خبرگزاری کار ایران

بهادری جهرمی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

روایتی دیگر از پرواز اردیبهشت و پاسخی به ابهامات بعد از یکسال/ نسبت به شهید رئیسی و عملکرد او بی‌اخلاقی می‌شد/ شناسایی فساد دبش با همکاری همان دو وزیر صورت گرفت

روایتی دیگر از پرواز اردیبهشت و پاسخی به ابهامات بعد از یکسال/ نسبت به شهید رئیسی و عملکرد او بی‌اخلاقی می‌شد/ شناسایی فساد دبش با همکاری همان دو وزیر صورت گرفت

سخنگوی دولت سیزدهم گفت: شهریور ۱۴۰۱، دقیقاً یک سال پس از آغاز به کار دولت، فساد چای دبش شناسایی شد. دولت نیاز به زمان داشت تا استقرار یابد، مدیران و معاونان تغییر کنند و به‌تدریج امور اجرایی به جریان بیفتد. در همان سال اول، فساد شناسایی شد و اولین مکاتبه هم توسط مسئول مربوطه در وزارت جهاد در خصوص این پرونده انجام شد. در همان زمان، با همکاری وزارت اطلاعات، وزارت جهاد و سایر نهادها مانند بانک مرکزی، گمرک و وزارت صمت، فعالیت‌های شناسایی تکمیل شد در خصوص اشاره به حضور دو وزیر در پرونده هم اتفاقاً شناسایی فساد با همکاری همین دو وزیر صورت گرفت. یعنی اولین مکاتبات در این خصوص موجود است.

به مناسبت نخستین سالگرد شهادت آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور فقید جمهوری اسلامی ایران و همراهان شهید ایشان، گفت‌وگویی با علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت سیزدهم، انجام شده است. در این گفت‌وگو، ضمن مرور خاطرات و ویژگی‌های برجسته این شهید بزرگوار، به پرسش‌هایی پیرامون حادثه سقوط بالگرد، جزئیات روز وقوع آن، و ابعاد مدیریتی و امنیتی سفر پاسخ داده شده است.

متن کامل گفت‌وگو به شرح زیر است:

شهید رئیسی یک دولتمرد انقلابی وسط میدان بود که خود را وقف خدمت به مردم کرده بودند

۱. با توجه به اینکه یکسال از شهادت آیت‌الله رئیسی می‌گذرد، بفرمائید برجسته‌ترین ویژگی شهید رئیسی به عنوان یک سیاستمدار روحانی که ایشان را از سایرین متمایز می‌کرد، چی بود؟

شهید رئیسی دارای ویژگی‌ها و خصائص متمایز و شخصیتی زیادی بودند که مقام معظم رهبری به بسیاری از آن‌ها اشاره فرمودند. اگر بخواهم در یک جمله تمامی ویژگی‌ها را جمع‌بندی کنم، باید بگویم که حضرت آقا فرمودند ایشان جامع‌الاطراف بودند. از اصلی‌ترین ویژگی‌های شهید رئیسی، همین جامع‌الاطرافی ایشان است که تمامی ابعاد و زوایای شخصیتی لازم برای یک دولتمرد اسلامی را به تأیید رهبر انقلاب دارا بودند.

اگر بخواهم به یکی دو مورد از ویژگی‌های برجسته ایشان اشاره کنم، یکی از ویژگی‌های اصلی که شهید رئیسی به آن مزین بودند، مسئولیت‌پذیری فوق‌العاده ایشان بود.

در ادوار مختلف، مقامات و دولتمردانی را مشاهده کرده‌ایم که در موقعیت‌های مختلف متولی امور می‌شدند، اما به جای پاسخگویی، معمولاً یا خود به پرسشگری می‌پرداختند یا مسئولیت را نمی‌پذیرفتند و یا سعی می‌کردند مسئولیت را متوجه بخش‌های دیگر کنند.

شهید رئیسی بیشترین میزان مسئولیت‌پذیری را داشتند. ایشان در آستان قدس، نه تنها به حوزه خود آستان قدس بلکه نسبت به مشکلات اجتماعی منطقه نیز احساس مسئولیت می‌کردند.

زمانی که در قوه قضائیه بودند، نسبت به موضوعات حقوق عامه احساس مسئولیت می‌کردند و نسبت به کسب و کارهای تعطیل و نیمه‌تعطیل نیز احساس مسئولیت داشتند و مسئولیت را می‌پذیرفتند.

در دولت نیز نسبت به مسائل و مشکلاتی که حتی از قبل از آغاز دولت به این دولت منتقل شده بود، مانند تورم‌های شدید، رکود اقتصادی و مسائل معیشتی، کاملاً احساس مسئولیت داشتند ایشان یک دولتمرد انقلابی وسط میدان بودند که خود را وقف خدمت به مردم کرده بودند.

شهید رئیسی مردانه پشت مدیری که در حال کار بود می‌ایستاد

۲. شما به عنوان سخنگوی دولت سیزدهم چه خاطره‌ای از شهید رئیسی دارید که به نظرتون می‌تواندگوشه‌ای از شخصیت این شهید را برای مردم بهتر تبیین کند؟

خیلی خاطره از حاج آقا وجود دارد.

در خصوص جوان‌گرایی حاج آقا باید عرض کنم که اولین حکمی که توفیق پیدا کردم، مسئولیتی بود که در سن سی و سه سالگی به عهده گرفتم و حاج آقا من را به عنوان مسئول یک مجموعه منصوب کردند که ده‌ها هزار عضو کارشناس، متخصص و نخبه دارد که شامل وکلا و کارشناسان رسمی دادگستری و مشاوران خانواده هستند.

به این معنا که من از عموم اعضای آن مرکزی که حاج آقا مسئولیت آن را به بنده سپردند، سنم پایین‌تر بود و حکم فرزند بسیاری از آن‌ها را داشتم.

یکی از ویژگی‌های خاص ایشان که خاطرات زیادی در ذهن انسان ایجاد می‌کند، حمایت ایشان از جوانان است.

ایشان به طور فراوان از مدیری که منصوب و مستقر می‌کردند، حمایت می‌کردند، در عین حال که در مواجهه با تخلف و کوتاهی، تعارف نداشتند و اگر کوتاهی در کار بود، بسیار جدی تذکر می‌دادند و برخورد می‌کردند. زمانی که مشاهده می‌کردند مدیری در حال کار است، مردانه پشت او می‌ایستادند.

