خبرگزاری کار ایران

ماشه برجام و تکرار تلخ تحریم‌ها

ماشه برجام و تکرار تلخ تحریم‌ها

یک کارشناس ارشد سیاست خارجی در یادداشتی نوشت: چرا احیای تحریم‌ها و بر بادن رفتن فرصت‌ها نتیجه دشمنی مخالفان برجام است؟

به گزارش ایلنا، در متن یادداشت محمدابراهیم ترقی‌نژاد کارشناس ارشد سیاسیت خارجی آمده است؛

شمارش معکوس برای چکانده شدن ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران بیش از هر زمان دیگری سرعت گرفته است. کمتر از ۱۰ روز تا پایان مهلت ۳۰ روزه‌ای که تروئیکای اروپایی به عنوان ضرب‌الاجل نهایی به ایران داده‌اند، باقی مانده است. این ضرب‌الاجل زیاده خواهانه با هدف موافقت ایران با ازسرگیری فوری نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر تاسیسات هسته‌ای ایران و آغاز مذاکرات با آمریکا اعلام شده است.

اگرچه دولت دونالد ترامپ در هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ رسماً خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد و از آن زمان به بعد برجام در وضعیت شکننده‌ای قرار داشت، اما در همان زمان نیز هنوز اجماع بین‌المللی گسترده‌ای برای تحریم ایران وجود نداشت و وضعیت کجدار و مریز برجام منافع بسیاری را برای ایران به همراه داشت. در آگوست ۲۰۲۰، زمانی که آمریکا برای نخستین بار خواستار فعال‌سازی مکانیزم ماشه شد، ۱۳ کشور مخالف این درخواست بودند که شکست سختی برای سیاست خارجی ترامپ محسوب می‌شد. اما این‌بار شرایط کاملاً معکوس شده است. اکنون شاهد یک اجماع تقریبی علیه ایران هستیم؛ حتی دوستان سنتی ایران مانند روسیه و چین نیز قادر به کاری نیستند و از سویی، به موضع‌گیری‌های کلی و لفظی اکتفا کرده‌اند.

با پایان یافتن عمر قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد و عزم راسخ سه کشور اروپایی عضو برجام برای چکاندن ماشه، عملاً می‌توان پایان عمر برجام را اعلام کرد و منتظر بازگشت قطعنامه‌های تحریمی ذیل فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل بود. اما در این میان، نکته تلخ‌تر ماجرا، نقش مخالفان داخلی برجام است. این مخالفان که در طول یک دهه گذشته تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند تا برجام را نابود کنند، امروز با جرأت بیشتر و صدایی رساتر علیه آن سخن می‌گویند. آنها که از برجام به عنوان نمادی از خیانت یاد می‌کردند، آن را «ترکمنچای دوم» خوانده و آن را در مجلس شورای اسلامی به آتش کشیدند. این اقلیت اما پرصدا با تصویب قوانینی که بسیاری در همان زمان آن را برخلاف منافع ملی عنوان می‌کردند، دست مذاکره‌کنندگان سه دولت دوازدهم، سیزدهم و چهاردهم را بسته و راه احیای توافق را سد کرده است.

حال این افراد و گروه‌ها با شروع شمارش معکوس چکانده شدن ماشه، با افتخار می‌گویند: «دیدید برجام پایان تحریم‌ها را به همراه نداشت.» در حالی که واقعیت تاریخی چیز دیگری است. هفت قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد در دوران مدیریت همین جریان در دولت‌های نهم و دهم تصویب شد و قطعنامه و تحریم را نعمت می‌دانستند. حتی در سال‌های بعد از خروج آمریکا از برجام در بهار ۱۴۰۰، برای جلوگیری از آنکه احیای برجام به نام دولت حسن روحانی نوشته شود، سنگ‌اندازی کردند و با توهم ابرقدرتی و توانمندی، مدعی شدند که می‌توانند توافق بهتری حاصل کنند.

این توهم، ضربه بزرگی نه تنها به دیپلماسی بلکه به اقتصاد کشور زد. در دولت سیزدهم نیز که خودشان زمام امور را در دست گرفتند، نه تنها توافق بهتری به دست نیامد، بلکه حتی برجام پیشین را هم نتوانستند احیا کنند. در اسفند ۱۴۰۰ و شهریور ۱۴۰۱، فرصت‌های طلایی برای احیای توافق فراهم شد، اما برخی عوامل داخلی به عمد مانع آن شدند و سپس با افتخار این کار خود را اعلام کردند.

از سوی دیگر، عده‌ای به امید وقوع «زمستان سخت اروپا» و تاثیر تحریم‌ها بر اروپا، تلاشی برای نتیجه‌بخشی مذاکرات نکردند. این محاسبات غلط در کنار بروز جنگ اوکراین و ادعاهای حمایت ایران از روسیه، باعث شد روابط ایران و اروپا وارد دوره‌ای بسیار سرد و تیره شود.

نتیجه این بازی خطرناک داخلی و خارجی، بازگشت مجدد به دوران تحریم‌هایی است که تمامی هزینه‌های آن را مردم ایران خواهند پرداخت. آنها که امروز بر طبل پایان برجام می‌کوبند، باید بدانند که این وضعیت محصول همان تصمیمات و اقدامات گذشته‌شان است و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل متحد، محصول دوران مدیریتی‌شان است.

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز