بادامچیان در گفتوگو با ایلنا:
در حال ساماندهی دولت کریمه حزب موتلفه هستیم/ اگر به قدرت نرسیم، شبها تب نمیکنیم/ ماجرای نامه به شهید رئیسی درباره فاطمی امین

رییس شورای حزب مرکزی موتلفه با بیان اینکه در حال ساماندهی دولت کریمه حزب موتلفه اسلامی هستیم تا به ملت نشان دهیم که کشور نیازمند یک حزب است، گفت: آمادهایم تا هر زمان که ملت مسئولیت اداره امور را به ما سپردند، وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهیم!
حزب مؤتلفه اسلامی که در سال ۱۳۴۲ با پیروی از امام خمینی (ره) و ائتلاف ۳ هیئت مذهبی شکل گرفت اگرچه از قدیمیترین احزاب جمهوری اسلامی است اما فعالان سیاسی معتقدند که این حزب با سابقه در سال های اخیر کمتر وارد مسائل سیاسی کشور شده و بیشتر بر مسائل اقتصادی تمرکز دارد همچنین حضور جوانان در این حزب کمرنگ بوده و بیشتر چهرههای شاخص حزب موتلفه همچنان در عرصه سیاست فعال هستند. اسدالله بادامچیان رییس شورای مرکزی حزب موتلفه ضمن توضیح درباره مسائل مطرح شده و عملکرد این حزب و رابطهاش با سایر احزاب اصولگرا توضیحاتی ارائه کرد.
در ادامه مشروح بخشی از گفتوگوی ایلنا با اسدالله بادامچیان رییس شورای مرکزی حزب موتلفه را میخوانید.
مگر چه محاسبه آماری شده که نشان دهد موتلفه کماثر شده است
حزب موتلفه از قدیمیترین احزاب جمهوری اسلامی ایران است. اما بسیاری معتقدند امروز موتلفه در تصمیمسازیهای کلان کشور حتی در بزنگاههایی مثل انتخابات و در میان خود اصولگرایان کماثر شده. پاسخ شما چیست؟ آیا دلیل این موضوع میتواند تمرکز بیشتر حزب موتلفه روی امور اقتصادی به جای مسائل سیاسی باشد؟
حزب موتلفه اسلامی، حزبی است که اکنون شصت و دو سال از تاریخ تأسیسش میگذرد. از سال ۴۲ در محضر امام (ره) فعالیت خود را آغاز کرد و امام هم راهی را که باید برود برایش معین کرد. ایشان فرمودند: «شما که برای خدا کار میکنید، با هم موتلف شوید» و ما موتلف شدیم و نام خودمان را هم حزب موتلفه اسلامی گذاشتیم. این شصت و دو سال هم پر از فراز و نشیب بوده است. به طور طبیعی هر پدیدهای در جهان دورانی رو به جلو، گاهی عقب و گاهی میانه دارد اما اینکه توانستیم در طول این سالها، از قبل از پیروزی انقلاب و مسائل بعد از آن، یک حزب مؤثر باشیم، خودش یک موفقیت است. حال سؤال این است که آیا ما کماثر شدهایم یا خیر؟
مگر چه محاسبه آماری شده که نشان دهد ما کماثر شدهایم؟ ما همواره به دنبال انجام وظیفهمان در خدمت به اسلام، ایران، ملت و ولی امرمان بودهایم و همچنان هستیم. در این وظیفه، ما نه تنها کم نیاوردهایم بلکه روز به روز تجربه بیشتری کسب کرده و برنامهریزی قویتری در حد توانمان انجام دادهایم.
حضور ما در سیاست افراطیگونه و تند و دعوایی نیست
ما حزبی نیستیم که بخواهیم مانند احزاب غربی تنها به دنبال قدرت و سوءاستفاده باشیم. همه قبول دارند که حزب موتلفه در پاکی و سلامت فعالیت کرده و شخصیتهای برجسته موتلفه، شهیدان بهشتی، رجایی و باهنر، را کدام یک از احزاب دارند؟ بنابراین موتلفه هم راه خود را میرود. اما اینکه ما حضور نداریم، اینطور نیست چراکه ما حضور داریم و حضورمان گستردهتر، قویتر، عمیقتر و فعالتر شده است.