یکی از اصطلاحاتی که ایشان به کار می‌بردند، این بود که می‌گفتند: «برو جلو، من پشتت هستم.» یعنی حامی هستم و نگران نباش.

در بسیاری از موارد، زمانی که یک کار را با حاج آقا چک می‌کردید و توضیح می‌دادید، حاج آقا قانع می‌شدند که این کار باید انجام شود، می‌فرمودند: «درسته، برو جلو، من پشتت هستم.» و این باعث می‌شد که خیالتان راحت باشد. زمانی که این جمله را می‌شنیدیم، می‌دانستیم که می‌توانیم روی حاج آقا حساب کنیم.

شهید رئیسی می‌گفت «مملکت یک آقا دارد و  نباید فرمان آن آقا روی زمین بماند»

۳. اگر آیت‌الله رئیسی در شرایط امروز کنار ما بودند، چه توصیه‌هایی برای مدیریت کشور و عبور از مشکلات ارائه می‌کردند؟

اولاً، اعتماد به ظرفیت‌های غنی داخلی، توجه به مردم و همراه کردن آن‌ها برای حل مشکلات، ناامید نشدن و وسط میدان خدمت بودن و اعتماد به وعده‌های الهی. در رأس همه این‌ها، حاج آقا همیشه کلیدواژه ولایتمداری را مطرح می‌کردند.

ایشان می‌فرمودند: «مملکت یک آقا دارد، نباید فرمان آن آقا روی زمین بماند.» و اگر ما به درستی پشت سر آقامان باشیم و ولایتمداری کنیم، این مملکت هیچ قفلی نخواهد داشت.

روایتی از لحظه اطلاع اعضای دولت از حادثه بالگرد رئیس‌جمهور

رئیسی به هیچ وجه تعطیلی را برای دولتمردان جایز نمی‌دانست

۴. لطفاً روایت خود را از دقایق ابتدایی سقوط بالگرد حامل شهید رئیسی بیان فرمایید.

حادثه دلخراش مذکور در روز یکشنبه اتفاق افتاد. روزهای یکشنبه جلسات هیئت دولت برگزار می‌شود. دقیقاً در همان ساعات بعدازظهر، جلسات دولت ساعت ۸ شروع می‌شود. این حادثه در حدود ساعت یک و چهل دقیقه اتفاق افتاد و ما در تهران حدود ساعت دو و بیست دقیقه یا قریب به دو و نیم مطلع شدیم.

برخی افراد زودتر از ما مطلع شده بودند. من برای جلسه هیئت دولت به سمت ساختمان دولت می‌رفتم تا مقدمات برگزاری جلسه را فراهم کنیم. در این حین آقای دکتر زارع‌پور را دیدم و متوجه شدم که رنگ ایشان کاملاً پریده است. حالت استرس و مستاصل مشهودی در چهره‌شان بود و حتی ایشان بالای پله‌ها ایستاده بودند، نگران شدم که مبادا بیفتند. احساس کردم حالشان خوب نیست؛ رنگشان کاملاً سفید، مانند گچ بود.

سریع‌تر به سمت ایشان دویدم و پرسیدم چه شده است؟ گفتند: «هلی‌کوپتر حاج آقا پیدا نمی‌شود.» پرسیدم: «یعنی چه پیدا نمی‌شود؟» پاسخ دادند: «نمی‌دانیم، هلی‌کوپتر حاج آقا پیدا نمی‌شود و اطلاع داده‌اند که ما بتوانیم از مسیر حوزه ارتباطات و رهگیری موبایل‌های همراهان کمک بگیریم.»

گفتم: «یعنی چه؟ مگر می‌شود پیدا نشود؟ مثلاً چه شده است؟» تصور من اصلاً این نبود که خدایی نکرده مشکلی پیش آمده باشد. گفتم احتمالاً یک فرود اضطراری در جایی داشته‌اند که آنجا آنتن نیست و دسترسی وجود ندارد و زمان می‌برد.

آقای دکتر زارع‌پور، چون چند دقیقه قبل از من هم این خبر را شنیده بودند و مقداری هم پرس‌وجو کرده بودند، استرس بیشتری داشتند و به شدت به هم ریخته بودند. به ایشان گفتم: «دکتر، بیا برویم داخل اتاق، کسی اینجا نبیند شما را با این وضع. هر کسی شما را ببیند، استرس فوق‌العاده‌ای می‌گیرد.»

منتظر ماندیم تا آقای دکتر مخبر برسند، چون ایشان هم برای سیل به مشهد رفته بودند و در حال سرکشی و مدیریت میدانی موضوع بودند. پس از رسیدن به تهران و نشستن پرواز، در مسیر بودند تا بیایند. گفتم بگذارید آقای دکتر مخبر بیایند و با ایشان مشورت کنیم که چه باید بکنیم.

البته وزرا و همراهان شهید رئیسی و حوزه‌های ستادی هم در همان‌جا پیگیر بودند. حوزه‌های مرتبط در تهران، مانند وزیر کشور نیز پیش از ما مطلع شده و پیگیر بودند. تا اینکه آقای دکتر مخبر آمدند و با ایشان موضوع را مطرح کردیم. آقای دکتر مخبر برخی افراد را مأمور کردند که بروند مانند وزیر بهداشت و وزیر کشور مستقر باشند و جلسه را نیز برگزار کنند.

دلیل این موضوع این بود که شهید رئیسی در سفر بودند و به آقای مخبر گفته بودند: «سیل مشهد آمده، من سفر هستم، شما حتماً برو که سرکشی کنی، ولی حتماً به جلسه دولت هم خودت را برسان.»

آقای رئیسی ویژگی‌ای داشتند که به هیچ وجه تعطیلی را برای دولتمردان جایز نمی‌دانستند. می‌فرمودند تعطیلی برای مردم است. به هیچ وجه مجوز تأخیر و تعطیلی کار نمی‌دادند. می‌گفتند مملکت کار زیاد دارد و نباید به آن بی‌توجهی کرد. لذا می‌گفتند که ان‌شاءالله اگر حاج آقا خوب باشند و پیدا شوند، ما نباید جلسه را به تأخیر بیندازیم. حتماً مورد مؤاخذه حاج آقا قرار خواهیم گرفت. همه ما به این موضوع واقف بودیم. یعنی همه ما معترف بودیم که در عین اینکه شرایط بسیار سخت و سنگین بود، اگر جلسه هم برگزار نشود و حاج آقا بیایند، حتماً بیشترین برخورد را با ما خواهند داشت. لذا به سختی جلسه دولت را خیلی کوتاه برگزار کردیم، زیرا سه یا چهار نفر از ما اطلاع داشتیم و بقیه اعضا اطلاع نداشتند.

