یادداشتی از مهدی شیخ؛
اعتدال به مثابه عقلانیت در روش

نامزد لیست اصلاحطلبان تهران در یادداشتی تاکید کرد: اعتدال در ایدئولوژی، به معنای برگزیدن اعتقادی در میانه چند اعتقاد چندان صحیح نیست، مگر آنکه قائل به وجود حقیقتی ثابت و بدون تغییر نباشیم.
به گزارش ایلنا، متن یادداشت حجتالاسلام مهدی شیخ که برای ایلنا ارسال شده، به شرح زیر است:
چندسالی است که در سپهر سیاسی کشور واژه اعتدال پرکاربرد شده است و گویا افراط سالهای اخیر، افکار عمومی را بهسوی این مفهوم کشانده است. با وجود چنین اقبالی این واژه به مثابه یک مفهوم سیاسی و اجتماعی به خوبی تبیین نشده است. اعتدال در مقابل انقلابیگری است یا در مقابل افراطیگری؟ اعتدال یک ایدئولوژی یا یک روش یا یک راهبرد یا یک فضیلت و آموزه اخلاقی است؟
بسیاری معتقدند اعتدال در اصول بیمعناست؛ یعنی چون به حق رسیدی نباید حق و حقیقت را یکسوی افراط و تفریط تلقی کنی و بعد در جستجوی اعتدال یا راهی میانه حق و غیر حق باشی، زیرا خود آن راه میانه نیز غیر حق و انحراف از حق و حقیقت است. پس اعتدال در ایدئولوژی، به معنای برگزیدن اعتقادی در میانه چند اعتقاد چندان صحیح نیست؛ مگر آنکه قائل به وجود حقیقتی ثابت و بدون تغییر نباشیم.
از اینکه بگذریم اعتدال در روش مطرح میشود. یعنی وقتی حقیقتی را یافتیم، با ملایمت و بدون افراط یا تفریط حرکت کنیم. اگر یافتیم که راه نجات اصلاح روش زندگی است، این اصلاح را با ملایمت اعمال کنیم تا به مقاومتی در برابر آن اصلاح نینجامد.
در اینجا پرسشی مطرح میشود و آن اینکه مرجع تعیین اعتدل در حرکت چیست؛ طبیعتاً هرکسی خود را معتدل میخواند و دیگران را به کندروی یا تندروی متهم میکند. لذا در صورت تعیین نکردن ملاکی برای تعیین حد اعتدال، این مفهوم در سردرگمی و ابهام باقی میماند و به فلسفهای برای سیاستورزی و مدیریت رفتارهای شخصی و اجتماعی برای جامعه ایرانی تبدیل نمیشود.
اعتدال در معنای یک راهبرد نیز ممکن است باشد؛ در این صورت معنایی زمانمند مییابد؛ مثلاً اگر بگوییم مردم فلان کشور از افراط فلان دولت و تفریط فلان دولت دیگر خسته شدند، لذا به برای دور شدن از زیانهای افراط و تفریط به اعتدال روی آوردند؛ در این صورت اعتدال نه در معنای مفهومی عام بلکه در معنایی استعاری به کار رفته است و این استعاره طبیعتاً زمان مصرف معینی خواهد داشت و با سپری شدن دوران مصرفش از میان خواهد رفت. مستعارٌ منه این استعاره آن جریانی است که برخی از ارزشها و آرمانهای هر یک از دو طیف متهم به افراط و تفریط را اخذ کرده است و خود را معتدل خوانده است.
اعتدال به معنای یک فضیلت اخلاقی نیز از دیرباز در علم اخلاق مطرح بوده است؛ به این معنا که هر فضیلت اخلاقی در میانه دو رذیلت نهاده شده است مانند فضیلت شجاعت که میانه جبن و تهور است یا فضیلت بخشندگی که میانه خست و گشادهدستی بیش از حد است یا فضیلت تواضع که میانه کبر و فرومایگی است.
از میان معانی ممکنی که در سطور بالا از اعتدال ارائه شد، به نظر میرسد مناسبترین معنا که میتواند راهگشای امروز و همیشه سیاستورزی در کشور ما باشد، اعتدال به معنای روش است.
