی نیست. شما به وکیلتان بگویید در شعبه دادگاه کنترل کنند.

۲۴ ساعته در شرکت حضور داشتم

این متهم بیان کرد: گفتند من در تاریخ ۱۷ مهرماه بازداشت شدم در صورتیکه من از ۲ اردیبهشت ماه با مراجعه خودم بازداشت شدم. گفتند برای خواهرم قرار وثیقه صادر شده و به دلیل عجز از تامین قرار، بازداشت شده است در صورتی که تا این لحظه برای ما قرار وثیقه صادر نشده است. دو بار به دادسرا بیشتر مراجعه نکردم تا توضیح دهم. تقاضا دارم لیست مجدد را وکیلم به من بدهد. در لیست شکات ۳۰۰ نفر زیر ۵ میلیون تومان، ۳۰۰ نفر زیر ۱۰ میلیون، ۲۰ میلیون به بالا هم ۵۵ تا ۶۰ نفر هستند. همچنین در دادگاه شکات ادعا می‌کنند مشتری از آبادان ۱۲۰ میلیون تومان پرداخت کرده است. در حالی که مشتری با مبلغ بالا فقط یک مشتری ۱۰۱ میلیون تومان پرداخت کرده است.

وی افزود: شرکت در سال ۹۲ تاسیس شد. شکات مدعی هستند از فعالیت شرکت آگاهی نداشتند پس چطور ثبت نام کرده‌اند؟ در دفتر من اسناد موجود است که متقاضیان باید تفاهم‌نامه را به دقت مطالعه و سپس امضا کنند. شکات می‌گویند من در شرکت نبودم در حالیکه ۲۴ ساعته در آنجا حضور داشتم. موضوع شرکت ما خرید و فروش و صادرات لوازم یدکی خودروهای سنگین، انعقاد قراداد، ایجاد شعب داخلی و خارجی و ... بوده است. در اساس نامه شرکت نقدی فروشی قید شده است، همچنین بازاریابی غیرهرمی و شبکه‌ای وجود داشته اما به هیچ عنوان چنین فعالیتی انجام نشده است.

فتاحی‌نیا عنوان کرد: نماینده دادستان در جلسه گذشته برگه‌هایی را نشان دادند مبنی بر اینکه من شخصا نوشته‌ام در صورتی که من در طول عمرم آنها را ندیده‌ام. چرا تاکنون از این برگه‌ها از من سوال نشده است. به وکیلم گفتم این‌ها را پیگیری کنند که از کجا آمده است. باید این برگه‌ها را به شرکت خودرو، نمایندگی‌ها، بانک مرکزی و ... ارائه داده باشم در حالیکه اینگونه نبوده است.

قاضی صلواتی گفت: این برگه‌ها پرینت سایت کیمیا خودرو بوده است.

لیست شکات به زیر ۱۰۰۰ نفر می‌رسد

متهم افزود: بانک مرکزی می‌گوید مکررا پیگیری می‌کرده و به طبقات ۲ و ۶ دفتر نواب مراجعه کردند. در صورتیکه اصلا طبقه دوم وجود ندارد و می‌توانید از مجتمع شهاب استعلام بگیرید. شعب ما هر کدام به کار خاصی اختصاص داشت. می‌گویند ما نمی‌گذاشتیم مراجعین با هم ملاقات کنند. اگر اینطور بود چطور میان آنها و شعبات مختلف‌مان لینک برقرار کردیم؟

وی عنوان کرد: آقای اردشیر اصفهانی نزد شما آمدند و جانباز مانندی بودند.

قاضی واکنش نشان داد: جانباز بودند نه جانباز مانند.

متهم گفت: ایشان نفر شماره ۲۷۳ لیست شکات هستند. لیست من با لیست شما جا‌به‌جا شده است.

قاضی صلواتی بیان کرد: جا‌به‌جا نشده است. این هم ترفند شماست. به جای اظهارات حاشیه ‌ی به اصل موضوع بپردازید.

متهم پاسخ داد: لیست شکات به زیر ۱۰۰۰ نفر می‌رسد.