فقط آقای دکتر گفتند که جلسه در همین حد برگزار شود تا حاج آقا اگر ان‌شاءالله آمدند، گلایه نکنند. نتوانستیم خیلی هم جلسه را ادامه دهیم و جلسه کمی زودتر تعطیل شد، زیرا حس و حال آن سه یا چهار نفر که اطلاع داشتند، به گونه‌ای نبود که بتوانند به راحتی خود را کنترل کنند. ساعت‌های اولیه یادآوری این موضوع برای ما تلخ ماند.

هماهنگی‌های سفر سال قبل از حادثه انجام شده بود

از قبل در سطوح عالی با همه نهادهای امنیتی و مدنی هماهنگ شده بود

۵. در مورد ماجرای سفری که منجر به شهادت رئیس‌جمهور شد، حرف و حدیث‌های زیادی مطرح شده است. لطفاً بفرمایید آیا توطئه و دسیسه‌ای از سوی عوامل خرابکار یا داخلی در جریان بود؟

سفر، یک سفر کاملاً برنامه‌ریزی‌شده از قبل بود که در سطوح عالی با همه نهادهای امنیتی و مدنی هماهنگ شده بود. این سفر تنها یک سفر داخلی محسوب نمی‌شد، بلکه شامل دیدارهای خارجی نیز بود.

سفر به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده بود که هماهنگی‌های آن از چندین ماه پیش، یعنی از سال قبلش، انجام شده بود. با توجه به تنش‌های روابط میان ایران و آذربایجان، این سفر می‌توانست کلید حل مسائل باشد و در این زمینه بسیار مؤثر بود. همچنین، سفارت نیز بازگشایی شد.

این سفر کاملاً برنامه‌ریزی گسترده و روشنی داشت. حتی در محل، یک سازه عمرانی مفصل اجرا شده بود که ماه‌ها زمان برده و تحت نظارت مقامات امنیتی و حفاظتی انجام شده بود. بنابراین، این سفر کاملاً مبتنی بر برنامه‌ای روشن بود.

نسبت به جوانب دیگر که طبیعتاً ما اشراف نداریم، مجموعه ستاد کل نیروهای مسلح با توجه به اینکه حوزه‌های پروازی و امنیتی تحت نظر عزیزان بوده، اشراف بیشتری نسبت به ما دارند. دو یا سه مرتبه نیز اطلاعیه‌هایی صادر شده که زوایا را در آن‌ها روشن کرده‌اند. من از جزئیات بیشتری فراتر از آنچه در گزارش‌ها آمده، اطلاعی ندارم.

تماس‌ها با شهید آل هاشم بیش از سه مرتبه بود

امام جمعه فقید تبریز حالتی شبیه به بیهوشی یا احتضار داشتند

برای شناسایی نقطه دقیق سقوط بالگرد نیاز به ابزارها و روش‌های دیگری بود که مقداری به تأخیر افتاد

۶. همان روزهای ابتدایی بعد از شهادت، سوالی که بارها از سوی افکار عمومی مطرح شد، این بود که چرا با وجود سه تماسی که با شهید آل هاشم صورت گرفت، پروسه پیدا کردن بالگرد و اجساد شهدا این‌قدر طول کشید؟

ابتدا باید ذکر شود که تماس‌ها بیشتر از سه مرتبه بوده و چندین بار با آقای آل‌هاشم تماس گرفته شد. این تماس‌ها شامل همه کسانی می‌شود که موبایل داشتند و در پرواز بودند. یکی از عزیزان که آقای آل‌هاشم بودند، چندین مرتبه به تماس‌ها پاسخ دادند.

این تماس‌ها ممکن است از سوی خانواده‌ها، خود اعضای دولت و افرادی که در پروازهای دیگر بودند، صورت گرفته باشد. افراد متعددی با ایشان صحبت کردند.

آقای آل‌هاشم حال بسیار وخیمی داشتند. یکی از نکات حائز اهمیت این است که ایشان خودشان حالتی شبیه به بیهوشی یا احتضار داشتند و در تماس‌ها هم بیان کردند که حال‌شان مساعد نبوده است. گویا ایشان پرت شده بودند و نمی‌توانستند شرایط را به خوبی توصیف کنند  فقط جواب تلفن را می‌دهند.

نکته دوم این است که در آن فضای جنگل، مه و باران، کسی نمی‌توانست با چشم شرایط را ببیند. به طوری که حتی فاصله نزدیک نیز قابل رؤیت نبود. در مورد سایر موضوعات امنیتی و مسیر پرواز، همان‌طور که در سوال قبلی اشاره کردم، من اشراف ندارم و این موارد در اطلاعیه‌های ستاد کل توضیح داده شده است و به همان جا باید مراجعه کنید.

در خصوص تلفن، برای من نیز سوالی بود که پرسیدم. توضیح داده شد که وقتی نقطه تلفن مشخص می‌شود، در مخابرات، مکان بی‌تی‌اس مشخص می‌شود. یعنی یک محدوده‌ای که آنتن تلفن پوشش می‌دهد، مشخص بوده است که آقای زارع‌پور نیز این موارد را توضیح داده بودند. اما برای شناسایی نقطه دقیق، نیاز به ابزارها یا روش‌های دیگری بود که مقداری به تأخیر افتاد.

ماجرای حضور امیرعبداللهیان در بالگرد و تغییر جای بذرپاش با وزیر خارجه چه بود؟

۷. در همان زمان که این اتفاق افتاد، بحث حضور شهید امیرعبداللهیان در بالگرد نیز سوال‌برانگیز شد. شایعاتی در مورد تغییر جای آقای بذرپاش و شهید امیرعبداللهیان مطرح شد. نکته‌ای در این مورد برای توضیح وجود دارد؟

باید توجه داشت که در پروازها، اجمالاً یک پروتکل حداقل عرفی وجود دارد که مشخص می‌کند چه کسانی در پرواز همراه باشند. طبیعتاً وزیر امور خارجه جزو وزرایی است که عضو شورای امنیت ملی است، یعنی جایگاه تشریفاتی وزیر امور خارجه به گونه‌ای است که این جایگاه معمولاً متفاوت از سایر وزراست. حالا نه تنها وزیر خارجه، بلکه وزیر کشور نیز همین‌گونه است. برخی از وزرا، از جمله وزیر دفاع، نیز به همین ترتیب عمل می‌کنند. وزیر امور خارجه در پرواز به همان مسیر هم پیش آقای رئیسی بودند؛ یعنی در پرواز هلیکوپتر کنار رئیس‌جمهور به خاطر شأن و جایگاه وزیر امور خارجه نشسته بودند.