در مدت بیش از ۴ سال که من دبیرکل بودم دو مجمع عمومی گسترده برگزار کردیم. مجمع عمومی در هجده آذر سال گذشته، با حضور سفرای خارجی، نشان از حضور فعال ما دارد. اگر فعالیت حزب ما کمتر شده بود، باید اکنون کمتر عنصر فعالی در حزب وجود میداشت. ما بحمدالله حضور جدی داریم و در جاهایی که حضور داریم، حضورمان تعاملگرایانه است و افراطیگونه و تند و دعوایی نیست. مثلاً در خانه احزاب، من رئیس مجمع عمومی دوره هفتم هستم و این نشاندهنده فعالیت ماست در مجلس هم نمایندگانی داریم و فراکسیون هم داریم. گاهی اوقات حزب میخواهد به تنهایی حاکمیت حزبی داشته باشد، یک زمان هم حزب میخواهد با همه نیروهایش در خدمت نظام همراهی داشته باشد؛ ما این روش دوم را قبول داریم.
در زمان سفر رییس قوه قضاییه به چین معاون بینالملل حزب موتلفه هم در آنجا حضور داشت. در بریکس اول شهید امیرعبداللهیان رفتند و بعد هم من رفتم و چقدر این حضور موثر بود و بعد هم آقای احمدیان و شهید رییسی رفتند و ما به عضویت بریکس درآمدیم. بنابراین ما فعالیتهای بینالمللی هم داریم با احزاب مقاومت و حزبالله لبنان و انصارالله یمن ارتباط جدی داریم همچنین روابط مؤثری با احزاب کشورهای اسلامی همجوار برقرار کردهایم.
به حمدالله، ما استوار جلو میرویم. بعد از کنگره موفقی که یک روز در تهران و یک روز در قم برگزار شد، در اوج اقتدار تصمیم گرفتم مانند مرحوم آقای عسگر اولادی و آقای حبیبی در اوج قدرت، از دبیر کلی کنارهگیری کنم و به آقای امانی اعلام کردم که در شورای مرکزی جدید تمایل ندارم دبیرکل باشم و نمیخواهم رئیس شورای مرکزی باشم. اما از آنجا که عدم حضور من بازتاب مثبتی ندارد، آقای امانی به عنوان دبیرکل با رأی بالایی انتخاب شدند و بنده رییس شورای مرکزی ماندم.
برای اداره کشور برنامه داریم
در حال ساماندهی دولت کریمه حزب موتلفه اسلامی هستیم
من معتقدم حزب موتلفه در حال رشد است و ما در فراکسیونهای مجلس و سایر تشکلها نیز حضور داریم. ضمن اینکه حزب موتلفه اسلامی یک فراکسیون در مجلس دارد. همچنین ما ارتباطات صمیمانه و گرمی با نمایندگان ادوار گذشته حزب و سایر گروهها و تشکلهای قوی مانند بسیج داریم. همچنین در حال ساماندهی دولت کریمه حزب موتلفه اسلامی هستیم تا به ملت نشان دهیم که کشور نیازمند یک حزب است و این حزب است که میتواند پشتوانه قوی برای سه قوه و نهادهای کشور باشد. ما برای اداره کشور برنامه داریم و گروههای مطالعاتی تشکیل دادهایم.
ارائه گزارشی درباره (FATF) و کنوانسیون پالرمو از سوی حزب به مجمع تشخیص مصلحت نظام
به عنوان نمونه، ما مسائل مربوط به گروه اقدام مالی (FATF) را بررسی کردیم. شورای مرکزی حزب با امضای من گزارشی تحقیقی و دقیق تهیه و آن را به مجمع تشخیص مصلحت نظام تقدیم کرد. این گزارش به بررسی این موضوع میپرداخت که آیا این مجموعه برای رفع تحریمها مؤثر است یا خیر. در حالی که آنها به دنبال افزایش فشارها هستند و تا الان با تحریم این فشارها را پیش بردهاند و می خواهند از این به بعد با روش های دیگری این فشارها را پیش ببرند لذا با اینکه ایران پالرمو را قبول کرد اما آنها ۹ ماده دیگر اضافه کردند و بعد اخطار دادند که ایران باید آنچه را که ما میگوییم بپذیرد، اینها میخواهند ایران در آنجا عضو شود تا تابع شده و مجبور باشد در مجموعهای که اسرائیل و آمریکا و کشورهای همدست آنها اجماع دارند، حضور داشته باشد البته در آنجا ایران را راه نمیدهند لذا اینها بهانه است. ما هم هیاهو نمیکنیم و کار دقیق و صحیح را انجام میدهیم به مجلس و سایر مسئولان هم این تحقیق را ارائه کرده ایم.
آمادهایم هر زمان ملت مسئولیت اداره امور را به ما سپردند، وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهیم
درخصوص شعار سال هم با توجه به اینکه مقام معظم رهبری در بحث سرمایهگذاری برای جهش تولید امسال بحث کردند، ما بررسی کردیم که برای جهش تولید چه کاری را باید انجام دهیم و به این نتیجه رسیدیم که یکی از کارها حفظ و توسعه فعالیت کارگاهها و صنایع کوچک است. ما بررسیهایی در این زمینه انجام دادهایم و به این نتیجه رسیدهایم که باید سرمایهگذاری تودههای مردم را گسترش دهیم. ما معاونت مطالعات و تحقیقات و برنامهریزی داریم و برای همه امور حتی برای رفع تورم و گرانیها نیز برنامه داریم و آمادهایم تا هر زمان که ملت مسئولیت اداره امور را به ما سپردند، وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهیم.
هر موضوعی را دولتها بخواهند خدمتشان ارائه میکنیم. برای آقای رئیسجمهور هم نامهای در رابطه با مسائل سرمایهگذاری و موضوعات دیگر فرستادیم. دیداری هم با ایشان داشتیم. قبلاً در بودجه سال ۱۴۰۳، برای رییسجمهور گزارشی را فرستادیم. یک گزارش دیگر برای بودجه سال ۱۴۰۴ فرستادیم که آقای پزشکیان به مسئولان ذیربطشان هم ارجاع دادند اما باز متأسفانه به آنچه که موتلفه معتقد است؛ اهمیت داده نشد. موتلفه معتقد است که اگر بودجه آنچنان که میگوییم بسته شود، ما هیچ کسری بودجه که نخواهیم داشت، اضافه هم خواهیم داشت و کسر بودجه که موجب تورم است از بین میرود، اما به این موضوع اهمیت داده نشده است.
بنابراین من فکر میکنم توفیقات الهی برای ما زیاد بوده است. میبینید که مثلاً من از دبیرکلی به آرامی و با رعایت آرامش کناره گرفتم و دبیرکل ما بیست سال جوانتر شده است و این یک نمونهای از تحزب و انواع و اقسام جوانگرایی است. یعنی یک مجموعهای که دو نفر از شورای مرکزی ۴۰ نفرهاش دیپلم دارند و فوق دیپلم. بقیه تحصیلات حوزوی و کارشناسی تا دکترا و مهندسی دارند.
حزب ما حزبی برای همه نسلهاست
شما به افراد شاخص حزب موتلفه، مثل شهدایی که طی این سالها تقدیم انقلاب شدند، اشاره کردید، حزب موتلفه با وجود سابقه طولانی، توانسته نسل جدید را جذب کند یا چهرههای جوانتری را وارد بدنه رهبریاش کند؟ برخی معتقدند در مورد حزب موتلفه این اتفاق رخ نداده است.
یک حزب قوی و پرسابقه منحصر به یک نسل جوان نمیشود چراکه حزبها کهن میشوند اما کهنه نمیشوند. ما در حزب موتلفه در ۶۲ سال عمر خود آیا شخصیتهای ارزشمند گذشتهمان را کنار میگذاریم؟ مسلماً نه. شورای مرکزی حزب ما از چهار بخش یک چرخه نسلی برخوردار است. یعنی از چهل نفر دو نفر بیش از هشتاد سال دارند. یکی من هستم و دیگری هم آقای فرخ است. دوازده نفر نیز بالاتر پنجاه سال هستند و مابقی از ۳۰ تا ۵۰ سال هستند. یعنی چهار نسل؛ نسل اول، نسل دوم، نسل سوم و نسل چهارم حضور دارند. حزب باید نمونه یک جامعه و کشور و ملت باشد، آیا در کشور، ملت همه جوان بیست سالهاند؟ اگر فردی در حدود مثلاً هفتاد سالگی فعال و پرکار و پرتلاش و پرتجربه باشد و مثل مرحوم شهید قاسم سلیمانی باشد باید با او چه کار کنیم؟ بگوییم از سپاه بیرون برود، چراکه سناش بالا رفته است؟ مبنا که سن نیست. مبنا فعال بودن و کارآمد بودن است. به همین علت حزب ما یک حزب جامع برای همه نسلهاست و حالا هم نسل پنجممان دارند میآیند. اصلاً مگر میشود حزبی که میخواهد برای آینده کار کند و در گام دوم حضور داشته باشد جوانها را تحویل نگیرد.
کشور تکحزبی کشور آزاد نیست
رابطه شما با احزاب نوظهور جریان اصولگرا مثل جبهه پایداری یا جبهه مردمی نیروهای انقلاب یا جامعه روحانیت انقلابی چگونه است، آیا رقابت میکنید یا همکاری؟
اگر در کشور آزادی است پس احزاب حضور دارند، کشور تکحزبی که کشور آزاد نیست، جامعه آزاد، جامعهای است که در آن انواع و اقسام تحزب هم باشد، تنها هم احزابی که همراه نظامند در آن کشور فعال نیستند. غیر آنها هم هستند، بخشی از این احزابِ اصلاحطلب، برخی اوقات از گروههای اصلاحطلب، بعضی وقتها از باندهای اصلاحطلب. همانطور که میدانید ما یک باند داریم و یک حزب داریم که اینها الان در کشور فعال هستند، کار میکنند، نشریه دارند، روزنامه دارند، بدترین منفیها را میگویند.
متاسفم که من سال گذشته برای روزنامه محترم شرق دوازده نامه نوشتم که مدیر مسئول محترم آن پاسخ داد، ولی امسال برخی از این روزنامههاه هر روز منتشر میشوند و من هم همه را نگاه میکنم اما متأسفانه منفیبافی و سیاهنمایی و روشی که دور از انتظار فرهنگ و تمدن بزرگ ایرانی است، دارند. حالا اسلام سرجایش؛ قصدم تهاجم و تخریب نیست. برایشان اظهار تأسف دارم. دلم هم میخواد که واقعاً از این حالت بیرون بیایند. منتهی دیگر امسال دیدم فایدهای ندارد که وقتم را صرف نامه نگاری برای آنها کنم. اما از اول تا آخرش منفی است. الان هم واقعاً قصدم تخریب یا برخورد نیست. قصدم تذکر برادرانه است که برادر، آقایان؛ شماها که در این کشور زندگی میکنید، طوری عمل کنید که وقتی آمریکا در رابطه با ایران دچار بنبست میشود و مجبور است با ایران همراهی کند، شما گیر نکنید که ندانید الان در سرمقالهتان چه چیزی بنویسید.
ما اگر کشورمان آزاد است که آزاد است، از همه احزاب در آن هستند، من همین الان رئیس مجمع عمومی دوره هفتم خانه احزاب هستم، همه گروهها هم هستند. اتفاقاً به پیشنهاد آقای حسین کمالی هم رییس مجمع عمومی شدم. ایرانی یک فرهنگی دارد که آن دعواهای آن تیپی خارجی را ندارد، الا با کسانی که شبکههای وابسته به استکبار هستند مثل منافقین و بعضی گروهکهای کمونیست یا ضدانقلابها.
در انقلاب روسیه کل خاندان سلطنتی بجز دو تا دختر بچه که یکی از آنها آناستازیا بود، همه را قتل عام کردند. در ایران در این ۴۸ سال از خاندان حکومتی دوران گذشته چند تا را اعدام کردند؟ این مسخره مضحک در آمریکا ادعای ولایت عهدی و شاهی میکند، خودش هم نمیداند چه غلطی باید بکند. بعد شما میبینید این میان شلوغ میکنند. بنابراین کشور ما آن کشور استبدادی و دیکتاتوری نیست. بلکه آزادی است، ضمن اینکه من بیست و دو سال رئیس کمیسیون ماده ۱۰ احزاب بودم، در مجوز اکثر این احزاب امضای من است.
موتلفه با همه احزاب ارتباط محترمانه با حفظ مواضعش را دارد
رابطه حزب موتلفه با سایر احزاب اصولگرا چگونه است؟
ما که با این دوستان این تیپی رفیقیم. به طور مثال با خانه کارگر رفیق نیستیم؟ آقای محجوب، آقای کمالی، آقای ربیعی اینها که اصلاً از حزب جمهوری اسلامی برخاستهاند و با من هم همراهی کردند. خودم هم اسمشان را برای کمیسیون ماده ۱۰ احزاب دادهام. بنابراین ارتباط ما نه تنها ارتباط مثبت بوده و ارتباط منفی نیست، تعاملمان هم مثبت هست. الان هم هر وقت وزارت کشور یا شورای عالی امنیت ملی دعوت میکند ما هم در آنجا حضور داریم. اما این دلیل نمیشود که ما مواضعمان را نگوییم، ما مواضعمان را بیان و تبیین میکنیم، منتها نه با خشونت و بداخلاقی. در بین مجموعه اصولگرا و اصلاحطلب عناصر، گروهها و باندها و تشکلهایی هم هستند که بداخلاقی میکنند. گفت بنی آدم اعضای یک پیکرند. فقط گاهگاهی به هم میپرند.
ما باید تلاش کنیم که این صحبتها و برخوردها و حتی رقابتها اخلاقی باشد، مسابقه در خیرات باشد. با هم بحث میکنیم اما به قول قرآن جدال احسن کنیم نه جدال خشن. همه احزاب و تشکلها به نظر من باید سعی کنند که این تفاهم را داشته باشند. این هم که حالا دائم تکهتکه شویم و هر کس برود دنبال یک حزب، منع قانونی ندارد، منتهی از سوی کمیسیون ماده ۱۰ احزاب باید قانونی باشیم و بعد با هم برخورد نکنیم، با هم جدال نکنیم اما سعی کنیم که پراکنده نشویم. لذا در همه این ادوار موتلفه با همه احزاب ارتباط محترمانه با حفظ مواضعش را داشته و معتقد است در مسائل کلان کشور همه با هم باید یکی باشیم و تقریبا هم همینطور است الا یک گروه اندک. وقتی شهید سلیمانی شهید شد دیدیم که تمام توده مردم از هر تفکری در مراسم حضور داشتند، خط شهید سلیمانی هم که مشخص است، چیست. هر کسی از این دنیا میرود ما احترام می گذاریم فرض کنید که آقای بازرگان از این دنیا می رود رهبر عزیز ما هم به ایشان احترام می گذارد و تسلیت می گوید. پس ما بیایم زندگی پر از آرامش و صفا را داشته باشیم و به عقاید هم احترام بگذاریم و به ملت هم مسائلمان را بگوییم. حالا ممکن است چند تایی هم اظهارات داغ داشته باشند آنها را هم تحمل کنیم. تحمل فضای آزاد آسانتر است البته تندروی، توهین، اهانت، گاهی اوقات جوسازی هم هست اما آیا میخواهیم این را با تندروی و بد اخلاقی و سرکوب و استبداد رفع کنیم یا با تبیین و بحث و گفتوگو و تذکر و گاهی تحمل. از نظر ما دومی بهتر است.
شورای نگهبان، پورابراهیمی را رد نکرد، فقط تایید نکرد
با توجه به آنچه از میزان مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم و انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم دیدیم حتی در انتخابات دولت چهاردهم، آیا به نظر شما مردم هنوز به صندوق رأی اعتماد دارند؟ دلیل این کاهش مشارکت چیست و راهکار بهبود آن را در چه میدانید؟
مشارکت از نگاه من در سطح آنچه که قبلا بود، نبود اما این به معنی کم نیست. ۴۰ و چند درصد مشارکت آن هم بعد از ۴۰ و خوردهای سال بعد از انقلاب مشارکت خوبی است.
در انتخابات سیزدهم کمتر از این بود، دلیل این کاهش مشارکت چیست؟
حالا اصلا هر چه؛ من میگویم ۴۰ درصد از یک مردمی که واجد شرایط هستند، ۴۰ درصد از یک جمعیت ۹۰ میلیون پای صحنه انتخابات آمده است. ما این را منفی نمیدانیم. اما میگوییم ما که معتقدیم به اینکه باید مشارکت هر چه بیشتر باشد و رهبر عزیزمان هم در این باره تذکر میدهند و ما هم همین عقیده را داریم به جای اینکه برخورد کنیم و جوسازی کنیم و بگوییم کاهش داشتهایم و انقلاب تمام شد و این و آن را مقصر بدانیم؛ این موضوع را ارزیابی کنیم و بگوییم که چرا در این دوره ۴۰ و خوردهای درصد شد. شورای نگهبان دو الی سه نفر از دوستان ما حتی جناب آقای پورابراهیمی ما را تایید نکردند البته رد نکردند، بلکه آنها را تایید نکردند و فرق است بین رد کردن و تایید نکردن اما اگر آنها انجام میشد آیا این مشارکت بالا میرفت یا نه؟ بالا میرفت. اما از آن طرف هم شورای نگهبان باید مبنا باشد در همه جای دنیا هم همینطور است.