واسطه‌گر و دلال تهیه خودرو بودیم

قاضی صلواتی اظهار کرد: اینها شاکی نیستند؟ پول مردم کجاست؟ آیا در دوبی سرمایه‌گذاری شده؟ آیا به دلار و سکه تبدیل شده است؟جواب مردم را بدهید.

مهدی فتاحی‌نیا گفت: این تعداد شکات نیست.

قاضی از یکی از شکات حاضر در جمع پرسید: شما چقدر پول دادید؟

شاکی گفت: ۱۶ میلیون تومان.

قاضی ادامه داد: ۱۶ میلیون این خانم چه شد؟

متهم پاسخ داد: در حساب....

قاضی واکنش نشان داد: کل پول در حساب کمتر از ۱ میلیارد است. جواب سوال دادگاه را بده. از کدام شرکت خودروساز قرارداد داشتی؟ از بانک مرکزی مجوز لیزینگ داشتی؟ پول‌هایی که با زبان خوش می‌گرفتید کجاست؟ به چه کسی خودرو تحویل داده‌ای؟ اسامی ۱۰ نفر از آنها را بگو تا با دستور در جلسه بعد حاضر شوند.

متهم گفت: من در حال تهیه لیست هستم. ما واسطه‌گری و دلال تهیه خودرو بودیم. ماشین‌ها سندی معامله می‌شد.

آبرو و زندگی مردم را به هم ریختی

قاضی صلواتی خاطرنشان کرد: آبرو و زندگی مردم را به هم ریختی و پول‌ها را از طریق خواهر و همسر خواهرت به دوبی فرستادی و آنجا سرمایه‌گذاری کردی. تا جلسه آخر دادگاه فرصت دارید پول مردم را برگردانید.

مهدی فتاحی‌نیا واکنش نشان داد و گفت: همسر خواهرم نیست. قرار بود با هم آشنا شوند و بعد ازدواج کنند.

قاضی صلواتی افزود: ایشان بازداشت است و در جلسات بعد حاضر می شود. جواب همین ۲۰ شاکی را بده.

اگر کار خلاف نکردید چرا ۶ نفر از متهمان این پرونده فراری هستند؟

مهدی فتاحی‌نیا ادامه داد: می‌خواستم نحوه تشکیل پرونده را از نماینده دادستان بپرسم. من هیچ شکایتی جز در دادگاه پولی و مالی نداشتم. این گزارشات چطور علیه من صادر شده است؟ شاکی اولی که روی پرونده من درج شده از اول برج ۴ بوده است.

قاضی صلواتی گفت: اگر کار خلاف نکردید چرا ۶ نفر از متهمان این پرونده فراری هستند؟

متهم بار دیگر با اشاره به اقدامات رضایی نماینده شکات گفت: من ۲۰ تا ۳۰ بار بازجویی شدم. یکبار در مورد این برگه‌هایی که از اول روی پرونده بوده از من سوال نشد.

آقای صمدی که می‌گویند قلچماق بوده ۳۰ کیلو بیشتر وزن ندارد

قاضی صلواتی گفت: آقای رضایی هم مانند بقیه شکات یک شاکی است که او را به عنوان نماینده انتخاب کردند. اما شما به جای اینکه در مورد ۱۱ میلیارد توضیح دهید و بگویید این پول‌ها کجاست می‌خواهید به حاشیه بروید.

قاضی بار دیگر با تذکر به یکی از وکلای مدافع گفت: خانم وکیل لطفا نظم دادگاه را رعایت کنید. در غیراینصورت طبق ماده ۳۵۴ قانون به وظیفه خود عمل می‌کنم.

وی خطاب به متهم افزود: افرادی اینجا صحبت کرده‌اند که همسر جانباز یا فررند شهید هستند یا زنانی هستند که بخاطر این وضعیت از همسرشان طلاق گرفته‌اند. چه جوابی برای آنها دارید؟ اینکه تو خودت به آگاهی رفته باشی یا دستگیرت کرده باشند، فرقی نمی‌کند.

متهم عنوان کرد: می‌گویند آقای صمدی قلچماق بوده که آنجا ایستاده اما او ۳۰ کیلو بیشتر وزن ندارد. در قراردادها هم ما نسبت به مشتریان تعهد داشتیم و هم آنها نسبت به ما متعهد بودند. اما پس از بازداشت من چطور می‌خواستیم خواسته‌شان را برآورده کنیم؟ چرا من قبل از تعطیلات شکایتی نداشتم؟ شکایاتی که من داشتم به ۳۵ نفر مربوط می‌شد که سند رضایتشان هم موجود است.