نکته دوم این است که حاج آقای رئیسی عادت داشتند بسیاری از موضوعات کاری را در همین فواصل راه‌ها، به ویژه در زمان سفر، انجام دهند. من خودم نیز در موارد متعددی شاهد بوده‌ام که جلسات و هماهنگی‌ها در مسیرها با حاج آقا برگزار می‌شد. ایشان ترکیب افرادی را که به سمت یک مقصد می‌رفتند، متناسب با موضوعات مرتبط انتخاب می‌کردند. به عنوان مثال، اگر پروژه‌ای مرتبط با حوزه وزارت خارجه یا استانداری وجود داشت، آنها کنارشان باشند امام جمعه استان هم که میزبان بودند، در سفرها معمولاً همراه می‌شدند. این روال متعارف است که در مواقعی که به سمت پروژه‌ای می‌روند که ناظر به یک وزیر خاص است، آن وزیر ممکن است برای توضیح پروژه به حاج آقا پیش ایشان بنشیند.

 ترکیب حاضران در بالگرد، ترکیب متعارفی بود که به احتمال زیاد در حوزه بین‌الملل یا مرزی، حاج آقا نکته‌ای داشتند که می‌خواستند در مسیر صحبت کنند.

مبدع نگاه وفاق همگانی شهید رئیسی بودند که این نگاه در دولت آقای پزشکیان هم ادامه دارد

۸. شهید رئیسی در دوره ریاست‌جمهوری خود چه تلاش‌هایی برای ایجاد همگرایی میان جناح‌ها و جریان‌های مختلف فکری و سیاسی انجام دادند؟

شهید رئیسی واقعاً سعی کردند که همه ظرفیت‌های کشور را، چه ظرفیت‌های جناح‌های مختلف سیاسی، چه کارشناسی‌های مختلف دانشگاهی و نگاه‌های متفاوت، برای حل مسائل و مشکلات کشور به میدان بیاورند. زیرا شهید رئیسی در شرایطی دولت را در اختیار گرفتند که مشکلات اقتصادی به شدت افزایش یافته بود؛ تورم‌های آنچنانی، رکود اقتصادی بسیار بالا، مشکلات سلامت و بحران سلامت با هفتصد کشته کرونایی در روز و مشکلات حوزه بین‌الملل با به نتیجه نرسیدن برجام و پاره شدن آن از سوی ترامپ و همچنین مشکلات سیاست داخلی با نارضایتی مردم از عملکرد دولت گذشته، شرایط مساعدی را فراهم نکرده بود. به همین دلیل، حاج آقا همه ظرفیت‌ها را تلاش می‌کردند که به میدان بیاورند.

این تلاش‌ها نمود و بروز و ظهوری داشت که در جلسات مختلف مشاهده می‌شود. ابتدا، این نمود در جلسات با احزاب و شخصیت‌های شناخته‌شده و چهره‌های سیاسی مختلف چپ و راست نمایان بود. در این جلسات، همه شخصیت‌ها دور حاج آقای رئیسی جمع می‌شدند و آن‌ها نگاه فراجناحی ایشان را قبول داشتند. همین حضور آن‌ها و لبیک به دعوتش، نشان‌دهنده گفت‌وگو و مباحثه در جلسات مختلف است. به‌عنوان مثال، می‌توان به جلسه دیدار شهید رئیسی با نمایندگان احزاب اشاره کرد که چهره‌های متعدد و متنوع سیاسی از سلایق و رویکردهای مختلف سیاسی در آنجا حضور داشتند و احساس می‌کردند که با شهید رئیسی امکان تعامل و برقراری ارتباط سازنده وجود دارد.

در حوزه رسانه‌ای که حوزه صلاحیت بنده بوده هم جلسات متعدد و متواتری برگزار شد. به‌عنوان مثال، برخی جلسات یادآور نمادین بودند. به یاد دارم که آقای رئیسی در جلسه‌ای با رسانه‌ها نشسته بودند و یک طرف ایشان آقای شریعتمداری و در طرف دیگر آقای دعایی از روزنامه اطلاعات نشسته بودند. یکی از عزیزان در جلسه، آقای قوچانی، گفتند که این تصویر واقعاً فوق‌العاده است و کمتر کسی می‌تواند چنین تصویری را در ایران خلق کند. شهید رئیسی در جلسات متعدد رسانه‌ای خود هم همین‌گونه عمل کردند. یعنی سلایق مختلف رسانه‌ای در نشست‌های خبری که حاج آقا داشتند، حضور داشتند و با نگاه‌های مختلف پرسش و پاسخ‌ها برگزار می‌شد.

این ارتباط در افکار عمومی هم به‌خوبی نمایان است. به‌عنوان مثال، وقتی حاج آقای رئیسی به بازار می‌رفتند یا با اصناف و کارگران ملاقات می‌کردند، در میان اقشار مختلف مردم حضور می‌یافتند و در اینجا خط‌کشی برای تقسیم‌بندی سیاسی وجود نداشت. حاج آقا وقتی به میان مردم می‌رفتند، همه از سلایق مختلف حضور داشتند و حجم ارتباطات گسترده‌ای برقرار می‌شد.

علاوه بر این، در حوزه ستادی و سازمانی هم می‌بینیم که در ارکان مختلف دولت، شهید رئیسی از ظرفیت‌های مختلف استفاده کردند؛ به‌عنوان مثال ما می‌بینیم وزیر دولت آقای روحانی که از نظر سیاسی کاملاً متفاوت بودند، در دولت شهید رئیسی به کار گرفته شدند و رئیس سازمان انرژی تمی شدند یا معاون وزیر دولت آقای روحانی در دولت شهید رئیسی وزیر شدند یا وقتی من سخنگوی دولت شدم رئیس دفتر و دبیر هیات دولت قبلی که الان هم در دولت آقای پزشکیان وزیر علوم هستند تا ۶، ۷ ماه بعد از دولت شهید رئیسی هم دبیر دولت بودند همین موضوع در ارکان مختلف دولت وجود داشت و وقتی به دانشگاه‌های مختلف می‌رفتم یکی از گلایه‌هایی که به من می‌شد این بود که چرا این افراد را تغییر نمی‌دهید و برخی استانداران و معاونین دولت قبلی همچنان در پست‌های خود باقی ماندند.

