نقش رسانه در جهاد تبیین را دستکم نگیریم

در دنیای امروز، رسانهها نقشی فراتر از اطلاعرسانی دارند و به قدرتی بلامنازع در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تبدیل شدهاند.بهویژه در زمان جنگ یا بحران، نقش رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی و عملیات روانی بینظیر است. رسانهها میتوانند مسیر ذهنی یک جامعه را تغییر دهند و جریاناتیخلق کنند که پایههای یک نظام را به چالش بکشند.
در دنیای امروز، رسانهها نقشی فراتر از اطلاعرسانی دارند و به قدرتی بلامنازع در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تبدیل شدهاند.بهویژه در زمان جنگ یا بحران، نقش رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی و عملیات روانی بینظیر است. رسانهها میتوانند مسیر ذهنی یک جامعه را تغییر دهند و جریاناتی خلق کنند که پایههای یک نظام را به چالش بکشند.
رسانههایی مانند شبکههای فارسی زبان با استفاده از شیوههای فریبکارانه و کاملا جهتدار خبری، توانستهاند طی سالهای اخیر عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران راهاندازی کنند.
این به اصطلاح رسانهها، با بهرهگیری از تکنیکهای ارتباطی، سعی داشتهاند افکار عمومی را تحت تأثیر قرارداده و با ساختارسازیهای نخنما شده و مسموم، فضایی ایجاد کنند که طی چنین فضایی حتی برخی از مخاطبانشان را فریفتهاند. در این فضا، رسانههای فارسی زبان نهتنها به انتشار اخبار جهتدار بسنده نکردند، بلکه حتی توانستند در مواردی روحیه مردم را تضعیف و فضای عمومی را ملتهب سازند.
این اقدامات موجب شد بخشهایی از اپوزیسیون خارجنشین خود رابرای تغییرات بنیادین در ایران آماده کنند! در چنین فضای غیرواقعگرایانهای، حتی برخی محاسبات نهادهای اطلاعاتی نظیر موساد و سیاستمداران غربی بهگونهای بود که گمان میکردند در کمتر از یک هفته، کار جمهوری اسلامی به پایان میرسد! فارغ از اینکه، دست اینگونه شبهرسانهها برای کارشناسان رسانه رو شده، اما میبایست برای خنثیسازی جریانات این شبیه رسانههای فارسی زبان و متوهم و دروغ پرداز، نگاهی ویژه به رسانههای داخلی داشت.
این تأثیرات نشان میدهد که در نبردهای امروز، رسانهها به اندازهی نیروهای نظامی اهمیت دارند. آنها میتوانند نهتنها افکار را هدایت کنند، بلکه بر رفتارهای اجتماعی و تصمیمات سیاسی نیز اثر بگذارند. بیگمان ضعف در مدیریت رسانهای، میتواند منجر به شکست در عملیات روانی شود؛ همانطور که در برخی موارد، متاسفانه رسانههای معاند توانستهاند میدان رقابت را با خبرهای غیر واقعی خود، بعضا ساماندهی کنند.
ضرورت ورود جدی دولت به حوزه رسانه
در شرایط فعلی، رسانهها به ابزار استراتژیکی تبدیل شدهاند که در "نبردهای روانی" عملکردی تعیینکننده دارند. این موضوع ایجاب میکند که دولت بهطور جدی وارد میدان حمایت از رسانههای داخلی شود. لذا علاوه بر تقویت بودجههای نظامی، تقویت رسانهها نیز باید در دستور کار قرار گیرد. سیاستگذاران باید با درک عمق تأثیر رسانهها، بستر حمایت واقعی و عملی از خبرنگاران و رسانههای متعهد را فراهم کنند.
در جنگ ۱۲ روزه اخیر، عملکرد رسانههای داخلی با ضعفهایی همراه بود. طی این جنگ نابرابر که عموم بلوک غرب، رژیم نحیف صهیونی را یاری کردند، رسانههای فارسی زبان به شکل گستردهای افکار عمومی ملت ایران را هدف قرار دهند؛ در حالیکه رسانههای داخلی با چالشهای مالی و ساختاری مواجه بودند؛ آنچنانکه برخی از این رسانههای داخلی مجبور به تعدیل رسانه شدند. از این جهت پخش محدود اخبار موفقیتآمیز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، در یک موقعیت ناشفاف و نا واضح قرار گرفت.
در چنین شرایطی دولت باید رسانهها را بهعنوان بازوی استراتژیک خود به رسمیت بشناسد و در راستای تقویت آنها، اقدامات عملی انجام دهد. خبرنگاران فعال که توانایی انتقال واقعیتها و مقابله با جریانسازی رسانههای فارسی زبان را دارند، نباید بهدلیل محدودیتهای بودجهای بیکار شوند. بدون شک، رسانههای حرفهای در این اوضاع باید تجهیز شوند و فرصت رشد برای آنها فراهم گردد؛ نه اینکه دچار تعدیل نیرو گردند.
اهمیت حمایت دولت، زمانی آشکار میشود که میبینیم برخی رسانهها بهدلیل ضعف مالی، نمیتوانند حتی حقوق خبرنگاران خود را پرداخت کنند؛ موضوعی که در زمان بحران، میتواند بهخودیخود به یک سوژه تبلیغاتی برای رسانههای فارسی زبان تبدیل شود. دولت باید این نقاط ضعف را شناسایی کرده و در جهت رفع آنها اقدام کند؛ زیرا رسانهها نقشی حیاتی در دفاع نرم و تولید مشروعیت سیاسی دارند.
نقش رسانهها در "جهاد تبیین"
مقام معظم رهبری بارها بر ضرورت «جهاد تبیین» تأکید کردهاند؛ مأموریتی که امروز بیش از هر زمان دیگری بر دوش رسانههاست. رسانههای داخلی باید با حضور فعال در عرصههای داخلی و بینالمللی، و با بهرهگیری از خبرنگاران متخصص، در خط مقدم روایتسازی صحیح و مقابله با تحریفها قرار گیرند.
همانطور که پس از جنگ اخیر، حتی شبکههای عبری و غربی به ضربات سنگین جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونی اعتراف کردند، این تجربه نشان داد که حقیقت، اگر بهدرستی منتقل شود، میتواند دیوارهای سانسور و تحریف را بشکند.
در شرایطی که "مکانیسم ماشه" بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی و اقتصادی علیه ایران مطرح شده، رسانههای داخلی باید با تحلیلهای دقیق و انتشار اخبار واقعی، نقشه رسانههای فارسی زبان را خنثی کنند. در این مسیر، دولت موظف است بیش از گذشته از رسانههای داخلی حمایت کند؛ چه در زمینه زیرساخت، چه در حوزه امنیت حرفهای و چه در تقویت استقلال رسانهای.