حالا از این تجربه استفاده کنیم و شورای محترم نگهبان را دعوت کنیم که در دور دیگر نوع دیگری بررسی کنند و بعضی جاها را اگر میتوانند ندیده بگیرند چراکه من معتقدم فقهای بزرگوار و حقوقدانان محترم نمیخواهند برای مقام خودشان بکوشند. بنابراین از آنها بخواهیم که دامنه نگاهشان را افزایش بدهند و ما هم اگر خواستیم فرد معرفی کنیم کسی را معرفی کنیم که شورای نگهبان بتواند تایید کند و مردم به آن رای بدهند.
در انتخابات گذشته بعد از عدم تایید آقای پورابراهیمی، در مرحله اول بعد از بررسیها به آقای قالیباف رسیدیم و در نهایت به آقای جلیلی رسیدیم که رای نیاوردند. حالا بعد از رای نیاوردن آیا باید با همین دولت ۴۲ درصد همراهی کرد یا در مقابل هم جبههگیری کنیم؟ یعنی اگر ما موفق نشدیم و موتلفه هم نتوانست، حتماً باید موتلفه علیه شورای نگهبان موضع بگیرد؟
شورای نگهبان در انتخابات نگاهش را گستردهتر کند
برای افزایش مشارکت چه راهکاری دارید؟
اگر میخواهیم مشکل را حل کنیم، باید به دنبال راهکارهایی باشیم. یکی از راهکارها همین است که شورای محترم نگهبان نگاهش را گستردهتر کند. این یک راه است. راه دوم این است که احزابی که میخواهند فردی را معرفی کنند، عناصر مناسبی را معرفی نمایند که شورای نگهبان بتواند تأیید کند.
میخواهیم برای انتخابات بعدی به صحنه بیاییم
باید فضای سیاسی را باز بگذاریم تا به راهحلهای مؤثر برسیم
برخی از افرادی که تأیید نشدهاند، جزو شاخصهای نظام هستند.
بله، این یک واقعیت است. شورای نگهبان هم یک قطب و شاخص دیگر است. اما نمی شود ما و طرفدارانمان در مقابل شورای نگهبان بایستیم و آنها و طرفدارانشان در مقابل ما، بنابراین علاج این مسئله، معرفی افرادی است که شورای نگهبان بتواند تأیید کند و در عین حال شورای نگهبان هم باید میدان را برای تأیید صلاحیتها گسترش دهد. شورای نگهبان جناحی عمل نمیکند و براساس قانون عمل میکند. من در دورهای پیشنهاد رسمی به شورای نگهبان دادم که اگر نمیتوانید برخی افراد را تأیید کنید، اینها را تایید نکنید عیبی ندارد، اما مابقی را به اختیار مردم بگذارید. یک سری را شورای نگهبان باید تایید صلاحیت کند و خودش هم تایید صلاحیت می کند اما مابقی را برعهده مردم بگذارند بنابراین، شورای نگهبان میتواند بگوید که این چند نفر که عدم احراز صلاحیت آنها برایشان مسلم شده است را نمیتواند تأیید کند، اما بقیه که مشکلی ندارند و حتما باید احراز صلاحیت شوند، این احراز صلاحیت را به عهده مردم بگذارد. این کار میتواند به گسترش مشارکت مردم کمک کند.
ما در موتلفه بحث کردیم و راهحلهایی ارائه دادیم، به شورای محترم نگهبان هم با نهایت احترام نامه نوشتیم. اکنون هم میخواهیم برای انتخابات بعدی به صحنه بیاییم. اختیار در دست شورای نگهبان است و شورای نگهبان را نمیتوان حذف کرد چراکه براساس قانون اساسی باید باشد و از سوی دیگر انتخابات را نمیشود بدون در و دروازه کرد چراکه اختیار جنگ و صلح و تمامی مسائل اینچنینی در اختیار رئیسجمهور کشور قرار میگیرد، نمیتوانیم به سادگی به هر کسی از راه رسید بگوییم «بفرما!» باید فضای سیاسی را باز بگذاریم تا به راهحلهای مؤثر برسیم.
یک حزب انقلابی که در طول شانزده و نیم سال قبل از انقلاب بدترین شکنجهها را تحمل کرده و بیشترین شهیدان را تقدیم کرده، با این همه نمیگوید که من باید تنها باشم. بلکه باید به دنبال راهحل باشیم. شورای نگهبان باید نگاهش را وسیعتر کند و میدان بیشتری بدهد. احزابی که میخواهند فردی را معرفی کنند، باید کسانی را معرفی کنند که شورای نگهبان بتواند تأیید کند.