این رویکرد در زمان رای اعتماد به وزرا نیز مشهود بود. در آن زمان، یکی از نقدهای مجلس این بود که چرا برخی از وزرا که معرفی شده‌اند، جناح سیاسی‌شان با دولت یکی نیست. این نشان‌دهنده این است که شهید رئیسی در سال ۱۴۰۰ واقعاً به دنبال پیاده‌سازی نگاه وفاق‌محور بودند.

ما باید بگوییم که مبدع نگاهی که می‌گفت نیازمند یک وفاق همگانی برای حل مسائل و مشکلات روی زمین مانده هستیم، شهید رئیسی بودند و الحمدلله همین نگاه امروز نیز در دولت آقای پزشکیان ادامه دارد و تلاش می‌کنند با همین نگاه پیش بروند. ما دعا می‌کنیم که واقعاً بتوانند در این مسیر موفق باشند. این مسیر همان مسیری است که شهید رئیسی در سال ۱۴۰۰ با نگاه به استفاده از همه ظرفیت‌ها آغاز کردند.

شهید رئیس معتقد بود اقتصاد باید مسیر خود را طی کند و مذاکرات به‌طور مستقل پیش برود

رئیسی همواره پالس قدرت را از موضع توانایی و استحکام داخلی ارسال می‌کرد

۹. با توجه به آغاز دور جدیدی از مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا و با توجه به اینکه در دولت شهید رئیسی نیز مذاکراتی انجام شده بود، رویکرد ایشان در این زمینه چه بود؟ آیا اگر دولت سیزدهم ادامه پیدا می‌کرد، این مذاکرات ادامه می‌یافت؟

حوزه بین‌الملل، که از حوزه‌های عملکردی موفق شهید رئیسی به شمار می‌رود، در دوره‌ای سکان امور اجرایی را در دست گرفت که کشور در حوزه بین‌الملل دچار چالش‌ها و تنش‌های اساسی شده بود. در آن زمان، تمامی تخم‌مرغ‌ها در یک سبد قرار داده شده و آن سبد را هم ترامپ پاره کردهبود.

در این شرایط، روابط با بسیاری از کشورهای همسایه قطع شده و تجارت خارجی به حداقل‌ها رسیده بود. ارزش تجارت خارجی ما به حدود هشتاد میلیارد دلار کاهش یافته و فروش نفت به حداقل رسید. اثرگذاری ما با چالش و تنش جدی مواجه شده و در حوزه بین‌الملل، شهید رئیسی واقعاً ورق را برگرداندند.

به‌طوری که تجارت خارجی ما از هشتاد میلیارد دلار به بالای ۱۲۰ میلیارد دلار افزایش یافت و روابط با کشورهای همسایه، از جمله عربستان، احیا شد. تعاملات با برخی کشورها مانند مصر نیز در مسیر احیا قرار گرفت و دربرخی مواقع پس از بروز تنش‌ها، این تنش‌ها به سرعت مدیریت می‌شد. عضویت ایران در سازمان‌های مهمی همچون شانگهای و بریکس نیز در همین دوران اتفاق افتاد.

تصویر بین‌المللی کشور ما نیز بهبود یافت؛ به‌عنوان مثال، شهید رئیسی ربات جراحی سینا را به نمایش گذاشت و این دستاوردها را در سطح جهانی ارائهکرد. همچنین، پهپاد کشاورزی در آفریقا به نمایش درآمد و تصویر دانش‌بنیان کشور را در لبه‌های دانش و فناوری به جهانیان نشان داد.

تصویر فرهنگی ایران در سازمان ملل نیز با اقداماتی نظیر توجه به قرآن و تصویر حاج قاسم شهید تغییر کرد و این نشان‌دهنده فعالیت‌های شهید رئیسی در حوزه بین‌الملل بود. یکی از ده‌ها حوزه بین‌المللی نیز مذاکرات مربوط به رفع تحریم‌ها و تضمین حقوق مسلم بود که در کنار ده‌ها موضوع دیگر، شهید رئیسی با جدیت وارد میدان می‌شد و در استیفای حقوق و منافع ملی در این حوزه نیز تعارف نداشت.

محور و کلیدواژه مهم در رویکرد ایشان این بود که شهید رئیسی هیچ کاری را معطل کار دیگر قرار نمی‌داد. به این معنا که اگر قرار است برای رشد اقتصادی برنامه‌ریزی کنیم، نباید معطل بمانیم و منتظر نتیجه یک موضوع دیگر باشیم. بلکه باید هم‌اکنون به فعال‌سازی کارخانه‌ها و کارگاه‌های نیمه تعطیل بپردازیم و سرمایه‌گذاری را جذب کنیم. توسعه در حوزه‌های انرژی، نفت، صنعت و سایر زمینه‌ها باید به موازات پیگیری موضوعات داخلی و بین‌المللی انجام شود، به نوعی شهید رئیسی به‌طور کامل با شرطی‌سازی اقتصاد مخالف بودند.

ایشان بر این باور بودند که اقتصاد باید مسیر خود را طی کند و مذاکرات نیز باید به‌طور مستقل پیش برود. شهید رئیسی هرگز اجازه نمی‌داد و اهل این نبود که هنگامی مذاکره کنیم که همزمان پالس ضعف به خارج ارسال کنیم. به عبارتی، نمی‌توانستیم در حالی که مذاکره کنیم که بگوییم ما دچار مشکل و کمبود هستیم و نمی‌توانیم این‌ها را انجام دهیم و در این شرایط برویم با طرف خارجی مذاکره کنیم و از آن‌ها انتظار توافق داشته باشیم.