اگر به زندان نرفته بودم می‌توانستم پول‌ها را بدهم

وی افزود: برادر من دفتر نواب را باز کرد تا پول شکات را بدهد اما با این وضعیت رسانه‌ای آبروی من رفته و من اگر ۴ همکار هم داشتم دیگر نمی‌توانم از آنها پول قرض کنم. آقای رضایی می‌گوید پول‌ها را ۱۰ تا ۴۰ درصد کم می‌کردیم و پس می‌دادیم. این درست نیست. افرادی بودند که به دفتر می‌آمدند و می‌گفتند ما نیاز مالی داریم. ۱۰ درصد از پول ما را کم کنید و به ما برگردانید که این را شخصا در دادسرا هم اعلام می‌کردند. من اگر به زندان نرفته بودم می‌توانستم پول‌ها را بدهم.

قاضی پرسید: از کجا؟

متهم پاسخ داد: از دوستان و آشنایان می‌گرفتم.

قاضی صلواتی اظهار کرد: دوستان شما به شما ۱۱ میلیارد تومان قرض می‌دهند؟

یکی از شاکیان گفت: این‌ها بیشترین تبلیغاتشان در برج ۲ بوده و برج ۳ هم شرکت بسته شده است. دوربین‌های مدار بسته‌شان را بیاورید تا اعمالشان مشخص شود. همین الان که می‌گویند ما این خودروها را برای اسنپ می‌خواستیم باید بگویم آخرین مدل اسپرتیج هم در اسنپ مشغول است.

هدف و نیت من کلاهبرداری نبوده است

متهم پاسخ داد: زمانی که دفتر من پلمپ شد تعدادی از افراد به آنجا رفتند و همه چیز را غارت کردند. حتی هارد دوربین‌های مداربسته را هم برداشته‌اند.

قاضی گفت: مثل اینکه شما چیزی هم طلبکار شدید.

متهم گفت: درباره این که می‌گویند هر سری به شرکت می‌رفتیم آنجا دعوا بوده پس چرا ثبت نام کردند؟ من الان مدارک و اسناد شرکتم رفته است. خیلی از این تفاهم نامه‌ها جعلش با یک کپی درست می‌شود.

قاضی در ادامه متن مصاحبه‌های متهم با تعدادی از مشتری‌ها در مورد رضایت از خودرو را نشان داد.

متهم گفت: اینها دروغ است. چرا فقط در این پرونده وجود دارد؟ به شکات حق می‌دهم. وقتی به شرکتی که پلمپ شده می‌روند باید هم شکایت کنند. هدف و نیت من کلاهبرداری نبوده است. خیلی از خودروها را طی ۲ تا ۳ ماه پرداخت می‌کردیم.

در این هنگام یکی از شکات گفت: من دو سال است که خودروی خود را دریافت نکرده‌ام.

متهم زمان مراجعه این شاکی به دفتر شرکت و همچنین زمان واریز وجه و نوع خودروی ثبت نامی و دیگر مشخصات این مشتری را پرسید.

قاضی گفت: می‌خواهی به او ماشین بدهی؟

در این لحظه حاضران در جلسه خندیدند.

متهم فتاحی‌نیا از این شاکی پرسید آیا شرایط تحویل خودرو را در آن زمان به شما گفتند؟

شاکی پاسخ داد: خیر.

متهم خطاب به قاضی صلواتی گفت: جناب قاضی ما هر چه می‌گوییم همه می‌گویند نه.

دادگاه بار دیگر با خنده حضار مواجه شد.

متهم افزود: در این مورد دلیل اعتمادهای مکرر ایشان به شرکت چه بوده است؟

شاکی پاسخ داد: زیرا همیشه می‌گفتید ماشین را تا چند وقت دیگر به شما تحویل می‌دهیم.

قاضی صلواتی لحظاتی ختم رسیدگی به این جلسه از دادگاه را اعلام کرد و گفت: جلسه بعدی این دادگاه صبح فردا راس ساعت ۹ برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز