حاشیهسازی قبل از سفر نیویورک

انتشار دوباره نامه جنجالی سال گذشته ۷۱ نماینده مجلس که خواستار ساخت سلاح هستهای شدند.
ساعاتی پیش از عزیمت رئیسجمهور به آمریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، انتشار دوباره نامه سال گذشته ۷۱ نماینده مجلس مبنی بر لزوم ساخت سلاح هستهای، این تلقی را بهوجود آورد که نامهای جدید نوشته شده است! با این حال سفر رئیسجمهور به نیویورک، فارغ از همه گمانهزنیها درباره دیدارها و پیامهای احتمالی برای دولت او فرصتی استثنایی است، فرصتی برای نشان دادن چهرهای متفاوت از ایران در مجمع عمومی سازمان ملل و باز کردن پنجرهای تازه به روی دیپلماسی. اما همانطور که تجربه سه دهه اخیر نشان داده، برخی در ایران هیچگاه اجازه ندادهاند یک دولت برآمده از آرای اصلاحطلبان یا میانهروها در آرامش و تمرکز، مسیر خود را پیش ببرد. این بار هم به فاصله تنها یک روز مانده به سفر نیویورک انتشار دوباره نامه ۷۱ نماینده مجلس پخش شد.
بازی قدیمی با ابزار تازه
این نخستین بار نیست که در آستانه یک رویداد مهم بینالمللی، جریانی از دل مجلس یا نهادهای همسو با مانورهای رسانهای و شعارهای پرهیاهو، دولت وقت را به حاشیه میبرد. سابقه نشان میدهد از زمان دولت اصلاحات به بعد هرگاه دولتی با رویکرد تعامل و گفتوگو بر سر کار آمده، گروهی از جناح تندرو با دستاویزهای تازه، زمین بازی را تغییر دادهاند؛ یک بار با بستن روزنامهها و سرکوب روزنامهنگاران، بار دیگر با طرح شعارهای غیرعملی درباره اقتصاد مقاومتی یا عدالت و امروز هم با پیشنهاد ساخت بمب اتم، آن هم در قالب نامهای پرطمطراق با ۷۱ امضا. این رویه بیش از آنکه دغدغه واقعی امنیت ملی یا دکترین دفاعی باشد به سنتی سیاسی تبدیل تا مانع موفقیت دیپلماسی در زمان حضور اصلاحطلبان و میانهروها در رأس قوه مجریه شود.
نامهای برای حاشیه، نه برای راهبرد
اما نکته اصلی ماجرا اینجاست که ساخت بمب اتم نه در اختیار مجلس است نه حتی سران سه قوه. این موضوع مستقیما به رهبری و سیاستهای کلان نظام میرسد و اگر بنا بر تغییر راهبردی باشد، در همان سطح تصمیمگیری خواهد شد؛ نه با نامهنگاری ۷۱ نمایندهای که بخش بزرگی از آنان حتی سابقه تخصصی در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی ندارند. فتوای سال ۱۳۸۹ رهبر انقلاب درباره حرمت تولید و استفاده از سلاح هستهای نیز صراحتا مرز بازی را مشخص کرده است. حتی خود نمایندگان معترض هم در نامهشان اذعان میکنند که بهکارگیری این سلاحها مصداق حرمت است اما همزمان با مغلطهای آشکار، «ساخت و نگهداری» را بحثی متفاوت معرفی میکنند. این بازی با کلمات بیش از آنکه به تغییر در دکترین منجر شود، ابزاری برای فشار سیاسی بر دولت و دیپلماسی اوست وگرنه چرا این نامه باید درست در آستانه سفر پزشکیان به نیویورک منتشر میشد؟ این نشان می دهد که دغدغه واقعی نمایندگان، تغییر دکترین دفاعی نیست بلکه میخواهند، بار دیگر به دنیا این پیام را بدهند که هرگونه تلاش دولت برای تعامل، همزمان با صدای مخالف در داخل خنثی میشود. آنان به خوبی میدانند، پزشکیان در دیدارهای احتمالی با سران کشورهای اروپایی، آسیایی و حتی در نطق خود در سازمان ملل بر ضرورت اعتمادسازی و کاهش تنش تأکید خواهد کرد، پس چه ابزاری بهتر از نامهای با ۷۱ امضا برای مخدوش کردن این پیام؟
نکته دیگر اینکه از منظر واقعیتهای سیاسی و اقتصادی ایران، سخن گفتن از «ساخت بمب اتم» اصلا راهبردی نیست. کشوری که برای تأمین دارو و تجهیزات پزشکی با تحریم و محدودیت دستوپنجه نرم میکند چگونه میتواند، پروژهای با هزینههای میلیاردی و تبعات بینالمللی سنگین را عملی کند؟ حتی اگر فرض بگیریم ارادهای برای چنین کاری وجود دارد، تحریمهای موجود چندین برابر خواهد شد و حلقه فشار اقتصادی بر گردن مردم تنگتر میشود. در چنین شرایطی تأکید ۷۱ نماینده بر «ساخت بمب اتم» نه تنها غیرعملی است بلکه نوعی بیمسئولیتی آشکار در قبال منافع ملی است. آنان بهخوبی میدانند که تحقق چنین پیشنهادی ناممکن است اما باز هم آن را مطرح میکنند تا چند تیتر رسانهای بسازند و دولت را در تنگنا بگذارند.