شهید رئیسی همواره پالس قدرت را از موضع توانایی و استحکام داخلی ارسال می‌کردند و بر اتکای به مردم تأکید داشتند. به‌عنوان مثال، در حین مذاکرات، ربات جراحی سینا و دستاوردهای صنعت فضایی هم رونمایی می‌شد. نوع مذاکرات ایشان با رعایت اصول حکمت، عزت، مصلحت بود و عزت ملی در پیشگاه چشم جهانیان نمایش داده می‌شود همچنان که سران بسیاری از کشورها، به‌ویژه کشورهای همسایه، به نوع شخصیت شهید رئیسی معترف بودند و او را به‌عنوان شخصیتی دارای هویت اسلامی ایرانی، متکی به مردم و مقتدر و کسی که می توان روی اون حساب کرد می‌شناختند. این منش و روش هر نوع مسیری را مبتنی بر اصول حکمت، عزت و مصلحت پیش می‌برد و بدون شرطی کردن امور در طول دوره، همواره با جدیت ادامه داشت.

در دولت شهید رئیسی مردم می‌دانستند دولتمردان در صحنه حل مشکلات هستند

۱۰. برخی معتقدند علی رغم شخصیت آرام و بی آلایش شهید رییسی، دولت ایشان بیش از حد درگیر سیاست های جناحی شد و نتوانست فراگیری لازم را در اجرای سیاست های خود ایجاد کند. نظر شما در مورد این ادعا چیست؟

در این خصوص پاسخ دادم. برای مثال ما در دولت، همانطور که اشاره کردم، وقتی برای مثال وزیر دولت آقای دکتر روحانی در دولت آقای رییسی نیز معاون رییس جمهور در صحن دولت است، در همه جلسات حضور دارد، اظهارنظر می‌کند، مشارکت می‌نماید. وقتی دبیر دولت آقای دکتر روحانی که اکنون وزیر آقای دکتر پزشکیان هستند، تا شش هفت ماه بعد دبیر جلسات، یعنی محتوای جلسات و مدیریت جلسات و مصوبات، همه بر عهده ایشان است. وقتی معاونین وزیری که در ادوار مختلف پیشین نیز حضور داشتند و اکنون نیز حضور دارند، چه در جایگاه معاون وزیر و چه در جایگاه وزیری. یعنی برای مثال فرض کنید معاون وزیر راه دولت آقای روحانی، معاون وزیر راه دولت آقای رئیسی نیز بودند، و سپس در جایگاه معاون قرار گرفتند یا شاید بعداً اکنون در جایگاه وزیر راه قرار گرفته‌اند.

فرض بفرمایید برای مثال معاون وزیر نیرو در دولت به سمت وزیر منصوب شدند و اکنون نیز وزیر هستند. برای مثال در دولت آقای پزشکیان وزیر نیرو دولت آقای روحانی، برای مثال فرض کنید، یعنی از اجزا و ظرفیت‌های مختلف استفاده می‌کردند. این تازه در سطح وزارتخانه‌ها است. باید بگویم در سطح جلسات کارشناسی که به دفعات و با نگاه‌های مختلف، حتی نه تنها باید گفت نگاه‌های مختلف، برای مثال وزرای دولت آقای روحانی مکاتبات متعددی با شخص آقای رئیسی انجام می‌دادند. جلسات متعددی می‌آمدند حتی نزد شخص رییس جمهور. با وزرا که بسیار بیشتر جلسه و مکاتباتی با شخص رییس جمهور داشتند که پیشنهاداتی می‌دادند و نکاتی را مطرح می‌کردند و ایشان بر روی آن دستور می‌داد، پیگیری می‌کرد، رفت و برگشت‌هایی صورت می‌گرفت و واقعاً ظرفیت‌های مختلف مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت.

۱۱. به نظر شما مهم ترین چالش شهید رییسی در دوران سه ساله خدمت به عنوان رییس جمهور چه بود؟ نحوه مواجهه با این چالش ها چگونه بود؟

چالش اصلی عبارت بود از بحران‌های اول سلامت با جان‌باختگان ناشی از کرونا، سپس بحران معیشت و اقتصادی با تورم ۴۰ درصدی، افزایشی که دولت با آن مواجه شد و رکود اقتصادی بود و مسئله‌ای که به نوعی ناکارآمدی دولت بود به طوری که مردم به نوعی احساس نمی‌کردند دولت در صحنه حضور دارد و دولت در صحنه و میدان‌دار حل مسائل و مشکلات است، مسئولیت‌پذیری لازم را دارد و برنامه و خط‌مشی جهادی برای حل مسائل دارد. ایشان نیز اولاً با پرهیز از حواشی و توجه صرف به موضوعات اصلی، شامل موضوعات معیشتی و اقتصادی تلاش کردند این موضوعات را حل و فصل کنند. اگر بیان و کلام و پیگیری‌ها و جلسات شهید رییسی را ببینید مشاهده نمی‌کنید ایشان وارد حواشی شوند، بلکه به اصل مسئله مردم می‌پرداختند.

مسئله روز مردم که همواره مطالبه مهار تورم بود، پرداختن به اشتغال و پرداختن به مشکل معیشتی و کار جهادی و شبانه‌روزی و مسئولیت‌پذیری برای حل این مسائل در اولویت بود، به این معنی که دولت پاسخگو است. در صحنه، هر جا هر بحرانی بود مردم عادت کرده بودندهر گونه مسئله‌ای اتفاق می‌افتاد، ببینند خود ایشان به آنجا می‌رود یا برای مثال معاون اول می‌رود یا مثلاً وزیر مربوطه به آنجا می‌رود. می‌دانستند دولت در صحنه حل مشکلات است و واقعاً اعتماد کم‌کم حاصل می‌شد. مهم‌ترین مسئله همین بود که این قطار که به نوعی در قوه مجریه، در دولت راکد شده بود، در دوره شهید رئیسی بتواند به حرکت درآید تا بتواند این مشکلات را برطرف کند که تا حدود بسیار زیادی نیز در حوزه‌های مختلف فعال شده بود و کم‌کم به پیش می‌رفت.

مفصل نسبت به شهید رئیسی و عملکرد ایشان بی‌اخلاقی می‌شد

۱۲. اخیراً مطالبی با عنوان "گزارش مهمل" از سوی رهبر انقلاب روایت شد که بعضاً برداشت‌های متفاوتی هم از آن شد؛ تا جایی که آقای فضائلی هم ناچار شدند توییت به توییت به آن واکنش نشان دهند. روایت شما از این گزارش چیست؟

خب، البته این بی‌اخلاقی‌ها که چیز جدیدی نبود. در دوره شهید رییسی هم متاسفانه مفصل نسبت به این شهید بزرگوار و عملکرد ایشان بی‌اخلاقی می‌شد. این هم یک نمونه‌ای از همان‌ها بود که خود شما اشاره کردید که حتی از دفتر آقای فضائلی مجبور شدند به بی‌اخلاقی بی‌اخلاقی‌ها واکنش نشان دهند.