در این صورت اعتدال در مقابل آرمانگرایی قرار نمیگیرد، بلکه بحثش شیوه و روش و سرعت حرکت به سوی آرمانهاست. اما پرسشی مهم درباره مرجع تشخیص و تعیین حرکت معتدل و افراطی مطرح شد که تا به آن پاسخ داده نشود، نمیتوان اعتدال در این مفهوم را توسعه داد.
در پاسخ باید گفت بهترین مرجع برای تعیین حرکت معتدل عقل است. کدام عقل؟ همان عقل سنجشگری که بسیاری از ما آن را ناپسند میدانیم؛ باید در هر موردی با تکیه بر این عقل، هزینهها و فایدههای هر حرکتی را بسنجیم و حرکتی را برگزینیم که مصلحت ما را تأمین میکند.
مرجع تشخیص مصالح و بررسی هزینهها و سودهای هر برنامه بنابر حکم عقل، خبرگان و کارشناسان هر رشته علمیاند و ما باید در هر رشته از امور مملکت به نظرات علمی آنان مراجعه و بر اساس آن عمل کنیم.
متأسفانه در برخی از ادوار به اهل فضیلت و دانش بیمهریهایی شده و به نظرات کارشناسی آنان توجه نشده است و خسارتهای جبرانناپذیری بر کشور وارد شده است.
البته گاهی نیز به علم و دانش متخصصان توجه شده و برنامهریزی و حرکت درست، پیشرفتهای خوبی نصیبمان شده است. باید از این موفقیتها و شکستها درس بگیریم و با در نظر گرفتن مصالح ملی و با تکیه بر عقلانیتی که معنای حقیقی اعتدال است، بهسوی تعالی اخلاقی و معنوی و مادی حرکت کنیم.
عقلانیت در تصمیمگیری و رفتارهای سیاسی اجتماعی پیامبر و امامان شیعه همواره محوریت داشته است. دعوت پنهانی پیامبر به اسلام و سپس دعوت عشیره و خاندانش، هجرت برخی از مسلمانان به حبشه و هجرت پیامبر و صحابه به مدینه، جهادهای پیامبر، صلح پیامبر، رفتار امامالموحدین در دوران خلفای سهگانه، رفتارش در دوران خلافتش و صلح امام حسن و حتی شهادت سیدالشهداء همه و همه جلوههای این عقلانیت بود.
اوصیای دین چنین بودندگاه مصلحت را در صلح میدیدند وگاه در جهاد و شهادت. پیامبر در نبردهای خود به مشورت خبرگان امت توجه داشت وگاه نظر و رأی آنها را بر نظر خود راجح میدید و این نبود مگر به اعتقاد آن بزرگوار به عقلانیت.
البته در نصوص دینی عقل در معانی گوناگونی به کار رفته است؛ ضمن ارج نهادن بر مراتب الهی و قدسی عقل، باید گفت که این عقل سنجشگر که در هر عملی هزینهها و فایدههای آن را میسنجد، اگر در خدمت عقاید حقه و آرمانهای الهی قرار بگیرد، خود مقدس و دوستداشتنی و والاست و برماست که در حیات سیاسی و اجتماعی خویش، در عرصه سیاست داخلی و خارجی، اقتصاد، فرهنگ، صنعت و کشاورزی با تکیه بر این موهبت الهی حرکتی معتدل را سامان دهیم.
مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد قانونگذار و ناظر در عرصههای بسیار مهم کشور میتواند نقشی کلیدی در حرکت جامعه در مسیر اعتدال و عقلانیت دارد. نمایندگان مجلس باید در عرصههای گوناگون تصمیمگیری به خبرگان و کارشناسان مراجعه کنند و از تصمیمسازی بر پایه احساسات و عواطف بپرهیزند؛ نمایندگان مجلس باید بر اساس شواهد و مدارک و با مشاوره متخصصان حرکت کنند تا کشور در مسیر پیشرفت و رشد و تعالی مادی و معنوی قرار گیرد.