سنت حاشیهسازی؛ از دیروز تا امروز
این نخستین بار نیست که جریان تندرو با علم کردن موضوعات فرعی، دولتهای اصلاحطلب را به حاشیه میکشاند. سابقه نشان میدهد هرگاه دولتی با رویکرد اصلاحطلبانه یا حتی میانهرو بر سر کار آمده، جریان تندرو به سرعت پروژههای حاشیهساز خود را کلید زده است. در دولت خاتمی، ماجرای کوی دانشگاه و موج توقیف مطبوعات سایه سنگینی بر اصلاحات انداخت. در دولت روحانی، ماجرای حمله به سفارت عربستان سپس مانور رسانهای این گروه بر سر طرحهای موشکی و منطقهای، مذاکرات برجام را بارها در معرض تهدید قرار داد و امروز در دولت پزشکیان انتشار مجدد نامه ۷۱ نماینده در آستانه سفر به نیویورک و مطالبه بمب اتم دقیقا در همان مسیر است؛ ایجاد مانع، ساختن بحران و به حاشیه راندن مسائل اصلی کشور. وقتی مردم ایران با تورم، بحران معیشت، بیکاری و فروپاشی اعتماد عمومی دستوپنجه نرم میکنند چرا باید دغدغه اصلی ۷۱ نماینده «ساخت بمب اتم» باشد، آن هم در شرایطی که رهبری، تکلیف این موضوع را از قبل روشن کرده است. قطعا این موضوع فقط پوششی است برای فرار نمایندگان از پاسخگویی نسبت به کارنامه ضعیف مجلس و ناکامی در حوزههای اقتصادی و اجتماعی. نمایندگان امضاکننده این نامه، نه درباره راهکارهای کاهش تورم برنامهای دارند، نه برای رونق تولید، طرحی مشخص ارائه کردهاند اما وقتی پای حاشیهسازی و ایجاد جنجال سیاسی به میان میآید، پیشقدم میشوند و این میل به جنجالآفرینی به جای تمرکز بر مشکلات واقعی مردم همان معضل مزمن نظام قانونگذاری در ایران است.
پیام پنهان یک نامه
در نهایت، این حرکت را باید نه یک پیشنهاد امنیتی که یک پیام سیاسی خواند. پیامی برای دولت پزشکیان که «مسیر تعامل و دیپلماسی» هزینه خواهد داشت. آنان با این اقدام میخواهند هرگونه گشایش احتمالی در سیاست خارجی را در نطفه خفه کنند و دست دولت را بسته نگه دارند. این پیام البته تنها به داخل محدود نمیشود. در سطح بینالمللی نیز چنین نامهای، خوراک دولتها و رسانههای خارجی است که سالهاست، برنامه هستهای ایران را به عنوان تهدیدی جهانی تصویر میکنند. درست زمانی که پزشکیان میتواند با حضور در سازمان ملل، چهرهای متفاوت و معقول از ایران به نمایش بگذارد، نامه ۷۱ نماینده به عنوان سندی از «تمایل ایران به بمب اتم» در دست مخالفان قرار خواهد گرفت. این عده اما همواره نسبت به این واقعیت غافل بوده و هستند که ایران برای بازدارندگی به بمب اتم نیاز ندارد. آنچه بیش از هر سلاحی قدرت بازدارنده میآفریند، اعتماد مردم به تصمیمسازان، ثبات اقتصادی و انسجام اجتماعی است. وقتی این پایهها سست باشد حتی اگر بمب اتم هم در اختیار باشد، کارآمد نخواهد بود. تندروها اما ترجیح میدهند به جای پرداختن به این مسائل بنیادین در زمین حاشیهها بازی کنند؛ چراکه در حاشیهسازی مهارت دارند و در مدیریت واقعی ناکاماند. نامه آنها در شرایط فعلی هم فقط یک مانور رسانهای برای تضعیف دولت و شخص رئیسجمهور در آستانه سفر به نیویورک است و نه اقدامی در جهت منافع ملی. اما پزشکیان باید صریح و شفاف در برابر افکار عمومی داخل و خارج اعلام کند که ایران نه به دنبال بمب اتم است و نه در پی تشدید بحرانهای تازه بلکه خواهان ثبات، توسعه و تعامل سازنده است. بمب اتمی که ایران امروز به آن نیاز دارد، بمب اعتماد و امید مردم است؛ سلاحی که اگر ساخته شود، هیچ قدرت خارجیای، توان مهار آن را نخواهد داشت.