نگاه و دید حضرت آقا نسبت به شهید رییسی و عملکرد دولتشان کاملاً روشن است. حضرت آقا فرمودند جامع‌الاطراف بودن شهید رئیسی الگو باید باشد، ویژگی‌هایشان را بارها حضرت آقا فرمودند. نسبت به عملکرد دولت هم من فقط دو جمله از حضرت آقا نقل کنم از ده‌ها جمله‌ای که حضرت آقا محبت داشتند نسبت به عملکرد دولت. یک جمله این بود که حضرت آقا فرمودند که من همه دولت‌ها را حمایت می‌کنم، این دولت را به طور خاص تمجید می‌کنم. این بالاخره در وصف همین دولت با گزارش‌هایی است که از عملکرد همین دولت رسیده یا تولید شده یا در خود مجموعه دفتر آقا گردآوری شده که به این نگاه می‌رسند. آقا بارها نکاتی را در خصوص عملکرد دولت فهرست کردند، خودشان با گزارش‌های صحت‌سنجی شده‌ای که داشتند به این جمع‌بندی رسیده بودند.

یک جمله دیگر هم دوباره اواخر دولت آقا داشتند بعد از شهادت که فرمودند اگر این اتفاق نمی‌افتاد، این مسیر استمرار داشت، مسائل و مشکلات اقتصادی برطرف می‌شد. یعنی مسیر را هم حضرت آقا دوباره با گزارش‌های روشنی که داشتند تأیید فرمودند.

این داستانی که حالا دستاویز دوباره مثلاً بی‌ادبی برخی کسانی شد که دنبال بهانه می‌گردند، یک مسئله روشنی است که همه مردم اکنون دیگر می‌دانند که چیزی نیست که غریب باشد. مثلاً ما شرکت‌هایی داریم در حوزه فناوری، شرکت‌های شبه دولتی و شرکت‌های در رسانه‌ها به آن‌ها می‌گفتند خصولتی. شرکت‌هایی داریم که متاسفانه مسئولیت‌پذیری لازمی که باید را در حوزه‌های مختلف ندارند یا نداشتند. تاریک‌خانه‌هایی هم بودند در برخی از ادوار، دولت شهید رییسی برای این‌ها برنامه داشت. برنامه‌های متعددی هم داشت که بتواند این‌ها را به نوعی همراهی مردم کند، بیشتر از گذشته. من نمی‌خواهم به کلی زیر سوال ببرم. بالاخره در حوزه خصوصی و اقتصادی عملکردها و دستاوردهایی هم داشتند. ولی بالاخره در نقش‌آفرینی‌شان در حوزه‌های کلان اقتصادی و ملی، دولت برنامه‌های جدی‌ای داشت که آنها را همراه کند و گزارش همه این‌ها را هم مثل همه موضوعات دیگر، شهید رییسی مستمر به آقا می‌دادند.

یکی از گزارش‌هایی هم که می‌دادند این بود که شرکت‌های شبه دولتی گزارش می‌دهند که چه کاری انجام داده‌اند. شهید رییسی آنها را تقدیم آقا می‌کنند که اتفاقاً با علم به اینکه این‌ها در مسیر به راحتی قرار نمی‌گیرند و باید هدایت شوند، آقا هم تأیید کردند که با اینکه برایشان برنامه گذاشته شده و طراحی شده بود، این‌ها یعنی آن شرکت‌های شبه دولتی واقعاً کارشان پوچ بود. یعنی کاری انجام نداده بودند. گزارش‌های مهمل به این معنا که پیشرفتی نداشته‌اند، بود.

بیان آقا روشن است. همانجا می‌فرمایند که اتفاقاً همین مسیرها باید پیگیری شود. یعنی همین مسیرهایی که شهید رییسی طراحی کردند که فشار بیاید به این شرکت‌ها در این مسیرها قرار بگیرند. مثلاً فرض کنید خط انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی یا مثلاً تولید برق در همین حوزه‌ها البته بعد آن گزارشی هم که آقا فرمودند، اتفاقاً با تذکراتی که همان زمان حضرت آقا دادند، شهید رییسی هم جلسات مستمر پیگیری را برگزار کردند. برخی از این موضوعات الحمدلله پیشرفت داشت و به نتیجه رسید و برخی هم باید ان‌شاءالله در دولت‌های بعدی با جدیت همان طور که آقا فرمودند پیگیری شوند.

شهید رئیسی بر خلاف دولت‌های قبل خودشان از درون اولین برخوردکننده و گزارش‌دهنده فساد بودند

۱۳. با توجه به اینکه آیت‌الله رییسی در مواردی از جمله مبارزه با فساد و عدالت‌خواهی تأکید زیادی داشتند، بفرمایید رویکرد مبارزه با فساد در دولت سیزدهم چگونه بود؟

اولاً، آیت‌الله رییسی مقابله با فساد را به جای بیرون آوردن در درون  پیگیری می‌کردند و یک نگاه و رویکردی در درون داشتند. ایشان در ایام انتخابات می‌فرمودند که نباید فسادی اتفاق بیفتد؛ سپس تازه قوه قضاییه پنج سال بعد، ده سال بعد، تازه کم‌کم کشف کند که فرد اصلاً داخل کشور نیست، ایران نیست؛ سپس حالا بگردیم و او را بگیریم. ایشان می‌گفتند باید بررسی شود که آیا امکان جبران دارد یا ندارد که اموال شناسایی شود؟ یا مثلاً اگر فرد را اعدام کنیم؛ سپس نتیجه‌ی ضرری که به مردم، به حقوق مردم، به بیت‌المال رسید، چه می‌شود؟ اصلاً شاید قابل جبران نباشد. پرونده‌های متعددی که ما در ادوار مختلف شاهد آن بودیم.