در نهایت، ما باید به گونهای عمل کنیم که مشارکت مردم افزایش یابد و از ظرفیتهای موجود به بهترین نحو استفاده کنیم. احراز عدم صلاحیت با عدم احراز صلاحیت متفاوت است، شورای نگهبان احراز عدم صلاحیت را اعلام کند و عدم احراز صلاحیت را به ملت واگذارد. البته این نکته را در نظر داشته باشید که باید افرادی را معرفی کرد که شورای نگهبان آنها را رد نکند.
اگر فردی علیه نظام صحبت کرده و مواضع آمریکا را در کشور ترویج دهد، بهطور قطع نمیتوان او را بهعنوان رئیسجمهور پذیرفت، زیرا این شخص صلاحیت لازم را ندارد.
هر مجموعهای که وارد عرصه انتخاباتی میشود، بهدنبال منافع خود خواهد بود
برخی میگویند لیستهای اصولگرایان در انتخابات گذشته بیشتر حاصل سهمخواهی بوده تا شایستهسالاری. آیا موتلفه هم وارد این نوع بدهبستانها شد؟
نمیدانم چرا باید اینگونه با یکدیگر صحبت کنیم. آیا اصلاحطلبان از سهمخواهی مبرا هستند؟ یا اصولگرایان مبرا هستند؟ نه. اما باید توجه داشته باشیم هر مجموعهای که وارد عرصه انتخاباتی میشود، بهدنبال منافع خود خواهد بود. این خواست طبیعی بشر است البته این غیر از مبنای ارزشی اسلامی است که به قول شهید بهشتی هر کس در هر مسئولیتی اگر کسی از خود شایستهتر یافت، بر اساس وظیفه اسلامی باید او را در مسئولیت قرار دهد و خود با صداقت او را همراهی کند. اگر در یک شهر نماینده مجلسی از میان پنجاه کاندیدا واقعاً بهتر از من باشد، من باید به وظیفه خود عمل کنم، در اسلام مسئله مادیگرایی مطرح نیست؛ بلکه هدف راضی کردن خداوند و تأمین زندگی آخرت است. بنابراین، باید خدا را راضی کنم و اگر این فرد اصلح و شایستهتر است.
دولت کریمه یعنی همه کسانی که زیرمجموعه دولت هستند، باید با یکدیگر با کرامت رفتار کنند
درباره دولت کریمه توضیح میدهید و آیا برای انتخابات میان دورهای مجلس برنامهای دارید؟
دولت کریمه یعنی همه کسانی که زیرمجموعه دولت هستند، باید با یکدیگر با کرامت رفتار کنند. این بدان معناست که بزرگواری و گذشت در تعاملات میان آنها باید وجود داشته باشد.
یعنی منظور شما این نیست که صرفا رییس جمهور از حزب موتلفه باشد؟
این موضوع از این بازیهای انحصارطلبی حزبی نیست بلکه منظور کسی است که از سایرین اصلح است. ما احساس میکردیم در این انتخابات ریاست جمهوری کسی را انتخاب کنیم که تجربه و دانش کافی در زمینه اقتصاد داشته باشد چراکه امروزه مسائل و مشکلات اصلی کشور به اقتصاد مربوط میشود. از همین رو فردی را انتخاب کردیم که سه دوره نماینده مجلس و رئیس کمیسیون اقتصاد بوده است همچنین استاد دانشگاه در رشته اقتصاد است.
ما در حوزه قدرت دفاعی کشور به برکت ارتش و سپاه، بالاترین قدرت را داریم، در زمینههای دانشگاهی نیز پیشرفتهای چشمگیری داشتهایم. در سال ۱۳۵۷ که شاه رفت، صادرات غیرنفتی ما تنها ۴۷۷ میلیون دلار بود، وارداتمان ۲۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود، در حالی که در سال گذشته با وجود تحریمها صادرات ما به ۵۷ میلیارد دلار رسید و اکنون واردات ما به ۷۲ میلیارد دلار افزایش یافته است که البته دوستان دولت فعلی زیادی وارد کردهاند و ما به این اندازه نیاز نداریم، الان دخل و خرج ما برابر است و نفتمان را فروختهایم.
همچنین ما اکنون گاز و نفت را به نقاط مختلف کشور رساندهایم. در روستاها، خانههای روستایی جدیدی ساخته شده است و در ایام دهه فجر، میتوان پیشرفتهای عمرانی را مشاهده کرد.
ما این سیاست که شهرنشینان بیایند در روستاها کاخ بسازند و ایام تعطیلی به آنجا بروند را به شکل فعلی قبول نداریم بیایند کاخ بسازند اما آنجا که می خواهند کاخ بسازند، کشاورزی هم داشته باشند و اینگونه نباشد که آب روستا را صرف استخر کنند. بنابراین مشکل ما در حال حاضر در حوزه اقتصاد است و از همین رو فردی در این زمینه معرفی کردیم.
به شهید رییسی نامه زدیم که فاطمی امین قادر به اداره مسائل اقتصادی نیست
الان هم می خواهیم باهم کار کنیم اما اگر آقایان نمیتوانند تورم را حل کنند چرا رئیس جمهور میشوند؟ چرا وزیر میشوند؟ روزی که قراربود وزیر اقتصاد قبلی انتخاب شود ما در فراکسیون موتلفه، بحث کردیم که اگر این شخص بهعنوان وزیر انتخاب شود، با توجه به سابقهاش که نشان داده ارز سه هزار تومانی را به ۳۰ هزار تومان رسانده؛ اگر بیاید ارز ۵۰ هزار تومانی را ۱۰۰ تومان میکند که این کار را هم کرد. بعد هم نمیخواهد کنار برود و با تمام توان تلاش میکند تا مجلس دوباره به آن رای دهد. در زمان آقای فاطمی امین هم برای آقای شهید رییسی نامهای نوشتیم که به او بگوید: «این فرد درست است که رفیق من است و آدم خوبی هم هست»، اما این آدم خوب قادر به اداره مسائل اقتصادی کشور نیست و بالاخره هم مجلس برکنارش کرد، این آقا را هم مجلس برکنار کرد.
میگویند تحریمها نمیگذارد که ما کار کنیم. کجا تحریمها نگذاشتهاند؟ اگر تحریم نگذاشته است چگونه صادرات از ۴۷۷ میلیون دلار به ۵۷ میلیارد دلار افزایش یافته است؟ این تولید داخلی است که صادر شده و بهطور قطع در جایی تولید شده است. اگر ما تحت تحریم هستیم، پس این ۷۰ میلیارد دلار واردات از کجا آمده است؟ آیا کشوری که پانزده همسایه دارد و در دنیای امروز که متعلق به دنیاطلبان و مادیگرایان است، میتواند تحریم باشد؟
مگر سپاه تحریم نبوده است؟ بالاترین تحریمها بر سپاه و ارتش ما بوده، اما آیا اینها الان بالاترین قدرت را ندارند و تحصیل ارز میکنند یا نه؟ بنابراین، میتوان کار کرد. باید ذهنیتهای قدیمی را کنار بگذاریم و به روز بیندیشیم.
اگر قدرت به دست نیاوریم، شبها تب نمیکنیم و نمیگوییم چرا نشد
دولت کریمه موتلفه، یعنی دولتی که وزرا و رئیسجمهورش افرادی مانند رجایی و عسگراولادی باشند، کسانی که تمام عمرشان را صرف خدمت به مردم کردهاند. افرادی که لاجوردیگونه باشند، او که در زندانها به زندانیان گرفتار و فقیر کمک میکرد، به آنها آموزش داد و حقوقی برایشان پسانداز کرد. اینها باید الگوی ما باشند. ما به ملت همین را میگوییم که ملت، ما نه بنا به دعوا داریم و نه به دنبال قدرت هستیم. اگر قدرت به دست نیاوریم، شبها تب نمیکنیم و نمیگوییم چرا نشد. آقای پورابراهیمی، یک شخصیت معتبر است و الان هم در مجمع تشخیص مصلحت حضور دارد، اما وقتی شورای نگهبان تصمیم گرفت که ایشان را تایید نکند، یک نامه تشکرآمیز برای شورای نگهبان نوشت و به آنها گفت: «شما به وظیفهتان عمل کردید»، اما من هم از شورای نگهبان پرسیدم: «چرا اینگونه عمل کردید؟» البته این هم حق قانونی شورای نگهبان است. ما دعوا نکردیم و نامه سرگشاده هم ننوشتیم. این بار هم با شورای نگهبان صحبت خواهیم کرد. بنابراین در این دولت کریمه وزرایش با کرامت رفتار میکنند و دعوا نمیکنند و وزیر با کارمندانش با کرامت رفتار میکند.