ایشان می‌فرمودند محل برخورد با فساد باید درون خود دولت باشد. به همین دلیل پس از آنکه به دولت آمدند، رئیس عالی‌ترین نهاد نظارتی در کشور یعنی سازمان بازرسی کل کشور را که حجت‌الاسلام درویشی بود آن زمان، از قوه قضاییه منتقل کردند به دولت. گفتند شما لازم نیست بیرون بنشینید، بیایید درون بنشینید. نظارت کنید؛ به جای اینکه بعداً از بیرون مطلع شوید، درون بنشینید. به صورت پیشینی! هر جا مطلع شدید، چه به صورت پسینی، بلافاصله مفاسد شناسایی و برخورد شود و اختیار ویژه هم به این مقام دادند که بتواند در حوزه‌های مختلف ورود کند.

موضوع دوم، برخورد سیستماتیک با فساد است. یعنی تلاش شد که ساختارهای فسادزا شناسایی شود و اصلاح شود. مثال اجرای آن نیز مثلاً حذف امضاهای طلایی با درگاه‌های صدور مجوز بود؛ مجوزهای کسب‌وکار یا توسعه سامانه‌هایی که کشف فساد را ممکن کند، کمتر کند یا پیشگیری از بروز فساد را ممکن کند.

اکنون من دو محور آن را عرض کردم؛ محورهای متعددی ایشان در حوزه مبارزه با فساد داشتند بر خلاف برخی از ادواری که شاهد بودیم، ایشان هیچ خط قرمزی نداشتند. اما ادواری داشتیم که حتی اگر از بیرون مقامی شناسایی می‌شد که در دولت دارد فساد می‌کند، می‌خواستند با او برخورد کنند مثلاً  از سوی دستگاه قضایی و نهاد نظارتی اما دولت‌ها مانع می‌شدند، می‌گفتند این‌ها خط قرمز من است، نباید ورود کنید. آیت‌الله رییسی برعکس بودند؛ از درون خودشان اولین برخوردکننده و گزارش‌دهنده فساد بودند. همان‌طور که فساد یا تخلفی بالاخره در سطوح مختلف ممکن است اتفاق بیفتد، در هر کشوری و هر دولتی، گزارش‌دهنده آن در این دوره خود دولت شهید رییسی بودند؛ بر خلاف ادواری که گزارش‌دهندگان معمولاً از بیرون هستند.

فساد چی دبش شهریور ۱۴۰۱ شناسایی شد

شناسایی فساد دبش با همکاری همان دو وزیر صورت گرفت

خود دولت کشف‌کننده و گزارش‌دهنده این فساد بود

 

۱۴. در همین زمینه مبارزه با فساد، در خصوص پرونده فساد چای دبش، نقش آقای رئیسی در شناسایی و برخورد با عوامل آن چه بوده است؟ واکنش ایشان، به محض اطلاع از حضور دو نفر از وزرای دولت در این پرونده، چه بود؟

همان‌طور که می‌دانید، این فساد توسط خود دولت شناسایی شد؛ به این معنا که نهاد نظارتی درون دولت، یعنی وزارت اطلاعات، با همکاری قرارگاه مبارزه با مفاسد اقتصادی در داخل دولت و نماینده ویژه رئیس‌جمهور در حوزه مقابله با فساد که حجت‌الاسلام درویشیان بودند که موفق به شناسایی آن شدند.

در خصوص اشاره به حضور دو وزیر، اتفاقاً شناسایی فساد با همکاری همین دو وزیر صورت گرفت. یعنی اولین مکاتبات در این خصوص موجود است.

یعنی شهریور ۱۴۰۱، دقیقاً یک سال پس از آغاز به کار دولت، این فساد شناسایی شد. دولت نیاز به زمان داشت تا استقرار یابد، مدیران و معاونان تغییر کنند و به‌تدریج امور اجرایی به جریان بیفتد. در همان سال اول، فساد شناسایی شد و اولین مکاتبه هم توسط مسئول مربوطه در وزارت جهاد در خصوص این پرونده انجام شد. در همان زمان، با همکاری وزارت اطلاعات، وزارت جهاد و سایر نهادها مانند بانک مرکزی، گمرک و وزارت صمت، فعالیت‌های شناسایی تکمیل شد.

اقدامات اطلاعاتی، امنیتی، پیشگیرانه و رصد صورت گرفت؛ چراکه مجموعه‌ای از اقدامات مجرمانه انجام شده بود و شرکت‌هایی تشکیل شده بودند که باید شناسایی می‌شدند. لازم بود بررسی شود که آیا این شرکت‌ها ذی‌نفع واحد دارند یا خیر یا اینکه تبادلات آن‌ها قابل شناسایی و توقیف است یا نه.

 خبر فساد موسوم به «فساد چای دبش» سال ۱۴۰۲ منتشر شد. آنچه بنده عرض می‌کنم مربوط به سال ۱۴۰۱ است، یعنی یک‌سالگی دولت. در شهریور همان سال شناسایی شد و در اسفند، نهاد نظارتی درون قوه مجریه، با اطلاع رئیس‌جمهور شهید رئیسی و با همکاری تمامی بخش‌های مرتبط، گزارش کامل را به نهاد قضایی ارائه داد تا دستورات لازم برای رسیدگی قضایی صادر شود.

در واقع، خود دولت هم کشف‌کننده و هم گزارش‌دهنده این فساد بود؛ نه‌تنها فساد را پنهان نکرد، بلکه خودش مستقیماً طرح دعوی و شکایت را جهت پیگیری قضایی مطرح کرد.

شهید رئیسی نیز رویه‌ای داشتند مبنی بر اینکه اگر فسادی رخ دهد و آثار عمومی و بیرونی داشته باشد، متناسب با همان میزان و بدون تشویش اذهان عمومی، باید به مردم گزارش داده شود.

در فروردین همان سال دبیر ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در دولت و آقای درویشیان، نماینده ویژه رئیس‌جمهور، در رسانه ملی گزارش لازم را ارائه دادند. تصاویر این گزارش‌ها نیز موجود است.

در ادامه، با پیشرفت فرآیندهای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی، اطلاعات تکمیل‌تر شد، اشراف بیشتر حاصل شد و مباحث جدیدی نیز مطرح شد.

بنابراین، شهید رئیسی هم در مقام رئیس دولت، شناسایی‌کننده فساد و هم ارجاع‌دهنده موضوع به مقام قضایی برای رسیدگی و پیگیری‌کننده موضوع بودند تا مسئله هر چه سریع‌تر به نتیجه نهایی برسد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز